ضد حال یعنی...

[anosh]

ضد حال یعنی چی؟اصلا تا حالا ضد حال خوردی؟

ضد حال یعنی اولین بار که با نامزدت میری بیرون یه سگ دنبالت کنه.
ضد حال یعنی بابات بیاد دانشگاه نمره هاتو بگیره.
ضد حال یعنی فیلتر شدن تالار همدردی.ضد حال یعنی گم شدن سویچ ماشین عروس.
ضد حال یعنی شب از بچه ات دیکته میگیری میشه 20 فردا صبح تو مدرسه میشه 11.25
ضد حال یعنی پسر همسایه.ضد حال یعنی زندگی.


هر کی هر ضد حالی خورده اینجا بنویسه فکر میکنم جالب باشه.

[M.T.Z]

ضد حال یعنی آدم 800 مگابایت رو دانلود کنه 99% شد برقا بره.
ضد حال یعنی اینکه آدم بعد از عمری جور میشه بره سفر خارج از کشور ولی روز پرواز انفولانزا بگیره.
ضد حال یعنی آدم شکست عشقی بخوره بخواد خودکشی کنه 20 تا قرص میخوره چند دقیقه بعد دوست دخترش زنگ میزنه باهاش آشتی کنه
ضد حال یعنی آدم 200 هزار تومن پول کاپشن بده بعد هر جا میره بگن کاپشنت چقدر شبیه کاپشن احمدی نژاده
ضد حال یعنی ماشینی رو که تازه خریدی پلیس به دلیل ایجاد آلودگی صوتی توقیف کنه
ضد حال یعنی دخترای ایرانی!!!

[نازنین 20]

ضد حال یعنی همکاری که کار بلد نیست کار یادش بدی بعد هنوز کار یاد نگرفته روش مثل سنگ پا قزوین بشه فکر کنه اهل کله!!!!
ضد حال یعنی اینکه عاشق کسی باشی که فکر کنی عاشقته بعد بفهمی سرکارت گذاشته
ضد حال یعنی شوهرت مثل هندونه ای باشه که بعد زندگی قاچ کنی ببینی اشتباه خریدی توش سفیده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ضد حال اینه که بیای سایت همدردی کمک خواسته باشی و دریغ از یک جواب!!!!!!!
ضد حال یعنی پسرهای ایرانی !!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ضد حال یعنی ...................................

[jazire]

ضد حال اینه که بیای سایت همدردی کمک خواسته باشی و دریغ از یک جواب!!!!!!!

خیلی با حال بود.

ضد حال یعنی پسرهای ایرانی !!!!!!!!!!!!!!!!!!!

خدا نگهدار این ضد حال ها باشد.

آمین.

[NIM-KHAK]

حال چرا ضد حال؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
انرژی مثبتت +++++++++++++کجا رفته رفیق؟؟؟؟؟؟؟؟
از حال بگو
از ضدش قلم بگیر رفیق من
سنگ صبور غم ها

[fafa1360]

ضد حال:
یعنی اینکه من با کلی دوندگی دو هفته قبل ی مناقصه برنده شدم اما بعد از عقد قرارداد دو روز پیش از طرف کارفرما قراردادم فسخ شد.

[EHRAMI]

ضد حال یعنی من و این زندگیم
ضد حال یعنی این اخلاق ...من

[pone20]

ضد حال، یعنی به نقطه حساس فیلم که رسیدید برق قطع بشود.
ضد حال، یعنی وقتی یک مطلبی را در اینترنت مطالعه می کنید، رسیدی به نتیجه اش اینترنت request بدهد.
ضد حال، یعنی بری صف تاکسی وایستی، تاکسی پشت سر هم بیاد ولی نوبت تو که رسید نیم ساعت بعد تاکسی بیاد.
ضد حال، یعنی از یک لباسی خوشت بیاید، اما سایز تو را نداشته باشند یا یک شماره بزرگتر یا یک شماره کوچیکترش را داشته باشند.
...

[دانه]

ضد حال يعني اينكه با رفيقت بري رستوران با كلي تعارف بگي بذار من حساب كنم، مي زنه هو ‌قبول مي كنه. بعد مي بيني كه اگر حساب كني كرايه برگشت به خونه هم نداري.

[persian man]

ضد حال يعني اينكه : دقيقه 90 كه ميخواي بري يه مهموني مهم ، خواهر زاده كوچولوت مشغول رنگ آميزي پيرهنت باشه
: برين كوه و يادتون بيفته كه دوربين فيلمبرداريتون شارژ نداره
: تشنه ي شنيدن آهنگ شعري باشي كه ديونت كرده و سر آخر اون آهنگه افتضاح باشه
: با هزار زحمت پيانو رو برق بندازي و قبل از اينكه عرقت خشك بشه دوستتون بياد و هرده تا انگشتش و بزاره روش ...وايييييييي
: خيلي ديرت شده و وسط راه بنزين تموم ميكني ( حالا ديگه كيه كه بهت بنزين بده )
: هر جارو كه فكر ميكني بگردي تا يه فارسي نويس واسه گوشيت پيدا كني و بالاخره هم كه پيدا ميكني و با هزار دنگ و فنگ نصبش ميكني : شماره سريال بخواد و شماره شركتش هم قطع باشه ...

( البته اين قسمت كوچيكي از ضد حال هايي بود كه اخيرا براي من اتفاق افتاد )