*** دفتر آرزوهای روزانه ***

[میشل]

دوست های خوبم، سلام

دفتر آرزوهای روزانه رو یادتونه؟ همون که آقای sci به نازنین یاد داد.

این تاپیک برگرفته از همون دفتره، با یک تفاوت های جزئی که لازمه درش بدیم. لطفا به قواعدش دقت کنید، و فقط به این شکلی که توضیح می دم پست بذارید:

هر کس در هر روز، می تونه دو تا پست در این تاپیک بذاره.

پست اول (که بهتره صبح گذاشته بشه) رو به این صورت شروع می کنیم:

يك خصوصيت مثبتي كه روز گذشته در خودتون ديديد مي نويسيد! و دليلش رو خلاصه مي نويسيد/ مثلا : مهربان بودم! ( چون به همكارم كمك كردم و چشمداشتي نداشتم) /خصوصيات جزئي! حتي تكراري!

و بعد از اون: یک یا چند کاری که می خواهیم در اون روز انجام بدیم رو می نویسیم:

هر چيزي كه واقعا مي خواهيد! آرزوهاي كوچك و روزمره! نه طولاني! اينجا اصلا جاي آرزوهاي طولاني نيست! يعني نمي نويسيد كه "مي خواهم عاقبت به خير شوم"

جزئيات رو بنويسيد. كاملا واقعي! مثلا امروز مي خواهم قسمت ... رو از نقاشي آبرنگ انجام دهم/ امروز دوست دارم .... رو ببينم/ پياده روي و گوش دادن به موسيقي 10 دقيقه!/ هر چي رو كه مي خواهيد يا آرزو داريد در آن روز انجام دهيد! من بهش مي گم آرزوهاي روزمره!

يه ترتيبي رو سعي كنيد در نوشتن كارهايي كه مي خواهيد انجام بديد رعايت كنيد و اون " از سخت به آسون " هست... سخت ترين كار و نشدني ترين كار رو اول بنويسيد! وقتي آنچه مي خواهيد انجام بديد رو مي نويسيد،‌ دو نكته رو در نظر بگيريد! واقعي باشه و شدني! نكته دوم اينكه مهم نيست اگر حتي نتوانستيد اون كار رو انجام بديد! پس به اينكه آيا مي توانم يا نمي توانم فكر نكنيد و قضاوت نكنيد! (بعدا منظورم رو بهتر مي فهميد) به واژه " آرزوهاي روزمره " دقت داشته باشيد

پست دوم هم که در انتهای روز گذاشته می شه، شامل دو بخشه:

اول: می نویسیم که کار یا کارهایی که صبح قصد داشتیم رو انجام دادیم یا نه. اگر انجام ندادیم، اولا بصورت خیلی خلاصه می نویسیم چی باعث شد که انجام ندیم؟ و دوما یک زمانی رو برای انجام دادنش مشخص می کنیم.

اگر كاري رو نتوانستيد انجام بديد! خودتون رو سرزنش نكنيد! بنويسيد مثلا : نتونستم ليلي (مثلا دوستتان) رو ببينم!

در مورد موانع، دليل واقعي اون رو بنويسيد: برنامه ريزيم خيلي فشرده بود! نكته مهم اينه كه شما بايد زمان بعدي رو براي انجام اون كار مشخص كنيد! مثلا هفته آينده يكشنبه مي بينمش!

تو نوشتن موانع واقعيت رو بنويسيد/ مانع تراشي نكنيد! مثلا بنويسيد : تنبلي!!! به همين سادگي!

و بعد: می نویسیم که از اون روز چه احساسی داشتیم.



توجه 1: طبیعتا این تاپیک پیرو قوانین همدردیه. بنابراین قوانین و "عرف" همدردی رو در همه ی پست هامون رعایت می کنیم.

توجه 2: در مورد پست همدیگه هیچ نظری نمی دیم.

توجه 3: در متن بالا قسمت های آبی، توضیحات آقای sci هستند. تاپیک نازنین امکان نقل قول گرفتن نداشت.

مرجع: http://www.hamdardi.net/showthread.p...l=1#post201522


امیدوارم این تاپیک کمک کنه نگاه مثبت تری به خودمون داشته باشیم، و روزهامون رو آگاهانه تر بگذرونیم.

[میشل]

خصوصیت مثبت روز گذشته ی من: متعهد و خوش فکر بودم. چون خیلی خوب در جهت یکی از اهدافم حرکت کردم.

آنچه می خوام امروز انجام دهم:

1. متن تحقیق کلاسیم رو آماده کنم.

2. درمورد موضوعی با شوهرم گفتگو و همدلی کنم.

[میشل]

1. انجام شد. همسرم هم کمکم کرد و خیلی بهتر از چیزی که فکر می کردم از کار درومد.

2. انجام شد. یه سوء تفاهم بود که برطرف شد.

روز آرومی بود. هرچند یکم تنبلی کردم و کارم تا الان طول کشید، اما در کل خوب بودم.

[میشل]

ویژگی مثبت دیروزم: مفید بودم. چون در حالیکه از موضوعی رنجیده بودم، منفی بافی نکردم، تونستم از بالا به موضوع نگاه کنم و تشخیص بدم که ممکنه شوهرم بخاطر ناراحتی از یک کار من، اونکارو انجام داده. تونستم احساسم رو مدیریت کنم و یه گفتگوی خوب باهاش داشته باشم. نهایتا هم فهمیدم خودم دچار سوء برداشت شده بودم، هم یک مسئله ای که می تونست برای اون کدورت ایجاد کنه، روشن شد.

آنچه می خواهم امروز انجام دهم:

1. کار شماره یک.

2. یک کار اداری که می تونه تنش زا باشه رو با آرامش به نتیجه برسونم.

[tavalode arezoo]

خصوصیت مثبت روز گذشته:بعد مدتها خونه رو باعشق تمیز کردم همزمان یه آهنگ شاد هم گذاشتم به قول برره ایها ازخودم حرکات موزون درکردم.جای شما خالی چه حالی داد با تی و جارو برقی ودستمال گردگیری!

کاری که امروز میخوام انجام بدم:چندتا باشگاه دور واطراف خونمون بازشده،برم اگه ورزش مورد نظرم رو داشت ثبت نام کنم.

[tavalode arezoo]

دنبال باشگاه رفتم ولی هیچکدوم یوگا نداشتند.اما من شکست نمیخورم اینقدر میگردم تایکی پیدا کنم.البته میتونم ازروی سی دی تمرین کنم ولی فکرمیکنم حضور در اجتماع چیزیه که بهش احتیاج دارم.

[میشل]

1. نمی دونم الان جزء دیروز حساب می شه یا فردا، ولی بالاخره انجام شد.

2. انجام شد.

احساسم نسبت به امروز: والا الان که احساس خاصی ندارم، فقط امیدوارم تو این یکی دو ساعتی که ازش مونده بتونم خوبِ خوب بخوابم.

[میشل]

ویژگی مثبت دیروزم: متعهد بودم. چون در موقعیت * علارغم ناراحتیم، به توصیه های مدیرهمدردی پایبند بودم و همونطور که ایشون گفته بود رفتار کردم. بعلاوه با استفاده از تمریناتی که روانشناسم یادم داده، از شرایطی که خشمگینم کرده بود برای پیدا کردن روان بنه هام استفاده کردم. البته روان بنه ای پیدا نکردم (امروز دوباره مرورشون می کنم وسعی می کنم پیدا کنم)، اما آروم شدم و تونستم نه تنها عصبانی نباشم و سرزنش نکنم، بلکه مهربان هم باشم و از مسیر اهدافم خارج نشم.

موقعیت *: قرار بود شوهرم بعد از کارش بیاد خونه. اما بعد از دو ساعت که منتظرش موندم، بهش زنگ زدم و با بی خیالی گفت رفته خونه ی مادرش و الانم با همکارش قرار داره ولی سعی می کنه دو ساعت دیگه بیاد. دو ساعت بعدشم نیومد و 9.5 شب رسید خونه.

کارهای امروزم:

1. برای کاریکه برام مهمه اما چند وقته بهش بی توجه بودم، حداقل 2 ساعت وقت بذارم.

2. حداقل نیم ساعت با خدا خلوت کنم. بازم دارم می ترسم، تا دیر نشده خودمو یه مروری بکنم.

3. انجام تکلیف شماره یک.

4. فکر کردن به تکلیف شماره دو.

5. فکر کردن به تمرین های cbt ی دیروز و کامل کردنشون.

6. کارهای خونه.

7. وقت دکتر برای پدر.

[tavalode arezoo]

خصوصیت مثبت روز گذشته:تا پیداشدن باشگاه یه فایل صوتی ریلکسیشن رو دانلود کردم ومیخوام هرروز انجامش بدم.آهنگهای شاد گوشیم رو توی یه پوشه ریختم وازاین به بعد فقط اونا رو گوش میدم.

کاری که امروز میخوام انجام بدم:ادامه کار دیروز یعنی توخیابونای اطراف دنبال باشگاه باشم.

پ ن:کاش pooh هم توی این تاپیک شرکت میکرد

[tavalode arezoo]

عاقبت جوینده یابنده بودبالاخره یه باشگاه پیداکردم ازهفته آینده کلاسش شروع میشه انشالله که بتونم برم.

ازاینکه دارم برای خودم وقت میذارم واینکه خودم رو دوست دارم خیلی حالم بهترشده.
یه چیز دیگه که جاش توی این تاپیک نیست ولی دلم خواست تجربم رو به اشتراک بذارم:شدیدا توصیه میکنم هرکی کتاب《مردی به نام اوه》رو نخونده حتما بخونه تابه یه شناخت جدید از همسرش برسه.کتابی بود که عشق من رو به همسرم بیشتر کرد.(اصلا انگار این آقای اوه همسرمن بود که در سوئد زندگی میکرد)