به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 41
  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 آذر 00 [ 07:11]
    تاریخ عضویت
    1388-1-20
    نوشته ها
    1,530
    امتیاز
    36,537
    سطح
    100
    Points: 36,537, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second ClassSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    5,746

    تشکرشده 6,060 در 1,481 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    274
    Array

    تنفر و احترام

    سلام به اهالی مهربون همدردی

    شاید فکر میکردم که میتونم این مساله رو خودم تنهایی حل کنم ولی تا حالا که نتونستم و به شدت داره آزارم میده.

    فرشته مهربان عزیز صورت مساله رو تو یه تاپیک دیگه خیلی زیبا بیان کردند و من حسن استفاده رو از کلام ایشون برای بیان صورت مساله می برم.


    مشکل خیلی از ما آدما اینه که در روابطمون همینجا مشکل داریم یعنی عمل و رفتار کسی را نمی پسندیم به جای جدا کردن رفتارش از شخصیتش و احترام به شخصیتش و نفی عملش ، به تمام وجود او حمله می کنیم !!
    فرشته گفته مشکل خیلی از افراد هست من فکر میکردم که من جزء استثنات هستم

    من به افرادی که ازم دور هستند و بهسازی رفتارشون اهمیت چندانی واسم نداره مشکلی ندارم ولی خدا رحم کنه یکی بهم نزدیک باشه و وجودش واسم مهم باشه . اصطکاک هایی رو ایجاد میکنم که جرقه هایی در حد رعد و برق ایجاد میکنه .

    حالا واسه حل این مشکل فراگیر چه باید کرد ؟


    پ . ن : من خیلی نمیرسم که بیام تالار . واسه همین پیشاپیش از حضورتون تو این تاپیک تشکر میکنم و امیدوارم به وقتش جبران کنم.

  2. 5 کاربر از پست مفید صبا_2009 تشکرکرده اند .

    صبا_2009 (جمعه 10 دی 89)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 اسفند 89 [ 16:24]
    تاریخ عضویت
    1388-1-18
    نوشته ها
    519
    امتیاز
    5,952
    سطح
    50
    Points: 5,952, Level: 50
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 198
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,677

    تشکرشده 1,685 در 458 پست

    Rep Power
    67
    Array

    RE: تنفر و احترام

    [align=justify]سلام هانی


    یکی از کلید های حل این مسئله در همین دوگانگی ایه که در رفتارت هست. اینکه فقط در مورد اشخاص خاصی اینطور واکنش نشون می دی، و در مورد سایرین واکنش هات کاملا متفاوته.

    خیلی ملایم، دقیق و با حوصله، احساساتِ این دو صبا رو "بصورت مجزا" نظاره کن. هر بار به یکیشون بپرداز و سعی کن عمیقا درکش کنی.



    (گام 1. نظاره. فقط نظاره. این مرحله زمان بر و محوریه.

    گام 2. توجه به تفاوت نگرش ها.

    گام 3. تحلیل.

    گام 4. توجه به تغییراتی که خود به خود در واکنش هات ایجاد می شن.

    گام 5. برو به گام 1... )



    آره، داشتم می گفتم:

    خیلی ملایم، دقیق و با حوصله، احساساتِ این دو صبا رو نظاره کن:

    1:: صبایی که سبکِ، با خالقش همنواست، با جهان و محتویاتش (شامل انسان ها) دوسته. و در نتیجه تعادل احساسی و رفتاریش تحسین برانگیزه، دیگران رو درک می کنه (بنابراین بینشون اصطحکاک ایجاد نمی شه)، به رضایت خالقش (که دادن "اراده" به انسان هاست)، راضیه (بنابراین از انتخاب ها و اشتباهاتشون عصبانی نمی شه) و ...

    2:: صبا در لحظاتی که تنفر و ناسازگاری رو تجربه می کنه.
    [/align]

  4. 2 کاربر از پست مفید THEN تشکرکرده اند .

    THEN (دوشنبه 25 بهمن 89)

  5. #3
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 آذر 00 [ 07:11]
    تاریخ عضویت
    1388-1-20
    نوشته ها
    1,530
    امتیاز
    36,537
    سطح
    100
    Points: 36,537, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second ClassSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    5,746

    تشکرشده 6,060 در 1,481 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    274
    Array

    RE: تنفر و احترام

    سلام به همگی

    بعد از گشایش این تاپیک که تقریبا واسه 2 ماه پیش هست من خیلی به تدوین یه صورت مساله دقیق و کاربردی و راه حل های مختلف فکر کردم و نتیجه افکارم رو اینجا بیان میکنم تا با کمک شما دوستان بتونم و یا بتونیم مساله رو حل کنیم.

    از فیلوسارای عزیز هم تشکر میکنم که زاویه جدیدی رو برای برخورد با مساله واسم آشکار کردن.

    صورت مساله :

    خیلی از ماها در میان اطرافیانمون (که شامل پدر ومادر و خواهر و برادر و خانواده همسر و همکار و دوست صمیمی و همسایه و...) افرادی رو داریم که با رفتارشون اسباب آزار بقیه رو فراهم میکنند که ممکنه این رفتار خواسته یا ناخواسته ، با قصد و غرض و مرض و یا کاملا غیر ارادی و صرفا از روی عادت باشه .

    مثال کلی:

    (همه مثال ها رو ضمیر اول شخص یعنی من میزنم ولی اکثرش مثاله وممکنه من اون شرایط رو اصلا تجربه نکرده باشم)

    1-مادر من وسواس پاکی و نجسی داره و با این رفتارش اسباب سلب آسایش همه اعضای خانواده رو فراهم کرده .

    2- مادرشوهرم زبان تلخی داره و عادت داره با نیش و کنایه منظورش رو چه خوب چه بد به دیگران منتقل کنه و با این رفتارش قدرت داره که اشک عروس و دختر و داماد رو در بیاره .

    3- همسرم وقتی کسی خوابه یا مریضه تلاشی در جهت آروم نگه داشتن محیط خونه نمیکنه و کلا همیشه تلویزیون رو باصدای بلند میبینه .

    4- هم اتاقی من به شدت شلخته هست بطوریکه هیچ چیزی هیچوقت سرجای اصلی خودش نیست و اکثر اوقات ما داریم دنبال وسایلمون میگردیم و به حیطه شخصی خودش هم قانع نیست .


    راه حل های تجربه شده :

    1-با رفتار طرف رو متوجه رفتار اشتباهش کردن .

    2-با بیان طنز و شوخی مساله رو عنوان کردن .

    2-با صمیمیت و دلسوزی و خواهش موضوع رو عنوان کردن.

    4-با سکوت و رفتار سرسنگین مساله رو بیان کردن.

    5- با دعوا و مشاجره و.........

    که البته این روند به صورت سلسله مراتبی اجرا شده . البته خیلی هامون از اول میریم سراغ مورد 5



    هیچ کدوم از این راه حل ها جواب نمیده .چرا ؟ چون طرف اصلا قبول نداره که رفتارش اشتباهه و از دید او این دیگران هستند که اسباب آزار او رو فراهم میکنند و دائما در حال اشتباهند و شایسته رفتار بدتری هستند و ایشون خیلی با گذشت هستند که تحمل و مراعات میکنند.


    نتیجه ای که من گرفتم اینه که وقت گذاشتن برای تفهیم مساله و ...رو تغییر طرف مقابل پروسه بی ثمری هست و بجای این نوع تلاش بهتره که من سازگاری خودم رو با محیط و شرایط بالا ببرم .

    سوال اصلی :
    چطوری میشه با شرایطی مشابه مثال هایی که در بالا عنوان کردم سازگار شد بطوریکه تنش ایجاد نشه و خود فرد (در این مثال ها من ) آسیب روانی نبینه ؟(اعصابش پودر نشه از خرد شدن گذشته)



    هم اکنون نیازمند یاری مقالات و کتب و تزهای روانشانسانه و نوع دوستانه ی شما عزیزان هستم.


  6. 7 کاربر از پست مفید صبا_2009 تشکرکرده اند .

    صبا_2009 (شنبه 30 بهمن 89)

  7. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 03 شهریور 99 [ 16:54]
    تاریخ عضویت
    1387-12-29
    نوشته ها
    359
    امتیاز
    14,355
    سطح
    77
    Points: 14,355, Level: 77
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 95
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    655

    تشکرشده 679 در 210 پست

    Rep Power
    52
    Array

    RE: تنفر و احترام

    مساله ي خيلي جالبيه. من كه خودم خيلي درگير اين موضوع هستم. من هم عقيده پيدا كردم كه عوض كردن ديگران، حداقل در كوتاه مدت كاري "غير ممكن" است!
    اما تطبيق دادن "خود" با بقيه هم كار آسوني نيست. حداقلش اينه كه آدم حس ميكنه كه هميشه بايد كوتاه بياد، هميشه ذليل باشه، هميشه از حق خودش بگذره و ....
    اما جواب سوال:
    نقل قول نوشته اصلی توسط صبا_2009
    سوال اصلی :
    چطوری میشه با شرایطی مشابه مثال هایی که در بالا عنوان کردم سازگار شد بطوریکه تنش ایجاد نشه و خود فرد (در این مثال ها من ) آسیب روانی نبینه ؟(اعصابش پودر نشه از خرد شدن گذشته)[/color]
    1. به اين رفتارها به شكل يك عمل "مغرضانه" نگاه نكنيم. اونا رو جزء ذاتي طرف مقابل بدونيم. از يك تراكتور انتظار نداشته باشيم كه صداي آرومي داشته باشه. اين وظيفه ي ماست كه يا گوشي محافظ بزنيم يا فاصله مونو حفظ كنيم. غير منطقيه كه به تراكتور لگد بزنيم!!
    2. مطمئنا گاهي وقتا فشار اونقدر زياد ميشه كه مجبوريم واكنش نشون بديم (و ميديم). مي تونيم اثرات اين واكنش رو قبل و بعد از واكنش كم كنيم. با صحبت. مثلا در يك وقت مناسب به طرف مقابل بگيم كه اگه يه موقعي ديدي من از فلان كارت عصباني شدم و از كوره در رفتم ناراحت نشي ها . . .! يا بعد از تخليه ي عصبانيت، با ابراز محبت و دلجويي.
    3. توجه به اينكه واقعا خيلي از چيزها در كنترل ما نيست و قرار نيست دنيا "به كام" باشه. دنيا همينه كه هست (منفي نگر نيستم اما واقعيت همينه). درد و رنج با شكلهاي مختلفش و به اندازه هاي مختلفش وجود داره.

    من عقيده دارم زندگي مثل يه قطار داره از صحنه هاي مختلفي عبور ميكنه و ما داريم از پنجره ي كوپه مون، كه كاملا شخصي و انفرادي هست، صحنه هاي مختلفي رو مي بينيم و نسبت به اونا واكنش نشون مي ديم. يه نفر هم داره اين واكنش ها رو ثبت ميكنه.

  8. 8 کاربر از پست مفید mostafun تشکرکرده اند .

    mostafun (شنبه 30 بهمن 89)

  9. #5
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 آذر 00 [ 07:11]
    تاریخ عضویت
    1388-1-20
    نوشته ها
    1,530
    امتیاز
    36,537
    سطح
    100
    Points: 36,537, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second ClassSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    5,746

    تشکرشده 6,060 در 1,481 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    274
    Array

    RE: تنفر و احترام

    جناب mostafun عزیز ممنون از توجه و جوابتون .

    نقل قول نوشته اصلی توسط mostafun
    مطمئنا گاهي وقتا فشار اونقدر زياد ميشه كه مجبوريم واكنش نشون بديم (و ميديم). مي تونيم اثرات اين واكنش رو قبل و بعد از واكنش كم كنيم. با صحبت. مثلا در يك وقت مناسب به طرف مقابل بگيم كه اگه يه موقعي ديدي من از فلان كارت عصباني شدم و از كوره در رفتم ناراحت نشي ها . . .! يا بعد از تخليه ي عصبانيت، با ابراز محبت و دلجويي.
    من ممکنه بتونم این راهکار رو در مقابل دوستم و یا شاید همسرم بکار ببرم ولی در مورد کسی که گردن من حق داره و از من بزرگتره مثل پدر ومادر خودم یا همسرم حتی اگر کاملا حق با من باشه عملا از نظر واکنشی فلج محسوب میشم . چون اگه از کوره در برم که خودتون میدونید و نمیشه جبرانش کرد و اگه سکوت کنم هم باز متهم به نوعی گستاخی هستم .

    اسم تاپیک رو گذاشتم تنفر و احترام چون واقعا نمیدونم وقتی که از یه نفر متنفرم و حق دارم که متنفر باشم و موظفم که اخلاقا بهش احترام بگذارم و امکان سکوت و قطع رابطه رو هم ندارم باید چی کار کنم
    .

    نقل قول نوشته اصلی توسط mostafun


    3. توجه به اينكه واقعا خيلي از چيزها در كنترل ما نيست و قرار نيست دنيا "به كام" باشه. دنيا همينه كه هست (منفي نگر نيستم اما واقعيت همينه). درد و رنج با شكلهاي مختلفش و به اندازه هاي مختلفش وجود داره.
    تجربه منم میگه دنیا همینه که هست . منم نمیخوام چیزیو تغییر بدم که دست من نیست ولی خودم رو تا حدی میتونم تغییر بدم .منظور من از سازگاری تغییری هست که من رو از آسیب حفظ کنه، از همه کس و همه چیز نمیشه طلاق گرفت ولی خواهشا نگید که محکومیم به تحمل همراه با زجر .




  10. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 03 شهریور 99 [ 16:54]
    تاریخ عضویت
    1387-12-29
    نوشته ها
    359
    امتیاز
    14,355
    سطح
    77
    Points: 14,355, Level: 77
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 95
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    655

    تشکرشده 679 در 210 پست

    Rep Power
    52
    Array

    RE: تنفر و احترام

    به نظرم ميشه يه جور ديگه هم به مساله نگاه كرد؛ البته اين براي موارديه كه قصد داريم از حق خودمون بگذريم. مثال مي زنم:
    خداوند به ما فرمان داده (سوره اسراء آيه 23) كه به پدر و مادر خودمون احترام بذاريم و در جاي ديگري اطاعت نكردن از اونا را تنها هنگامي مجاز مي دونه كه امر به "شرك در پرستش خدا" مي كنند. يكبار شنيدم كه منظور از اين فرمان بردن، حتي اطاعت از دستوراتيه كه خلاف ميل ماست! و در واقع اطاعت از خواسته اي كه مطابق سليقه ي ماست چندان ارزش معنوي هم نداره!! منظورم اينه كه جايي كه حق داريم مخالف باشيم و حق هم با ماست، به خاطر خدا (!) سكوت كنيم و احترام بذاريم.
    در مورد افرادي غير از پدر و مادر هم ميشه همچين تفكري رو سرايت داد. (ايثار و از خود گذشتگي)
    اما اين كار بايد با درايت انجام بشه طوريكه باعث ظالم پروري نشه. (مثلا ميشه ليست كساني رو كه احترام به اونا تاكيد شده رو از منابع مذهبي پيدا كرد كه خودش كمك خوبيه)
    شايد بشه با اين ديدگاه (وارد كردن عامل سوم به اين رابطه كه ميتونه خدا، توصيه مذهبي يا يك تفكر معنوي باشه) كمي از "آلام" ناشي از اون كاست!!

  11. 2 کاربر از پست مفید mostafun تشکرکرده اند .

    mostafun (چهارشنبه 04 اسفند 89)

  12. #7
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 24 خرداد 00 [ 00:30]
    تاریخ عضویت
    1387-6-17
    محل سکونت
    سنندج
    نوشته ها
    2,798
    امتیاز
    71,961
    سطح
    100
    Points: 71,961, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran50000 Experience PointsSocialTagger First Class
    تشکرها
    9,001

    تشکرشده 10,163 در 2,191 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: تنفر و احترام

    سلام؛
    من هم مثل شما روی این مسائل خیلی حساس هستم؛ و گاهی اوقات باعث میشد که کلا" بریزم بهم.
    اما واکنش مناسب همانی هست که شما اشاره کردید
    نقل قول نوشته اصلی توسط صبا_2009
    بجای این نوع تلاش بهتره که من سازگاری خودم رو با محیط و شرایط بالا ببرم .
    بنظر من بستگی به شرایط داره؛مثلا" در جمع های حرف های پیش میامد که من به هیچ وجه از آنها خوشم نمیامد؛
    خودم رو از اون جمع دور نکردم,بلکه تا آنجا که میتوانستم سعی میکردم نقشم بسیار پر رنگ باشد برای جلوگیری از به میان آمدن آن صحبت ها، و با وجود اینکه میدانستم ماندن من در آن جمع طولانی شود دیگر کاری از دستم برنمیاد،حضورم را کوتاه میکردم.
    اما زمانی که حتی راه فرار هم نیست؛چه باید کرد
    باید حساس بودن را در خود کم کرد؛ و انعطاف بیشتری داشته باشیم،من هر چه قدر روی مسائل حساسیت نشان دهم بیشتر تأثیر منفی بر من میگذارد،
    در کل سازگاری یعنی بیخیالی

  13. کاربر روبرو از پست مفید keyvan تشکرکرده است .

    keyvan (چهارشنبه 04 اسفند 89)

  14. #8
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 آذر 00 [ 07:11]
    تاریخ عضویت
    1388-1-20
    نوشته ها
    1,530
    امتیاز
    36,537
    سطح
    100
    Points: 36,537, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second ClassSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    5,746

    تشکرشده 6,060 در 1,481 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    274
    Array

    RE: تنفر و احترام

    از راهنمایی ها و توجهتون بسیار سپاسگذارم.

    نقل قول نوشته اصلی توسط صبا_2009


    1-مادر من وسواس پاکی و نجسی داره و با این رفتارش اسباب سلب آسایش همه اعضای خانواده رو فراهم کرده .

    3- همسرم وقتی کسی خوابه یا مریضه تلاشی در جهت آروم نگه داشتن محیط خونه نمیکنه و کلا همیشه تلویزیون رو باصدای بلند میبینه .

    میشه بیشتر لطف کنید و بگید تو این دو تا موردی که مجددا آوردم چطور میشه بی خیال شد.
    اینا که مثال هستند ولی منظور من رفتارهایی هستند که هر روز و به صورت مکرر تکرار میشن و عملی هستند حرف آزار دهنده رو میشه از یک گوش شنید و از دیگری بیرون کرد، رفتار آزاردهنده ای که رو خودت قراره پیاده سازی بشه چطور میشه از کنارش گذشت ؟


    بازم ممنون که توجه میکنید



  15. #9
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    425
    Array

    RE: تنفر و احترام

    سلام صبا جان



    نكته ي اصلي اين است كه ما بايد در پذيرش افراد باشيم .

    و آن طور كه مشخص است خيلي خوب مي داني كه بايد از فضاي تحمل خارج شد و به دنبال راهكار مي گردي اولين و مهم ترين راهكار بالا بردن سطح پذيرش است .

    نكته ي دوم در مورد فردي كه رفتارهاي هر روزه اي دارد كه باعث ايجاد رنجش مي شود

    بايد بداني كه وقتي در پذيرش فرد و اعمال و رفتار و چگونگي اش قرار گرفتيم سر دوربين را به سمت خود بگيريم و ببينيم از چه جايگاهي

    مثلا


    من دچار حساسيت و آلرژي مي شوم ؟!

    عدم يا كمبود انعطاف پذيري ؟
    عدم توانايي در مكالمه برقرار كرد ن سالم و ارتباط گيري براي رفع مشگل ؟
    در فاز بي تفاوتي رفتن نسبت به موضوع تكراري اما درون ريزي و مكالمه ي دروني ؟
    و....................
    دليل اين رفتار ها ي تكراري چيست ؟
    چه كاري از دست من بر مي آيد تا به حل مسئله كمك كنم ؟
    و...............




  16. کاربر روبرو از پست مفید ani تشکرکرده است .

    ani (جمعه 06 اسفند 89)

  17. #10
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 آذر 00 [ 07:11]
    تاریخ عضویت
    1388-1-20
    نوشته ها
    1,530
    امتیاز
    36,537
    سطح
    100
    Points: 36,537, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second ClassSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    5,746

    تشکرشده 6,060 در 1,481 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    274
    Array

    RE: تنفر و احترام

    سلام آنی عزیز

    ممنون که توجه کردین و پاسخ دادین.

    به حرفاتون فکر کردم و به قول خودتون سر دوربین رو به سمت خودم چرخوندم البته از اول بود ولی خب الآن کاملا به سمت خودمه.

    عدم يا كمبود انعطاف پذيري رو در خودم میبینم اما نه همیشه فقط در مواردی که رفتار خودم از دیدگاه خودم و منطق کلی کاملا معقوله و رفتار طرف بازم از دیدگاه خودم و همون منطق کلی نامعقول

    مثال : من در مقابل فردی که دخانیات استعمال میکنه هیچ انعطافی ندارم.

    سوالم اینه که باید اینجا هم انعطاف داشته باشم و اگه جواب مثبته چطوری و به چه شکل ؟
    اگه من انعطاف نداشته باشم هم چیزی تغییر نمیکنه جز اینکه انرژی من در برخورد با مساله تحلیل میره.درسته ؟



    در فاز بي تفاوتي رفتن نسبت به موضوع تكراري اما درون ريزي و مكالمه ي دروني : از نظر من یه جور آرامش قبل از طوفان هست که ممکنه با یه جرقه کوچیک منجر به عواقب ناخوشایندی بشه .در واقع فقط تحمل کردن نه سازگاری و پذیرفتن.

    این یکیو باید چه جوری حل کرد؟


    در مورد دلیل رفتارهای طرف مقابل و ... من پذیرفتم که مشکلی وجود داره و چون به عادت تبدیل شده و اون فرد هم به هیچ وجه قبول نداره که اشتباه میکنه کاری از دست من برنمیاد مگر بازخورد رفتار صحیح من باعث تنبه بشه که من دقیقا تاکیدم رو این مساله هست و اینکه من نمیخوام کوتاهی از سمت من باشه.


    از حضور همه دوستان مجددا تشکر میکنم و منتظر راهکارهای ارزشمندتون هستم.

  18. کاربر روبرو از پست مفید صبا_2009 تشکرکرده است .

    صبا_2009 (جمعه 14 مهر 91)


 
صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:32 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.