نوشته اصلی توسط
Mvaz
سلام
مطالب زیر برگرفته از تجربه شخصی هست:
تو برهه از زمان، دچار یک یا چندتا از مسایل بی هدفی، پوچی، بی انگیزگی ، تنهایی، حسرت های از دست رفته، نگرانی های از آینده و ناامیدی ها میشید.
در این زمان، هر آنچه که شما رو هر چند برای مدت کوتاه به بی فکری محض ببره، نجات بخش موقتی شما میشه، مثل ترن هوایی، فیلم و سریال، بازی های ویدئویی ، دوستی، موادمخدر، مطالعه، سفر و .....
بخشی از اینها هنجار هستند و بعضی هاشون ناهنجار. و مشکل از بعد این شروع میشه که رشته های عصبی شروع به ساخت میشوند و ما به این فکر برهم زن ها عادت میکنیم، با دوری ازشون احساس اضطراب و نگرانی بهمون دست میده و اگر این کار فکربرهم زن ناهنجار باشه، عذاب وجدان، پنهان کاری و دروغ هم به مشکلاتمون اضافه میکنه.
حال برای رهایی از این عادت شکل گرفته، ممکنه بریم یه عادت جدید در خودمون ایجاد کنیم، یه عادت حایگزین، که اگر عادت جدید هم تا هنجار باشه، باز هم ما گرفتار در گرفتار میشیم.
..........
بهترین راه همون پیدا کردن ریشه قصه است ، همون که مدیر همدردی گفت، یا یکی از همونایی که در بالا گفته شد:
بی هدفی، پوچی، بی انگیزگی ، تنهایی، حسرت های از دست رفته، نگرانی های از آینده و ناامیدی ها.
-----------
برید ریشه داستان رو پیدا کنید و با تبر قطع اش کنید.
شما، قطعا می تونید از پسش بربیایید.
----------
شما سابقا یادمه فرد معتقدی بودین، الان رو نمیدونم ولی از گفته هاتون مشخصه هنوز در مسیر هستین،
بالاترین آرامش و بهترین دوست خداست، با اون باشید.
آیه قرآن میگه نگران نباشید و غصه نخورید چون خدا با ماست
حالا اگر من نگران زندگی هستم و غصه دارم، یقینا خدا و اون پناهگاه و دوست واقعی رو کنار خودم حس نمیکنم.
شما مثل من نباشید.
علاقه مندی ها (Bookmarks)