به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 21
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 08 مرداد 98 [ 23:05]
    تاریخ عضویت
    1389-9-28
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    6,516
    سطح
    52
    Points: 6,516, Level: 52
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 70.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    5

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Mvaz نمایش پست ها
    نگاه کن روی این مسئله به قول خودت 7 ماه وقت گذاشتی، نشون از اهمیت بالای این قضیه رو میرسونه.
    ولی این وقت رو باید صرف شناخت، مهارت و مدیریت بکنی تا چیز های دیگه. درسته که میگه امتحان بوده براش، ولی این نوع برگزاری آزمون از اساس اشتباه بوده.

    نم نم این خانم تبدیل میشه به یه دختر با عزت نفس پایین، دروغگو و یا قانون گریز و یا هر چیز دیگر. پس قبول کن رفتار شما با ایشون باعث تغییر ایشون میشه، البته در جهت دلخواه، بلکه عکسش.

    خیلی از ماها، مخصوصا تو سنین پایین، گول دلمون رو خوردیم. حریف وسوسه های دلمون نشدیم، خوب این خانم هم یکی از ماست.
    باید یاد بگیره، در مسیر عقلش مستحکم باشه. باید یاد بگیره نیاز به هویت فردی و اجتماعی داره، که شرایط و ادمهای اطرافش براش هویت لحظه ای نسازند.

    خوب همه این یادگرفتن ها در مسیر زندگی ایجاد میشه. با کسب تجربه،مطالعه و مشاوره و در نهایت تلاش. اگر همه اینها در کنار هم اتفاق بیافته از یه ادم، فرد پخته و با مهارتی میسازه.

    شما اگر این خانوم رو واقعا دوس داری، باید بپذیری این خانوم شکل گرفته از همه خصوصیت و رفتار هاش هست، نه بعضی هاش که شما میپسندی.

    اگر این موضوع رو قبول کردی، میرسیم مرحله بعد. اگر شما ایشون رو دوست داشته باشی، سعی میکنی رشد پیدا کنه، نه اینکه مجرمش کنی، خائنش کنی، بدعهدش کنی، از همه مهمتر عزت نفسش رو پایین بیاری.

    مرحله بعد باید در کنار هم یاد بگیرید چه طور به دو فرد بالغ با مهارت تبدیل بشید و یه خانواده موفق تشکیل بدین.


    نکته: خانم ها شخصیت پیچیده ای دارند، شناخت رفتار های خانم ها خیلی سخته، مخصوصا اگر تو چنین سنی باشند. ولی اگر اونها رو بشناسی، به راحتی میتونی در جهت ارمان خانواده مدیریت کنی.
    مثلا یه جا مجبور میشی کوپن خرج کنی، یه جا مجبور میشی قاطع برخورد کنی، یه جا مجبور میشی گذشت کنی و یا جا مجبور میشی عاشقانه رفتار کنی.
    چقدر حرفاتون دلنشین بود.
    درسته. من چند ساعت پیش باهاش صحبت کردم. خودش هم اقرار میکنه که فقط وسوسه شده.
    الان من چظور برخورد کنم که درست باشه؟
    من چطور میتونم شخصیت خانم ها را بیشتر بشناسم که بتونم ازش در راستای استحکام خانواده استفاده کنم؟

    و اینکه چظور میگید این نوع ازمون من از اساس اشتباه بوده؟ چرا اشتباه بوده؟ و روش درست چیه؟


    ببینید من نمیدونم الان یه رفتار قاطع نشون بدم یا نه؟ از طرفی اگه خیلی سفت برخورد کنم شما میگی عزت نفسش میاد پایین و قانون گریز میشه و ...
    از طرفی الان بعد 7 ماه التماس گه خیلی جدی برخورد نکنم، دیگه حرفم دو ریال پیش این خانوم اعتبار نداره، شاید با خودش بگه حلا که 7 ماه التماس کرده و من کار خودمو کردم و اونم واکنش خاصی نداشته، پس بازم میتونم هر وقت خواستم عهد شکنی کنم و هیچ غلطی هم نمیتونه بکنه.

    الان چکار کنم دقیقا؟
    ویرایش توسط bigbomber : جمعه 04 مرداد 98 در ساعت 14:56

  2. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 خرداد 01 [ 02:25]
    تاریخ عضویت
    1396-9-29
    نوشته ها
    147
    امتیاز
    5,314
    سطح
    46
    Points: 5,314, Level: 46
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 36
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 144 در 79 پست

    Rep Power
    28
    Array
    سلام
    چه اصراری دارید که یک نفر رو طبق معیارهای خودتون تغییر بدید؟ در ازدواج مهم ترین مسئله اینه که شما در خوشبینانه ترین حالت طرف مقابل رو همون جور که هست بپذیرید. این که در زندگی مشترک بخش زیادی از زمان و انرژی زوجین صرف متقاعد کردن هم برای پوشش بشه یعنی آغاز یک روند فرسایشی. اصلا چرا باید یک نفر چیزی که خودش دلش می خواد نباشه و چیزی باشه که دلخواه شماست؟
    ببینید، من خودم از اون دسته افراد هستم که روی پوشش حساس هستند و مقید، اما می تونم این خانم رو درک کنم. ایشون به چیزی که شما ازشون می خواید اعتقاد ندارن بلکه وابسته ی شما هستن و می خوان شما رو راضی کنم. در عین حال به نظر میاد استقلال فکری ندارن و با تشویق و تعریف دیگران برای انجام خیلی کارها سر ذوق میان. مثلا این که گفتن آرایشگر تشویق کرده موهاشون رو رنگ کنن رو هر خانمی می تونه بپذیرم چون آرایشگرا با مهارت بسیار بالایی تلاش می کنند مشتری ها رو ترغیب کنن برای کار بیشتر و به هر حال به فکر تجارت خودشون هستن. خانم ها هم که اغلب با به به و چه چه و وای اینجوری از همه خوشگل تر می شی دلشون می ره. من فکر نمی کنم منصفانه باشه این کارها رو با خیانت مقایسه کنید. شما فقط باید بپذیرید که این خانم این جوری هستن و والسلام. حتی باید بپذیرید کم چیزهایی که برای شما ناهنجاری محسوب می شن تو فرهنگی که ایشون توش بزرگ شدن به قدری هنجار هست که مادرشون براش پافشاری می کنه. حالا می تونید ایشون رو همین طوری که هستند بپذیرید؟
    این اصلا زیبا نیست که این خانم در آینده همسرشون رو به چشم یه بپّا یا بازرس ببینن که بهشون "گیر می ده!" یا سرخورده خواهد شد یا دروغگو که در هرحال نتیجه مطلوبی نیست.

  3. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 08 مرداد 98 [ 23:05]
    تاریخ عضویت
    1389-9-28
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    6,516
    سطح
    52
    Points: 6,516, Level: 52
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 70.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    5

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون از نظراتون.
    در رابطه با این سوالی که پرسیدید که چرا از اول سراغ دختر دیگه ای نرفتم. این دختر خانم اینقدر ویژگی های خوب داره که من واقعا دختری تاحالا ندیدم که همه این ویژگی ها را باهم داشته باشه. دوما ایشون خودشون هم سر بحث حجاب، خودشون به این نتیجه رسیدن که باید یه تغییر نظری بدند و ما قول ها و قرار هایی در این زمینه گذاشتیم.
    در هر صورت برای من مسئله اصلی بیشتر وفای به عهد بوده تا خود حجاب و رنگ مو. شخصا به هیچ وجه اصلا با رنگ مو مشکل ندارم و طبق سلیقه شخصی گفتم رنگ نکنند موهاشون را. ولی اگه از اول گفته بودند که دوست دارند رنگ کنند، من مخالفتی نمی کردم، چون دوست دارم ایشون هم ازادی های ممکن را داشته باشه و خوشحال باشه.
    ولی برای پوشش و لباس، بعد 7 ماه خواهش و صحبت، اصلا انتظار نداشتم این مشکل پیش بیاد.

    بذارید روشن بگم، نامزد من از لحاظ فیزیکی به شدت خاصه و فوق العاده جلب توجه میکنه. تا قبل اشناییمون هم بارها براشون مشکل پیش اومده بود بخاطر پوشش نامناسب. برای همین وقتی باهاشون صحبت کردم ایشون خودشون هم تمایل نشون دادن که توی این مورد تغییری بکنند و نه فقط به خاطر من، بلکه بخاطر خودشون.

    توی این دوران یکسال هم اشتباهات زیادی درمورد پوشش داشتند که خیلیاشونم دونسته بوده و از روی وسوسه و عادت قبلی بوده ولی من از همشون گذشتم و حالا یا با مهربونی و یا مقدار تندی مسئله را حل کردیم. چون میدونم تغییر اسون نیست و زمان بره.
    ولی در مورد لباس عروسی من 7 ماه ایشون را خواهش و التماس کردم و تا حد ممکن از خواسته خودم عقب نشینی کردم، دیگه واقعا انتظار داشتم یک خواسته کوچیک من را رعایت کنند.

    ببینید واقعیتش من حرف شما را قبول ندارم که میگید باید از اول شرایط کسی را دید و اصلا تغییر لازم نیست. اصلا این امر ممکن نیست از نظر من. چون بعد ازدواج زندگی ادم تغییر میکنه و انسان از من به ما تبدیل میشه و الزاما باید خواسته ها و تمایلاتش از حالت فردی به گروهی تغییر کنه.
    اگه اینجوریه که منم قبل ازدواج بخش قابل توجه ی از درامدم را صرف تفریح میکردم و تنهایی مسافرت های طولانی میرفتم. ایشونم باید منو همونجوری بپذیره و منم میخوام به روال قبل ادامه بدم. آیا درسته؟


    من میگم که بعد ازدواج در درجه اول باید خواسته هامون را متعادل کنیم و خودمون را با طرف مقابلمون هماهنگ کنیم. دوما اگر سر مسئله ای صحبت کردیم و قول و قراری گذاشتیم، سر قول و قرارمون باشیم و حتی اگر لازمه تغییری توی قول و قرارمون بدیم، این امر با صحبت و بحث مجدد صورت بگیره نه اینکه یهو چشم باز کنیم ببینیم طرف مقابلمون کار خودشا کرده و اصلا برای حرف ما ارزش قائل نبوده. این موضوع برای من به شدت ازار دهنده است.

    لازم به ذکر است که خود ازدواج یک قول و تعهد بین دو نفر برای شراکت در زندگی مشترک است. اگر قرار باشه عهد شکنی صورت بگیره، پس ممکنه عهد ازدواج نیز در خطر قرار بگیره که اسمش میشه خیانت در ازدواج.

    درضمن مفهوم خیانت این نیست که کسی با غیر همسر خود رابطه جنسی برقرار کند. خیانت یک مفهوم کلی و شدید است در عدم وفای به عهد.

    درپایان اضافه کنم که من از اینکه کنار این خانم قرار گرفتم و باعث شدم این جرقه در ذهن ایشون ایجاد بشه که شاید برای یک زندگی بهتر لازم است تغییری در سبک زندگیشون ایجاد کنند بسیار خوشحال و راضی ام و هر کاری از دستم بر بیاد انجام میدم.

    اضافه کنم که من به هیچ عنوان ادم مذهبی نیستم. ولی از عرف و ظرفیت جامعه اطرافم به خوبی خبر دارم و این موضوع را درک می کنم که در جامعه ما برای اینکه یک خانوم امنیت داشته باشه و دارای احترام و عزت باشه باید چگونه رفتار کنه و چگونه لباس بپوشه و بالعکس.

  4. #14
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط bigbomber نمایش پست ها
    جواب فعلی شما برای من خیلی راضی کننده بود و بسیار متشکرم. به نظر شما الان ما چکار کنیم. حس نارو و گول خوردن دارم.
    سلام , خواهش میکنم

    ببینید من در پست قبل
    اشاره به خانوادشون کردم و شما پاسخ ندادید.

    خانواده ایشان چه نظراتی بعد از خواستگاری داشتند و
    سبک زندگی اونها چگونه هست؟ ( در برخوردهایی که داشتید و اطلاعاتی که بدست آوردید)

    تغییر نیازمند
    بستر مناسب هست. مثلا میگن ما میخوایم فلان زمین بایر رو کشت کنیم, اما از قبل مطمئن بودن که این زمین بستر مناسبی برای کشت داره و آماده هست.

    خانواده ای که فرهنگ متفاوتی نسبت به طرف مقابل ( دختر یا پسر ) داره و بچه هاشون رو طبق باورها و تفکرات خاصی تربیت کردن، پس اونها و محیط اطرافشون این قدرت رو دارن که روی شخص
    تاثیر بگذارن.مثل نمونه پایین ↓↓↓
    نقل قول نوشته اصلی توسط bigbomber نمایش پست ها
    سوال پرسیدم چرا رنگ کرده و عهد شکنی کرده جوابش این بود که ارایشگر بهش پیشنهاد داده که رنگ کنه و اونم نتونسته بگه نه و همچنین مادرشون مجبورش کرده که رنگ کنه.
    مگر اینکه افراد خودشون به باور قلبی برسن که تغییر برای اونها لازم هست, مثلا حجاب برای من برتر هست و .... .

    -------------------

    نقل قول نوشته اصلی توسط bigbomber نمایش پست ها
    نامزد من از لحاظ فیزیکی به شدت خاصه و فوق العاده جلب توجه میکنه.
    نقل قول نوشته اصلی توسط bigbomber نمایش پست ها
    این درحالی بود که اقایون کاملا بین خانوما رفت و امد داشتن و حتی پذیرایی قسمت زنونه را خدمتکاران مرد انجام میدادن.
    نقل قول نوشته اصلی توسط bigbomber نمایش پست ها
    از من نظر پرسیدن که آیا موهاشون را رنگ کنند یا نه. منم مطلق گفتم نه
    نقل قول نوشته اصلی توسط bigbomber نمایش پست ها
    اگر حتی یک نفر از آقایون اومد بین خانوما، حتما مانتو بپوشه
    نقل قول نوشته اصلی توسط bigbomber نمایش پست ها
    گفتم که تا وقتی لکه ای رنگ بین موهاشونه من حتی نمی خوام ببینمشون
    نقل قول نوشته اصلی توسط bigbomber نمایش پست ها
    7 ماه خواهش و التماس
    نقل قول نوشته اصلی توسط bigbomber نمایش پست ها
    به هیچ عنوان ادم مذهبی نیستم
    نقل قول نوشته اصلی توسط bigbomber نمایش پست ها
    خیانت یک مفهوم کلی و شدید است
    نقل قول نوشته اصلی توسط bigbomber نمایش پست ها
    توی این دوران یکسال هم اشتباهات زیادی درمورد پوشش داشتند
    ببینید قول و قرارهای شما در اینده از این هم فراتر خواهد رفت و حساسیت هاتون رفته رفته رنگ بوی جدیدی خواهند گرفت, برای همین هست که من برای چندمین بار از شما تقاضا میکنم ابتدا انفرادی مراجعه حضوری داشته باشید و سپس با نامزدتون مراجعه کنید.

    تفاوت ها همیشه هست اما نوع اونها با هم فرق میکنه و این مسئله باعث میشه افراد یک برداشت واحد داشته باشن که اگر فلان دختر یا پسر با من تفاوتی داره پس میتونه تغییر کنه.

    تفاوت ها گاهی قابل چشم پوشی و گاهی غیر قابل تغییر هستند.


    موفق باشید
    ویرایش توسط سحر بهاری : شنبه 05 مرداد 98 در ساعت 09:09

  5. 2 کاربر از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده اند .

    bigbomber (شنبه 05 مرداد 98), مدیرهمدردی (سه شنبه 12 شهریور 98)

  6. #15
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 خرداد 01 [ 02:25]
    تاریخ عضویت
    1396-9-29
    نوشته ها
    147
    امتیاز
    5,314
    سطح
    46
    Points: 5,314, Level: 46
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 36
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 144 در 79 پست

    Rep Power
    28
    Array
    با پست سحر بهاری عزیز موافقم و از تکرار پرهیز می کنم فقط دو مورد.
    اول این که حتما این خانم ویژگی های مثبت قابل اتکایی دارن که شما به بسیاری از اون ها واقفید و اتفاقا وقتی شما می بینید که طرف مقابلتون امتیازاتی داره باید ببینید مسئله ای که در اون باهاش مشکل دارید اون قدر براتون بزرگ هست که دیگه نخواهید ایشون رو ببینید یا با بیان همچین تهدیدی تنبیهشون کنید؟
    و مورد دوم؛ من هم موافقم که برای ساخت یک زندگی اشتراکی مستقل به ویژه ازدواج تغییر و تطبیق ضروریه اما شما تصمیم گرفتید تغییر کنید. خیلی فرق هست داره با این که فرد با رهنمود و مشاوره و تجربه و تعقل تصمیم بگیره تغییر کنه یا کس دیگه ای با منطق قلبی و زاویه دید خودش بخواد او رو تغییر بده.
    موفق باشید

  7. کاربر روبرو از پست مفید Parastou تشکرکرده است .

    bigbomber (شنبه 05 مرداد 98)

  8. #16
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 04 مهر 00 [ 15:26]
    تاریخ عضویت
    1396-2-13
    نوشته ها
    37
    امتیاز
    5,144
    سطح
    45
    Points: 5,144, Level: 45
    Level completed: 97%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    13

    تشکرشده 76 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام من پست اول شما رو خوندم و من رو ببخشید که کمی تند می نویسم
    مگه شما عروسک خریدید که اینطور در مورد ایشون صحبت می کنید ؟
    مگه قراره ایشون فقط برای شما جذا بیت جنسی تعریف بشه که شما حتی مدل لباس یا رنگ موی ایشون رو تعیین می کنید و اگر خلاف خواسته اتون باشه ناراحت میشید ؟
    ازدواج یه تعهده اما بردگی و بندگی نیست
    باز هم ببخشید که کمی تند می نویسم اما وای بر این خانم که چنین توقعاتی رو از شما بپذیره
    مطمئنا شما از روز اول دانسته به خواستگاری ایشون رفتید و ایشون رو دیدید و پوشش ایشون و خانواده اشون رو دیدید ... هنوز نامزدید اما برای ایشون تعیین تکلیف میکنید که چون من رنگ موهات رو دوست دارم ( دقت کنید من ...من دوست دارم)پس رنگ موهات رو تغییر نده و ایشون هم (به گمان من ) از سر بچگی و سادگی قبول می کنند اما بعدش چی ....واضحه که از قولی که به شما دادن پشیمون میشن چون آزادی برترین موهبتی است که خداوند به انسان داده
    و البته واضحه که منظورم از آزادی هرج و مرج نیست و اون بحث قدیمی و نخ نمای این که آزادی با اخلاقیات در تناقض یا رو بروی هم قرار می گیرند رو هم کاری ندارم
    .
    برای بار چندم ازتون عذر میخوام که تند نوشتم
    برادر من ...با آدمی که سر مسائل سطحی و ساده هم چالش دارید چه طور میخواهید یه عمر سر کنید
    آیا می تونید ایشون رو در بند بکشید که فقط در سیطره شما باشند ؟
    آیا ایشون قبول میکنه مثل یه عروسک تو دست شما باشه؟
    چند سال بعد که این خانم طراوت و زیبایی روز اول رو نداره شما به امید چه چیزی میخواهید از این که خلاف خواسته شما عمل کنه بگذرید ؟(البته با فرض این که شما بخواهید با همین رویه ادامه بدید )
    من تجربه تقریبا مشابهی داشتم
    الان متن شما رو خوندم و یاد خودم افتادم که چه طور برای همسرم به آب و آتش می زدم و همیشه مطابق میل ایشون بودم
    و چه اشتباه بزرگی ....
    چون خودم رو همیشه نادیده میگرفتم و این حس نادیده گرفته شدن رو با عشق او ، تحمل میکردم
    اما چه اشتباهی
    این ره به ناکجا خواهد رفت

  9. 2 کاربر از پست مفید ماری22 تشکرکرده اند .

    نیکیا (دوشنبه 11 شهریور 98), میس بیوتی (سه شنبه 08 مرداد 98)

  10. #17
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 08 مرداد 98 [ 23:05]
    تاریخ عضویت
    1389-9-28
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    6,516
    سطح
    52
    Points: 6,516, Level: 52
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 70.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    5

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    تشکر از تمام دوستانی که با نظراتشون راهنمایی کردند. بسیار سپاس

  11. #18
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    امروز [ 19:16]
    تاریخ عضویت
    1398-1-10
    نوشته ها
    786
    امتیاز
    23,235
    سطح
    93
    Points: 23,235, Level: 93
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,562

    تشکرشده 1,776 در 732 پست

    Rep Power
    172
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط bigbomber نمایش پست ها
    تشکر از تمام دوستانی که با نظراتشون راهنمایی کردند. بسیار سپاس
    خوب دستاورد و نتیجه ای که این تاپیک گرفتی چی بود؟

    اقدام عملی که کردی چه بود؟

    برنامه ات چیه؟

  12. #19
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 24 آبان 99 [ 11:15]
    تاریخ عضویت
    1397-12-04
    نوشته ها
    26
    امتیاز
    3,014
    سطح
    33
    Points: 3,014, Level: 33
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 36
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    16

    تشکرشده 19 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آخر و عاقبت روابط بچگونه!
    چه دعواهای پوچی
    شما انگار عروسک خریدید که براش لباس و رنگ مو معین کنید
    ایشونم مثل بچه سرتق ها میگه خب بعد میره کارخودشو می کنه
    ترو خدا در سن و پختگی مناسب ازدواج کنید

  13. #20
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 11 شهریور 98 [ 15:42]
    تاریخ عضویت
    1398-5-24
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    158
    سطح
    3
    Points: 158, Level: 3
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 6 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام.من تجربه شخصیمو که تقریبا توی همین زمینه هست بهتون میگم.منم نامزدی داشتم که حدود 4 سال در زمان آشنایی زبر نظر خانواده بودیم.البته خانواده من میدونستن و خانواده ایشون دورادور خبر داشتن و من رو ندیده بودن.ایشون 4 سال منو دید.تیپمو قیافمو آرایشمو و هر چیز دیگری که متعلق به نظر و فرهنگ من بود. اما به محض نامزد شدن ایشون اول محترمانه و بعد طلبکارانه از من خواست که پوششم ،رفت و آمدم و خیلی چیزای دیگه رو تغییر بدم.من چون 4 سال از رابطه میگذشت و نامزد بودیم به ناچار پذیرفتم و انجام میدادم.ولی روز به روز پژمرده تر میشدم و احساس میکردم این دیگه من نیستم تبدیل دارم میشم به کسی که نمیخوام.اختلاف فرهنگی چیزی نیست که شما بگی با توافق طرفین حل میشه خصوصا وقتی پای خانواده ها بیاد وسط این مساله خیلی پر رنگ تر میشه.در نهایت نتونستم کنار بیام و نامزدی رو بهم زدم .به شما هم پیشنهاد میکنم یا ایشون رو همینجوری که هست بپذیرید یا رها کنید چون هیچکس نمیتونه وقتی شخصیتش شکل گرفته عوضش کنه .اگه بخاطر وابستگش هم اینکارو انجام بده بعد از ازدواج این وابستگش کنار میره و موضوع حادتر میشه

  14. کاربر روبرو از پست مفید banooo تشکرکرده است .

    مدیرهمدردی (سه شنبه 12 شهریور 98)


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:35 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.