به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 50
  1. #11
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    زن ایرانی عزیز،

    از نظر من درست نیست اینقدر راحت با مسافرت خارج از کشور همسرت برخورد کنی. خصوصا که تفریحی هست و الزامی نداره.

    اینکه گفتی قبلا زیادی خوب بودی، به نظر من قبلا زیادی مطیع بودی. مطیع بودن همیشه به معنی خوب بودن نیست، خوب بودن هم روی خودِ فرد هم طرف مقابلش اثر مثبت داره، اما الان هم شما دچار عوارض منفی شدی و هم طرف های مقابلت.

    نباید اجازه بدی کدورت هایی که بخاطر رفتار منفعلانه ی گذشتت درت شکل گرفته، الان باعث رفتارهایی بشه که دوباره به خودت آسیب بزنه.

    تلاش کن تعادل رو پیدا کنی و نگهداری.

    این حرف درستی نیست که به همسرت گفتی بدون شما بره. خصوصا که مسافرت خارج از کشوره. بهتره همراهش باشی و سعی کنی با خواهر همسرت هم یه رابطه متعادل برقرار کنی.

    با بقیه اعضای خونواده هم همینطور. اگه سطح ارتباطت رو هم می خوای کاهش بدی، اینکارو به تدریج انجام بده، نه یهویی که حالت قهر پیدا کنه و ایجاد کدورت بشه.

  2. کاربر روبرو از پست مفید میشل تشکرکرده است .

    زن ایرانی (شنبه 05 مرداد 98)

  3. #12
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 آذر 00 [ 21:47]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    421
    امتیاز
    12,188
    سطح
    72
    Points: 12,188, Level: 72
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 262
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 635 در 275 پست

    Rep Power
    67
    Array
    هر چی کاربرا و همینطور همسرت گوشزد می کنن کمتر برو یا نمیخواد خونه مادر شوهر کار کنی باز شما رو حرف خودت هستی و فقط و فقط توجیه میکنی که نخیر مرغ یه با داره و من باید برم

    بدر شوهرت مریضه مادر شوهرت که چیزیش نیست حالا یه چایی که برا همه میاره یه دونه بیشتر بیاره برا عروسش شمام غصه نخور یه بذیرایی عصرونه ساده کسیو خسته نمیکنه شمام یه چای بردار و تا نصفه بخور و میوه هم کم بردار و با شوهرت بخور که زیاد ضرر مالی نکنن و همچنین متوجه باشن که رفتار های بدشون چه تبعاتی داره و باعث دلخوری میشه

    مگه شوهر شما کاربرداز خواهرشه که را به راه صداش میزنه بیا کارت دارم بیا دلم تنگ شده و و باهات حرف خصوصی دارم و....
    اصلا چیز معمولی نیست که همسرت شما را برای کار های معمول و غیر ضروری خانوادش تا کارهای ضروری خانوادش میزاره و میره بالاخره یه حریمی باید باشه نمیشه که ایشون مسولیت بدر ؛ خواهر مطلقه ودر اینده ازدواج خواهر مسولیت مادر و....همه به شوهر شما برسه
    ایشون خودش یه مرد متاهل هست و مسول یه زندگی مشترک خواهرش حرفاشو تلفنی بگه و سعی کنه یاد بگیره که باید به همسر برادرش هم احترا م بزاره و بدونه که برادرش دیگه یه بسر مجرد نیس شمام اینطور راحت با سفر تفریحی و بدون الزام همسرت موافقت نکن



    این تندترین بست من تو همدردی بود وای از دستت دختر یه ذره حرف گوش کن
    ویرایش توسط نازنین2010 : شنبه 05 مرداد 98 در ساعت 22:43

  4. 2 کاربر از پست مفید نازنین2010 تشکرکرده اند .

    roodabeh_persian (دوشنبه 11 شهریور 98), زن ایرانی (شنبه 05 مرداد 98)

  5. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 دی 00 [ 02:26]
    تاریخ عضویت
    1395-8-02
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    8,559
    سطح
    62
    Points: 8,559, Level: 62
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 191
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    878

    تشکرشده 238 در 114 پست

    Rep Power
    36
    Array
    ممنون میشل و نازنین عزیز.
    حق با شماست. میشل جان من زیادی مطیع نیستم ولی منفعل بودن رو قبول دارم چون فقط نگران بودم اگه قاطع باشم و همسدم رو آگاه کنم از خدمات اضافیش در آینده مشکلی برای پدرش پیش بیاد منرو مقصر بدونه. ولی خوشبختانه توی این ۵ سال روند مثبت این بود که همسرم که در چنین بستری بزرگ شده بود الان متوجه کارهای خانواده ش هست گرچه گاهی یادش میره و من دوباره یاداوری میکنم..
    نازنین عزیز کاملا موافق حرفهات هستم ولی متاسفانه مادرشوهر با اینکه جوونه ولی دائم در حال ناله سر دادنِ که کمرم درد میکنه، حالم بده، نمیتونم پاشم. واقعا شنیدن این حرفها توی ۱ ساعتی که منزلشون هستیم انقدر سخت هست که ناخودآگاه میبینم بلند شدم و دارم کمک میکنم.
    متاسفانه این شرایط که پیش اومده فقط بخاطر بیماری پدرهمسرم هست که من مجبور شدم از خیلی از خواسته هام و ناراحتی هام بگذرم. ولی حق با شماست زیادی خودم رو این وسط نادیده گرفتم.

  6. کاربر روبرو از پست مفید زن ایرانی تشکرکرده است .

    نیکیا (چهارشنبه 09 مرداد 98)

  7. #14
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 دی 00 [ 02:26]
    تاریخ عضویت
    1395-8-02
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    8,559
    سطح
    62
    Points: 8,559, Level: 62
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 191
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    878

    تشکرشده 238 در 114 پست

    Rep Power
    36
    Array
    دوستان عزیز لطفا اگه پیتونید بیشتر من رو راهنمایی کنید. چون این بازی رو مادرشوهر شروع کرده و تمایلی هم نداره کوتاه بیاد. مثلا اینکه همسرم رو تنهایی برای نهار دعوت کرده، تو اینجور مواقع من از همسرم توقع دارم که بتونه نقش من رو هم پر رنگ تر بیان کنه ولی اصلا نمیتونه. بیشتر سعی میکنه تو اینجور مواقع بهونه کار بیاره ولی من انتظار دارم که با ارزش گذاشتن به من ، مادر و خواهرش رو متوجه کنه که نمیتونن زندگی ما رو بهم بریزن.. بالاتر اشاره کرده که خواهرهمسرم کلی پیام های تحریک آمیز در مورد من برای همسرم فرستاد و هدفش کاملا مشخص بود ولی همسرم راحت گذشت و الان ایشون پیام میفرسته همسرم جواب میده و با اینکه من گفتم این بی احترامی قطعا اول به تو وارده ولی متوجه نیست و نمیتونه کمی سر سنگین باشه. نظر شما دوستان چیه؟ چطور میتونم تو این زمینه برخورد کنم؟

  8. #15
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 آذر 00 [ 21:47]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    421
    امتیاز
    12,188
    سطح
    72
    Points: 12,188, Level: 72
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 262
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 635 در 275 پست

    Rep Power
    67
    Array
    قدر دان شوهرت باش که بدون تو نهار را نرفته ، در ضمن خیلی داری هاشیه میری و از اصل مسیه دور میشی ،شما بجای اینکه تمرکر کنی رو این که شوهرت ناراحتی شما را انتقال بده ، رو این مسله تمرکر کن که شوهرت بدون شما اصلا نره خونه خواهرش خارج از کشور ، اصل دلخوری شما از همین دعوت مجردی بوده دیگه، پس یادت باشه که تو از این بابت ناراحتی و نمی تونی قبول کنی شوهرتو بدون تو دعوت کردن و شوهرت هم نباید بدون تو بره

    حالا شوهرت ناراحتی شما رو هم منتقل کرد ، فکر میکنی مادر شوهرت چی کار می کنه؟؟؟؟؟؟ اون دفعه که ناراحتی شما را باعت دعوت مجردی شوهرت شنیدن چه گلی به سرت زدن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    چرا زدی به جاده خاکی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟ ول کن این فرعیاتو از اصل دور میشی
    ویرایش توسط نازنین2010 : سه شنبه 08 مرداد 98 در ساعت 14:21

  9. 2 کاربر از پست مفید نازنین2010 تشکرکرده اند .

    نیکیا (چهارشنبه 09 مرداد 98), زن ایرانی (سه شنبه 08 مرداد 98)

  10. #16
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 خرداد 01 [ 02:25]
    تاریخ عضویت
    1396-9-29
    نوشته ها
    147
    امتیاز
    5,314
    سطح
    46
    Points: 5,314, Level: 46
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 36
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 144 در 79 پست

    Rep Power
    28
    Array
    سلام
    همین که همسر شما هیچ وقت بدون شما نرن و هربار که شما هستید ایشون هم باشند پیام رو می رسونه.

  11. کاربر روبرو از پست مفید Parastou تشکرکرده است .

    زن ایرانی (سه شنبه 08 مرداد 98)

  12. #17
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 دی 00 [ 02:26]
    تاریخ عضویت
    1395-8-02
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    8,559
    سطح
    62
    Points: 8,559, Level: 62
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 191
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    878

    تشکرشده 238 در 114 پست

    Rep Power
    36
    Array
    نازنبن عزیز ممنونم از نظرت. حرفهات کاملا من رو به خودم آورد. بقول تو ذهنم دنبال منفی بافی های بیشتری بود.
    parastou عزیز همسرم بخاطر بیماری پدرشون هر روز یا یک روز در میون بهشون سر میزنن.
    همسرم تو زمینه انتقال پیام کلا مشکل داره و با توجه به تربیت خانوادگیش حامی محکمی برای من نیست.
    من هم بخاطر بیماری پدرشون نتونستم ناراحتیم رو نشون بدم.. خیلی حس بدیه اینکه هرچی دوست داشتن گفتن الان هم مادرهمسر هرجور دوست داره برخورد میکنه!! قطعا که من فقط و فقط بخاطر پدرشوهر میرم خونشون و قدردان هم هستن ولی مادر همسر رفتارهای خیلی بدی دارن. مثلا کل نیم ساعتی که ما هستیم رو به موندن تو آشپزخونه ترجیح میده و یا همونطور که قبلا گفتم حرفهای سنگین میزنه... که البته من سعی میکنم اهمیتی قائل نشم و اصلا بروی خودم نیارم. :((((
    ویرایش توسط زن ایرانی : سه شنبه 08 مرداد 98 در ساعت 23:02

  13. #18
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 دی 00 [ 02:26]
    تاریخ عضویت
    1395-8-02
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    8,559
    سطح
    62
    Points: 8,559, Level: 62
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 191
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    878

    تشکرشده 238 در 114 پست

    Rep Power
    36
    Array
    دوستان همدردی لطفا اگه میتونید راهنمایی کنید. من امشب دوباره فکرم مشغول گذشته شد و تصمیم گرفتم افکار درهم ذهنم رو بنویسم بعد از نوشتن متوجه شدم علت اینکه حس خوبی ندارم این روزها یکیش مربوط به اینه که مدام رفتارها و برخوردهای غیر منطقی و غیر معمول خانواده همسر تو ذهنم میاد و تو ذهنم میشینم قضاوت میکنم اگه با تکنیک هایی که تو یوگا یاد گرفتم اون لحظه تمرکز کنم رو افکارم از تکنیک توقف فکر استفاده میکنم و حواسم رو جمع میکنم. متاسفانه حتی موقع انجام کار هم میبینم گاهی درگیر این افکار ناراحت کننده میشم و امشب بعد از نوشتن متوجه شدم ریشه تمام این افکار بی پایان بخاطر وجود حس نفرت شدیدیِ که به خانواده همسر پیدا کردم. برای رهایی از حس تنفر شما راهکاری دارید؟ راهکاری که خودم اعتقاد دارم همون خودآگاهی و بعد هم شاد بودن هست اگه بتونم متمرکز بشم حتما انجام میدم ولی اکثر اوقات بصورت ناخودآگاه خیلی غرق در افکارم میشم. لطفا من رو راهنمایی کنید.

  14. کاربر روبرو از پست مفید زن ایرانی تشکرکرده است .

    نیکیا (پنجشنبه 17 مرداد 98)

  15. #19
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 24 آبان 99 [ 11:15]
    تاریخ عضویت
    1397-12-04
    نوشته ها
    26
    امتیاز
    3,014
    سطح
    33
    Points: 3,014, Level: 33
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 36
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    16

    تشکرشده 19 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array
    توقع شما کاملا نا بجاست
    همسر شما وارد بازی خانوادش نشده...بابت تذکرات شما به خانوادش،واکنشش مثبت و حمایت آمیز بوده....و صدتا مورد دیگه
    منفی بافی شما هی داره پیشرفت می کنه و توقع داری کلا قطع رابطه کنه و بزنه له و داغونشون کنه...این ممکن نیست
    همونطور که شما خانوادتو با همه ایراد و اشکال هاشون دوست داری اونم پدر و مادرشو دوست داره. صحیح نیست که هر روز با یک پیرمرد و پیرزن فاقد انعطاف و مریض حال دعوا راه بندازه سر شما

  16. #20
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 دی 00 [ 02:26]
    تاریخ عضویت
    1395-8-02
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    8,559
    سطح
    62
    Points: 8,559, Level: 62
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 191
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    878

    تشکرشده 238 در 114 پست

    Rep Power
    36
    Array
    دوست عزیز roodabeh،
    شما از کدوم حرف من این برداشت های شخصی رو داشتید و قضاوت کردید؟ اگه تمایل داشتم همسرم بزنه خانواده ش رو له و داغون کنه که مشوق سر زدن به پدر و مارش نبودم. # لطفا کمی بیشتر و با دقت تر پیام هارو بخونیم.

  17. کاربر روبرو از پست مفید زن ایرانی تشکرکرده است .

    نیکیا (سه شنبه 12 شهریور 98)


 
صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:38 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.