به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 13 خرداد 92 [ 01:43]
    تاریخ عضویت
    1391-8-24
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    618
    سطح
    12
    Points: 618, Level: 12
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    159

    تشکرشده 162 در 54 پست

    Rep Power
    0
    Array

    به مشاور مراجعه کردم(عنوان قبلی : همکلاسیم به من نه گفت و من هم پذیرفتم)

    http://www.hamdardi.net/thread-26078.html
    سلام دوستان.از همه شما ممنونم که در تاپیک فوق منو راهنمایی کردین.مخصوصا از آقای کیوان و خانم فرشته مهربان و بقیه اعضا.
    بالاخره امروز تصمیم گرفتم به یک مشاور مراجعه کنم تا بتونم در مورد فراموش کردن یا خواستگاریه دوباره از ایشان مشاوره بگیرم.
    مشاور محترم هم به من لیستی داد تا در یک ستون علل انتخاب و و در ستون دیگر علل انتخاب نکردن ایشان را بنویسم و به هرکدام از 1تا 10 نمره بدم و بعد هرکدام از این علل رو به چالش بکشیم تا تصمیم دوباره بگیرم. من این لیست رو که با کمال صداقت تنظیم کردم خدمت شما دوستان گرامی عرضه می کنم تا در مورد محتوای این لیست منو بیشتر آگاه کنین.
    علل انتخاب (کلی) نمره
    1- خانواده خوبی دارد.بااصالت است. 6
    2- آشپزی خوبی دارد. 8
    3- از نظر شغلی و درسی هم سطح هستیم. 6
    4- مادر فهمیده ای داره 3
    5- ظاهر خوبی داره به دلم میشینه با آرایش 8 بدون آرایش 6
    6- اعتقادات مذهبی رو قبول داره 4
    7- اخلاق خوبی داره(یه جورایی مهربونه) 6
    8- درسته باپسرا صحبت می کنه ولی حریم ها رو رعایت می کنه 5
    9- سطح اقتصادیه و فرهنگیه خونواده مون یکیه(متوسط) 5

    علل عدم انتخاب نمره
    1- دیدگاه مادی داره.تند تند خرید می کنه(مخصوصا لباس) 8
    2- در عمل به مسایل دینی ضعیفه 6
    3- خوب درس نمی خونه به عبارتی برای بعدلیسانس هدف نداره 4
    4- عجله زیادی برای شوهر کردن داره تحت تاثیر اطرافیان قرار داره 8
    5- به عبارتی از نظر ایشون خواستگار خوب عبارتند از : قیافه خوب - شغل خوب - پول خوب - ماشین خوب - مدرک خوب که اینجانب در مورد شغل خوب و پول خوب تا 2-3 سال آینده مقدور نیست منظورم این نیست که ایمان و اخلاق و فداکاری و صداقت و... شرایط مادی فعلی من براش مهم نیست ولی اگر خواستگاری از دسته اول بیاد حتما اونو ترجیح میده 10
    6- این گزینه رو هم با در نظر گرفتن بعضی شرایط(محرمانه) نمره میدم 8
    7- بعضی موقع وقتی جامعه رو می بینم و این تاپیک هارو می خونم و نیز به دلایل بالا دلم شور می زنه و بدبین می شم.نکنه قبلا با کسی رابطه داشته و از من مخفی کاری می کنه 6
    انتخاب = 49 عدم انتخاب = 50
    اگر موردی هست که باید اضافه کنم و یا با توجه به نمره هایی که دادم در مورد خواستگاریه مجدد راهنماییم کنین.البته ته دلم راضی نیست.یه جورایی می ترسم.

  2. 2 کاربر از پست مفید H.M تشکرکرده اند .

    H.M (پنجشنبه 02 آذر 91)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 25 دی 91 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1390-11-14
    نوشته ها
    548
    امتیاز
    1,860
    سطح
    25
    Points: 1,860, Level: 25
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,833

    تشکرشده 1,864 در 493 پست

    Rep Power
    67
    Array

    RE: به مشاور مراجعه کردم(عنوان قبلی : همکلاسیم به من نه گفت و من هم پذیرفتم)

    از کجا می دونید که آشپزی خوبی دارد و نمره 8 می دهید؟

    شماره هفت ( عدم انتخاب ) یعنی چی؟ به خاطر این که شک دارید به ایشون 6 منفی می دهید؟ با تحقیق می تونید شکتون را تا حدودی رفع کنید. دلیل نمی شه که چون دیگران خطا کردند شما فرض را بر این بذارید که ایشون هم خطاکاره.

    در ضمن جمع نمرات مثبت ها با آرایش می شه 51

    چند روز پیش توی یکی از کامنت ها طرز نوشتن معیارهای ازدواج و دسته بندیش و امتیازدهیش را یکی از دوستان نوشته بود. اگه بتونی پیداش کنی خیلی خوب است.
    همه موارد را شامل می شد. دسته بندی شما خیلی کم و محدود است.

  4. 4 کاربر از پست مفید پیدا تشکرکرده اند .

    پیدا (چهارشنبه 01 آذر 91)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 13 خرداد 92 [ 01:43]
    تاریخ عضویت
    1391-8-24
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    618
    سطح
    12
    Points: 618, Level: 12
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    159

    تشکرشده 162 در 54 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: به مشاور مراجعه کردم(عنوان قبلی : همکلاسیم به من نه گفت و من هم پذیرفتم)

    ممنونم پیدای عزیز.معلومه خیلی ریز بین هستی.
    غذاهای سلف دانشگاه نمی خورد خودش درست می کرد و می آورد.پدرشون هم موقع خواستگاری از دست پخت ایشون پیش من تعریف می کرد.
    در ضمن پیدای عزیز آخه سخته یه جورایی.نمی دونم پسرا چرا روی این موضوع خیلی حساسند.یه دوستی داشتم الان دانشجوی P.HD رشته بیوشیمیه، واقعا دانشگاه آباد کرده بود.دختر نبود که ایشون باهاش ارتباط نداشته باشه.3 ماه پیش با یک دختر سر سنگین که اصلا بهش نمی خورد و خونوادش براش پیدا کردند ازدواج کرد.ببین حتی این نوع پسرا هم روی این موضوع خیلی حساسند.ساید این نوع طرز فکر تو ذاته ما نهادینه شده.شاید من یکم بدبین هستم.
    آره حق با شماست خیلی محدوده. آخه اگه خیلی ریز بین بشم می دونم نمره ای نمیاره.ولی خیلی روش خوبیه.آدم برای انتخابش یه چهارچوب کلی پیدا می کنه.و انتخابشو سبک و سنگین می کنه. و سهم عقل و احساسات در انتخابش می سنجه. مشاور گفت که اولویت هایی اصلی که باعث شده این خانم انتخاب کنی بنویس. دلایل برای عدم انتخاب رو بنویس.البته در نظر آقایون 50% اینا باشه خودش کلیه.چون هیچ کسی نمی تونه با یک شخص کاملیو انتخاب کنه.در ضمن من به جز دانشکاه، چند جلسه(حضوری) نتونستم با ایشون صحبت کنم.یعنی شناخت ابترموند!
    برای ما قبل آرایش مهمه.البته نه آرایش آنچنانی!البته نمی دونم چرا خانمی که هرچقدر کمالات بیشتری داره توقعات بیشتری داره.آخه برعکس درخت هرچقدر پراز میوه باشه بیشتر سرش پایین خم می کنه و افتاده تر میشه.ما پسرا که اصلا اینجوری نیستیم!!
    من که نتونستم پیدا کنم اگه لینکشو داشتی ممنون میشم برا منم بفرستی!
    برا روزه 5 شنبه یه وقت دیگه هم گرفتم قراره روز 5 شنبه هرکدام از معبارهای انتخابمو به چالش بکشه!

    یه سوالی از شما دوستان داشتم دختری که تو خونه پدرش سختی ندیده باشه و هرچی خواسته باشه براش فراهم باشه آیا در زندگیه مشترک می تونه در برابر مشکلات زندگی متحمل باشه؟در صورت ازدواج من با چه مشکلاتی مواجه خواهم شد؟اگر دوستان تجربه ای یا راهنمایی دارند ممنونم می شم.

  6. کاربر روبرو از پست مفید H.M تشکرکرده است .

    H.M (پنجشنبه 02 آذر 91)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 آذر 91 [ 22:23]
    تاریخ عضویت
    1391-7-26
    نوشته ها
    153
    امتیاز
    670
    سطح
    13
    Points: 670, Level: 13
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    391

    تشکرشده 409 در 124 پست

    Rep Power
    27
    Array

    RE: به مشاور مراجعه کردم(عنوان قبلی : همکلاسیم به من نه گفت و من هم پذیرفتم)

    نقل قول نوشته اصلی توسط H.M

    یه سوالی از شما دوستان داشتم دختری که تو خونه پدرش سختی ندیده باشه و هرچی خواسته باشه براش فراهم باشه آیا در زندگیه مشترک می تونه در برابر مشکلات زندگی متحمل باشه؟در صورت ازدواج من با چه مشکلاتی مواجه خواهم شد؟اگر دوستان تجربه ای یا راهنمایی دارند ممنونم می شم.
    بستگی به خود دختر خانوم داره
    چه بسا دخترهایی که توی یه خانواده از لحاظ مالی کم توان بزرگ شده باشه ، اما بعد از ازدواج توقع بالایی دارند ( یه جورایی فکر میکنن حالا که میتونن راحتتر باشند چرا کوتاه بیان ! البته فقط بعضی ها اینطورند )
    دختر هایی هم به شخصه دیدم که توی خونه پدرشون با آسایش کامل بزرگ شدند ، اما توی خونه همسرشون کلی سختی کشیدند ، اما زندگیشون عاشقانه بوده
    یعنی من به عینه هر دو دسته رو دیدم
    پس بستگی به خود دختر خانوم و البته خود شما داره
    قبل از ازدواج این احتمالات رو باید باهاشون درمیون بذاری
    به هرحال هر زندگی بالا و پایین داره
    به عنوان مثال میپرسم
    اینکه واسه آقایون زیبایی خیلی مهمه قبول و خیلی هم منطقیه ! فرض کنیم یه آقا با یه خانوم خیلی خیلی زیبا ازدواج میکنه
    اگه یه هفته ، یه ماه ، یه سال ...بعد از ازدواج مثلا خانوم یه مشکل پوستی بگیره ، یا جوش بزنه ، یا اصلا صورتش بسوزه ( وااااای ، خدا نکنه !!) ، اون آقا چه رفتاری یتونه داشته باشه ؟
    جواب قطعی نمیشه داد ، چون بستگی به شخصیت آقا داره
    اگه زیبایی درون اون خانوم رو ببینه ، شاید بتونه با این شرایط کنار بیاد

    در باره قضیه مالی هم فکر میکنم همینطوره
    هم خود اون خانوم باید ببینن ارزش هرچیزی چیه ، هم شما کاری کنید و محبتتون اونقد توی دلش باشه که شما رو با دنیا عوض نکنه!

    ببخشید طولانی شد

  8. 3 کاربر از پست مفید Hamdardi2 تشکرکرده اند .

    Hamdardi2 (شنبه 04 آذر 91)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 13 خرداد 92 [ 01:43]
    تاریخ عضویت
    1391-8-24
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    618
    سطح
    12
    Points: 618, Level: 12
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    159

    تشکرشده 162 در 54 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: به مشاور مراجعه کردم(عنوان قبلی : همکلاسیم به من نه گفت و من هم پذیرفتم)

    سلام همدردیه عزیز.
    ممنون از پاسخت.
    خیلی منطقی و بجا بود. واقعیتش 20 روزه که ارتباطی نداریم SMS!
    از شنبه هم میرم سرکار.عاشورا تاسوعا شیفت شدم.
    منم امیدی ندارم که بهم برسیم.در ضمن 7 ماه دیگه امتحان ارشد دارم و از طرف دیگه کار هم باید بکنم.
    عقل و منطق میگه بی خیال شو ولی نمی دونم چرا نمی تونم!
    هر نتیجه ای شد میام اینجا کامنت می زارم تا هم یه نتیجه ای بشه برای دوستان تا سایر مراجعینو بهتر راهنمایی کنین وهم یه سندی برای خودم تا در مورد انتخاب های دیگه حتما به این تاپیکم مراجعه کنم.
    یه دوستی تو کامنتاش نوشته بود که اگر بلاتکلیف بمونی هی فکرت پیشش میره که نکنه داره با یکی دیگه قراره نامزدی می زاره و...
    ببینید مشکل خودم هستم.خودم.و فقط خودم.

  10. 2 کاربر از پست مفید H.M تشکرکرده اند .

    H.M (پنجشنبه 02 آذر 91)

  11. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 آذر 91 [ 22:23]
    تاریخ عضویت
    1391-7-26
    نوشته ها
    153
    امتیاز
    670
    سطح
    13
    Points: 670, Level: 13
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    391

    تشکرشده 409 در 124 پست

    Rep Power
    27
    Array

    RE: به مشاور مراجعه کردم(عنوان قبلی : همکلاسیم به من نه گفت و من هم پذیرفتم)

    من یه فکری دارم ، نمیدونم چقد درسته اما هروقت خودم انجام دادم دیدم واقعا نتیجه بهتری میگیرم
    یه مدت همینجوری ادامه بدین ( یعنی بهش اس ندید و ... )
    بعد که یکم از اون جو دور شدید به قضیه فکر کنید.
    تا زمانی که اطرافتون رو اون هاله احساس و هیجان و ابهام گرفته نمیتونید واقع بینانه تصمیم بگیرید و میبینم که دارید اذیت میشد.
    واقعا به خودتون یه فرصت کوچیک بدین
    الان هم تکلیف خودتون رو این بدونید که مثلا قضیه تموم شده
    اگه بعد از این مدت به دور از تنش و فشار فکر کردید و نتیجه این شد که مصمم هستید با این خانوم به نتیجه برسید عزمتون رو جزم کنید.
    البته من کل شرایط شما رو نمیدونم ، پس ممکنه این پیشنهاد به دردتون نخوره
    خیلی خوبه که به مشاوره میرین
    حتما ادامه بدین
    امیدوارم هرچی صلاحتونه اتفاق بیفته

  12. 2 کاربر از پست مفید Hamdardi2 تشکرکرده اند .

    Hamdardi2 (جمعه 03 آذر 91)

  13. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 13 خرداد 92 [ 01:43]
    تاریخ عضویت
    1391-8-24
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    618
    سطح
    12
    Points: 618, Level: 12
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    159

    تشکرشده 162 در 54 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: به مشاور مراجعه کردم(عنوان قبلی : همکلاسیم به من نه گفت و من هم پذیرفتم)

    سلام دوستان.
    با اطلاعتی که به مشاور دادم با 3 فرضیه روبرو شدیم:
    فرضیه 1 = این دختر خانم قبلا دوست پسر نامزد یا خواستگار داشته که با آن به شکست انجامیده و در نتیجه الان نمی تونه با من زیاد صمیمی باشه و با احتیاط عمل می کنه
    فرضیه 2 = این دختر خانم بجز من خواستگار دیگه ای داره که همزمان با من به اونم فکر میکنه و باعث شده در تصمیم گیریهاش مردد باشه.
    فرضیه 3 = موقعیت من فعلا مطلوب نیست منو تو دستش نگه داشته تا اگر خواستگار بهتری از من نداشته باشه منو انتخاب کنه.
    فرضیه 4 = دختریه که گرایش کمی به بابا داره و تجربه روانشناسی نشون میده این قبیل افراد آنچنان باید و شاید در زندگی به شوهرشون نمی تونن ابراز علاقه کنند.
    در صورت صحت هر کدام از موارد فوق من کلا در موقعیت باخت قرار دارم.یعنی در حالت برد - برد نیستیم.
    در ضمن من به انتخاب ایشون احترام می ذارم.ولی صحت هرکدام از موارد فوق نشون دهنده اینه که نحوه انتخاب دخترخانم انسانی و وجدانی نیست و یه نوع بازی با احساساته!و انتخاب همچین فردی برای زندگی با وجود خواستگاریه علنی و رسمی دور از عقل و منطقه.چون اساس انتخابشو بر دورویی و ریا کاری گذاشته و صداقت در انتخاب نداره.
    مشکل دیگه ای که من متوجه آن شدم این بود که من شخصیت نسبتا وابسته ای دارم علت آن هم این بوده که از بچگی با نظارتهای بی مورد مادرم بزرگ شدم.البته این نوع احساسات و وابستگی بیشتر برای خانم هاست.راهکار برای حذف این وابستگی که به من داد این بود که مهارتهای زندگیه خودمو تقویت کنم مثلا قبولی در ارشد موفقیت در زمینه کاری و... یعنی بیشتر تاثیرگذار باشم تا تاثیرپذیر!
    در ضمن به تمام دوستان توصیه می کنم از رابطه تقریبا یک طرفه پرهیز کنندهم پسر هم دختر!هیچ موقع هم با نداشتن انتخاب یا به دل نشتن موقعیت خودشونو الکی وابسته نکنن.وقتی سر سفره عقد نشستن و عقد جاری شد وابستگیو شروع کنند.احتمال هرگونه رخداد و پیشامدی وجود داره.

    در این ماجرا خودم و فقط مقصر هستم و فقط خودم مقصر هستم درسته با SMS و محبت های الکی منو به سمت خودش جلب کرد حتی تا پیش پدر و مادرش کشوند ولی خودم و فقط خودم مقصر هستم که سهم احساسات فارغ از تمام مشکلات خودم و جامعه و ... ،خیلی بیشتر از سهم عقل بود.
    دوستان از همه شما ممنون که راهنماییم کردین.یادتون باشه جاده باید 2 طرفه باشه.
    در ضمن از بچگی از دختر خوشگل خوشم میومد دست خودم نیست شاید این حرفم بچگانه باشه ولی خوشم میومد ولی این زیبایی در انتخاب باعث از دست رفتن آیتم ها و ملاکهای دیگه ای نباید باشه.
    مشکل بعدی من با وجود بالا بودن هوش شناختی، ولی هوش هیجانیه من خیلی پایینه و باید اونو با مطالعه و تجربیات دیگران تقویت نبودم.
    در ضمن الان می بینم که چقدر خدا دوسم داره می دونین چقدر اصرار به این ازدواج کردم و نشد!خدا یه چیزی می دونه به عبارتی این انتخاب به صلاحم نیست و نبود.
    در آخر ازدواج خطیرترین و حساس ترین و سرنوشت سازترین انتخابه مثل من این انتخابو سهل نگیرین.خیلی خیلی دقت کنین.صرفه رو دادن یه دختر یا یه پسر و نیاز جنسی وعاطفی باعث نشه چشممونو به حقایق ببندیم.
    دوستان 10 ماه از عمرم تلف شد ولی تجربه خیلی خیلی گرانبهایی بدست آوردم.
    حالا هم فکر نکنین دنبال انتقام هستم اصلا!بزرگترین ضربه به یک نفر بی اعتنایی به او می باشد.
    از خداش هم باشه با پسری مثل من ازدواج کنه.اینجوری می گم خود ستایی نباشه و ببهم خرده نگیرین ولی بخدا تو فامیل و همسایه و دانشگاه تمایل دخترا رو به خودم می دیدم و می بینم....
    در ضمن مشغول کردن ذهن خودم به این دخترخانم بیشتر برای این بوده که از درس خوندن فرار کنم و هی برای خودم مشکل تراشی کنم تا از مهمترین هدفم در زندگیP.HD غافل بشم.یه نوع خودفریبی بوده.
    از همتون ممنونم در ضمن این نت هم یه اعتیاد برام شده که باید اینو هم قطع کنم.
    مواظب خودتون باشین.قدر سلامتی آرامش خودتونو بدونین اگر هم میل جنسی بهتون فشار وارد میکنه و نمی تونین مثل من ازدواج کنین. خویشتن داری کنین
    بازم میام سراغتون.اگر در مورد موارد بالا نظری یا پیشنهادی داشتین ممنون میشم کامنت بزارین.
    فعلا خداحافظ

  14. 4 کاربر از پست مفید H.M تشکرکرده اند .

    H.M (جمعه 03 آذر 91)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: جمعه 08 بهمن 00, 23:20
  2. سیگار...
    توسط شمیم الزهرا در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 21
    آخرين نوشته: پنجشنبه 03 مهر 99, 22:21
  3. در خواستگاری چی بپرسیم؟ چی نپرسیم؟
    توسط samir65 در انجمن ارتباط دختر و پسر(عشق)
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: شنبه 28 تیر 93, 23:25
  4. چطور به ترک سیگار همسرم کمک کنم؟
    توسط ابر بهاری در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: یکشنبه 20 فروردین 91, 10:40
  5. برون شو ای غم از سینه که لطف یار می آید
    توسط مدیرهمدردی در انجمن موسیقی و آرامش، دانلود موسیقی و...
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: سه شنبه 01 فروردین 91, 17:38

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:27 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.