به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2
  1. #1
    ((( مشاور خانواده ))) آغازکننده

    آخرین بازدید
    امروز [ 00:30]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,428
    امتیاز
    287,611
    سطح
    100
    Points: 287,611, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,596

    تشکرشده 37,095 در 7,008 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    آنها كه از خودشون راضي نيستند، بخونند!(شخصيت كمالگرا)

    آنهایی که از خودشون راضی نیستند ، بخونند!


    آيا شما هم فرد کمال گرايی هستيد؟؟؟
    آيا شما هم هموار فکر می کنيد آن کسی که می خواهيم باشيد نيستيد؟
    آيا احساس مي كنيم كارهايي كه به اتمام رسانده ايم به اندازه كافي خوب نيستند؟
    آيا نوشتن مقالات و طرحها را با اهداف انجام دقيق آنها به تعويق مي اندازيم ؟
    آيا احساس مي كنيم كارها را بايد صد در صد درست انجام دهيم و در غير اين صورت فردي متوسط و يا حتي بازنده هستيم؟
    اگر چنین باشد در آن صورت.......


    اگر چنين باشد در آن صورت ما به جاي حركت در مسير موفقيت سعي در كامل بودن داريم.

    كمال گرايي:
    به افكار و رفتار هاي خود تخريب گرانه اي اشاره مي كند كه هدف آنها رسیدن به اهداف به شدت افراطي و غير واقع گرايانه است. در جامعه امروزي ‍ به اشتباه كمال گرايي چيزي مطلوب و حتي لازم براي موفقيت در نظر گرفته مي شود.
    به هرحال مطالعات اخير نشان مي دهند نگرش كمال گرايانه موجب اخلال در موفقيت مي شود. آرزوي كامل بودن ‍ ، هم احساس رضايت از خودمان را از ما مي گيرد و هم ما را به اندازه ساير مردم ( كساني كه اهداف واقع گرايانه دارند ) ، در معرض ناكامي قرار مي دهد.

    علل كمال گرايي
    اگر ما فردي كمال گرا باشيم ،‌احتمالا در كودكي ياد گرفته ايم ديگران با توجه به ميزان كارآييمان در انجام كارها به ما بها مي دهند در نتيجه آموخته ايم در صورتي ارزشمنديم كه مورد قبول ديگران واقع شويم ( فقط بر پايه ميزان پذيرش ديگران به خود بها مي دهيم ) ،‌ بنا بر اين عزت نفس ما ، بر اساس معيارهاي خارجي پايه ريزي شده است . اين امر مي تواند ما را نسبت به نقطه نظرها و انتقادات ديگران ، آسيب پذير و به شدت حساس سازد. در نتيجه تلاش براي حمايت از خودمان و رهايي از اينگونه انتقادات ، سبب مي گردد كامل بودن را تنها راه دفاع از خود بدانيم . بعضي از احساسات ‍، افكار و باورهاي منفي ذيل ،‌احتمالا با كمال گرايي مرتبط هستند:

    ترس از بازنده بودن:
    افراد كمال گرا ،‌غالبا شكست در رسيدن به هدف هايشان را با از دست دادن ارزش و بهاي شخصي مساوي مي دانند.

    ترس از اشتباه كردن :
    افراد كمال گرا ،‌غالبا اشتباه را مساوي با شكست مي دانند . موضع آنها در زندگي ،‌حول و حوش اجتناب از اشتباه است . كمال گراها فرصت هاي يادگيري و ارتقاء را از دست مي دهند.

    ترس از نارضايتي :
    افراد كمال گرا ،‌ در صورتي كه ديگران شاهد نقايص يا معايب كارشان باشند ، غالبا به دليل ترس از عدم پذيرش از سوي آنان ، دچار وحشت مي گردند. تلاش براي كامل بودن در واقع روشي جهت حمايت گرفتن از ديگران به جاي انتقاد ، طرد شدن يا نارضايتي مي باشد.


    همه يا هيچ پنداري :
    افراد کمال گرا، بندرت بر اين باورند كه در صورت به پايان رسانيدن يك كار بطور متوسط ، هنوز با ارزش هستند. افراد كمال گرا در ديدن دورنماي موقعيت ها دچار مشكل هستند. براي مثال ،‌ دانش آموزي كه هميشه نمره (A) داشته ، در صورت گرفتن نمره (‌ B ) بر اين باور است كه - كه من يك بازنده كامل هستم-

    تاكيد بسيار بر روي بايدها :
    زندگي كمال گرا غالبا بر اساس ليست پايان ناپذيري از بايدها بنا شده است كه با قوانين خشكي براي هدايت زندگي آنها به خدمت گرفته مي شود . افراد كمال گرا با داشتن چنين تاكيدهايي بر روي بايد ها بندرت بر روي خواسته ها و آرزوهاي خود حساب مي كنند.

    اعتقاد داشتن به اين امر كه ديگران به آساني به موفقيت مي رسند:
    افراد كمال گرا مشاهدات خود را به گونه اي جمع آوري مي كنند كه بگويند افراد ديگر با كمترين تلاش ، خطاهاي كم ، استرس هاي عاطفي كمتر و بالاترين اعتماد به نفس به موفقيت دست مي يابند . در عين حال افراد كمال گرا كوششهاي خود را پايان نا پذير و ناكافي تلقي مي كنند.

    شما چطور ؟


    درمان شخصیت کمالگرا (شخصیت وسواسی)

    خوب هایی که از زندگی لذت نمی برند (تیپ شخصیتی کمال گرا)

    پرسشنامه کمالگرایی هیل به همراه شیوه نمره گذاری

    تله های زندگی
    ویرایش توسط مدیرهمدردی : شنبه 29 آذر 93 در ساعت 18:33 دلیل: پرسشنامه کمالگرایی اضافه شد

  2. 48 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    ali -guilan (پنجشنبه 22 آبان 93), arameeshgh20 (دوشنبه 16 تیر 93), asal2013 (جمعه 23 آبان 93), earth (پنجشنبه 17 بهمن 92), Estaf (جمعه 01 شهریور 92), farhad007 (سه شنبه 08 تیر 00), fateme_am (یکشنبه 14 شهریور 95), mahtaaab (چهارشنبه 04 تیر 93), miss seven (دوشنبه 27 دی 00), N.I.K.I (جمعه 26 مهر 92), paiize (شنبه 29 آذر 93), pasta (شنبه 14 تیر 93), salehe92 (جمعه 23 اسفند 92), فرشته مهربان (یکشنبه 12 آبان 92), کاغذ بی خط (شنبه 02 آذر 92), مدیرهمدردی (یکشنبه 02 بهمن 90), مسافر زمان (جمعه 18 دی 94), yalda.69 (شنبه 27 مهر 92), yasi_20 (دوشنبه 22 مهر 92), yasna1990 (یکشنبه 12 بهمن 93), آرام دل (جمعه 16 آبان 93), بی نهایت (شنبه 03 اسفند 92), باغبان (دوشنبه 27 دی 00), برنده 1988 (جمعه 18 مهر 93), خطا پوش (چهارشنبه 05 آبان 95)

  3. #2
    ((( مشاور خانواده ))) آغازکننده

    آخرین بازدید
    امروز [ 00:30]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,428
    امتیاز
    287,611
    سطح
    100
    Points: 287,611, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,596

    تشکرشده 37,095 در 7,008 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    کمالگرایی:

    کمال گرایی چیست؟ آیا درمان دارد؟ آیا غلبه بر آن امکان پذیر است؟

    کمال گرایی به منزله تمایل پایدار فرد به وضع معیارهای کامل و دست نیافتنی و تلاش برای تحقق آن ها است که با ارزشیابی های انتقادی مداوم از عملکرد شخصی خود همراه است. کمال گرایی یک الگوی پایدار و ثابت فکر و رفتار محسوب می شود که به میزان کمی در طی زمان تغییر می کند، برعکس سایر حالات انسان مانند ترس و یا اضطراب که در موقعیت خاصی به کار می رود و سپس از بین می رود.
    تحقیقات مختلف، کمال گرایی را به عنوان یک صفت پایدار شخصیتی، که از اوایل زندگی تشکیل می شود در نظر می گیرند.
    اگر به دنبال یافتن جواب سوال های خود هستید خواندن این مقاله را از دست ندهید.
    ✓ کمال گرایی چیست؟
    ✓ آیا درمان دارد؟
    ✓ آیا غلبه بر آن امکان پذیر است؟
    ✓ سابقه تاریخی کمال گرایی از کجا شروع می شود؟
    ✓ هیجانات شایع در افراد کمال گرا کدام است؟
    ✓ افراد کمال گرا چه ویژگی شخصیتی و رفتاری دارند؟
    ✓ انواع کمال گرایی کدام است؟
    ✓ ابعاد کمال گرایی





    سابقه تاریخی کمال گرایی از کجا شروع می شود؟

    موضوع کمال گرایی در پژوهش های متقدمین روانشناسی نیز مشاهده می شود، برای مثال فروید کمال گرایی را به کنش وری فرامن افراط گر نسبت داده است. محققان بسیاری اثرات منفی کمال گرایی را متذکر شده اند و در بررسی های خود آن ها را ارائه نموده اند. اما وجود نظرات متضاد مثل نظریه آدلر که وجود استاندارد های بالای کمال گرایانه را برای سلامتی ذهنی و فکری ضروری می داند، باعث شده است بسیاری از محققان اعتقاد داشته باشند که کمال گرایی یک سازه چند بعدی است که دارای ابعادی بهنجار و نابهنجار است.
    آدلر معتقد است افراد کمال‌ گرا خودشان را افرادی تلاش گر و بی نقص جلوه می دهند. آن ها معتقدند که باید برای رسیدن به معیار های بلند پروازانه، مدام تلاش کنند. این افراد برای رسیدن به معیار های خود تلاش می کنند چون باید این کار را انجام دهند نه به این دلیل که خواهان توجه دیگران هستند، حتی اگر کسی متوجه کارهای آن ها نباشد، با این حال اغلب این بیماران روند رسیدن به معیار ها را ادامه می ‌دهند‌. افراد کمال گرا غالباً به دنبال رسیدن هم زمان به معیار های بلند پروازانه خود از یک ‌سو و کسب توجه بیرونی از سوی دیگر هستند.





    هیجانات شایع در افراد کمال گرا کدام است؟











    تحت فشار بودن ( Pressure) شایع ‌ترین هیجانی است که این افراد تجربه می کنند. تحت فشار بودن تمامی ندارد و از آن جا که بی نقص بودن غیر ممکن است، فرد باید همیشه تلاش بیشتری انجام دهد. زیربنای همه این کار ها، استرس شدیدی است که بیماران در خصوص شکست کار ها احساس می کنند و شکست از نظر آن ها یعنی به جای رسیدن به ۱۰۰ درصد معیار ها، رسیدن به ۹۵ درصد معیار ها است. بیشتر این بیماران احساس می ‌کنند که زمان به سرعت می گذرد. کار های آن ها زیاد است، اما وقتی کمی دارند و نتیجه معمول این حالت فرسودگی (Exhausted) است. کمال گرایی منفی نه تنها برای خود بیماران مشکل ساز هستند، بلکه برای کسانی که با این افراد زندگی می کنند نیز پیامد های مشکل‌ آفرینی ایجاد می ‌کنند.


    یکی دیگر از احساسات معمول چنین افرادی، تحریک پذیری (Irritability) است. وقتی که نمی توانند به سرعت کار کنند و کارشان را خوب انجام دهند، تحریک پذیر می شوند.

    یکی دیگر از احساسات آن ها رقابت جویی (Competitiveness) است. اغلب این بیماران در زمره افراد تیپ A طبقه بندی می شوند که به دلیل داشتن طرحواره معیا رهای سرسختانه زیر فشار مزمن زمان هستند. آن ها اغلب افرادی متخاصم و رقابت طلب جلوه می کنند.
    بیشتر بخوانید: طرحواره درمانی


    اغلب بیمارانی که دچار کمال گرایی منفی هستند معتاد به کار (Workholic) محسوب می شوند و مدام دچار استرس شغلی می شوند. آن ها برای رسیدن به معیار های خود در یک حوزه خاص، بی وقفه تلاش می کنند. حوزه هایی که می توانند متنوع باشند. مثل تحصیل، کار، خانه، عملکرد ورزشی، سلامتی، اخلاق یا پیروی از قوانین و فعالیت های هنری. با توجه به بی نقص گرایی چنین بیمارانی، آن ها اغلب به جزئیات زیاد توجه می کنند. عملکرد خود را نسبت به هنجار (کار طبیعی)، کمتر برآورد می ‌کنند. آن ها در بسیاری از حوزه های زندگی مثل معیار های اخلاقی، فرهنگی یا مذهبی، قواعد غیر قابل انعطافی دارند. تفکر آن ها تقریباً همیشه حالت «همه یا هیچ» دارد.

    این بیماران معتقدند یا دقیقا به معیار هایشان باید برسند یا این که کاملا شکست می خورند. آن ها به ندرت از موفقیت لذت می برند، چون از قبل برای کاری که باید خیلی خوب انجام بدهند به شدت برنامه ریزی سنگین انجام می دهند.

    افراد دارای کمال گرای منفی معمولاً در تلاش برای کاهش معیار های بلند پروازانه شان نیستند. حتی احساس شان این است که این معیار ها طبیعی اند. آن ها فقط کاری را انجام می‌ دهند که از آن ها انتظار می‌ رود. برای این که مشخص شود باور های مرکزی آن ها تا چه اندازه ناسازگار هستند، نقص هایی مانند فقدان لذت در زندگی، مشکلات مربوط به سلامتی، احساس بی ارزشی یا کم ارزشی، نارضایتی از روابط صمیمی و شغلی یا ناکارآمدی های دیگری نیز با آن ها همراه است.




    انواع کمال گرایی کدام است؟






    کمال گرایی را به دو نوع بهنجار (مثبت، سالم، سازش یافته و کار کردی) و نابهنجار (منفی و ناسازش یافته) تقسیم می کنند. کمال گرایی نرمال، وضعیتی است که رسیدن به رضایت برای فرد کاملا معمول و دست یافتنی است و از طرف دیگر کمال گرایی نوروتیک، وضعیتی است که رسیدن به رضایت از طریق عملکرد، کاملا دور از دسترس است.

    کمال ‌گرایی طبیعی و سالم، تلاشی است برای تعالی و خود کفایی، کمال گرایی منفی و ناسالم آن عبارت است از الگوی «همه یا هیچ». یعنی در کمال‌ گرایی ناسالم، باید کاری رو به بهترین نحو ممکن انجام داد یا کلا شروع به اقدام و فعالیت نکرد. هیچ حد وسط و تعادلی در کار نیست. یک مثال عادی و پر تکرار در این زمینه آن است که فرد کمال گرا وقتی صبح دیر بیدار شود، دوست ندارد بقیه ی روز را به انجام کار و فعالیت هایش ادامه دهد. احساس می کند کل روز را از دست داده و می خواهد به قدری در تختخواب بماند یا در فضای مجازی بچرخد که امروز را بی حاصل به شب برساند و بتواند روز بعد را کامل استفاده کند. (یعنی یا باید از کل روز استفاده کند یا اصلا آن روز از بین رفته و انجام هر فعالیتی بی فایده خواهد بود)

    یا مثلا وقتی فرد کمال گرا دو سه روز نتواند به برنامه ریزی متعهد بماند، دیگر کلا نمی خواهد برنامه ریزی کند و همه چیز را به فراموشی می سپارد حتی اگر کار خیلی واجبی در میان باشد. یا وقتی فرد کمال گرای منفی مسئولیت کاری را به عهده می گیرد، تمام انرژی خود را برای آن می گذارد تا به بهترین نحو ممکن انجام شود.

    به همین دلیل، این فرد اصلا نمی تواند در کار گروهی شرکت کند چون نمی تواند به عملکرد دیگران اعتماد کند و نمی‌ تواند بپذیرد که دیگران هم مانند او می ‌توانند اقدامات دقیق و درستی انجام دهند. ترجیح می دهد صفر تا صد کلیه فعالیت ها را خودش انجام دهد. چون باور دارد دیگران نمی توانند به اندازه خودش با دقت و کیفیت کار ها را انجام دهند. اصولاً نقش رهبر را در گروه به عهده می گیرد ولی به دلیل وسواس بیش از حد و توقع فراوان از خود و سایر اعضای گروه، کار گروهی را نمی‌ تواند به شکل مناسب و قابل قبولی به سرانجام برسانند.




    ابعاد کمال گرایی
    کمال گرایی شش بُعد دارد. نگرانی افراطی درباره اشتباهات، مجموعه معیار های عملکرد شخصی، درک شخص از انتقادات والدین، درک شخص از انتظارات والدین، تمایل بهشک و تردید، گرایش به نظم و سازمان یافته بودن همه امور گمان می رود ابعاد کمال گرایی محسوب شوند.





    ویژگی های شخصیتی و رفتاری افراد کمال گرا کدام است؟





    در کمال گرایی منفی و ناسالم، استاندارد های فرد به قدری سطح بالا، نامعقول و دست نیافتنی است که باید بسیار بیشتر از حد ظرفیتش تلاش کند. در نتیجه هزینه ای که برای موفقیتش می پردازد بسیار بیشتر از نتیجه و دستاوردی خواهد بود که عایدش شده است. در واقع انقدر به خودش فشار وارد می کند که نمی تواند از تلاشش لذت ببرد.

    با کوچک ترین اشتباهی تمام اقدامات خود را زیر سوال می برد، مدام خودش را سرزش می کند، از خودش انتقاد می‌ کند و موفقیت هایش را بسیار ناچیز قلمداد می ‌کند تا حدی که عزت نفس شکننده خود را به دست خودش کاملا نابود می کند و بیشتر گرفتار کمال گرایی منفی می شود. بدین ترتیب در یک سیکل معیوب ناشی از کمال گرایی منفی، تقلای نامعقول، دستاورد جزیی، اعتماد به نفس شکننده گرفتار می شود.

    کمال گرایی یکی ازمشکلاتی است که بیش‌ تر افراد به نوعی با آن دست و پنجه نرم می کنند. اما از چگونگی تاثیرات مخرب آن بر عملکرد روزانه خود اطلاعی ندارند و متاسفانه در جوامعی مثل جامعه ما به نوعی افراد کمال گرا امتیازات اجتماعی به دلیل سخت کوشی خود دریافت می‌ کنند و این امر سبب می شود ویژگی اخلاقی منفی کمال گرایی در این افراد بیش از پیش تثبیت شود. در حالی که کمال گرایی به شکل بیمارگونه آن یعنی داشتن معیار ها وخواسته‌ های بسیارسطح بالا که کاملا غیرواقع گرایانه هستند وعملاً نمی توانند در طولانی مدت قابلیت اجرا داشته باشند. مگر به قیمت سلامتی فرد کمال گرا.

    به عبارتی باید چنین فردی از سلامتی خود مایه بگذارند تا به استاندارد های سطح بالا و غیر واقع بینانه ی خود برسند. انسان های کمال گرا بسیار نگاه برد و باخت یا برنده و بازنده به وقایع پیرامون خود دارند و همه امور را با معیار برنده شدن می‌ سنجند. در حالی که آن چه برای سلامت روان بسیار حائز اهمیت است، موفق بودن به صورت چند بعدی در امورات مهم زندگی خواهد بود نه صرفاً برنده شدن فقط در یک بعد و نادیده گرفتن سایر ابعاد مهم زندگی. فرد کمال گرا در مواجهه با شرایط ناخوشایند اتفاقی از تفکر انتقادی برخوردار نیست و نمی ‌تواند با استفاده از روش حل مسئله به حل کردن امور بپردازد. به دلیل درماندگی آموخته شده که یادگار دوران کودکی و سال های مدرسه اش است احساس گناه وشرم کرده وشروع به سرزنش خود می کند.





    زمان شروع کمال گرایی از چه دوره ای خواهد بود؟




    کمال گرایی می تواند از دوران کودکی شروع شده باشد. به نظر می رسد که باور مرکزی کمال گرای منفی دو ریشه تحولی متفاوت داشته باشد که ناگزیر راهبرد های درمانی متفاوتی می‌ طلبند. اولین و شایع ترین ریشه تحولی درون سازی معیار های والدین است که خودشان انسان های کمال گرایی بودند و ذهنیت والد پرتوقع و منتقد دارند.

    وقتی که صحت این ریشه تحولی مشخص شد تکنیک های تجربی به بیمار کمک می کند تا بخشی از خودش را برانگیزاند که بتواند با والد پرتوقع درون سازی شده درون خویش بجنگد. نقش بزرگسال سالم ابتدا توسط درمانگر سپس توسط بیمار ایفا می شود. بیماران خشم خود را نسبت به فشار ها و هزینه های زیاد ناشی از معیار های سخت گیرانه والدین ابراز می کنند. آن ها بهای گزافی در قباله سخت گیری های پدر و مادرشان پرداخته اند.

    ریشه تحولی دوم جبران طرحواره نقص و شرم یا بی ارزشی است. بیماران احساس نقص می کنند و با تلاش زیاد برای جبران نقص های خود سعی می ‌کنند بی عیب و نقص همه جا ظاهر شوند. وقتی که صحت این ریشه های تحولی مشخص شد، کمک به بیمار برای آگاه شدن از طرحواره زیربنای نقص، نقش مهم درمانی محسوب می ‌شود. راهبرد های تجربی به بیماران کمک می کند تا به احساس شرم زیربنایی دست پیدا کنند. تمام تکنیک های تصویرسازی ذهنی می تواند در خصوص طرحواره نقص به کار گرفته شود.

    راهبرد های رفتاری می توانند به بیماران کمک کنند تا به تدریج معیار های سرسختانه خودشان را تعدیل کنند. درمانگر و بیمار برای کمک به بیمار به منظور مهار بی نقص گرایی آزمایش های رفتاری طراحی می کنند. نظیر کار کمتر و عدم تلاش برای کار بی عیب و نقص. برخی از آزمایش های رفتاری زیر را می توان طراحی کرد، مثل: برنامه ‌ریزی در خصوص این که چقدر کار کنند و چقدر کار های دیگری به جز کار رسمی انجام دهند مثل تفریح و تماس با افراد مهم زندگی، برگزیدن معیار های پایین ‌تر و تعهد برای رسیدن به این معیار ها، انجام عمدی کار های ناقص، تشویق کردن کار های ناقص افراد مهم زندگی یا تعامل وقت گیر با دوستان و اعضای خانواده. فقط به خاطر لذت یا افزایش کیفیت روابط بیماران.

    در عین انجام این آزمایش های رفتاری خلقشان را بازنگری می کنند و تاثیر آن را بر خلق افراد مهم و اطرافیانشان مشاهده می کنند. آن ها یاد می ‌گیرند که وقتی احساس می ‌کنند در انجام کاری به قدر کافی تلاش نکرده ‌اند علیه احساس گناه خود بجنگند. بزرگسال سالم به کودک ناقص اطمینان می دهد که در هر کاری عیب و ایراد پیدا می شود و نباید بابت این مسئله احساس گناه کند و به سرزنش خودش بپردازد.

    منبع:https://drtaranehmoazeni.com


    ============
    لینکهای مرتبط:

    درمان شخصیت کمالگرا (شخصیت وسواسی)

    خوب هایی که از زندگی لذت نمی برند (تیپ شخصیتی کمال گرا)

    پرسشنامه کمالگرایی هیل به همراه شیوه نمره گذاری

    تله های زندگی

  4. 2 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    miss seven (دوشنبه 27 دی 00), باغبان (دوشنبه 27 دی 00)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. من خيانتكاري بيش نيستم...
    توسط *سپيده* در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: شنبه 27 دی 93, 11:50
  2. لطفا كمكم كنيد : رسم و رسومات خواستگاري را بلد نيستم !
    توسط گل مينا در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: پنجشنبه 16 خرداد 92, 08:12
  3. هيچ تمايل جنسى به شوهرم ندارم و عاشقش نيستم جدا شم ؟
    توسط donya68 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 56
    آخرين نوشته: چهارشنبه 24 آبان 91, 05:14
  4. خونه ي مادر شوهرم راحت نيستم ولي مجبورم چند روز اونجا باشم.
    توسط yasna در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 15
    آخرين نوشته: چهارشنبه 05 مهر 91, 12:31
  5. ميزان شايستگي شما براي مديريت
    توسط سارا بانو در انجمن سرگرمی و تفریح
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: پنجشنبه 10 دی 88, 13:04

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:46 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.