به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 39
  1. #21
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 شهریور 92 [ 10:34]
    تاریخ عضویت
    1389-12-08
    نوشته ها
    390
    امتیاز
    3,339
    سطح
    35
    Points: 3,339, Level: 35
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,374

    تشکرشده 1,334 در 350 پست

    Rep Power
    53
    Array

    RE: تجربه هاي متاهلين تالار در مورد انتخاب و معيار و طريقه سنجش معيارها در زمان ازدواج

    سلام

    بیشتر حرفمم با آقایونی هست که میرن خواستگاری...

    من یه خواستگار داشتم قرارمون این بود که ساعت 6 بیان ولی 9 اومدن

    یعنی اصلا باورم نمیششد 3ساعت تاخیر؟؟؟

    از این کارشون خیلی ناراحت شدم تازه وقتی اومدن دست خالی بودن

    من توقع زیادی ندارم اما آقا پسرها بدونین خانواره ی دختر تدارک میبینن و به نظرم قشنگ نیست دست خالی برین خواستگاری

    خلاصه فقط میخواستم زودتر اون جلسه تموم شه....

    تازه بعدش کلی شاکی شده بودند که چرا من جواب منفی دادم!!

  2. 12 کاربر از پست مفید شوکا تشکرکرده اند .

    rayehe (دوشنبه 01 اردیبهشت 99), شوکا (چهارشنبه 29 شهریور 91)

  3. #22
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 15 آذر 91 [ 02:06]
    تاریخ عضویت
    1390-5-27
    نوشته ها
    1,122
    امتیاز
    4,639
    سطح
    43
    Points: 4,639, Level: 43
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    4,800

    تشکرشده 4,874 در 1,141 پست

    Rep Power
    127
    Array

    RE: تجربه هاي متاهلين تالار در مورد انتخاب و معيار و طريقه سنجش معيارها در زمان ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط شوکا
    سلام

    بیشتر حرفمم با آقایونی هست که میرن خواستگاری...

    من یه خواستگار داشتم قرارمون این بود که ساعت 6 بیان ولی 9 اومدن

    یعنی اصلا باورم نمیششد 3ساعت تاخیر؟؟؟

    از این کارشون خیلی ناراحت شدم تازه وقتی اومدن دست خالی بودن

    من توقع زیادی ندارم اما آقا پسرها بدونین خانواره ی دختر تدارک میبینن و به نظرم قشنگ نیست دست خالی برین خواستگاری

    خلاصه فقط میخواستم زودتر اون جلسه تموم شه....

    تازه بعدش کلی شاکی شده بودند که چرا من جواب منفی دادم!!
    در مورد تجربه شوكا جون بايد بگم اگر خانواده پسر بدون هيچ عذر و دليلي 3 ساعت دير كردند پس ميشه تجربه مثبت 9 .يعني اينكه بدقول هستن و اهميتي به اين جلسه مهم و ديگر قرارها و ... نميدهند.
    البته اگر برايشان گرفتاري يا مشكلي پيش نيامده باشد كه باعث اين همه تاخير شود.






  4. 6 کاربر از پست مفید گلنوش67 تشکرکرده اند .

    گلنوش67 (چهارشنبه 29 شهریور 91)

  5. #23
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    201
    Array

    RE: تجربه هاي متاهلين تالار در مورد انتخاب و معيار و طريقه سنجش معيارها در زمان ازدواج

    یک خواستگاری داشتم که بعد از هر جلسه اشنایی و صحبت یک ماهی یا گاهی اوقات بیشتر ازش هیچ خبری نبود . منم که ادم عجولی هستم واقعا نمی تونستم اینهمه خونسردی رو تحمل کنم و در جلسه چهارم بهش گفتم من نمی تونم با شما به خاطر این مساله در زندگی کنار بیام. چون من عادت دارم مسائل زندگیم اگرچه پیوسته باشند اما زیادم اهسته نباشند. اونم گفت در این یک ماهها داشته روی حرفهای همون کمتر از یک ساعت جلسه ها فکر می کرده و می خواست سر حوصله پیش بره. منم تمومش کردم.

    البته از قدیم گفتند دراخر از هر چی بدت بیاد سرت میاد.

  6. 10 کاربر از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده اند .

    deljoo_deltang (سه شنبه 23 آبان 91), rayehe (دوشنبه 01 اردیبهشت 99)

  7. #24
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 15 آذر 91 [ 02:06]
    تاریخ عضویت
    1390-5-27
    نوشته ها
    1,122
    امتیاز
    4,639
    سطح
    43
    Points: 4,639, Level: 43
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    4,800

    تشکرشده 4,874 در 1,141 پست

    Rep Power
    127
    Array

    RE: تجربه هاي متاهلين تالار در مورد انتخاب و معيار و طريقه سنجش معيارها در زمان ازدواج

    10-
    نقل قول نوشته اصلی توسط deljoo_deltang
    یک خواستگاری داشتم که بعد از هر جلسه اشنایی و صحبت یک ماهی یا گاهی اوقات بیشتر ازش هیچ خبری نبود . منم که ادم عجولی هستم واقعا نمی تونستم اینهمه خونسردی رو تحمل کنم و در جلسه چهارم بهش گفتم من نمی تونم با شما به خاطر این مساله در زندگی کنار بیام. چون من عادت دارم مسائل زندگیم اگرچه پیوسته باشند اما زیادم اهسته نباشند. اونم گفت در این یک ماهها داشته روی حرفهای همون کمتر از یک ساعت جلسه ها فکر می کرده و می خواست سر حوصله پیش بره. منم تمومش کردم.

    البته از قدیم گفتند دراخر از هر چی بدت بیاد سرت میاد.


    به خانم دلجو-دلتنگ 1 رتبه براي فعاليت در اين تاپيك تعلق ميگيرد


  8. 5 کاربر از پست مفید گلنوش67 تشکرکرده اند .

    rayehe (دوشنبه 01 اردیبهشت 99), گلنوش67 (شنبه 13 اسفند 90)

  9. #25
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    212
    Array

    RE: تجربه هاي متاهلين تالار در مورد انتخاب و معيار و طريقه سنجش معيارها در زمان ازدواج

    من یه خواستگار داشتم که هر چی میگفتم قبول میکرد.میگفتم فلان جا میخوام زندگی کنم میگفت باشه،میگفتم با با فامیل و خونوادت رابطه نداشته باش میگفت باشه،میگفتم فلان کارو بکن میگفت باشه. شاید این پذیرفتنهاش از سر دوست داشتن بوده اما انسان عاقل اول شرط و شروطا رو سبک سنگین میکنه بعد قبول میکنه نه اینکه همه رو قبول کنه بعد به بن بست بخوره. این اقا حتی شرطای غیر منطقی منو قبول میکرد که برام عجیب بود و میدونستم همشونو نمیشه انجام داد چون اصلا شدنی نبودن که البته بعدا هم معلوم شد بعضی شرطا رو واقعا نمیتونه انجام بده. خوب کسی که چشم بسته همه چیو قبول میکنه قابل اعتماد نیست و منم بهش جواب رد دادم. خصوصا اینکه من برام خیلی مهمه طرفم به حرفی که میزنه عمل کنه

  10. 12 کاربر از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده اند .

    rayehe (دوشنبه 01 اردیبهشت 99), بهار.زندگی (چهارشنبه 18 مرداد 91)

  11. #26
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 15 آذر 91 [ 02:06]
    تاریخ عضویت
    1390-5-27
    نوشته ها
    1,122
    امتیاز
    4,639
    سطح
    43
    Points: 4,639, Level: 43
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    4,800

    تشکرشده 4,874 در 1,141 پست

    Rep Power
    127
    Array

    RE: تجربه هاي متاهلين تالار در مورد انتخاب و معيار و طريقه سنجش معيارها در زمان ازدواج


    تجربه شماره 11

    نقل قول نوشته اصلی توسط بهار66
    من یه خواستگار داشتم که هر چی میگفتم قبول میکرد.میگفتم فلان جا میخوام زندگی کنم میگفت باشه،میگفتم با با فامیل و خونوادت رابطه نداشته باش میگفت باشه،میگفتم فلان کارو بکن میگفت باشه. شاید این پذیرفتنهاش از سر دوست داشتن بوده اما انسان عاقل اول شرط و شروطا رو سبک سنگین میکنه بعد قبول میکنه نه اینکه همه رو قبول کنه بعد به بن بست بخوره. این اقا حتی شرطای غیر منطقی منو قبول میکرد که برام عجیب بود و میدونستم همشونو نمیشه انجام داد چون اصلا شدنی نبودن که البته بعدا هم معلوم شد بعضی شرطا رو واقعا نمیتونه انجام بده. خوب کسی که چشم بسته همه چیو قبول میکنه قابل اعتماد نیست و منم بهش جواب رد دادم. خصوصا اینکه من برام خیلی مهمه طرفم به حرفی که میزنه عمل کنه


    واقعا آدمي هم كه هر شرطي رو قبول ميكنه قابل اعتماد نيست منم بودم شك ميكردم.آدمي هم كه حاضره خانوادشو بذاره كنار هم كه تكليفش معلومه




    تجربه مثبت 12:

    يه خواستگار داشتم از فاميلاي دور كه وقتي از در اومد داخل اصلا ازش خوشم نيومد.انگار فقط نظر خودش مهم بود اعتماد به نفسش تو صورتش معلوم بود اينجور وقتا پررو ترين پسرها هم خجالت ميكشن بار اولو ،ولي ايشون نه خير....خلاصه حس خوبي بهش نداشتم.البته به خودم گفتم از رو ظاهر قضاوت نكن
    بعد نيم ساعت ديدم شروع كرد به جر و بحث با پدرش هر چي باباش ميگفت دو تا ميذاشت روش جوابشو ميداد.چشاي بابام و خودم گرد شده بود تو يه جلسه رسمي با چند غريبه احترام پدرتو نگه نداري......؟؟؟؟خلاصه بابام بحثشونو كوتاه كرد.
    پيش خودم گفتم به پدري كه يه عمر بزرگش كرده و ازش كلي بزرگتره موهاش سفيده تو جمع بهش احترام نميذاره به زنش كه تازه از راه ميرسه و كوچيكتره ازش توي خونه بهش احترام ميذاره؟؟اصلا ازش خوشم نيومد از ادمي هم كه احترام پدرمادر نگه نداره هيچ انتظاري نميره.جاتون خالي با كمال بي ادبي جواب خداحافظيش هم ندادم
    هنوز بعد 2 سال هم اقا زن نگرفته

  12. 12 کاربر از پست مفید گلنوش67 تشکرکرده اند .

    rayehe (دوشنبه 01 اردیبهشت 99), گلنوش67 (سه شنبه 23 آبان 91)

  13. #27
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    201
    Array

    RE: تجربه هاي متاهلين تالار در مورد انتخاب و معيار و طريقه سنجش معيارها در زمان ازدواج

    با توجه به بعضی تاپیکهایی که اینروزها در همدردی دیدم تصمیم گرفتم که این تجربه منفی خودم رو هم قرار بدم.

    در جریان خواستگاری همسرم به خاطر شرایط خاص خانوادم در اون زمان و اینکه خانواده همسرم در شهری بسیار دور از ما زندگی می کردند نتوانستیم به خانه انها رفت و امد کنیم و من فقط دو نفر از خانواده همسرم را قبل از عقدمان دیدم. اگرچه تحقیق زیادی کردیم اما همه تحقیقها نتیجه مثبتی داشت.

    و من اولین برخوردم با تمام اعضای خانواده همسرم در روز عقدم بود. راستش اینقدر تفاوت فرهنگی و اعتقادی ما زیاد بود که در همان روز من شکه شدم.
    مطمئنم اگر تنها قبل از ان به هر ترتیبی بود یکبار هم که شده به خانه انها رفته بودیم من متوجه اینهمه تفاوت شده بودم.

    نتیجه اینکه دیدار با تمام اعضای خانواده کسی که قصد ازدواج باهاش داریم و به خصوص رفت و امد خانوادگی با خانوادش از واجبات ازدواج است .

  14. 11 کاربر از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده اند .

    deljoo_deltang (دوشنبه 15 اسفند 90), rayehe (دوشنبه 01 اردیبهشت 99)

  15. #28
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 15 آذر 91 [ 02:06]
    تاریخ عضویت
    1390-5-27
    نوشته ها
    1,122
    امتیاز
    4,639
    سطح
    43
    Points: 4,639, Level: 43
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    4,800

    تشکرشده 4,874 در 1,141 پست

    Rep Power
    127
    Array

    RE: تجربه هاي متاهلين تالار در مورد انتخاب و معيار و طريقه سنجش معيارها در زمان ازدواج

    تجربه منفي 3: مسلما ديدار هاي خانوادگي قبل از عقد و رفت وآمد تاثير زيادي در شناخت دارد. مثل آقاي baby كه معيارشون رو در خانه همسر شون ديده بودن

    نقل قول نوشته اصلی توسط deljoo_deltang
    با توجه به بعضی تاپیکهایی که اینروزها در همدردی دیدم تصمیم گرفتم که این تجربه منفی خودم رو هم قرار بدم.

    در جریان خواستگاری همسرم به خاطر شرایط خاص خانوادم در اون زمان و اینکه خانواده همسرم در شهری بسیار دور از ما زندگی می کردند نتوانستیم به خانه انها رفت و امد کنیم و من فقط دو نفر از خانواده همسرم را قبل از عقدمان دیدم. اگرچه تحقیق زیادی کردیم اما همه تحقیقها نتیجه مثبتی داشت.

    و من اولین برخوردم با تمام اعضای خانواده همسرم در روز عقدم بود. راستش اینقدر تفاوت فرهنگی و اعتقادی ما زیاد بود که در همان روز من شکه شدم.
    مطمئنم اگر تنها قبل از ان به هر ترتیبی بود یکبار هم که شده به خانه انها رفته بودیم من متوجه اینهمه تفاوت شده بودم.
    نقل قول نوشته اصلی توسط deljoo_deltang
    نتیجه اینکه دیدار با تمام اعضای خانواده کسی که قصد ازدواج باهاش داریم و به خصوص رفت و امد خانوادگی با خانوادش از واجبات ازدواج است



  16. #29
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    212
    Array

    RE: تجربه هاي متاهلين تالار در مورد انتخاب و معيار و طريقه سنجش معيارها در زمان ازدواج

    چقد از خواستگارا و یا اونی که رفتین خواستگاری میگیم.یه کمی هم از خودمون بگیم.

    من دوم سوم دبیرستان بودم که چند تا خواستگاربودن که یکیشون پروپا قرص (غرس قرس غرص نمیدونم حالا هر چی) بود و شرایط خوبی هم داشت.من که اصلا تو این خطا نبودم.فوق فوقش با دوستا یا دخترای فامیل در مورد پسرا حرف میزدیم که سرکارشون بذاریم یا کی چیکار کردو..اما نه ازدواج.
    خلاصه قبول نکردیم.الان میگم خدا رو شکر.مطمئنا اگه قبول کرده بودم هم خودمو بدبخت میکردم هم اون اقا رو.یا بعد دو روز طلاق میگرفتم یا اصلا باهاش نمیساختم.چون از اونموقع تا حالا اخلاقم و دیدم خیلی تغییر کرده و الان مدتیه که به ثبات رسیدم..
    خلاصه تا به یه ثبات مشخص نرسیدین قبول نکنین.

  17. 11 کاربر از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده اند .

    rayehe (دوشنبه 01 اردیبهشت 99), بهار.زندگی (سه شنبه 16 اسفند 90)

  18. #30
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 01 تیر 97 [ 15:49]
    تاریخ عضویت
    1390-2-11
    نوشته ها
    1,002
    امتیاز
    17,617
    سطح
    84
    Points: 17,617, Level: 84
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 233
    Overall activity: 18.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    3,189

    تشکرشده 3,297 در 818 پست

    Rep Power
    114
    Array

    RE: تجربه هاي متاهلين تالار در مورد انتخاب و معيار و طريقه سنجش معيارها در زمان ازدواج

    من واقعا خیلی شانس اوردم با اون ناشی گری که موقع خواستگاری داشتم همسری فوق العاده نصیبم شده.باور می کنید تنها شدن من با همسرم به زور 10 دقیقه شد؟
    من فقط تنها چیزی که خواستم این بود که اجازه بده درسمو ادامه بدم.واقعا نمیدونم چی فکر کردم.یعنی هیچ چیز دیگه از همسرم نپرسیدم.نه راجع به دین و ایمان.نه طرز فکر.من واقعا تو عالم بچگی سیر می کردم فکر می کردم همین که بذاره درس بخونم کافیه.
    اینکه می گم شانس واقعا می گم همسر من یه انسان به تمام معناست.با همه کاستی ها.شاید از نظر مردم مردیه معمولی.و شاید فقط من می دونم چه روح بلندی داره
    اما تجربه من اینه که اگه شرایط پیش نیومد زیاد با خواستگار صحبت کنیم پر رو باشیم و بگیم هنوز کافی نیست.از قبلش هم با آمادگی بریم.معیارهامون رو مشخص کنیم.و یه چیز دیگه که فهمیدم زندگی خیلی مهمتر از درس و شغله وهمین درس و شغل خودش باید وسیله باشه برای خوشبختی نه خودش هدف باشه.

  19. 8 کاربر از پست مفید رایحه عشق تشکرکرده اند .

    rayehe (دوشنبه 01 اردیبهشت 99), رایحه عشق (سه شنبه 16 اسفند 90)


 
صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. همسرم بين ما تبعيض گذاشته؟
    توسط فرشته سفيد در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: سه شنبه 20 دی 90, 08:36
  2. معيار خوشگلي
    توسط abdollahspice در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: شنبه 13 آذر 89, 04:16
  3. معيار سنجش واقعا خنده دار
    توسط M_d در انجمن تجربه های فردی
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: سه شنبه 22 اردیبهشت 88, 15:40
  4. مادر مهربونم عيدت هزاران بار مبارك باد
    توسط N.DELNAZ در انجمن عیدانه های همدردی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: چهارشنبه 21 اسفند 87, 14:21
  5. معيارهاي ازدواج
    توسط marzi در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: چهارشنبه 06 شهریور 87, 18:39

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 07:57 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.