سلام سرکار خانم انه ماری
به نطر من یکی از مهمترین نوک پیکانهای این مشکل به سمت خود شما است که در لابلای صحبت ها تون به درستی به آن اشاره کردین. اینکه رفتار جراتمندانه با همسرتون نداشتید و در بعضی مواقع به خود شخصی تون اهمیت ندادین.
همسرتون یک ذاتی داشته و یک فضایی پیدا کرده و با انفعال شما این فضا براش عمیق تر شده. به درستی شما به این نتیجه رسیدین که محکم باشین. حالا این محکم بودن برای رسیدن به ساختن زندگی هست یا طلاق خودتون میدونید.
هر تصمیمی که خواستید بگیرین، قشنگ برای خودتون هر دو تصمیم رو ارزیابی کنید. جنبه های مثبت و منفی رو بسنجید. به خودتون دروغ نگید. مثلا اگر یک توانمندی بالقوه در شما وجود نداره، روش حساب نکنید! بر روی چیز هایی تصمیم بگیرید که بواقع وجود دارند.
بهترین تصمیم از عقل سرچشمه میگیره و بهترین راندمان عقل در مواقع داشتن ورودی ها و اطلاعات درست و داشتن آگاهی عمومی و علمی محقق میشه.
قبل از هر چیز شما برای زندگی آینده تون تحت شرایط هر تصمیمی، نیاز به تجربه دقیق دارین. یعنی تا این زندگی تون رو به طور دقیق بررسی نکردین به نقاط ضعف و قوت خودتون آگاه نشدین، زمین بازی رو ترک نکنید. حتما از مشاور ها کمک بگیرید تا نقاط ضعف رو به شما نشون بدهند. راه های بهبود رو یاد بگیرید .
اگر امسال تو المپیک نتیجه نگیریم، ممکنه سخت باشه، ولی باید دوباره بلند شیم بریم فیلم بازی ها رو نگاه کنیم، نقاط ضعفمون رو پیدا کنیم و بعد برای چهار سال دیگه تلاش کنیم. وگرنه ممکنه باز هم از این ناحیه شکست بخوریم. اگر خودمون رو بهبود داده باشیم، دیگه برامون فرق نمیکنه اون حریفی که مار رو دور قبلی شکست داده در دور بعدی هم در مقابل ما قرار بگیره. تازه اگر هم حریف قبلی در مقابلمون قرار بگیره ممکنه بتونیم بازی لذت بخشی رو هم برای خودمون و هم تماشاچیان به نمایش بگذاریم.
خودتون رو خوب آنالیز کنید و مهارت کسب کنید و تا فرصت هست از این زندگی باقی مانده برای تمرین مهارت هایی که کسب کردین استفاده کنید.
علاقه مندی ها (Bookmarks)