RE: نحوه برخورد خانواده با دوستی دختر و پسر (متوجه ارتباط برادرم با دختری شدم)
اگه بخواید برخورد کنید، یا حتی با ملایمت بهش گوشزد کنید، مخفی کاری بیشتر میشه و دیگه کاملا از دسترس شما خارج میشن
در مقام یه خواهر حق دارید که نگران برادرتون و آیندش باشید، ولی با نگرانی های خواهرانه نمیتونید هیچ کمکی بکنید
بهتره تو این مورد، مث یه دوستٍ از همه جا بی خبر عمل کنید
1- روابطتون رو با برادرتون صمیمی تر از قبل کنید، قربون صدقش برید، براش کارایی که قبلا نمی کردید انجام بدید، کادوهای بی مناسبت و بی دلیل بخرید، محبت کنید
حتی بعضی وقتا با برادرتون درد و دل کنید و از رازهاتون بگید یا ازش برای کارهاتون مشورت بخواید. بذارید اونم کم کم از شما یاد بگیره و همین رفتارو با شما داشته باشه. ولی هیچوقت ازش نخواید که بیاد رازاشو به شما بگه مگر اینکه به خواست خودش این کارو بکنه
2- خیلی خیلی غیر مستقیم، طوری که اصلا متوجه نشه منظورتون به خودشه و به هیچ وجه به خودش نگیره، بهش بگید که آدما وقتی بزرگ میشن دو تا روش معمول هست که تو زندگیاشون بکار می برن یا میرن دنبال دوست غیرهمجنس یا نمیرن و آینده هر دو روش رو از نظر خودتون براش بگید و باهاش بحث کنید. مثلا شما نظرتونو بگید صبر کنید ایشونم نظر بدن، برخورد نکنید، فقط قراره بگید اگه اینکارو کنی چی میشه اگه اون کارو کنی چی میشه. همین
براتون مثال میزنم:
مثلا بگید مادر یکی از دوستاتون رابطه خیلی خوبی با بچش داره و خیلی قشنگ با بچش حرف میزنه طوری که من بهش حسادت می کنم، مثلا بچشو در مورد دوست هاش خیلی خوب راهنمایی کرده و به بچش گفته بوده
- بعضیا میرن با دوست غیر همجنس دوست میشن: که در اینصورت حتما بهم وابسته میشن و واسشون جدایی سخت میشه، اما معمولا این دوستیا تهش مجبورن از هم جدا بشن و در اثر جدایی افسردگی میگیرن از کار و زندگیشون میفتن، تو سنی که سن پیشرفته عقب میمونن، به این دوستیا عادت می کنن. بعد از اینکه از یکی جدا شدن واسه تحمل تنهایی و فراموش کردن اون رابطه میرن سراغ یکی دیگه و همینطور قلبشون و احساسشون جریحه دار میشه. تازه همه اینا مال وقتیه که دوستیشون ساده باشه، اگه کار به جاهای باریک بکشه که دیگه امکان بیماری های وحشتناک دیگه که هیچ کس حتی فکرشم از اول نمی کنه هست (بنظرم اینو بگید که بترسه)و ...
- و اونایی که نمیرن دنبال این دوستیا: از تمام توان و فرصتشون استفاده می کنن. پیشرفت می کنن و وقتی به جایی رسیدن که امکاناتشو بدست آورده بودن با کسی که مث خودشون پاکه ازدواج می کنن، از پاکی همسرشون لذت می برن. در کنار همسرشون هیچ خاطره مزاحمی تو مغزشون نمی چرخه. همیشه نگران برملا شدن گذشته نیستن. نگران نیستن که مبادا فلانی که دوستش دارم بخاطر دوستیای قبلم منو نپذیره و ...
3- با شناختی که از پدر مادرتون دارید،ببینید اگه بدونن بهتره یا نه. درسته که بزرگترا معمولا بهتر میتونن کمک کنن ولی بعضی وقتا هم با نگرانیشون ممکنه تحریم هایی رو بوجود بیارن و یا برخورد خشنی بکنن که میدونید این کارا فایده نداره و آدمیزاد تحت هر شرایطی هر کاری بخواد میتونه انجام بده، چه بسا این برخوردا یه نوع حس لجبازی هم ایجاد بکنه. شما پدر مادرتونو بهتر میشناسید
وقتی کمتر سزاوارم، به من مهر بورز، آخر آن زمان نیازمندترم
علاقه مندی ها (Bookmarks)