آیا آنطور که دیگران نشان می دهند من نحسم؟

[الیزابت 25]

سلام دبه همگی<br>من 25 سالمه و دانشجوی کارشناسی ارشدم. بسیار اهل مطالعه و علم و منطق هستم و از خرافات بیزارم. اعتقادات مذهبی خیلی زیادی هم ندارم. شاید این توصیفی که از خودم کردم خیلی با عنوانم همخونی نداشته باشه ولی واقعا توی شرایطی هستم که با منطق خودم نمیتونم توجیهش کنم.&nbsp;<br>من توی چند سال اخیر چند مورد ازدواج داشتم اما بطور عجیبی هیچوقت به مرحله ی خواستگاری رسمی نمیرسه! اگه تاپیک قبلی من رو ببینین متوجه میشین که اخرین خواستگارم فقط یه مدت کوتاه بعد اینکه به هم معرفی شدیم دچار بیماری شدن و به دلیل بیماری مشکلاتی پیش اومد که مجبور به قطع رابطه شدیم! در واقع خیلی وقتا یه اتفاقاتی اطرافم میفته که دیگه کم کم دارم به مسئله ی جادو شدن و نحس بودن اعتقاد پیدا میکنم!<br>بذارین براتون یک مثال دیگه بزنم. من یک دخترخاله ای دارم که خانوادشون به شدت خرافاتی هستن و به چشم و دعا و ... اعتقاد دارن. تقریبا همسنیم و جدا از تفکرات اساسیمون که زمین تا اسمون با هم فرق داره با هم دوستیم و به خونش رفت و امد هم داشتم. دخترخالم 5 ماه باردار بود که من یه روز برای اولین بار بهش سر زدم و چند ساعتی پیشش بودم اما متاسفانه چند روز بعد شنیدم که بچش سقط شده! من خوب میدونم که این سقط از اشتباهات خودش بوده چون اطلاعاتش درباره ی بارداری صفر بوده و به خاطر ترسش دکتر هم نمیرفته اما مطمئنم خودشون این اتفاق رو به خاطر چشم و .... میدونن. شاید بگین دارم ذهن خوانی میکنم ولی بعد این قضیه رفتارش با من عوض شد و با اینکه همیشه اصرار میکرد که برم پیشش یا بریم بیرون بعد این قضیه اصلا به من زنگ نزد. حتی وقتی خودم بهش زنگ زدم گفت نمیتونه صحبت کنه و یاد اون اتفاق میفته و اعصابش خورد میشه.&nbsp;<br>ازین مثال ها بی شماره! همین الان سر پروژه ی ارشدم به مشکلاتی برمیخورم که تا الان سابقه نداشته. از خراب شدن دستگاه هایی که باهاشون کار میکنم تا از بین رفتن کل اطلاعاتی که به دست اوردم.<br>یه شخصی رو هم خیلی دوست داشتم که بهم پیشنهاد ازدواج هم داده بود اما انقد دچار مشکلات کار و سربازی و ... شد که میدونستم رسیدنمون بهم محاله و با اینکه خیلی دوسش داشتم و دارم مجبور شدم بیخیالش بشم و به گزینه های دیگه ازدواج فکر کنم<br>قبل اینکه این تاپیک رو بزنم رفتم سرچ کردم و یه سری دعا پیدا کردم برای رفع نحسی و دفع اجنه! اما اصلا نمیتونم بخونم اخه هیچ اعتقادی بهشون ندارم و نمیتونم هضمش کنم. امیدوارم کسی بتونه کمکم کنه تا از این حس بدی که به خودم پیدا کردم نجات پیدا کنم<br><br>

[khaleghezey]

درود بانو

لطفا عنوان را بر اساس مشکلي که داريد تغيير بديد.

دوستان تا وقتي عنوان گوياي مشکل کاربر نيست از گذاشتن نظرات خود داري کنيد

کاربر گرامي لطف کنيد از طريق تماس با ما (بالاي سايت) يا پايين کادر روي مثلث مشکي(کنار کلمه تشکر) کليک کرده و عنوان مناسب را به مديريت سايت اطلاع دهيد با سپاس

اينکار سه تا حسن داره يکي اينکه مديران و مشاورين سايت به تاپيک شما سر ميزنن
دوم اينکه شما با فکر کردن و متمرکز کردن افکار خودتان دليل اصلي مشکل خود را بيان ميکنيد اينجوري متوجه مي شويد واقعا مشکل شما چيست و خودش خيلي به شما در حل جواب کمک ميکند
و دليل سوم با مشخص شدن دقيق مشکل کاربران سايت بهتر مي توانند شما را راهنمايي کنند

[الیزابت 25]

آقای محترم من به قوانین سایت آشنام مشکل منم همینه. یعنی دقیقا همین عنوانم! با این حال اگه پیشنهاد دیگه ای دارین بگین عوض کنم

[kimia fall]

سلام

چیزایی که میگی اصلا عجیب نیستن. شاید آدم بدشانسی باشی. بدشانس به این معنا که اتفاقات با احتمال کمتر برات رخ داده باشن. نحس معنایی نداره. نحس برچسبی هس که مردم خرافاتی به آدمی می زنن که بش علاقه ای ندارن.
شاید آدم بی دقتی باشی. ازین نظر که حواست نبوده اطلاعات تزتو بکاپ بگیری. خراب شدن دستگاهام ربطی به تو نداره. مطمئنن آدمایه دیگه ای هم ازونا استفاده میکنن و از خرابیش ناراحتن.چرا اونا نمیگن نحسن؟
بیماریه یه نفر تقصیر تو نیس. اما اون آدمی که شرایط مالی ازدواج را نداشته خودت انتخاب کردی. چه ربطی به شانس داره؟ ازین چیزایی که گفتی فعلا فقط یه موردش یعنی بیماری نامزدت بد شانسی واقعی بوده.
اگه خاسی به خودت اعتماد به نفس بدی یکم برو تو بازی هایی که با شانسن. چنبار شرکت کن. تا متوجه بشی توهم مث هر آدم دیگه ای هسی.

اجازه نده خرافاتو مزخرفات روت اثر بذاره. تو دانشجویی. این جهل ها ازت بعیده. اعتماد به نفس داشته باش.

راستی به دخترخالتم نشون بده که از برخوردش ناراحت شدی. حتی اگه دوستیت برات مهمه صریح بش بگو. ببین چنین اختلاف عقیده هایی حتی با یه دوست نه چندان نزدیک آدمو ناراحت می کنه. تو الان به خودتم شک کردی! پس در انتخاب دوستات و همسرت هوشیاری داشته باش .

موفق باشی

[mahasty]

Unhappy من نحسم؟
بله عزيزم. البته!
وقتي خودت حسش ميکني پس حتما هست ديگه! بعد از خود باوري مرحله پول در آوريه.
من با دو سه نفر مشکل دارم، اگه امکانش هست بيا دو تايي بريم يه سري بهشون بزنيم، حالشون رو بپرسيم. هزينه‌ سفر هم هرچي باشه تقبل ميکنم
--------


آخه عزيز من اين حرفا چيه؟!
اصلا به فرض که نيروي ماورائي داشته باشي، چرا از اون ور به قضيه نگاه نميکني؟! مثلا اينکه این آقاي خواستگار سرنوشت خوبي نداشته این همه مشکل توی طالعش هست و از "خوشبختي" شما بوده که قبل از اينکه اتفاقي بيفته، متوجه شدین! این به نظر من خوش شانسی بوده.
یا مثلا شاید اطلاعات مناسب نبودن که حذف شدن. البته پرواز که نمیکنن، حتما یه هارد اکسترنال بخر از همه چیز بکاپ بگیر.

[الیزابت 25]

\کیمیا و مهستی عزیز مرسی که جواب دادین
اگه منو بشناسین به هیچ وجه باور نمیکنین که من حتی فکرم سمت این خرافات رفته باشه! چیزی که هیچوقت توی زندگی من جایی نداشته خرافاته. من هیچ چیزو که نتونم با عقل خودم تایید کنم قبول نمیکنم و همیشه با دقت مسائل رو تحلیل میکنم. این اخلاقم تا حدیه که حتی نمیتونم یه فیلم علمی تخیلی ببینم و به خودم بقبولونم که فقط برای سرگرمیه و لذت ببرم یا یه مطلبی فقط برای طنزه و حتما منطقی نوشته نشده!
باور کنین هنوز خودم ته قلبم به این مسائل باور ندارم اما اتفاقات زیادی افتاده و حس میکنم نظر دیگران راجع به من اینه و این مسئله کم کم داره اذیتم میکنه.
نمیدونم چی بگم فکر نمیکنم کمکی از دست هیچکس بر بیاد بیشتر قصدم درددل بوده :(

[kimia fall]

نظر چند نفر اینه؟ به نظرت اونا تورو چقدر میشناسن. اعتماد به نفس داشته باشو قاطعانه اگه برخورد بدی داشتن جوابشونو بده. مهم کسایی هس که دوسمون دارن. اگه کسی چنین نظری داره همون بهتر که از زندگیت حذفش کنی.

[الیزابت 25]

رفتارم جوری نیست که کسی به خودش اجازه بده بیاد بهم این رو مستقیم بگه. فقط یه عمه ی پیر داشتم که سر یه قضیه ای مستقیم گفت و منم با توجه به اینکه اکثر حرفاش نسنجیدست به دل نگرفتم. گاهی هم دوستام به شوخی میگن و با هم میخندیم. بدترین رفتاری که غیر مستقیم دیدم از همین دخترخاله بود که میدونم خیلی هم خرافاتین و به شدت به چشم و فال و دعا اعتقاد دارن. در کل مشکلم زیاد ادمای اطرافم نیستن! مشکل رو توی خودم میبینم

[mahasty]

ببین من برخلاف تو، یه خورده اینا رو قبول دارم.

یه بار آقایی اومده بود دنبال کاری، کارش انجام شده بود اما بیجهت هرچی از دهنش در اومد بار همکارم کرد. ایشونم ساکت موند فقط وقتی درو کوبید و رفت آروم گفت خدا... کنه سر سلامت به منزل نبری.

یک دقیقه بعد صدای تالاپ اومد. آقا از فرط عصبانیت پله ها رو ندیده بود، پرت شده بود پایین و رفتیم دیدیم سرش شکسته! دوستم خودش ترسیده بود و به من و منشی می‌گفت به کسی نگید! ما هم خندمون گرفته بود.
حالا این دوستم باید همه حا بشینه بگه من مستجاب الدعوه ام؟! اتفاقه دیگه. میفته.
امروز با تاپیک شما یادش افتاده بودم و داشتم سر به سرش میزاشتم، میگه کاش دعاهای خوبم میگرفت. اتفاقا دیدم دعاهای خوبش هم میگیره ولی خودش حواسش نیست.
ما ایرانی ها از قدیم به "نیت" و "فال" و "نظر" اعتقاد داشتیم. الانم که دارن به اسم جذب و با مخلوطی از خرافات ترویجش میدن.
به هر حال، مهم اینه که ذهنتون رو پاک کنید، مثبت فکر کنین و امیدوار باشید چرا که حال نکو، در قفای فال نکوست!

[الیزابت 25]

مرسی مهستی جان از نظرت
دارم افکار منفی که این روزا میاد سراغم رو از ذهنم پاک کنم . (مثلا اینکه پاک شدن همه ی پستم هیچ ربطی به بدشانسی نداره اتفاقیه که برای همه میفته :)))) ) متاسفانه این روزها از نظر اعتقادی خیلی درگیرم وگرنه میتونستم خیی راحت جنبه ی مثبت همه ی این اتقاقا رو در نظر بگیرم و ربطش بدم به حکمت خدا