تجربه آقایون در زندگی بعد از طلاق

[yusefnabavi]

سلام و درود.
سعی کردم عنوان تاپیک رو واضح بزنم و توضیحات اضافی ندم. خودم آقا 28 ساله ام، دو ساله ازدواج کردم و نتیجه چندین ماه تلاش و داستان، تصمیمم به جدایی شده (سفره دل باز نمی‌کنم که بحث شاخه اضافی نخوره)
هم من هم همسرم تصمیممون قطعیه اما چیزی که آزارم میده تجربه بعضی از افراد تو زندگی بعد از طلاقه. که معمولا میگن خیلی سخته و جبران نشدنیه و...
این رو هم عرض کنم ما همه راه ها رو رفتیم و الان بعد از دو سال برای جفتمون چیزی جز حرمت های شکسته شده، شخصیت های خورد شده و آینده تباه شده باقی نمونده...

سوال اصلیم:
تجربه "آقایون" بعد از طلاق چیه؟!
(میدونم تو این جامعه معمولا زن ها سختی بیشتری بعد از طلاق تجربه میکنن اما تو این تاپیک مخاطبم آقایون هست)

اگه خودتون جدا شدید یا از آقایونی که بستگان درجه یک شما هستند جدا شدن، تجربه زندگی بعد از طلاق رو به اشتراک بذارید. خیلی ممنونم

[حیاط خلوت]

من که تجربه ای در اطرافیانم نداشتم
ولی به نظرم بستگی به نوع طلاق داره

اگه شرایطتتون سخت بود که جورایی رها شدین و باید الان از فرصت ها تون استفاده کنید
یه مدت طولانی سمت ازدواج یا آشنایی نرین
زودتر پروسه طلاق رو تموم کنید تا با فکر باز به آینده تون برسین

[yusefnabavi]

ممنون از جوابتون. حقیقتا هنوز پروسه رو شروع نکردیم. من میترسم شروع کنیم و وسط کار پشیمون شیم! بعد برگردیم به زندگی و دوباره این داستانا و اختلاف ها وجود داشته باشه. بیشتر دنبال یه راهکاری هستم که با خیال راحت کارو ادامه بدم و اگه جایی هم مردد شدم بتونم خودم رو متقاعد کنم مسیر درسته!

[حیاط خلوت]

خوب اول برو مشاوره و مطمئن شو و بعد ادامه بده

[yusefnabavi]

مشاورا معجزه نمیکنن! رفتیم جواب نگرفتیم و بازم ادامه دار بوده مشکلات.
اگه تو انجمن کسی نیست که قبلا طلاق گرفته باشه که خب هیچ

[gholam1234]

مشاورا معجزه نمیکنن! رفتیم جواب نگرفتیم و بازم ادامه دار بوده مشکلات.
اگه تو انجمن کسی نیست که قبلا طلاق گرفته باشه که خب هیچ

بزرگوار اینکه دنبال تجارب عینی هستی، بنظرم عالیه. ولی خب باید اینو قبول کنی که جامعه اماری که میان اینجا و طلاق هم گرفتن، خیلی کمه مطمئنا. شما باید خیلی صبر کنی ...

[yusefnabavi]

بزرگوار اینکه دنبال تجارب عینی هستی، بنظرم عالیه. ولی خب باید اینو قبول کنی که جامعه اماری که میان اینجا و طلاق هم گرفتن، خیلی کمه مطمئنا. شما باید خیلی صبر کنی ...

درست میگی شما. برای همین از دوستان خواستم که از تجربیات اطرافیان هم بگن

[wisdom]

سلام،
من تجربه تا اخرین مرحله طلاق رو‌دارم ولی حتما حکمتی توش بود‌که انجام نشد و الان دو سال خوش‌و‌خرم‌با همسرم زندکی‌میکنیم،البته دلیل طلاق گرفتن بنده شرایط نامساعد زندگیمون بود‌و به شخصیت و اخلاق همسرم بستگی‌نداشت برای همین نمیتونم کمک ویژه ای به شما بکنم.
طلاق گرفتن هم مثل ازدواج کردن یک‌سری شرایط لازم داره ولی از نیمه راه دیگه خیلی شخصی میشه که‌میشه گفت‌میشن شرایط کافی برای گرفتن همچین تصمیم سخت و سنگینی،در واقع میخوام بگم مشکلات بزرگ و‌غیر قابل اغماضی مثل اعتیاد و‌خیانت و ...هستن که با ارزش ها و‌نرمهای جامعه همیشه در تضادن و‌همیشه یک‌جور‌پذیرش از سوی جامعه وجود داره بعد از طلاق اما شرایط کافی در واقع مسائل ریز وخصوصی هستن که واقعا فقط به روح‌و روان و شخصیت شما بستگی داره و‌اینکه ممکنه از نظر شما یک‌جور خودکشی کردن باشه پذیرش این مشکلات و ضعفهای ریزولی برای دیگری قابل اغماض و‌هضم کردن باشه.اگر‌این‌باور‌رو‌دا� �ید زندگی‌مشترکتون یک‌کابوس براتون و نمیتونید ادامه بدید همین قاطعیت کافیه که مشکلات بعد از طلاق ترسی براتون ایجاد نکنه.
فقط موردی که هست ازدواج‌مجدد یکم سخت میشه براتون،هم شما با احتیاط و شاید یکم بدبینی و مقایسه با ازدواج اولتون به این قضیه نگاه بکنید و‌حالتی وسواس گونه‌پیدا بکنید هم طرف مقابلتون هم احتیاط میکنه،درواقع ممکنه موردی برای ازدواج مجدد پیش بیاد شما خیلی راضی و‌قاطع باشین ولی ایشون با توجه به ازدواج قبلی و تحقیقات که کردن به این نتیجه برسن که شما مناسب نیستید.
موفق باشید.

[yusefnabavi]

سلام،
من تجربه تا اخرین مرحله طلاق رو‌دارم ولی حتما حکمتی توش بود‌که انجام نشد و الان دو سال خوش‌و‌خرم‌با همسرم زندکی‌میکنیم،البته دلیل طلاق گرفتن بنده شرایط نامساعد زندگیمون بود‌و به شخصیت و اخلاق همسرم بستگی‌نداشت برای همین نمیتونم کمک ویژه ای به شما بکنم.
طلاق گرفتن هم مثل ازدواج کردن یک‌سری شرایط لازم داره ولی از نیمه راه دیگه خیلی شخصی میشه که‌میشه گفت‌میشن شرایط کافی برای گرفتن همچین تصمیم سخت و سنگینی،در واقع میخوام بگم مشکلات بزرگ و‌غیر قابل اغماضی مثل اعتیاد و‌خیانت و ...هستن که با ارزش ها و‌نرمهای جامعه همیشه در تضادن و‌همیشه یک‌جور‌پذیرش از سوی جامعه وجود داره بعد از طلاق اما شرایط کافی در واقع مسائل ریز وخصوصی هستن که واقعا فقط به روح‌و روان و شخصیت شما بستگی داره و‌اینکه ممکنه از نظر شما یک‌جور خودکشی کردن باشه پذیرش این مشکلات و ضعفهای ریزولی برای دیگری قابل اغماض و‌هضم کردن باشه.اگر‌این‌باور‌رو‌دا� �ید زندگی‌مشترکتون یک‌کابوس براتون و نمیتونید ادامه بدید همین قاطعیت کافیه که مشکلات بعد از طلاق ترسی براتون ایجاد نکنه.
فقط موردی که هست ازدواج‌مجدد یکم سخت میشه براتون،هم شما با احتیاط و شاید یکم بدبینی و مقایسه با ازدواج اولتون به این قضیه نگاه بکنید و‌حالتی وسواس گونه‌پیدا بکنید هم طرف مقابلتون هم احتیاط میکنه،درواقع ممکنه موردی برای ازدواج مجدد پیش بیاد شما خیلی راضی و‌قاطع باشین ولی ایشون با توجه به ازدواج قبلی و تحقیقات که کردن به این نتیجه برسن که شما مناسب نیستید.
موفق باشید.

ممنون از توضیحاتی که دادید دوست عزیز. نکات خوبی بود

[saeed_9_12]

سلام علیکم
ببینید طلاق مثل خیلی از تصمیم های سرنوشت ساز دیگه که تک بعدی نیستند در شرایط تصمیم گیری جاذب-دافع قرار میگیره. اگر دلایل قاطع و قانع کننده برای خودتون نداشته باشید مسلما با حرکت به سمت جدی شدن جدایی بر دودلی شما اضافه شده و گرفتن تصمیم صحیح رو دشوار خواهد کرد.
افراد زیادی تجربه طلاق دارن؛ آیا اون تجربیات با شرایط شما سازگار خواهد بود؟ قطعا خیر چون فاکتورها روانی، اقتصادی، فرهنگی و جسمی طرفین درگیر در طلاق متفاوت بوده و نتیجه جدایی نیز تفاوت معناداری خواهد داشت. البته در صورت پیدا کردن فردی که در کلاستر مشابه شما باشه (از نظر ابعادی که ذکر شد) انتظار بدست آوردن نتیجه مشابه تقویت خواهد شد.

پس در گام اول بجای رجوع به تجربیات دیگران ببینید چرا میخواید جدا بشید و آیا اون دلیلی که مسبب جدایی شما خواهد بود ارزش متارکه و طلاق رو داره یا خیر. اگر ارزش متارکه داره آیا قابل اصلاح هست یا نه؛ اگر قابل اصلاح هست در چه مدت زمانی این مهم اتفاق می افته و در نهایت ببینید مدت زمانی که صرف اصلاح و رفع مشکل میشه برای دو طرف ارزش داره یا نه. شما باید مساله و دلایل اون رو تببین کنید. بعد از این گام و در صورتی که تصمیم بر طلاق استوار بشه باید عواقب طلاق رو با توجه به شرایط خودتون بسنجید نه تکیه کردن به تجارب دیگری.
مخلص کلام اینکه برای جلوگیری از عواقب غیر قابل اجتناب طلاق حتما از راهنمایی یک روانشناس مجرب و همچنین یک وکیل استفاده کنید چون این در این راه اگر به صورت جدی قدم بزارید در اکثر موارد پل پشت سرتون (نمیگم خراب میشه بلکه از اصطلاح) شدیدن آسیب میبنه (استفاده می کنم) و محتملا چیزهایی می بینید و میشنوید که بر اثر اونها حتی در صورت منصرف شدن از پروسه جدایی، ترمیم رابطه بسیار دشوار خواهد بود.