میخواستم ازتون کمک بگیرم.
من و خواهر شوهرم 3 سال اختلاف سنی داریم (من بزرگترم) ولی یه عالمه اختلاف عقیده .اونقد که دارهزندگی من از هم میپاشه.
مادر و پدر شوهرم هیچ گونه دخالتی نمیکنند هیچی نه از نوع بد ونه خوبش.
یه بار نشد دخترشون نصیحت کنند.
به خدا من ادم مهربونیم ولی اگه کسی با من بد باشه نمیتونم تحملش کنم و قطع رابطه میکنم.
مثلا 1-از همون روز اول خرید دخالت و حسودی میکرد. 2-ما رفتیم مکه اومدیم مهمونی دادیم پاش نذاشت چه فرودگاه چه مهمونی3- تازه روز مهمونی ز زنگ زد به گوشی شوهرم من برداشتم به من هیچی نگفت از شوهرم معذرت خواهی کرد که نمیتونم بیام در صورتیکه مهمونی رو بابای من داده بود . 4-دو ماه که گذشت از مکه بازم با شوهرم هماهنگ کرده بودند و اومد خونمون شبیه بت زهر مار، تو خونه خودمم پررو بازی درمیاره میخواد بگه خونه داداشمم و تو هیچ کاره ای5-یه گوشی شوهرم واسم خرید هزار تا تیکه بهم انداخت6-به من میگه تو خرسی یه مو کندنم ازت غنیمته6-همینکه شوهرم ازم یه کم دور میشه با مامانش شروع میکنن میگن تا حالا که غذای سنتی میخوردی حالا اهل پیتزا شدی!!!!!!!!! وقتی این حرفا رو میشنوم میسوزم . من تو خانواده خیلی مرفهی بودم الانم حقوقم دوبرابر شوهرمه. به خدا از خانواده اونا خیلی بهتریم نمیدونم چرا این طوری برخورد میکنن! شوهرمم فقط کارشون توجیه میکنه هیچی به اونا نمیگه. اگه بهم رو بده خودم جوابشون میدم ولی از شوهرم میترسم وسط دعوا طرفدار اونا بشه و ضایع شم. اگه من همین حرفا رو به خواهرش بزنم چی کارمیکنه ولی اونا......
علاقه مندی ها (Bookmarks)