با عرض سلام و خسته نباشید
واقعا به کمکتون احتیاج دارم
من حدود 3 ماه با یک آقایی دوست بودم و واقعا با هم خوشحال بودیم و ایشون از هم دانشگاهیان من بودند
اما متاسفانه از یه شهر دیگه اومده بودند
خلاصه ما واقعا با هم خوب بودیم و ایشون واسه من از عشق و علاقه کم نمیذاشت
تا یه خاستگار برای من اومد از آشنایان بود و من متاسفانه به سمت این آقا سوق پیدا کردم چون فکر می کردم ایشون قصدشون جدی ترهعد 1 ماه دیدم با خاستگارم
با هزار دردسز از هم دانشگاهیم جدا شدم اما اون ول کن نبود زنگ میزد گزیه میکرد میگفت برگرد 1 ماه منت گشی شده بود کارش اما من جواب سربالا میدادم
تا با خاستگارم به مشکل بر خوردیم یعنی درک نمیکردیم همدیگه رو، من با این آقا بهم زدم و رفتم با هم دانشگاهیم
اما الان 2 تا مشکل هست
1. اینکه اون دیگه به من اعتمادی نداره و همش میترسه دوباره جاش بذارم یعنی یه روز خوبه باهام یه روز یهو میره تو فکر که ازم ضربه نخوره و اینا...
2. درسش تموم شده و میگه میخوام برگردم شهرمون چون اونجا یه رشته دیگه قبول شده البته 2 دلِ، میگه اگه بخوام اینجا بمونم تو به پام نمیمونی!
ازتون خواهش میکنم چیکار کنم که دوباره به من دلگرم شه و کاری کنم که نره چون اینجا هم یه رشته قبول شده میتونه بمونه اما با کارایی که من کردم دلش نمیخواد بمونه
من واقعا وقتم کمه! نجنبم رفته... خواهشا زودتر راهنماییم کنین نمیخوام از دستش بدم همه جوره باهم خوب بودیم
علاقه مندی ها (Bookmarks)