به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 42
  1. #21
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 06 فروردین 02 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1397-2-11
    نوشته ها
    240
    امتیاز
    7,883
    سطح
    59
    Points: 7,883, Level: 59
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    431

    تشکرشده 358 در 165 پست

    Rep Power
    49
    Array
    سلام
    من هم دوست دارم تجربه های خودمو به اشتراک بذارم. با این ادبیات که اگه برمی گشتم به سالهای قبل از ازدواج ....
    1- حتما به یه روانشناس مراجعه می کردم تا خودمو بیشتر بشناسم و بیشتر فکر می کردم به این موضوع که بدونم از زندگیم چی می خوام.
    2- سعی می کردم دید واقع بینانه تری نسبت به ازدواج پیدا کنم و اصلا هدفم رو از ازدواج مشخص کنم.
    3- حتما با نامزدم به مشاوره پیش از ازدواج می رفتم.
    4- حتما تحقیقات خیلی خیلی بیشتری راجع به خانواده همسرم می کردم.
    5- نشانه های رفتاری رو در دوره نامزدی جدی می گرفتم و سرسری رد نمی شدم.
    6- سوالات خیلی جزئی از نامزدم می پرسیدم. چون با سوالات کلی نمیشه نتیجه گرفت.
    7- معیارهای انتخابمو درست اولویت بندی می کردم. (توضیح اینکه اونموقع سطح تحصیلات بالاترین اولویت رو برام داشت. فکر می کردم هرکس تحصیلات بالاتری داره بهتره)
    و ...

    حالا خودمو می ذارم بجای پدر و مادرم و می گم اگه جای مادرم بودم...
    1- ذهن دخترم رو از سن 18 سالگی نسبت به ازدواج آماده می کردم و کم کم یه سری مهارت هارو و معیارها رو بهش برای انتخاب فرد مناسب یاد می دادم.
    2- سعی می کردم با خواستگارای دخترم و خانواده هاشون قبل از اینکه قضیه رسمی بشه چندین جلسه گفتگو و رفت و آمد داشته باشم.
    3- وقتی به موضوع آنرمالی در خانواده طرف برخوردم حتما بیشتر راجع بهش تحقیق می کردم.
    و ...

  2. 10 کاربر از پست مفید فرزانه 123 تشکرکرده اند .

    gholam1234 (دوشنبه 29 مهر 98), m.varna (سه شنبه 26 آذر 98), rayehe (پنجشنبه 21 فروردین 99), reihane_b (سه شنبه 30 مهر 98), نازنین2010 (یکشنبه 28 مهر 98), محمد89 (یکشنبه 19 آبان 98), مدیرهمدردی (دوشنبه 29 مهر 98), zolal (پنجشنبه 02 آبان 98), خانم مهندس (سه شنبه 30 مهر 98), رنگین (یکشنبه 28 مهر 98)

  3. #22
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 آذر 00 [ 21:47]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    421
    امتیاز
    12,188
    سطح
    72
    Points: 12,188, Level: 72
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 262
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 635 در 275 پست

    Rep Power
    67
    Array
    دوست داشتم که مادرم موضوع خاستگار منو پخش نمیکرد فوری برا خاله و دایی نمی گفت که فلان خاستگار اومده مانع اعمال نظر مادرم میشدم

    به شرایط خانواده و روابط آنها و محیطی که در آن رشد کرده و تربیت شده خییلی بیشتر توجه میکردم و سیگنال های کوچک را جدی میگرفتم
    ویرایش توسط نازنین2010 : یکشنبه 28 مهر 98 در ساعت 16:48

  4. 4 کاربر از پست مفید نازنین2010 تشکرکرده اند .

    gholam1234 (دوشنبه 05 خرداد 99), نیکیا (یکشنبه 28 مهر 98), zolal (پنجشنبه 02 آبان 98), رنگین (یکشنبه 28 مهر 98)

  5. #23
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 23 اردیبهشت 03 [ 11:47]
    تاریخ عضویت
    1398-6-08
    نوشته ها
    1,063
    امتیاز
    23,459
    سطح
    94
    Points: 23,459, Level: 94
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 891
    Overall activity: 54.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,685

    تشکرشده 2,216 در 904 پست

    Rep Power
    221
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرزانه 123 نمایش پست ها
    سلام
    من هم دوست دارم تجربه های خودمو به اشتراک بذارم. با این ادبیات که اگه برمی گشتم به سالهای قبل از ازدواج ....
    1- حتما به یه روانشناس مراجعه می کردم تا خودمو بیشتر بشناسم و بیشتر فکر می کردم به این موضوع که بدونم از زندگیم چی می خوام.
    2- سعی می کردم دید واقع بینانه تری نسبت به ازدواج پیدا کنم و اصلا هدفم رو از ازدواج مشخص کنم.
    3- حتما با نامزدم به مشاوره پیش از ازدواج می رفتم.
    4- حتما تحقیقات خیلی خیلی بیشتری راجع به خانواده همسرم می کردم.
    5- نشانه های رفتاری رو در دوره نامزدی جدی می گرفتم و سرسری رد نمی شدم.
    6- سوالات خیلی جزئی از نامزدم می پرسیدم. چون با سوالات کلی نمیشه نتیجه گرفت.
    7- معیارهای انتخابمو درست اولویت بندی می کردم. (توضیح اینکه اونموقع سطح تحصیلات بالاترین اولویت رو برام داشت. فکر می کردم هرکس تحصیلات بالاتری داره بهتره)
    و ...

    حالا خودمو می ذارم بجای پدر و مادرم و می گم اگه جای مادرم بودم...
    1- ذهن دخترم رو از سن 18 سالگی نسبت به ازدواج آماده می کردم و کم کم یه سری مهارت هارو و معیارها رو بهش برای انتخاب فرد مناسب یاد می دادم.
    2- سعی می کردم با خواستگارای دخترم و خانواده هاشون قبل از اینکه قضیه رسمی بشه چندین جلسه گفتگو و رفت و آمد داشته باشم.
    3- وقتی به موضوع آنرمالی در خانواده طرف برخوردم حتما بیشتر راجع بهش تحقیق می کردم.
    و ...

    با سپاس، الان اولویتهاتون به چه شکلیه؟

  6. کاربر روبرو از پست مفید gholam1234 تشکرکرده است .

    دختر شاد 69 (دوشنبه 29 مهر 98)

  7. #24
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 06 فروردین 02 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1397-2-11
    نوشته ها
    240
    امتیاز
    7,883
    سطح
    59
    Points: 7,883, Level: 59
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    431

    تشکرشده 358 در 165 پست

    Rep Power
    49
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط gholam1234 نمایش پست ها
    با سپاس، الان اولویتهاتون به چه شکلیه؟
    اگر برمی گشتم به اونموقع وزن معیارهامو تغییر می دادم. بیشترین وزن رو به اخلاق و هم کفوی خانواده می دادم و بعد تحصیلات و شغل و ....

  8. 5 کاربر از پست مفید فرزانه 123 تشکرکرده اند .

    gholam1234 (سه شنبه 30 مهر 98), m.varna (سه شنبه 26 آذر 98), محمد89 (یکشنبه 19 آبان 98), zolal (پنجشنبه 02 آبان 98), دختر شاد 69 (سه شنبه 30 مهر 98)

  9. #25
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 23 اردیبهشت 03 [ 11:47]
    تاریخ عضویت
    1398-6-08
    نوشته ها
    1,063
    امتیاز
    23,459
    سطح
    94
    Points: 23,459, Level: 94
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 891
    Overall activity: 54.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,685

    تشکرشده 2,216 در 904 پست

    Rep Power
    221
    Array
    انصافی حیفه این تاپیکه که گرد و خاک بخوره.
    اگه ادمین یه جوری این تاپیک رو توی صفحات شخصی هر کسی میگذاشت بعنوان اعلام، خیلی خوب میشد. همه میومدن یه نظری میدادن ...

  10. کاربر روبرو از پست مفید gholam1234 تشکرکرده است .

    zolal (پنجشنبه 02 آبان 98)

  11. #26
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 خرداد 02 [ 03:26]
    تاریخ عضویت
    1390-6-22
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    27,600
    سطح
    98
    Points: 27,600, Level: 98
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 750
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    3,274

    تشکرشده 2,351 در 551 پست

    Rep Power
    162
    Array
    سلام دوستان عزیز
    واقعا آفرین بهتون اینقدر قشنگ الان میفهمین که چیکار میکردید هنگام ازدواج درست متوجه نقاط اشکال همسرتون میشدید
    من تصور کردم الان مجردم و همسرم میاد خواستگاریم واقعا بازم نمیدونم چطور میتونستم بشناسمش با این حجم تفاوت ویترین بیرونی و درونیش؟
    حتی اگر باهم دوست بودیم هم مثل دوستان مذکرش که اصلا نمیشناسنش میشد

    البته که مشاور مهمترین و تنها شناخت هارو بهم داد و اگر مشاوره بیشتری رفته بودم بیشتر چیزی میفهمیدم این تنها نکته ای که میتونم بگم وگرنه ب نظر من هر مدل با همسرم قبل ازدواج رابطه داشتم بازم نمیشناختمش

    - - - Updated - - -

    البته سن پایین از نقاط ضعف من هنگام انتخاب بود (19سال) شاید اگر سنم بیشتر بود درایت بالاتری در شناخت طرف داشتم و هم خودمو بیشتر میشناختم و غیر ازون وارد اجتماع شده بودم و امکان اینکه همسرمو در محیط بیرون قبل ازدواج دیده باشم بیشتر میشد

  12. 6 کاربر از پست مفید شمیم الزهرا تشکرکرده اند .

    gholam1234 (چهارشنبه 01 آبان 98), rayehe (پنجشنبه 21 فروردین 99), نیکیا (پنجشنبه 02 آبان 98), محمد89 (یکشنبه 19 آبان 98), zolal (پنجشنبه 02 آبان 98), الهه زیبایی ها (چهارشنبه 15 آبان 98)

  13. #27
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 23 اردیبهشت 03 [ 22:48]
    تاریخ عضویت
    1396-1-29
    نوشته ها
    814
    امتیاز
    25,967
    سطح
    96
    Points: 25,967, Level: 96
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 383
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First ClassVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    2,591

    تشکرشده 2,293 در 743 پست

    Rep Power
    203
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط محمد89 نمایش پست ها
    ملاکهایی باشند که از درون من جوشیده باشن ملاکهایی بود که از اطرافیان، سنت و مذهب در من شکل گرفته بوده.
    با سلام
    خب سوالی که الان پیش میاد اینه که
    از کجا بفهمیم معیاری حاصل تلقین دیگران در ماست یا نه واقعا
    برامون ارزشمنده؟؟
    گذشت زمان و سردو گرم زندگی رو چشیدن
    یا شبیه سازی با شخصی دیگه ....مثلا همین معیار حجاب که فرمودید....میبینیم خواهرمون حجاب نداره ولی ما دوسش داریم باهم صمیمی هستیم پس
    همسرمون هم در همون حجاب اکی ...یعنی عدم حجاب باعث مشکلی بین ما نشده یا از دوست داشتنمون و صنیمیت بین ما کم نکرده...
    اگه با خانوادمون تو ایمان و مذهب هم عقیده نیستیم ولی
    زندگی مسالمت امیزی باهم داریم پس با همسرمون هم اشکالی نداره اگه هم نظر نباشیم تو عقاید .

    یا اگه دوستمون ادم بد قولی (مثلا) و ما باهاش ارتباط خوبی داریم
    پس با همسر بد قول هم میتونیم ارتباط خوبی داشته باشیم و بدقولی مشکل حادی به وجود نمیاره

    و البته یِ بحث دیگه پیش میاد اینکه
    ایا ارتباط با همسر با ارتباط دیگه ای قابل مقایسه هست؟؟؟

    دوستان با تجربه خیلی ممنون میشم اگه نظرتون و بگید

  14. 3 کاربر از پست مفید الهه زیبایی ها تشکرکرده اند .

    gholam1234 (یکشنبه 24 اسفند 99), rayehe (پنجشنبه 21 فروردین 99), محمد89 (یکشنبه 19 آبان 98)

  15. #28
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 06 تیر 02 [ 18:30]
    تاریخ عضویت
    1389-10-26
    نوشته ها
    101
    امتیاز
    10,730
    سطح
    68
    Points: 10,730, Level: 68
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 120
    Overall activity: 50.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    197

    تشکرشده 342 در 91 پست

    Rep Power
    32
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط الهه زیبایی ها نمایش پست ها
    با سلام
    خب سوالی که الان پیش میاد اینه که
    از کجا بفهمیم معیاری حاصل تلقین دیگران در ماست یا نه واقعا
    برامون ارزشمنده؟؟
    گذشت زمان و سردو گرم زندگی رو چشیدن
    یا شبیه سازی با شخصی دیگه ....مثلا همین معیار حجاب که فرمودید....میبینیم خواهرمون حجاب نداره ولی ما دوسش داریم باهم صمیمی هستیم پس
    همسرمون هم در همون حجاب اکی ...یعنی عدم حجاب باعث مشکلی بین ما نشده یا از دوست داشتنمون و صنیمیت بین ما کم نکرده...
    اگه با خانوادمون تو ایمان و مذهب هم عقیده نیستیم ولی
    زندگی مسالمت امیزی باهم داریم پس با همسرمون هم اشکالی نداره اگه هم نظر نباشیم تو عقاید .

    یا اگه دوستمون ادم بد قولی (مثلا) و ما باهاش ارتباط خوبی داریم
    پس با همسر بد قول هم میتونیم ارتباط خوبی داشته باشیم و بدقولی مشکل حادی به وجود نمیاره

    و البته یِ بحث دیگه پیش میاد اینکه
    ایا ارتباط با همسر با ارتباط دیگه ای قابل مقایسه هست؟؟؟

    دوستان با تجربه خیلی ممنون میشم اگه نظرتون و بگید
    سلام
    خوب به نظر میاد حالتون بهتر شده که حوصله کردید اومدید سوال پرسیدید!
    راستش پرسش شما چندین جنبه داره.
    اولا چیزی که من گفتم فقط منحصر به انتخاب همسره. نه دوست نه خانواده نه حتی غریبه. من خودم که میگم حجاب سفت و سخت برام ملاک بود حتی همون زمان هم این ملاک برای انتخاب همسر آینده ام بود. هیچ وقت این باور رو نداشتم که کسی که بی حجابه یا کم حجابه یا هر تفکری غیر از تفکر من داره باید باهاش بد برخورد کرد یا حتی طور دیگری رفتار کرد. راستش من همان زمان هم وقتی یک خانم به ظاهر (در پوشش) مذهبی رو میدیدم که بی مبالات بود و مقایسه میکردم با یک خانمی که کم حجاب ولی مبادی قانون بود دومی برام شخص ارزشمندتری بود.
    بذارید روشنتر بگم منظورم از بی مبالات چیه. کسی که توی صف میزنه، کسی که قوانین رو رعایت نمیکنه کسی که به حقوق دیگران احترام نمیگذاره.
    میخوام بگم اگر در شرایطی در محیط کاری یا هر نوع ارتباطی قرار بود من با یک خانم غیرمحجبه طرف بشم هیچ تاثیری در نوع نگاه و تعامل من نمیداشت. اما در مورد همسر من قائل به ویژگی های دیگری بودم.
    من دنبال کسی میگشتم که اون حجاب شرعی رو ۱۰۰ درصد داشته باشه و تازه بعد از اون دنبال ویژگی های بعدی میگشتم. اینجاست که من الان میگم این سفت و سخت گیری از درون من نجوشیده بود.
    به نظرم اصلا خانواده رو حسابش رو جدا کنید با همسر. ادم خیلی در برابر خانواده اش انعطاف بیشتری نشون میده شاید چون مجبوره نمیدونم یا شاید پدر و مادر در خیلی از موارد بیشتر رعایت حال فرزندان رو میکنن. اما در مورد دوست به نظرم میاد اگر کسی تجربه همخونه ای داشته باشه مثل خوابگاه احتمالا خیلی میتونه کمک بکنه که بدونه چه ویژگی هایی واقعا براش اهمیت دارن و چه ویژگی هایی نه.
    در اخر این که پرسیدید چطور میشه فهمید بعضی ملاکها از درون ما برنخاسته ان فکر میکنم عوامل متعددی درونش دخیلن.
    پختگی و تجربه زندگی مشترک خودش یک عامل برای فهمیدن اصالت این ملاکهاست که البته دیره!
    شاید یک عامل که باعث میشه ملاکها اصالت نداشته باشن اینه که گاهی ما میترسیم بعضی از ملاکهامون رو علنی کنیم. میترسیم برچسب بخوریم. این ترس گاهی اینقدر زیاده که ادم با خودش هم روراست نیست. این تا حدی در مورد خود من هم مصداق داشت. خصوصا خانواده هایی که پدر و مادر نسبت به فرزندانشون سختگیرن و نسبت به ازدواجشون هم وسواس خاصی به خرج میدن من فکر میکنم این مساله میتونه جدی تر باشه. تحلیل این عوامل میتونه کمک کنه که شخص اصالت ملاک برای خودش را بهتر تشخیص بده.
    در اخر فکر میکنم تستهای روانشناسی هم میتونه کمک بکنه یا حتی تحلیل دیگران از شخصیت شما و در کل هر چیزی که یه نگاه بیرونی به شخصیت شما داشته باشه. قاعدتا کسی که یه چیزهایی براش ملاک باشه در رفتار و عقایدش بروز میکنه.

  16. 2 کاربر از پست مفید محمد89 تشکرکرده اند .

    gholam1234 (چهارشنبه 15 آبان 98), الهه زیبایی ها (چهارشنبه 15 آبان 98)

  17. #29
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 08 اردیبهشت 03 [ 23:31]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    1,568
    امتیاز
    39,699
    سطح
    100
    Points: 39,699, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,254

    تشکرشده 6,881 در 1,486 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    322
    Array
    من اگه عقب برمیگشتم قبل ازدواج با عشق و عاشقی شروع نمیکردم هرچند یه تجربه تکرار نشدنی و نابی بود ولی تاوان داشت.
    با حساب و کتاب میرفتم جلو سنجیده تر و محتاط تر ...
    اولویت تیپ و قیافه وتو دل برو بودن رو میبردم اون اخرا و کار و بار طرف رو میاوردم جلو ... اخه اون موقع فکر میکردم کار رو دارایی چیز مهمی نیست مهم رابطه خاصیه که داریم در حالی که معلوم نیست اون رابطه بعد ازدواج هم همونه یا نه...
    نمیشه رو شخصیت و مسایل معنوی خیلی حساب کرد ...
    و من رو مسایل معنوی حساب کردم و از همه چی گذشتم...
    گفتم مهم اینه که خودش فرد محترمیه و من دوسش دارم و اگر هم فعلا درس میخونه منم کمکش میکنم و میریم جلو ...
    ولی الان فکر میکنم اشتباه بود به نظرم عشق ریسکه ...
    و فقط رو عواملی میشه سرمایه گذاری کرد که قابل اندازه گیری هستند...من اهل اندازه گیری نبودم و فکر میکردم این کار مادی گرایی هست

    اگر برمیگشتم عقب خیلی به خانواده هم در کنار خودش اهمیت میدادم تاکید میکردم که کسی رو انتخاب کنم که خانواده اش حامی باشن نه اینکه خودشون بچه بشن برای بچه هاشون...
    پدرو مادری باشن که برای نوه هاشون بتونن وقت بزارن و بهشون محبت بدن... چیزی که اون موقع حواسم نبود بهش...
    اگر برمیگشتم عقب حتما به مسایل مشاوره ای عمل میکردم مخصوصا اون لینک هایی که قبل عقد مدیر همدردی تو انجمن ازاد برام گذاشته بود...
    شاید اون موقع کله ام داغ بود و میگفتم اینها یه سری تیوری اند و در عمل فرق داره...


    من اون موقع طبق اگاهی خودم عمل کردم برای همین هم همه چی رو میپذریم فقط جهت تجربه شدن برای مجردها مینویسم وگرنه با همه غم هام شادم و باهمه سرخوردگی هام سربلند:)

  18. 7 کاربر از پست مفید فرشته اردیبهشت تشکرکرده اند .

    gholam1234 (پنجشنبه 16 آبان 98), m.varna (سه شنبه 26 آذر 98), Mvaz (شنبه 18 آبان 98), rayehe (پنجشنبه 21 فروردین 99), الهه زیبایی ها (پنجشنبه 16 آبان 98), زن ایرانی (جمعه 17 آبان 98)

  19. #30
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 23 اردیبهشت 03 [ 11:47]
    تاریخ عضویت
    1398-6-08
    نوشته ها
    1,063
    امتیاز
    23,459
    سطح
    94
    Points: 23,459, Level: 94
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 891
    Overall activity: 54.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,685

    تشکرشده 2,216 در 904 پست

    Rep Power
    221
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته اردیبهشت نمایش پست ها
    من اگه عقب برمیگشتم قبل ازدواج با عشق و عاشقی شروع نمیکردم هرچند یه تجربه تکرار نشدنی و نابی بود ولی تاوان داشت.
    با حساب و کتاب میرفتم جلو سنجیده تر و محتاط تر ...
    اولویت تیپ و قیافه وتو دل برو بودن رو میبردم اون اخرا و کار و بار طرف رو میاوردم جلو ... اخه اون موقع فکر میکردم کار رو دارایی چیز مهمی نیست مهم رابطه خاصیه که داریم در حالی که معلوم نیست اون رابطه بعد ازدواج هم همونه یا نه...
    نمیشه رو شخصیت و مسایل معنوی خیلی حساب کرد ...
    و من رو مسایل معنوی حساب کردم و از همه چی گذشتم...
    گفتم مهم اینه که خودش فرد محترمیه و من دوسش دارم و اگر هم فعلا درس میخونه منم کمکش میکنم و میریم جلو ...
    ولی الان فکر میکنم اشتباه بود به نظرم عشق ریسکه ...
    و فقط رو عواملی میشه سرمایه گذاری کرد که قابل اندازه گیری هستند...من اهل اندازه گیری نبودم و فکر میکردم این کار مادی گرایی هست

    اگر برمیگشتم عقب خیلی به خانواده هم در کنار خودش اهمیت میدادم تاکید میکردم که کسی رو انتخاب کنم که خانواده اش حامی باشن نه اینکه خودشون بچه بشن برای بچه هاشون...
    پدرو مادری باشن که برای نوه هاشون بتونن وقت بزارن و بهشون محبت بدن... چیزی که اون موقع حواسم نبود بهش...
    اگر برمیگشتم عقب حتما به مسایل مشاوره ای عمل میکردم مخصوصا اون لینک هایی که قبل عقد مدیر همدردی تو انجمن ازاد برام گذاشته بود...
    شاید اون موقع کله ام داغ بود و میگفتم اینها یه سری تیوری اند و در عمل فرق داره...


    من اون موقع طبق اگاهی خودم عمل کردم برای همین هم همه چی رو میپذریم فقط جهت تجربه شدن برای مجردها مینویسم وگرنه با همه غم هام شادم و باهمه سرخوردگی هام سربلند:)

    علی القاعده کسی که بداخلاق باشه رو نمیشه تحمل کرد. ترتیب اولویت بنظرم اینجوری که مسائل مادی جلوتر از مسائل اخلاقی و شخصیتی باشه، بنظرم درست نیست. هر چند این یک مسئله کاملا شخصیه ...

  20. 2 کاربر از پست مفید gholam1234 تشکرکرده اند .

    m.varna (سه شنبه 26 آذر 98), الهه زیبایی ها (پنجشنبه 16 آبان 98)


 
صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:30 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.