به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 50
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 اردیبهشت 94 [ 11:20]
    تاریخ عضویت
    1391-8-27
    نوشته ها
    199
    امتیاز
    3,582
    سطح
    37
    Points: 3,582, Level: 37
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 68
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    5

    تشکرشده 94 در 53 پست

    Rep Power
    31
    Array

    حس بد دارم نسبت به ازدواج برادر شوهر

    سلام
    چند روز برادر همسرم اقدام به ازدواج كرده و چون كسي رو ندارن من در تمام جزييات هستم . دارم از بين ميرم
    هم دوست دارم بره از تنهايي در بياد هم دوست ندارم ..... از خيلي چيزها ميترسم
    نميدونم چرا دعواهايي كه با همسرم داشتم همه داره توي ذهنم مياد

    با اينكه با ذوق رفتم خواستگاري و تقريبا همه چيز درست شده .. اما من دارم ميسوزم ميميرم

    نميدونم از چي فكر ميكنم از تحقير شدنم از كوچيك شدنم ميترسم

  2. کاربر روبرو از پست مفید tanhai تشکرکرده است .

    کاغذ بی خط (چهارشنبه 07 خرداد 93)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 اسفند 93 [ 10:05]
    تاریخ عضویت
    1392-12-13
    محل سکونت
    دشت
    نوشته ها
    113
    امتیاز
    1,390
    سطح
    20
    Points: 1,390, Level: 20
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    834

    تشکرشده 492 در 107 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    22
    Array
    سلام روز بخیر
    دوستم لطفاً بیشتر توضیح بدهید اصل مشکل و مسئله کجاست؟؟
    برای چی شما کوچیک بشید؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    بیاموزیم بی قید و شرط عشق بورزیم،

    بی قصد و قرض حرف بزنیم،

    بی دلیل ببخشیم،

    و از همه مهمتر

    بی توقع به انسانها
    محبت کنیم

  4. 2 کاربر از پست مفید fariba s تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 05 خرداد 93), فرهنگ 27 (شنبه 10 خرداد 93)

  5. #3
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بنظرم بهتره خیلی خودتان را قاطی این کارا نکنید راهنمایی کنید تشویق کنید ولی به اندازه یه عروس خانواده نه بیشتر.

    بعدا باهم خوب باشند کسی تشکر نمیکنه اگر خدایی نکرده بد باشند همه کاسه کوزه ها سر شما میشکنه

    درضمن قرار نیست چون شما و شوهرتان زندگی که دارید خیلی راضی نیستید برای بقیه هم همینطوری باشه.و اگر نگرانید بهتره براردر شوهرتان را تشویق به رفتن پیش مشاور با اتفاق دخترخانوم بکنید
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  6. 3 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    fariba s (دوشنبه 05 خرداد 93), فرهنگ 27 (شنبه 10 خرداد 93), کاغذ بی خط (چهارشنبه 07 خرداد 93)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 اردیبهشت 94 [ 11:20]
    تاریخ عضویت
    1391-8-27
    نوشته ها
    199
    امتیاز
    3,582
    سطح
    37
    Points: 3,582, Level: 37
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 68
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    5

    تشکرشده 94 در 53 پست

    Rep Power
    31
    Array
    من خيلي سر خانواده ام از دست شوهرم سركوفت خوردم به خاطر اعتياد پدرم و تيپ ساده برادرم ووووووووو

    جالبه از وقتي كه از خواستگاري برگشتيم از همسرم بدم اومده .... خيلي با خودم سعي ميكنم يكم رفتارم كنترل كنم اما خوب دست خودم نيست

    از الان پدرشوهرم همش مگه خوب خانواده اش خوبن از اين حرفها شايد اون منظطوري نداشته باشه اما من به خودم ميگيرم

    همه ميگن خودت قاطي نكن ... من اصلن دختررو پيدا نكردم پدرشوهرم پيدا كرده ... همه ميگن تو كاري نكن

    آخه چطوري :
    اولا نميتونم نسبت به برادر شوهرم بيتفاوف باشم كلا اينطور نيستم درسته اون خيلي جاها بي تفاوت بوده ( روز عقدم نبود كادو عقدي بهم نداد هيچ جا كه خواستم نبوده .... اكثر اوقات جواب تلفن هاي منو نميداده جالبه الان جواب تلفنها مو ميده )

    دوما برادر شوهر مه هيچ كس يعني خواهر و مادر نداره .....
    نميدونم چطور خودم بكشم كنار از الان شما بگيد نميرفتم خواستگاري

    الان هم مهموني بگيرن من بايد حضور داشته باشم

    مشكل ديگه اينكه اونو مقايسه ميكنم اكثر جاها اون حضور داشته ولي شوهرم دير رسيده

    بيشتر سر حرفهايي كه شوهرم در مورد خانواده ام پيش اون بهم زده .... پيش اون با شوهرم دعوا داشتيم .... از اين جور چيزهاست

    الان دختره تحصيلاتش بهتر از منه ) دانشگاه دولتي الانم فوق براي دانشگاه دولتي امتحان داده ( خوب اون توي خانواده ايي فرهنگي بزرگ شده نه مثل من با پدر معتاد كه هميشه سر ماه يكي جلوي در خونشون طلب كار بوده ... من خودم به اين موقعيت تحصيلي رسيد ليسانس از دانشگاه آزاد و خودم خرج تحصيلمو دادم )

    اينا خيلي اذيتم ميكنه

    من مشكل اساسي هم با همسرم دارم كه داريم تمرين ميكنيم بهتر بشه( مشكل جنسي)

    اما الان اين موضوع خيلي اذيتم ميكنه

  8. 2 کاربر از پست مفید tanhai تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 05 خرداد 93), کاغذ بی خط (چهارشنبه 07 خرداد 93)

  9. #5
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    1.لطفا مقایسه نکنید به هیچ عنوان شوهرتان را با برادر شوهرتان یا افراد دیگه
    2.لطفا ذهن خوانی نکنید.مقالیه زیر را مطالعه کنید:

    http://www.hamdardi.net/thread-154.html

    و مسئله اصلی لطفا روی اعتماد بنفس خودتان بیشتر کار کنید:

    اعتماد به نفس

    شما نیاز دارید
    1.کسب مهارت کنید
    2.شناخت نقطه ضعف ها
    3.شناخت نقاط مثبت خودتان و استفاده از آن برای تقویت اعتماد بنفستان برای پرکردن ضعف هایتان


    بايد روي اعتماد به نفستون کار کنيد
    فهرستهايي تهيه کنيد از فعاليت هاي سازنده خود، فهرستي تهيه کنيد .
    از توانايي هايي که داريد و به کار گرفته ايد، فهرستي تهيه کنيد که شما به آنها بينش داريد و جز افکار ارزنده شما هستند.
    و بابت هر کدام از آنها روزي چند بار از خود تشکر کنيد و قربون خودتون برويد و خود را نوازش کنيد.
    شعرهاي قشنگ وعاشقانه براي خودتون بخونيد.
    سعي کنيد عاشق خودتون بشويد. عاشق سينه چاکي که جز مثبت در معشوق نمي بيند
    .( خودتون معشوقي مي شويد که ذهتون را به خود اختصاص مي دهد).
    فراموش نکنيد برخورد ما با ديگران ، تحت تاثير برخورد و رابطه ما با خودمان هست.
    ما نمي توانيم کسي را دوست داشته باشيم، در حاليکه خودمون را به رسميت نمي شناسيم
    و به خودمان عشق نمي ورزيم. لذا ريشه تغيير رابطه ما با ديگران وقتي هست
    که با خودمان همگوني ، هماهنگي و همساني داشته باشيم . و خودمان را به صورت يکپارچه و مثبت ارزيابي کنيم.
    به جاي اينکه انرژيت را روي بهبود ارتباطاتت با ديگران متراکم کني، روي رابطه حسنه با خودت متراکم کن
    . ( نه به زبان، که با احساس و باورت و رفتارت)

    شما دقتي به آدمها بکن، افرادي که بيشترين درگيري را با ديگران به وجود مي آورند،
    يا مي رنجند کساني هستند که در خلوت ، بيشترين درگيري را با خودشان دارند.
    لذا من در رابطه با آنها خيلي دلم برايشان مي سوزد،
    چون چند لحظه مرا مي آزارند و مي روند، اما خودشان هميشه در رنج و درگيري رابطه با خودشان هستند.



    من زمان خاصي براي احترام به خودتون در نظر نگرفتم.
    همواره شما بايد اين احترام خودتون را به رسميت بشناسيد.
    قاطعيت به معناي بي احترامي و عدم توجه به ديگران نيست.
    يعني تعادل بين خواسته هاي منطقي و احساسي خودتون و ديگران.
    بنا نيست به قيمت خوش آمدن ديگران ، همواره خود را ذبح کني....

    *********************



    فکر ميکنم بهترين کار اين باشه که سعي کنيد اعتماد به نفس خودتون رو افزايش بديد
    و به اين ترتيب متوجه تغييرات بزرگتري در زندگيتون خواهيد شد.
    من يه سري راهکارهايي رو براي افزايش اعتماد به نفستون بهتون ميگم؛ اميدوارم که موثر واقع بشن:
    1. سعي کنيد هر روز حداقل به مدت نيم ساعت جلوي آينه بايستيد و ا خودتون تعريف کنيد؛
    جلوي آينه براي خودتون موضوعي رو انتخاب کنيد و در ارتباط با آن موضوع با خودتون صحبت کنيد.
    2. از موفقيت هايي که از ابتداي زندگيتان تا به امروز داشتيد براي خودتون ليستي تهيه کنيد
    و اون ليست رو هميشه با خودتون همراه داشته باشيد.
    3. در هنگام راه رفتن سر خودتون رو بالا بگيريد و محکم و با انرژي راه بريد.
    4. يکي از عامل‌هاي اصلي در اعتماد به نفس پايين، ترس از عدم پذيرش (طرد شدن) است.
    آنچه را که فکر مي‌کنيد درست است انجام دهيد.
    به ياد داشته باشيد اين انتظار اشتباهي است که بخواهيم هميشه مورد پذيرش و تأييد ديگران باشيم.
    5. توقعات خودتون رو پايين بياريد؛ اين غير ممکنه که هميشه بخوايد عالي و بدون نقص باشيد،
    کساني که مي خواهند هميشه عالي باشند اصولا هيچ کاري انجام نمي دهند.
    6. مسئوليتي را بر عهده بگيريد.
    7. به هيچ وجه خودتون رو با ديگران مقايسه نکنيد.
    8. هميشه ارتباط چشمي برقرار کنيد.
    اکثر مردم خيلي زياد نگران اين هستند که ديگران چگونه در مورد ان‌ها فکر مي‌کنند.
    با ايجاد ارتباط چشمي مي‌توانيد خود را يک فرد شايسته، نترس، با اعتماد به نفس نشان مي‌دهيد.
    يک ترفند کوچک وجود دارد و آن اين است که اگر شما از اين ترس داريد که مستقيم به چشم طرف نگاه کنيد،
    به جاي چشمان طرف، به فاصله? ميان دو ابروي آن فرد نگاه کنيد.
    در اين حالت نه شما مستقيم به فرد نگاه کرده‌ايد و نه آن فرد متوجه اين موضوع مي‌شود.
    براي اين کار شما بايد مدتي تلاش کنيد تا اين کار عادت شما شود.
    9. با ترس‌هايتان رو به رو شويد و از ان‌ها فرار نکنيد.
    10. آنقدر وانمود کنيد تا به دستش بياوريد.
    اگر شما در وضعيتي قرار بگيريد که احساس کرديد اعتماد به نفستان کم شده، وانمود کنيد که اعتماد به نفس بالايي داريد.
    مطمئن باشيد که اثر مي‌کند. در آن لحظه فکر کنيد يک فرد با اعتماد به نفس و محکم هستيد.
    سعي کنيد ظاهرتان را هم کنترل کنيد.
    بهتر است براي اينکه بتوانيد سريع اين کار را انجام دهيد يک فرد با اعتماد به نفس را در ذهن تجسم کنيد.


    يادت نره که براي اينکه بتوني به خواستت برسي بايد تلاش کني و از شکست هاي کوچک نترسي!
    اگه حرفي ميزني و متوجه ميشي که کسي به حرفت گوش نميده، به هيچ وجه نا اميد نشو،
    بلکه تلاشت رو بيشتر کن و اون حرفت رو با روش هاي مختلف بزن تا بالاخره به نتيجه اي که ميخواي دست پيدا کني!


    لطفا بخوانید +بکار ببرید+صبور باشید و پرتلاش +برنامه ریزی داشته باشید برای خودتان و در صورت پیشرفت داشتن برای خودتان هدیه بگیرید و از خودتان تشکر کنید

    -
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
    ویرایش توسط khaleghezey : دوشنبه 05 خرداد 93 در ساعت 12:20

  10. کاربر روبرو از پست مفید khaleghezey تشکرکرده است .

    کاغذ بی خط (چهارشنبه 07 خرداد 93)

  11. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    سلام بهتره یه لحظه به خودت بیای عزیزم
    این احساس تو برمیگرده به اون زمانی که احساس کردی از برادرشوهرت خوشت اومده که اگه اون موقع کنترل می کردی احساساتتو الان اینقدر اذیت نمیشدی
    الان بهتره به خودت و همسرت فکر کنی
    روابطتون رو بهتر کنی و در از تمرکز روی برادرشوهرت و زندگیش بیای بیرون
    هر آدمی یه ویژگی هاو شرایطی داره که بعضی از اونها دست خودش نیستمثل مکان تولد یا خانواده ای که داره اما خیلی از ویژگی ها دست خودمونه مثل خونه داری مثل احترام مثل خوب اداره کردن زندگی که مطمئنم می تونی بهترین زندگی رو داشته باشی
    فقط به خودت بیا
    پشت هر کوه بلند، سبزه زاری است پر از یاد خدا, و در آن باغ کسی می خواند, که خدا هست، دگر غصه چرا ؟

  12. 2 کاربر از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 05 خرداد 93), toojih (شنبه 10 خرداد 93)

  13. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 اردیبهشت 94 [ 11:20]
    تاریخ عضویت
    1391-8-27
    نوشته ها
    199
    امتیاز
    3,582
    سطح
    37
    Points: 3,582, Level: 37
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 68
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    5

    تشکرشده 94 در 53 پست

    Rep Power
    31
    Array
    ممنونم از همه يكم حسم و حالم بهتر شد

    كمك كنيد بتونم خودم بالا ببرم ... و اعتماد به نفسم بهتر بشه

    نگرانم اين موضوع هستم كه شوهرم پيش همسر برادر شوهرم با من دعوا كنه و در مورد خانواده ام چيزي بگي
    اين فكر خيلي عذابم ميده .... نميدونم با اين فكر چه كار كنم
    ميترسم همسرم پيش اون هم كارهايي كه من علاقه ندارم و چندين بار بهش گفتم دوباره انجام بده ....... و خجالت بكشم

  14. 2 کاربر از پست مفید tanhai تشکرکرده اند .

    کاغذ بی خط (چهارشنبه 07 خرداد 93), zendegiye movafagh (دوشنبه 05 خرداد 93)

  15. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    سعی کن کارهایی که باعث عصبانیت یا ناراحتیش میشه انجام ندی و مخصوصا زمانی که همه دور هم جمعید بیشتر سعی کن مواظب باشی
    بهش محبت کن . تو جمع که هستین براش میوه پوست بگیر براش ببر .... و کارهایی که دوست داره
    اگر کاری کرد که باعث ناراحتیت شد سکوت کن و اصلا بحث نکن بلاخره همسرتون هم اگه چند بار این اتفاق بیفته شرمنده میشه
    سعی کن شاد باشی و هم خودت تو تنهایی هم وقتی همه دور هم جمع هستید .
    پشت هر کوه بلند، سبزه زاری است پر از یاد خدا, و در آن باغ کسی می خواند, که خدا هست، دگر غصه چرا ؟

  16. 2 کاربر از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده اند .

    del (پنجشنبه 08 خرداد 93), khaleghezey (چهارشنبه 07 خرداد 93)

  17. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 اردیبهشت 94 [ 11:20]
    تاریخ عضویت
    1391-8-27
    نوشته ها
    199
    امتیاز
    3,582
    سطح
    37
    Points: 3,582, Level: 37
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 68
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    5

    تشکرشده 94 در 53 پست

    Rep Power
    31
    Array
    چشم سعي ميكنم به حرفهاتون گوش كنم و عمل

    البته هميشه سعي كردم به همسرم در همه جا پيش بقيه محبت كنم از اول هم همينطور بودم ولي اون هم اره هم نه

    يك مشكلي هم دارم نميدونم با چه مهارتي خودمو از انجام كارهاي اين مراسم بكشم بيرون
    چون ما باهم زندگي ميكنيم اونا بالا و ما پايين

    و خواه ناخواه من درگير ميشم
    ولي نمخوام مهمون داري كنم فقط در حد نرمال و كم چون براي خودم هيچ كس اين كارهارو نكرد حتي روزد عقدم پدرم شوهرم بعد از محضر گذاشت رفت خونه شون و برادر شوهرم هم رفته بود در مغازه و نيامد

    لذا نميخوام زياد توي اين مراسم حضور پررنگ داشته باشم

    چطور به پدرشوهرم بگم نه كه اونا ازم من نرنجن... از طرفي هم دلم نمياد تنهاشون بزارم ...

  18. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 اردیبهشت 94 [ 17:59]
    تاریخ عضویت
    1392-8-09
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    1,372
    سطح
    20
    Points: 1,372, Level: 20
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    76

    تشکرشده 54 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    من مشکل اول شمارو توی زنای فامیل و دوست و اشناهامون بسیار دیدم ،احساس میکنم شما علارقم میل و باطنتون دارید نسبت به جاری تون گارد میگیرید دلیلش رو هم که صادقانه گفتین چون موقعیتش از شما بهتره،این مشکل همونقدر عادی شده که دعوای عروس و مادرشوهر
    خدای نکرده قصد توهین به شمارو ندارم اما ناسازگاریه جاری ها هم دیگه اپیدمی شده الان که فکرتون اول راه اینه مطمئنا وقتی بیاد توو خانواده بیشتر هم میشه
    بنظر من بهتره بجای وسواس های فکری تون و اینکه ایشون و خونواده و خلاصه موقعیتش رو با خودتون مقایسه کنید بفکر روابط مسالمت امیز باشید
    درسته وقت ازدواج شما پدر شوهر یا برادر شوهرتون کوتاهی کردن اما خب اینم بذارید به حساب اینکه زن خونه نبوده تا مجابشون کنه و رسم و رسوم رو یاداوری کنه همونطور که اگه الان شما نبودین برادر شوهرتون نمیدونست باید چیکار کنه
    من نمیگم دخالت کنید یا نکنید فقط میگم چون این کار امر خیره واسه رضای خدا هم که شده تا اخرش پشتش واستین و مثل یک خواهر فداکار جورش رو بکشید شاید اگه مادرش بود اصلا احتیاجی به کمک نداشت اما حالا که نه مادر داره و نه خواهر درحقش کوتاهی نکنید
    بعد از سرو سامون گرفتنشون هم پاتو کنار بکشید و توی مسائلشون وارد نشید

    اما مسئله دوم اینکه همه ادمها یکی نیستن قرار نیست چون یکی فوق لیسانس داره نسبت به مثلا ادم دیپلمه خیلی بهترو کاملتر باشه
    شما هم امتیازات قابل تحسین خودتون رو دارید نباید اینو دست کم بگیرید،درسته اصالت وفرهنگ خونوادگی خیلی مهمه اما فراموش نکنید قبل اینکه کسی شجره نامه طرف رو ببینه رفتار و منشش رو می بینه و از روی برخورد خود شخص در موردش قضاوت میکنن نه اینکه پدرش چیکارست و برادرش چجور تیپی داره

    اما اینکه میگین:می ترسین شوهرتون پیش جاری بهتون بی احترامی کنه مگه رابطه شما با همسرتون خوب نیست؟ایشون پرخاشگرند یا اینکه وقت اعصبانیت کنترل رفتار خودشون رو ندارند؟تا حالا شده پیش فامیلاشون هم بهتون بی احترامی کنن؟اگه اره فک میکنید مسببش چی یا کی بوده؟

  19. 2 کاربر از پست مفید خیال تشکرکرده اند .

    zendegiye movafagh (چهارشنبه 07 خرداد 93), شیدا. (چهارشنبه 07 خرداد 93)


 
صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:40 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.