نوشته اصلی توسط
roya.b
سلام
داستانتون هم غمناكه و هم جالب .
چيزي كه در نظر من جالب جلوه كرد اين بود كه چه جوري توي اين مدت كم همه ي عقايدتون تغيير كرده...
تا اونجا كه من يادمه شما مخالف سرسخت اين بودين كه دختر از پسر بزرگتر باشه.......
يه بار ديگه برين اظهار نظرهاتون رو بخونين . نه زحمت نكشين خودم براتون ميگذارم :
اولين پستتون :
.................. سوم پسره باید تکلیف کار و درآمدشو مشخص کنه آخه 4 سال دیگه اون دختر 24 یا 25 سالشه و زمان زیادی واسه ازدواجش نیست واسه همین دختر اگه خاستگارای بهتری داشت بنظر من باید بی خیال پسره شه آخه من پسرا رو میشناسم بعد سربازی تازه می خوان درس بخونن یا دنبال کار بگردن اونم چند سالی میبره مخصوصا درس که 5-6 میبره .
پست دومتون :
راستش اکثر یا تقریبا همه ی پسرا حتی اگه 35 سالشم باشه دنبال دختر 25 به پایینه!مگه اینکه دختره چی باشه!!!
پست سومتون :
ببین من چون پسرم می گم پسرا اگه یکی رو یه مدت نبینن طرف از چششون می افته تازه اون موقع تو سن 25 سالگی اون میگه چرا با این ...ازدواج کنم این اگه خوب بود 4 تا خواستگار می داشت اگرم داشته درست و حسابی نبوده که شوهر نکرده(آخه خودش علاقش رو از دست داده به تو هم به این دید نگاه می کنه)من که می تونم یه دختر جوون تر و بهتر بگیرم!!!تازه خونواده هم بماند که هی بهش می گن ... ... ...(چون می خوان دختر مورد نظر خودشون رو بهش بدن)عشق یه سره دردسره!
اون الان جوونه با کله ی داغ بعدا که شهوتش بسمت جونتره رفت و از شما بخاطر سربازی یا هرچی دور شد کلشم سرد می شه و علاقش از بین میره مگه اینکه همین اول کارو تمومش کنی یعنی شیرینی یا نامزدی کلا بتونید رسما و شرعا با هم ارتباط داشته باشید.اونوقت فکر نامزدش از سرش بیرون نمیره چون مورد دیگه ای واسه فکر نداره تازه مدام به زندگی آینده با شما فکر می کنه!!!
خوب اون دختر خانم هم اصلا نيازي نداشته كه به چيز ديگه فكر كنه ؟ بايد كدوم حرف شما رو باور كنه ؟ اينكه با بزرگتر بودن دختر مشكل دارين يا كه ندارين؟؟؟؟؟؟؟( آخه هر دفعه يك چيز ميگين )
شما كه دائما نظرتون عوض ميشه !!!!! به نظرتون قابل اعتمادين ؟؟؟؟
ولي از اين حرفها كه بگذريم بايد چيزهايي رو راجع به چت و اون دختره بهتون بگم :
اول اينكه از من ميشنوي ديگه با كسي به قصد ازدواج چت نكن .... اين همه دختر حالا چرا توي اينترنت ميخواي دنبال دختر بگردي؟؟؟؟؟؟؟؟ شما كه به قول خودتون دخترا دارن واست ميميرن . يكي بهت لبخند ميزنه !!! يكي شماره ميده!!!!! ولي گذشته از اين ازت استدعا دارم كه ديگه سمت چت و اينها نرو كه ضربه ي شديدي ميخوري
دوم اينكه به اون دختر خانم هم بايد حق انتخاب بدي ... بايد بهشون حق بدي كه نخواد با پسري كه 6 سال ازش كوچيكتره و درسش هنوز تموم نشده و سربازي نرفته و كار نداره و ..... يك رابطه ي عشقي عاطفي برقرار كنه و منتظرتون بمونه و شايد اينكه ايشون خواستگارهاي بهتري نسبت به شما داشته باشن كه بخوان با كس ديگه اي كه شرايط مناسبتري داره ازدواج كنن
سوم اينكه خدا رو شكر كن كه هنوز نديديش و صداشو نشنيدي كه بهش خيلي وابسته بشي ... سعي كن به چيزهاي ديگه فكر كني كه ذهنت رو مشغول كنه و اون دختره رو از يادت ببره ( چون فكر كنم خودتم قبول كني كه واسه اون دختره مناسب نيستي )
حالا اگه نظر هردوتون مناسب بود اين بازم يك چيزي ولي حالا كه ايشون مخالفن تا اوضاع از اين بد تر نشده بهتره همه چيز رو فراموش كني
خودت رو درگير يك چيزهاي ديگه كن مثلا چه ميدونم برو سراغ همون دختري كه بهت زنگ ميزد و بقيه دوستات ( البته اين راه حل مناسبي نيست ولي به فراموش كردن اون دختره كمك ميكنه) و در ضمن اگه ميتوني كمتر به اين سايت بيا تا ديگه پست ها شو نخوني و به يادش نيوفتي ......
در كل خواستم بگم كه برو قضاياي افراد ديگه رو بخون كه چه حال و وضعي دارن اون موقع غم خودت يادت ميره !!!!!!! و شايد هم از داستان هاشون عبرت بگيري
و من فكر ميكنم كه رابطه ي شما هنوز اونقدر عميق نشده كه نتوني طرفت رو فراموش كني و اين چيزي هم كه شما فكر ميكنين عشقه عشق نيست ....
خيلي ها هستن كه حال روحي شون خيلي خيلي از شما خراب تره ولي كم كم دارن با اين قضايا كنار ميان .... ديگه چه برسه به شما ( البته گفتم فكر ميكنم چون من از حال روحي شما خبر ندارم )
در كل اميدوارم منطقي فكر كنين و موفق باشين و بهتره كه اين دختره رو ديگه بهش فكر نكنين چون اينجور كه پيداست زياد به هم نميخورين و براي فراموشي شون هم به كارهاي ديگه مشغول بشين و اونقدر واسه خودتون كار بتراشين تا فرصت نكنين ديگه بهش فكر كنين مطئن باشين 100% بعد از حدود 1 ماه ديگه واستون عادي ميشه
( راستي چون مناسب نديدم كه اين پست رو در معرض ديد همگان بگذارم واسه اين به عنوان پيغام خصوصي براتون ميفرستم )
به قول آقاي محمد ابراهيمي : موفق و شاد باشيد
علاقه مندی ها (Bookmarks)