سفره هفت سین خانواده همدردی

[THEN]

[align=justify]سلام دوستان.


فکر می کنم شما هم با من هم عقیده باشید که ما خیلی شبیه یه خانواده ایم.

خانواده ای که احساس و منطق، شادی و غصه، شکست و پیروزی، و سلام و خداحافظی رو در کنار هم داره، و از این تنوع برای سوق دادن اعضائش به سمت ثبات روحی و فکری و روانی بیشتر استفاده کرده.

یه خانواده سالم با اعضائی که همزمان با حفظ استقلال شخصیت و پایبندی به اعتقادات خودشون، دریچه ذهنشون برای یادگیری بازه.[/align]

[align=justify]اولین آرزوی من در کنار این سفره اینه که همونطوری که دل خودم با همه اعضاء خونواده م صافه، اونها هم نسبت به من همین احساس رو داشته باشند.

آرزوی قلبی من رستگاری و خیر و آرامش و شادی و سربلندی همه اعضاء خونواده مه، و سالی پر از صلح و نیکی برای


مدیر محترم همدردی، صبا ، شادی ، BABY ، ستاره ، طاهره ، آنی ، 1مریم ، سارا ، گل مریم ، غزاله ، محمدصالح ، گردآفرید ، نقاب ، mostafun ، m.mouod ، فرشته مهربان ، آگرین ، digitalman ، دانه ، yasi_m ، سارا5 ، Lord.Hamed ، محمد ابراهیمی ، keyvan ، بالهای صداقت ، kamran2007 ، کنجکاو ، سایه های ماه ، باران 68 ، حنان ، niloofar25 ، اتنا ، sorena_arman ، شیلا ، mamfred ، بی دل ، omed ، استار7 ، del ، روزن ، Niloo ، شهرزادجون ، آرزو خانم ، ایمان الهی ، roya


و سایر دوستانی که آرزوی سعادتشون در قلبمه اما متاسفانه حافظه م یاری نداده که اسمشون رو در این لحظه بخاطر بیارم.


عیدتون مبارک.

[/align]

[فرشته مهربان]

آره فیلو سارای عزیز

کلبه همدردی جای یک خانواده است ، که اعضای اون همدلانه با همند و هر که را دردی پیش می آید دیگر اعضاء را نمی ماند قرار ، و کجا می توانی در این دنیای وانفسا ، خصوصاً در فضای مجازی چنین ببینی .

نکته ای که جا دارد این است بگویم اینه که در عمر تا کنون سپری شده ام این را تجربه کرده ام که در یک جمع و گروه و خانواده ، روح قالب و جاری حاکم بر حال و احوال جمع منبعث از روح سرکرده و قافله سالار و مدیر و راهنمای اصلی اونه . و اگر تالار همدردی از فضایی صمیمی و همدلانه و .... گرم چون یک خانه و خانواده برخورداره ، باید دانست که این ناشی از نیت و منش و هدف و مدیریت مدبرانه ..... ، مدیر محترم همدردیه.

نیک میدانم که از این اشارات جناب مدیر همدردی رضایت ندارند چون با چنین روحیه هایی آشنایم که شنیدن عیب و اشکالاتشان برایشان آسانتر از تحسین و حسن ها است . اما این را از این باب گفتم که بالاخره هر کدام از ما هم در رأس یک جمع قرار گرفته یا خواهیم گرفت پس این نمونه تجربه کافیه تا بدانیم حال و احوال و نیت و روش و منش و روحیه ما در اینگونه شرایطی چه بخواهیم و چه نخواهیم بر جمع اثر می گذارد و و درخواهیم یافت برای آنکه جمع موفقی داشته باشیم لازم است به حال و احوال و صدق نیت و تعادل رفتار و.... خود توجه کنیم تا جمعی چنین پیوسته و با نشاط حتی با وجود رنج و درد ، و چنین همدل و خانه ای پر از صفا و لطف و صمیمیت ، و اعضائی دوست و همراه حتی در اوج اختلاف نظر داشته باشیم

و همدردی ، راهبری آن ، و روش و منش و منویات راهبر آن یک الگوی مناسب است برای این آموزه .

آرزو می کنم روز به روز این محفل از دیروز پر بار تر و با صفا تر شود و خاصه در این لحظات پایانی سال 88 ، کارنامه یک سال پخته تر شدن و رشد در تعامل و تعالی را در دست به استقبال آغاز سال جدید که ان شاءالله سالی پربرکت و خجسته خواهد بود برود

[parnian1]

برخيز كه مي رود زمسـتان بگشاي در ســــراي بســــتان
نارنج و بنفشه بر طبق نــه منـــــقل بگـــذار در شبــستان
وين پرده بگوي تا به يك بار زحــمت ببــرد زپيـــش ايـــــوان
آواز دهـــــل نــــهان نمانــد در زيـــر گليــم عشــق پـنــهان
بر خيز كه باد صبــح نــوروز در باغچه مي كند گل افشـــان
خاموشي بلبلان مشـــتاق در مــــوسم گل نــدارد امــكان




يک شاخه رز سفيد تقديم تو باد
رقصيدن شاخ بيد تقديم تو باد
تنها دل ساده ايست دارايي ما
آن هم شب عيد تقديم تو باد

[parnian1]

سر سفره هفت سين جاي تخم مرغ رنگي خاليه

[setareh]

سلام

به به !
یاالله ! با اجازه صاحبخونه !

اولین عید دیدنی بعداز دیدن پدرو مادرم اومدم عید دیدنی دوستان کنار سفره هفت سین خانواده همدردی که فیلو سارای عزیز زحمتش روکشیده
وارد سال جدید شدیم با یه دنیا امید , امید وارم سال پربار و سبزی داشته باشیم

شاد و خندون باشید همیشه

[parnian1]

جاتون خالي از ديشب اينجا داره برف ميباره.....همه جا سفيد شده....خيلي باحاله

[gole maryam]

سلام

من اومدم

عید همگی مبارک

جاتون خالی ،دیشب سر سفره تحویل همگیتونو دعا کردم ،دونه دونه بچه های تالار رو ،انگار با شما هم سر یه سفره بودم،خیلی حس خوبی بود

جا داره از زحمات اقای سنگتراشان یه قدر دانی ویزه بکنم که این جمع صمیمی رو گرد هم اوردن و تا حالا همه بچه ها سعی شان بر این بوده که هیچ غمی تو دل هیچ کس نباشه

[بی دل]

صابخونه؟ مهمون نمیخواین؟ با اجازه...
به سلام . جمعتون که جمعه. سال نو همگی مبارک. حال و احوال همگی خوبه که انشا الله؟ جاتون سبز! دیشب همتونو دعا کردیم اساسی!
راستی آقا بزرگ ( ابوالفضل خان بزرگ خاندان همدردی) کجا هستند؟ تشریف ندارند؟
حالا که ایشون تشریف ندارند بنده برایتان جکایتی نقل مینمایم ( برای خالی نبودن عریضه!):
مردی به دربار خان زند می رود و با ناله و فریاد می خواهد تا کریمخان را ملاقات کند...
سربازان مانع ورودش می شوند !
خان زند در حال کشیدن قلیان ناله و فریاد مردی را می شنود و می پرسد ماجرا چیست؟
پس از گزارش سربازان به خان ؛ وی دستور می دهد که مرد را به حضورش ببرند...
مرد به حضور خان زند می رسد و کریم خان از وی می پرسد : چه شده است چنین ناله و فریاد می کنی؟
مرد با درشتی می گوید: دزد ، همه اموالم را برده و الان هیچ چیزی در بساط ندارم !
خان می پرسد وقتی اموالت به سرقت میرفت تو کجا بودی؟!
مرد می گوید من خوابیده بودم!!!
خان می گوید خب چرا خوابیدی که مالت را ببرند؟
مرد در این لحظه آن چنان پاسخی می دهد که استدلالش در تاریخ ماندگار می شود و سرمشق آزادی خواهان می شود ...
مرد می گوید :
من خوابیده بودم ، چون فکر می کردم تو بیداری...!
خان بزرگ زند لحظه ای سکوت می کند و سپس دستور می دهد خسارتش از خزانه جبران کنند و در آخر می گوید : این مرد راست می گوید ما باید بیدار باشیم...


ابوالفضل خان ما هم گویا خواب تشریف دارند. به هر حال ما که ندیدیمشون عیدیمونو بگیریم. سلام ما رو برسونید.

[حسین پور]

با سلام و تبریک سال جدید خدمت تمام اعضای خوب تالار همدردی.

چقدر خوشحال شدم وقتی فیلوسارا اعضاء و تالار همدردی را به یک "خانواده" تشبیه کردند. واقعا که این چنین است.

اما آیا این خانواده مسئولیت پذیر و موفق بوده است؟؟.... سوالی است که هر عضوی باید از خود بپرسد.

فکر می کنم در این خانواده از لحاظ سنی کوچکتر از بقیه هستم.... خب کوچکترها هم معمولا نسبت به بزرگترها تجربه کمتری دارن و به مراتب خطای بیشتری. خانواده عزیزم مرا بخاطر تمام خطاهایم ببخشید.

عضو کوچک خانواده > نقاب

[baby]

دوستان گل تالار
امیدوارم سالی پر از موفقیت و سربلندی در پیش داشته باشید و همیشه شاد و سربلند در کنار خانواده های محترمتان زندگی کنید...

این شعر رو هم تقدیم به سفره هفت سین تالار

خداوندا !
در اين سالی که در پيش است
نمی دانم چه تقديری مرا فرموده ای .ليکن
در آغاز طلـوع روشن سالی که می آيد
کمک کن تا رها سازم ز خود
من کوله بار يک هزار و سيصد وهشتاد افسوس
هزار و سيصد وهشت اندوه

خدايا مهربانم کن
تو چشمان مرا با نور خود بگشا
تو لبخند رضايت را عطايم کن
بفهمان زندگي زيباست

خداوندا !
تو راه سبز ايمان را نشانم ده
تو نيکی پيشه ام فرما
که راه حق صبورانه بپيمايم

و هرگز من نباشم از زيانکاران
رفيقا مهربانا عاشقم فرما
مرا در شط پر مهر گذشتت شست و شويم ده
تو پاکم کن قرارم ده
کريما دست های گرم و لبخندی عطايم کن

تو ای نزديک تر از من به من
اينک مرا درياب پناهم ده
تو ذکرت را عطايم کن
که با يادت دلم آرامشی يابد
حبيبا قدردان خوبی ام فرما

تو ای گرداننده دل ها و چشمانم
تو ای تدبير بر هر روز و هر شامم
تو چرخاننده احوال اين دنيا
بگردان حال من را سوی آن حالی که می دانی
تو آرامش عطايم کن

خداوندا نمی دانم چه تقديری مرا فر موده ای اما
برای مردمان خوب اين وادی (خصوصا همدردی)
عطا فرما
هزار اميد
هزار و سيصد آگاهی
هزار و سيصد و هشتاد بهروزی
هزار و سيصد و هشتاد و نه لبخند زيبا را ...


سال نو همگی مبارک