سلام دوستان.
من حدود 3.5 هست عقد کردم. 24 سال دارم و همسرم 29 سال. شغل همسرم رانندگی بیرون از شهر هست.
توی مدت عقد ما اتفاقات زیادی افتاد از قبیل اینکه شوهرم با خونوادشون دچار مشکل شد سر مسائل مالی. این مشکلات ادامه پیدا کرد و تبدیل به مشکل اساسی توی خونواده همسرم بین پدر و مادرش شد. و در نهایت با وضع اسف باری از هم جدا شدن.
توی این مدت به معنی واقعی مشکلات مالی زیادی وجود داشت... حرف رو زیاد نمیکنم. فقط در این حد بگم که همسرم واقعا با مشکلات روحی و مالی زیادی دسته و پنجه نرم کرد و تونست با هر قرض و قسطی شده یه خونه مسکن مهر خریداری کنه.
منم خیلی مراعات حالشون رو کردم و هیچوقت توقعی نداشتم.
حالا با یه مبلغ قرضی میخایم که مراسم عروسی بگیریم. از هر چیزی توی مراسم زدیم تا بتونیم از پسش بر بیایم.
شاید بعضیا باورشون نشه ما با مبلغ 5-8 میلیون قراره مراسم بگیریم.
حالا من هیچ مشکلی با این موضوعات نداشتم و ندارم حتی خوشحال و راضیم هستم.
فقط مشکل اینجاست همس من آدم عرفانیی هست. دوستان و آشنایان با این سبک زندگی زیاد پیدا کرده. هر دفعه که به مشکل بی پولی بر میخوریم ایشون شروع میکنه به حرف زدن از اینکه این دنیا بی ارزشه...ما چقدر آدمای ضعیفی هستیم محتاج این چیزاییم....اینا همش دلبستگی به دنیاست....باید آزاده باشیم و ....
من خوشحالم همسرم انقدر روح بالایی داره ولی تو این موقعیت خیلی دارم بابت این کاراش اذیت میشم حس میکنم هیچ ذوقی واسه این مراسما نداره. بی حس شدم ....
فکر میکنم گرفتن این مراسم چقدر داره به ما فشار میاره ولی ما یه لبخند نمیزنیم از داشتنش!
چندین بار حرف اینو زده عروسی نگیریم ولی من جوابی ندادم.
حالا که میخاد بگیره همش سازای مخالف میزنه یا میگه هرجور خودت دوست داری!
ازش درباره هزینه های عروسی میپرسم یا میگه نمیدونم یا میگه اصن نمیشه یا یه رقم عجیب کمی میگه که اصن نمیدونم چی جوابشو بدم...
همش میگه میخام برم رفتگر بشم ....حتی یه بار رفته دم یه مسجدی گدایی کرده!!
معتقده اینکارا روح آدمو پالایش میکنه!
دیوونه نیستا !! فقط تیریپش شعر و عرفان و اینکارا رو میطلبه ولی من یه زنم میخام عروسی کنم این حرفا فقط منو تنها میکنه...
ادم عاقلیم هست همیشه هم کاراش درسته. ولی منفعل شدنش تو این شرایط داره روم اثر منفی میذاره.
این رفتارا رو فقط زمانی که به مشکلی بر میخوریم از خودش نشون میده....
نمیدونم حالت فاعیه داره نسبت به مشکلات میخاد بگه زندگی دنیا رو من اثر نداره!! یا چیز دیگه!!
شاید آقایون بیشتر بتونن کمک کنن.
به دلایلی مراسم عقد کنون من اصن خاطرات خوبی نبودن.
خاهش میکنم بم کمک کنید که بتونم این دوران رو با خوشی بگذرونم و توذهنم خاطره بدی نباشه ازش.
علاقه مندی ها (Bookmarks)