سلام دوستان عزیزم
مشکل من اینه: از بس توی زندگی سختی کشیدم که دیگه اصلا انگیزه ای ندارم هیچ چیز منو خوشحال نمیکنه اگر قیمتی ترین وسایلم خراب بشه یا گم بشه اصلا ناراحت نمیشم یعنی برام مهم نیستند .هیجان ندارم اصلا عصبانی نمیشم /سریع گریم میگیره/ بعضی وقتا دوستام بهم میگن تو اصلا احساس داری؟!
ناامید نیستم اصلا/ اتفاقا خیلی هم امیدوارم ولی نمیدونم چرا اینقدر بی احساس هستم/البته ما ذاتا اروم هستیم ولی دیگه نه به این شدت/از نظر زیبایی متوسطم نه زیبایی خیره کننده ای دارم و نه زشتم بهترین موقعییت کاری با بهترین درامد که آرزوی هر کسی یه رو من دارم ولی من خیلی خیلی بیتفاوت هستم البته لازمه که بگم که سال 88 یک شکست عاطفی داشتم با اینکه با اون مسئله کنار اومدم اخه اونم حق انتخاب داشت و منو انتخاب نکر من اینو کاملا قبول دارم ولی نمیدونم چرا دلم شکسته/
و این مسله منو عذاب میده که چرا اینجوریم چرا اینقد ساکت<کم حرفم >خیلی آرومم
وهر کسی میتونه اونو از توی چشام بخونه /قبلا به نسبت الان خیلی بهتر بودم
شما بگید من چکار کنم که بتونم مثه قبل شاد باشم؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)