به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 8 نخستنخست 12345678 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 73
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 09 تیر 98 [ 00:53]
    تاریخ عضویت
    1396-12-10
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    1,541
    سطح
    22
    Points: 1,541, Level: 22
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 59
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    30

    تشکرشده 36 در 19 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط razieh181 نمایش پست ها
    درکت میکنم دوست عزیز،منم تو همچین شرایطی بودم امیدوارم هر چی خیره پیش بیاد برات

    خیلی ممنونم⚘

  2. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 27 خرداد 99 [ 03:22]
    تاریخ عضویت
    1394-7-18
    نوشته ها
    26
    امتیاز
    5,563
    سطح
    48
    Points: 5,563, Level: 48
    Level completed: 7%, Points required for next Level: 187
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 35 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوست عزیزم اگه به تالار سر زدی خبری از خودت بده لطفا⚘

  3. کاربر روبرو از پست مفید razieh181 تشکرکرده است .

    a.sadeghiani (شنبه 29 اردیبهشت 97)

  4. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 09 تیر 98 [ 00:53]
    تاریخ عضویت
    1396-12-10
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    1,541
    سطح
    22
    Points: 1,541, Level: 22
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 59
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    30

    تشکرشده 36 در 19 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط razieh181 نمایش پست ها
    دوست عزیزم اگه به تالار سر زدی خبری از خودت بده لطفا⚘
    سلام. ممنون از توجه تون. متاسفانه حال روحی خوبی ندارم. مشاور اول با مامانم صحبت کرد و مامانم خیلی نرم تر شد. اما وقتی که شنید این آقا هم قراره بیاد تو اتاق پاشد رفت و جلسه رو ترک کرد مشاور خیلی تعجب کرده بود. ولی به این نتیجه رسیدیم که همه چیو به بابام بگیم یعنی ایتکه ما باهم در رابطه ایم و این خواستگاری معمولی نیست و قضیه طولانی مدتیه. مادرم این قضیه رو مطرح کرد اما با مخالفت شدید پدرم رو به رو شد که اینا در سطح ما نیستن نه فقط از نظر اقتصادی بلکه از نظر فهم و شعوری! جالبه بدون تحقیق و حتی اینکه حاضر باشن طرفشونو ببینن یا بشناسن و باز هم میگن صبر کن. دارم دیوونه میشم از طرفی حرفای مشاور روم خیلی تاثیر گذاشته که این آقا به خاطر منو خانوادم داره هم غرورش خورد میشه هم از زندگی عقب میفته و بعدها مشکلات برامون بیشتر میشه یه جورایی خودمو باعث عذاب میبینم. چاره کار من چیه نمیدونم به شدت افسرده و ناراحتم واقعا دیگه نمیدونم باید چی کار کنم.

  5. #14
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 10:10]
    تاریخ عضویت
    1396-11-02
    نوشته ها
    627
    امتیاز
    9,101
    سطح
    64
    Points: 9,101, Level: 64
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 249
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocial3 months registered5000 Experience Points
    تشکرها
    199

    تشکرشده 1,077 در 458 پست

    Rep Power
    122
    Array
    عزیزم عمویی یا بزرگتری از خانواده ی پدریتون اگر باشه و با اون صحبت کنین و بخواین با پدرتون صحبت کنه بسیار مؤثره.

  6. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 09 تیر 98 [ 00:53]
    تاریخ عضویت
    1396-12-10
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    1,541
    سطح
    22
    Points: 1,541, Level: 22
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 59
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    30

    تشکرشده 36 در 19 پست

    Rep Power
    0
    Array
    متاسفانه فقط یه عموی بزرگ تر دارم که سال هاست با اون ها رفت و آمد نمی کنیم و رابطه بابام با اونا اصلا خوب نیست. با هرکس صحبت می کنم میگه باید صبور باشید تا خانوادتون راضی شن. چون دلایل مخالفتشون کلی و بدون منطقه. بابام بیشتر به خاطر اینکه خانواده اسم و رسم داری نیستن و اینکه تو محله پایین تر از ما میشینن مخالفه و حتی میگه همه اونایی که اونجا میشینن آدمای بی فرهنگی هستن حالا جالبه بدونین فقط فاصله ما باهم یه خیابونه و اینکه مادرشون کرده و بابام با کمال بی منطقی میگه همه کردها بد هستن. من جز محبت و احترام از خانواده ایشون چیزی ندیدم من خانواده ایشونو تا حدودی میشناسم نمیدونم چه طوری باید اینو به خانوادم ثابت کنم در صورتی که اصلا اجازه نمیدن طرفشونو ببینن. با مشاور که صحبت میکردم میگفت پدرتون خود بزرگ بینی داره و یه سری آروزهایی برات داره که میخواد به اونا برسی. مشاور هم نظرش صبر کردن بود. حالا که به اینجا رسیده این آقا به من میگه تو زیاد تلاش نکردی باید چند روز از خونه قهر میکردی و میرفتی باید بی خبر میزاشتی میرفتی خونه کسی تا به خانوادت بفهمونی که واقعا منو میخوای یا اعتصاب غذا میکردی یا قهر میکردی. الان با پدرم قهرم تقریبا وضعیت روحیم مشخصه اما نمیدونم از خونه قهر کنم بزارم برم یا نه بیشتر صبر کنم؟

  7. #16
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 10:10]
    تاریخ عضویت
    1396-11-02
    نوشته ها
    627
    امتیاز
    9,101
    سطح
    64
    Points: 9,101, Level: 64
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 249
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocial3 months registered5000 Experience Points
    تشکرها
    199

    تشکرشده 1,077 در 458 پست

    Rep Power
    122
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط a.sadeghiani نمایش پست ها
    حالا که به اینجا رسیده این آقا به من میگه تو زیاد تلاش نکردی باید چند روز از خونه قهر میکردی و میرفتی باید بی خبر میزاشتی میرفتی خونه کسی تا به خانوادت بفهمونی که واقعا منو میخوای یا اعتصاب غذا میکردی یا قهر میکردی. الان با پدرم قهرم تقریبا وضعیت روحیم مشخصه اما نمیدونم از خونه قهر کنم بزارم برم یا نه بیشتر صبر کنم؟
    مثل اینکه این آقا هم خیلی بلوغ ندارن، چه پیشنهادهای بد و زشتی!
    اونی که باید تلاش کنه و خودشو نشون بده اون آقاس نه شما!! آدمها با تلاششون به دیگران اثبات میکنن میتونن، میفهمن و ...
    خانم عزیزم با این یه جمله ای که گفتی حقیقتا باید بیشتر فکر کنی! این پسر چندان هم مرد زندگی نیست!
    فکر کن طرف قبول کنه و از خونه بی خبر بره، مثلا خونه ی یه غریبه که از دوستانشه. اونجام بد راهنماییش کنن یا مواد دستش بدن یا بهش متعرض بشن و روی بازگشت پیدا نکنه..، واقعا این حرفا از دهان آدم نپخته و بی مسئولیت در میاد.

    من فکر نمیکنم خیلی ارزش جنگیدن داشته باشه، اگر میخوادتون لیاقتاشو به پدرت اثبات کنه و شما رو قربانی نکنه!
    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

    قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ

    مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ

    وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ

    وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِي الْعُقَدِ

    وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَد


    ویرایش توسط sahar.66 : پنجشنبه 27 اردیبهشت 97 در ساعت 10:10

  8. 3 کاربر از پست مفید sahar.66 تشکرکرده اند .

    a.sadeghiani (شنبه 29 اردیبهشت 97), میس بیوتی (پنجشنبه 27 اردیبهشت 97), Ye_Doost (جمعه 28 اردیبهشت 97)

  9. #17
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 09 تیر 98 [ 00:53]
    تاریخ عضویت
    1396-12-10
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    1,541
    سطح
    22
    Points: 1,541, Level: 22
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 59
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    30

    تشکرشده 36 در 19 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط sahar.66 نمایش پست ها
    مثل اینکه این آقا هم خیلی بلوغ ندارن، چه پیشنهادهای بد و زشتی!
    اونی که باید تلاش کنه و خودشو نشون بده اون آقاس نه شما!! آدمها با تلاششون به دیگران اثبات میکنن میتونن، میفهمن و ...
    خانم عزیزم با این یه جمله ای که گفتی حقیقتا باید بیشتر فکر کنی! این پسر چندان هم مرد زندگی نیست!
    فکر کن طرف قبول کنه و از خونه بی خبر بره، مثلا خونه ی یه غریبه که از دوستانشه. اونجام بد راهنماییش کنن یا مواد دستش بدن یا بهش متعرض بشن و روی بازگشت پیدا نکنه..، واقعا این حرفا از دهان آدم نپخته و بی مسئولیت در میاد.

    من فکر نمیکنم خیلی ارزش جنگیدن داشته باشه، اگر میخوادتون لیاقتاشو به پدرت اثبات کنه و شما رو قربانی نکنه!
    ممنون از نظرتان منظورش اینه مثلا چند روزی قهر برم خونه داییم یا خالم خونه خودمون نباشم که بدونن ناراحتم و چند روزی اونجا بمونم نه خونه غریبه ها من خودم هرگز این کارو نمیکنم. اما برای رفتن خونه اقوام یکم دو دلم که آیا قهر اصلا نتیجه داره یا نه. متاسفانه پدر من اصلا و به هیچ وجه حاضر نیست طرفشو ببینه و من هرچی ازش درخواست کردم گفت باشه بگو بیان ولی یه زمانی بگو که من نباشم. به شدت لج کرده نمیدونم راه حلش چیه اصلا اجازه نمیده طرفو ببینه که بهش اثبات شه

  10. #18
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 10:10]
    تاریخ عضویت
    1396-11-02
    نوشته ها
    627
    امتیاز
    9,101
    سطح
    64
    Points: 9,101, Level: 64
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 249
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocial3 months registered5000 Experience Points
    تشکرها
    199

    تشکرشده 1,077 در 458 پست

    Rep Power
    122
    Array
    عزیزم خونه ی دایی و خاله هم درست نیست ، چرا؟
    چون دیگران متوجه مشکلات درون خانوادگی شما میشن.
    پدر بیش از پیش دچار خشم شده و ممکنه تمامی ارتباطات شما رو قطع کنن و بهتون بی اعتماد بشن.
    این عادت براتون ایجاد میشه و بارها در زندگی اتفاق میافته.
    دیگران فرصت ساختن شایعه و داستان براشون فراهم میشه.
    خودتونو در معرض قضاوت قرار میدین و اگر یکدرصد به این آقا نرسین بعدها واسه ی ازدواج ضمن تحقیقات شما رو قضاوت میکنن.
    اعتصاب و قهر هم درست نیست. آدم با خوبی و خوش زبانی میتونه سنگ رو نرم کنه.
    بنظرم صبر کنین و بگذارین یکم زمان بخوره... قطعا گذشت زمان مسایلی رو بشما نشون میده که گفتنش از جانب من و دیگران بیهودس. خودِ زمان معلم بسیار خوبی هست.

    ویرایش توسط sahar.66 : پنجشنبه 27 اردیبهشت 97 در ساعت 10:36

  11. 2 کاربر از پست مفید sahar.66 تشکرکرده اند .

    a.sadeghiani (شنبه 29 اردیبهشت 97), میس بیوتی (پنجشنبه 27 اردیبهشت 97)

  12. #19
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 09 تیر 98 [ 00:53]
    تاریخ عضویت
    1396-12-10
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    1,541
    سطح
    22
    Points: 1,541, Level: 22
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 59
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    30

    تشکرشده 36 در 19 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط sahar.66 نمایش پست ها
    عزیزم خونه ی دایی و خاله هم درست نیست ، چرا؟
    چون دیگران متوجه مشکلات درون خانوادگی شما میشن.
    پدر بیش از پیش دچار خشم شده و ممکنه تمامی ارتباطات شما رو قطع کنن و بهتون بی اعتماد بشن.
    این عادت براتون ایجاد میشه و بارها در زندگی اتفاق میافته.
    دیگران فرصت ساختن شایعه و داستان براشون فراهم میشه.
    خودتونو در معرض قضاوت قرار میدین و اگر یکدرصد به این آقا نرسین بعدها واسه ی ازدواج ضمن تحقیقات شما رو قضاوت میکنن.
    اعتصاب و قهر هم درست نیست. آدم با خوبی و خوش زبانی میتونه سنگ رو نرم کنه.
    بنظرم صبر کنین و بگذارین یکم زمان بخوره... قطعا گذشت زمان مسایلی رو بشما نشون میده که گفتنش از جانب من و دیگران بیهودس. خودِ زمان معلم بسیار خوبی هست.


    ممنون از پاسخ خودتون. بله زمان حلش میکنه منم همین عقیده رو دارم. منتها این آقا میگه دیگه نمی خواد صبر کنه. واقعا انگار هرچی زمان بیشتر میگذره آدم طرفشو بهتر می شناسه. درسته ایشون خیلی برای من زحمت کشید و حتی خودم قبول دارم یه جاهایی به خاطر من از موقعیت هاش جا موند اما اینکه بعد از این همه سال اینو تو روم بگه خیلی درد آوره. قلبم هم از خانوادم شکسته هم از اون چون نمی تونه الان درک کنه. من ۳ سال تو قسطاش کمک میکردم با اتوبوس میرفتم دانشگاه و از همه خرج هام میزدم که ماهی ۴۵۰ تومن برای قسطاش بدم. اینارو این جا میگم که خالی شم وگرنه هیچ کسی نمیدونه هیچ وقت نمی گفتم که غرورش نشکنه. حالا بعد از این همه سال به من میگه بهم ضربه زدی و خانوادمو مسخره میکنه. من گناهم چیه که پدرم مخالفه من گناهم چی بوده هیچ وقت براش بد نخواستم آرزو و دعام پیشرفتش بود. حالا همش عذاب وجدان دارم چرا خاموادم غرورشو شکستن یا اینکه بهم میگه عاشق نبودی اگه بودی میرسیدیم همش دارم خودمو میخورم و فکر میکنم شاید درست میگه و من مقصرم. بدجور دلم شکسته. امیدوارم خدا کمکم کنه روزهای سختی دارم.

  13. #20
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    شما سه سال در دوران دوستی ماهی 450 تومن قسط برای دوست پسرتون می دادید، حالا هنوز ازدواج نکرده داره خانواده تون را مسخره می کنه.

    مطمئنی پدرت اشتباه می کنه؟

    شغل شما چیه؟ شغل پدر و مادرت؟
    موقعیت اجتماعیتون؟

  14. 4 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    a.sadeghiani (شنبه 29 اردیبهشت 97), میس بیوتی (پنجشنبه 27 اردیبهشت 97), Ye_Doost (جمعه 28 اردیبهشت 97), آوای بهشت (شنبه 29 اردیبهشت 97)


 
صفحه 2 از 8 نخستنخست 12345678 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 10:34 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.