پاسخ مشاور:سئوال مراجع، آقايي 29 ساله مجرد:
من در روابطم با جنس مخالف عليرغم دقتي كه دارم وابسته مي شوم يا او به من وابسته مي شود. و بعد از مدتي تحت تاثير احساسات رابطه امان ادامه مي يابد. اگرچه من چند سال از ترس همين وابستگي ها سعي كردم كمتر با دختري تعامل برقرار كنم.
آيا من مشكلي دارم كه نمي توانم در برابر جنس مخالف ميانه رو باشم و روابط را تا آخر منطقي دنبال كنم؟
نكته اساسي كه موجب فراهم آوردن زمينه وابستگي در شما مي شود. نياز هست.
شما 29 سال داريد و از نظر جنسي و عاطفي بيش از ده سال هست كه اين نياز را به صورت صحيح و هموار نتوانسته ايد ارضاء كنيد. اين نيازها منشاء قدرت فراواني مي شود كه به صورت غير مستقيم مي تواند روي جنس مخالف به صورت تحريف شده اي سرمايه گذاري شود.
در ازدواج به صورت متعادل انرژي شما را در حوزه هاي مختلف زندگي پخش مي شود، لذا فشارش روي همسر شما به صورت وابستگي نخواهد بود بلكه دلبستگي ايجاد مي كند.. اما اكنون نسبت به جنس مخالف ، صرفا غريزه جنسي و عاطفي وارد عمل شده و در خلاء مسئوليت هاي متنوع زندگي به صورت احساسي به وابستگي تبديل مي شود.
افسانه اول عشق ، بعد انتخاب، از روياهاي فيلمسازي هندي يا فيلم فارسي هست. همچنين برداشت هاي ناصحيح از ادبيات يا تصورات قالبي هست كه در جامعه متاسفانه منتشر شده است.
ازدواج بزرگترين انتخاب يك انسان در زندگي اش هست. كه منشاء يك خانواده ، فرزندان و يك فاميل جديد مي شود.
خانوداه و زندگي قواعد زيادي دارد مثل مسئوليت پذيري، انعطاف پذيري، تقسيم وظايف، نگرش به اوقات فراغت، شناخت اعتقادي، فرهنگي ،اجتماعي،سياسي و همچنين رابطه تنگاتنگي با تناسب معيارهاي طرفين و همچنين خصوصيات شخصيتي آنها دارد.
اين مجموعه پيچيده بيش از هر چيز به آگاهي و بعد مهارت نياز دارد. اگر انتخاب صحيح شود و بعد با مهارت و آگاهي خوب هم هدايت شود ، دوست داشتن و عشق كمترين ثمره اين خانواده خواهد شد. (چيزي كه در اول عشق- بخوانيد اول لذت يا هوس- امكانش تقريبا مردود است.)
اطلاعات تكميلي براي شرايط مرتبط با ازدواج و مهارتهاي لازم در اين لينك ببينيد( اگر چنين هستيد، صبر كنيد ازدواج نكنيد.)
اما اگر مواظب نباشيم به جاي تمركز بر شناخت و انتخاب صحيح،اين نياز و كشش دروني در رابطه با افراد غیر همجنس ، به صورت احساسي عمل مي كند. لذا احساس شماست که میانداری می کند و محور را در دست می گیرد ، و روند را به گونه ای پیش می برد که نتیجه اش احساس علاقه زود رس و در ادامه هم وابستگی شدید است ،
شما با پی بردن به این روند رفتار از روابط دوری کرده ای و این عالي بوده است ، اما روحیه و نياز شما باقی مونده و فقط بستر را تغییر می دادید.
لازم است كه شما در عین پرهیز از این روابط ، اولا مهارتها و آگاهي هاي مرتبط با انتخاب همسر را كسب كنيد و سريعتر اقدام كنيد،ثانيا مهارتهاي كنترل احساس را به كمك يك روانشناس باليني تقويت كنيد.
همچنین در زمینه های شناختی هم نیازه پالایش داشته باشید و برای این کار اول از همه لازمه آگاهیتان را در مورد خطاهای شناختی بالا ببرید و ... که در این رابطه مطالعه لینک خطاهای شناختی و مشکلات ما را توصیه می کنم ( وضعیت شناختی شما نیز متأثر از احساس محوری شماست که هرچقدر موفقیت شما در تغییر وضعیت از احساس به عقل بیشتر شود در بعد شناختی با آگاهی های که کسب می کنید می توانید بهتر عمل کنید )
مطالعه کتاب هوش هیجانی از دانیل گلمن و روانشناسی روابط انسانی از رابرت بولتون را هم به شما توصیه می کنم .
به شما این نوید را می دهم که چون میل به تغییر و مستعد بودن در این زمینه در شما هست می توانید در این راه موفق باشید ، کافیه بخواهید و عمل کنید ، اگر برای این منظور مراجعه حضوری به یک مشاور مطمئن داشته باشید و به کمک وی طی مسیر کنی مسلماً بهتر پیش خواهی رفت .
لینکهای زیر می تواند برای شما مفید باشد :
http://www.hamdardi.net/thread-9047.html
http://www.hamdardi.net/thread-9046.html#post90813
http://www.hamdardi.net/thread-268.html
http://www.hamdardi.net/thread-12372.html#post113706
http://www.hamdardi.net/thread-8577.html#post87062
آیا واقعا من را برای ازدواج دوست دارد؟
رابطه دوستی بین دختر و پسر ....ما باهم فقط دوست هستیم!!!!!!
همراه کردن احساس و منطق در ازدواج
چگونه قبل از ازدواج در مورد شخص مورد نظر تحقیق کنیم؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)