سلام
من یه مدت برای انجام کارهایی و این که تو شهر خودمون نمیتونستم انجامشون بدم رفتم به یه شهر کوچیک تر تا یه مدت با پدر بزرگ مادربزرگم زندگی کنم
تو این مدت که حدود سه هفته میشد من خیلی شاد بودم و از نظرروانی آرومتر و پرخاشگریم کمتر بود به کلی از کارهامم رسیدم و جالب این بود که نمازهام همیشه سر وقت بود و کلی مسجد که همیشه آؤزوشو داشتم رفتم (اونجا یه شهر کوچیکو آرووم)
اما تو خونه خودمون پرخاشگرم و به کارام نممیرسم و حتی همون یه فایل صوتی روزانه رو هم نمیتونم گوش بدم (یه چیز روانشناسیه که همیشه گوش میدم ) خیلی وقتها نمازم قضا میشه
تو این مدت دو بار اومدم خونه که هر دو بارش مریض بودم و اکثرا خواب
الان مشکلم اینه که بهتره برم و با پدر بزرگ مادربزرگم یه زندگی آروم داشته باشم
یابمونم و سعی کنم همین جا کنار خانوادم شادی رو به سختی به دست بیارم؟؟؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)