به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1
  1. #1
    عضو فعال آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    352
    Array

    گزیده - احساس بی میلی و ناتوانی در رابطه جنسی

    maryam123
    ...

    ازدواج یعنی بهم پیوستن احساسات جنسی و روحی.این دو از هم سوا نیستن و اگر یکیش رو بخوای اون یکی رو هم باید بخوای.

    خیلی وقتها بسیاری از روابط به رابطه جنسی ختم نمیشه و صرفا یک رابطه کاملا عاطفیست.

    به نظرم نیازه در دیدگاهت کمی تغییر ایجاد کنی.و بدونی هیچ چیز در این دنیا بی حکمت و حساب و کتاب نیست.
    اگر خدا این همه ثواب و اجر برای این رابطه گذاشته به خاطره اینه که جنس بنده اش رو شناخته و میدونه.

    از طرفی روابط جنسی اگر درست و صحیح باشه کلی ارامش رو برای زن و مرد به ارمغان میاره.

    در قرآن علت خلقت زوج (همسر ) را به عنوان آرامش بخش یکدیگربودن بیان فرموده است :
    از نشانه های او ،این است که همسرانی (جفت هایی ) از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش بگیرید ،و بین شما ( زن و شوهر ) مودّت و رحمت قرارداده است ؛ در این ، نشانه هایی است برای گروهی که تفکر می کنند(روم ۲۱) .


    اما من فکر میکنم همه اینها برمیگرده به درک موقیعت و جنسیت طرف مقابل.یعنی ارگ شما میخواهی یک نفر عاشقانه و صادقانه نیازهای عاطفیت رو برطرف کنه شما هم باید بدونی که اونم نیازهایی داره و باید برطرفش کنی.

    اگر این دو حالت دقیقا صورت بگیره منجر به یه زندگی اروم و گرم میشه.

    امیدوارم کمکی کرده باشم

    gole kaghazi
    ...

    در مورد خانما میل جنسی با آقایون متفاوته؛ برای خانما اول باید به نیاز عاطفی شون پاسخ داده بشه بعد رابطه ی جنسی براشون بیش از اندازه شیرین می شه حتی اگر میل جنسی بالایی نداشته باشن!!!

    به نظر من مشکلت اصلا موضوع نگران کننده ای نیست کما این که تا به حال تجربه ای هم نداشته ای، اگر هم احیاناً همچین مسئله ای وجود داشت کاملاً قابل درمانه.

    .
    roze-zard
    ...
    من فکر میکنم شما موانع فکری زیادی برای ازدواج کردن در ذهنت داری که خیلی هاش شاید خودت هم ندونی و ناخودآگاه باشه.

    فکر کنم این سایت کمکت کنه با موانع ذهنی ازدواجت آشنا شی.
    ....

    مهسایی
    همین احساس به نیاز به مهر و محبت شما رو به سمت روابط جنسی سوق می ده .
    شما دوست ندارید کسی شما رو در آغوش بگیره ببوسه یا....؟
    خدا این رابطه رو قرار داده تا زن و شوهر بهم نزدیک بشن و از نظر عاطفی به هم وابسته بشن .
    پس به این احساس و فکرتون خاتمه بدید .
    اگه آدم احساساتیی باشید ونیاز به محبت داشته باشید حتما به این رابطه هم احتیاج پیدا خواهید کرد .
    بعد از ازدواج به این موضوع پی می برید که چقدر به این موضوع تمایل داری اینقدر هم به خودت تلقین نکن . حالا بیا از این به بعد جور دیگه ای فکر کن .

    تلقین منفی ممنوع.
    پس دیگه به ازدواج نکردن فکر نکنید .

    هیام
    سلام
    دقیقا درکت میکنم .وضع تو خیلی از من بهتره حداقل قبل از ازدواج به رابطه فکر کردی .
    باور کن وقتی همسرم اومد خواستگاری وما نامزد شدیم من هنوز دوزاریم نیوفتاده بود که بله بالاخره طرف یک سری فکروخیالات تو سرشه
    وای وقتی برای اولین بار من روبوسید احساس میکردم بهم تجاوز شده
    روزای سختی بود تا یه هفته سعی میکردم باهاش تنها نشم .
    تا اینکه بعد چند وقت یخم اب شد.
    واونقدر بهم نزدیک شدیم از نظر عاطفی واحساسی که وبقول معروف شدیم یک روح در دوکالبد که بوسیدن ویا در اغوش گرفتن همدیگه خود بخود ایجاد میشد واصلا وحشتناک نبود.
    در مورد رابطه جنسی هم بد فکر نکن .اصلا خودتو جای یه "پ و ر نو_ استار"نگذار اون یه رابطه کاملا مصنوعیه وبه مقصد تجاری ساخته شده تا مشتریهای خودشو جلب کنه.

    رابطه زناشویی نه تنها باعث تحقیر ویا خجالتت نمیشه بلکه بعدش که توجه و تشکر ورضایت همسرت رو دیدی باعث میشه حس غرور ورضایتی کنی که هیچگاه تجربش نکردی وخودت هم ارامش ذهنی وجسمی پیدا میکنی.

    البته این نظر شخصیه منه نمیدونم درسته یا نه؟؟
    موفق باشی

    z o h r e h
    سلام مينوش جان

    فكر كنم يه كم بيش از حد سخت گرفتي و موضوع رو پيچيده كردي

    اون چيزي كه تو فيلم و عكس ميبيني يه تجربه فاقد احساسه, قرار نيست از ديدن اونها بفهمي كه شما هم ميتوني يا نه

    تجربه جنسي بدون احساس و عاطفه بي معنيه

    شايد جاي عشق تو زندگيت خاليه

    مطمين باش روزي كه يه اراده قلبي دو طرفه بياد پاسخگويي به نيازهات برات خيلي هم زيبا ميشه و اينقدر پيچيده اش نميكني

    نترس دختر

    تو از هر چيزي واسه خودت داري دغدغه درست ميكني

    نميگم اول ازدواج كن بعد تازه بفهم كه ميتوني يانميتوني اما مسلما با كسي كه احساسي بهش نداري ازدواج نخواهي كرد

    پس ميتونه تو مراحل شناخت بفهمي كشش جنسي بهش داري يا نه يا احساساتت شكل گرفته يا نه

    اينقدر سخت نگير

    موفق باشي


    پست من با سه پست قبل همزمان شد, فكر كنم نظرات مشابه همه

    mohsenazizi
    سلام

    گمون نمی کنم کسی تا به حال تونسته باشه از عشق تعریفی ارائه کنه که مورد قبول همه واقع بشه

    اما در هر صورت، ما هم روح داریم و هم جسم. هم روحمون نیاز به تغذیه داره و هم جسممون. هر نیازی که خدا در ما نهاده، راه ارضاش رو هم قرار داده. پس اگر مساله شما مربوط به نوع نگرشتون باشه، به نظر من باید دستخوش تغییراتی بشه. و من بیشتر فکر میکنم ناشی از همین مساله باشه، چون نوشته بودید که عشق افلاطونی رو می پسندید

    اما اگر ناشی از مسائل جسمانی باشه، میتونید به پزشک متخصص مراجعه کنید تا راهکار بهتون بده. البته شاید پس از ازدواج تغییراتی بکنه، منتها باید به خواستگاران خود بگید که اینچنین دیدی دارید یا فکر می کنید اینطور هستید
    sayrex
    شما نیاز به همسر حرفه ای و آموزش دیده داری تا شما رو برای این رابطه اماده کنه.
    من مطمئنما راه کار روان درمانی داره.
    ویدا@
    سلام

    اول بگم که خیلی خوبه راه مشاوره رو انتخاب کردی مطمئنا با شنیدن نظرات مختلف بهتر مشکلت رو سر و سامون میدی

    دوم خیلی درکت میکنم احساست و صحبتات رو میفهمم شاید برای همه ما گاهی این گره ذهنی پیش بیاد!

    نظر من اینه عشق افلاطونی و اینا بطور کل از ذهنت بیرون کن...

    و اینم در نظر داشته باش که فردی که میخواهد یار تو باشه اولین قدمش فوری روابط جنسی نیست!!!

    وقتی با عشق آشنا بشی وقتی محرم کسی بشی روحت آروم آروم با محبتش آشنا میشه و اون موقع با دنیای عجیب و تازه ای در درون خودت مواجه میشوی...

    دنیای خواستن و نیاز!!

    به خودت برچسب نزن و بزار طبیعت کار خودش رو انجام بده و بزار به وقتش....

    دوست عزیز موفق باشی با بهترین آرزوها
    ویدا@
    جان سلام مجدد

    من بازم فکر میکنم با توجه به نیاز عاطفی بالای شما اگه موقعیت مناسب و همسر پیدا کنید میتونید در کنار محبت روحی به محبت جسمی هم برسید.

    حقیقت اینه اگه خیلی روی مسایل موشکافی کنیم خودش مشکل ساز میشه

    من رگه های خفیف حساس شدن رو در نوشته های شما میبینم و ترس از تغییر!!

    فقط میتونم بهت بگم مینوش جان حساس نشو و نترس....

    در وجود همه ما قدرت کنار آمدن با تغییرات زندگی وجود داره

    نگران نباش...
    z o h r e h
    مجدد سلام

    مينوش كاملا با ويدا موافقم

    ترس از ازدواج تو دلايلش بيشتر از اين كه نوشتيه, مسلما ترسهات خيلي بيشتره و خيلي هم بهش پر و بال دادي

    تفكيك تو اشتباهه كه اسم نيروي جنسي رو گذاشتي نيرويي كه پاكي عشق و دوست داشتنو ميگيره!

    اصلا تفكيكش به اون معنا غلطه

    نيازت به عشق و محبت نياز طبيعي يه انسانه و مسلمه كه نميتوني اين حسو به هر كسي داشته باشي

    مينوش اين معنيش اين نيست كه بايد ميزاشتي دلت هر جايي ميخواست بره

    اين معنيش اين نيست كه بياي تمام سالهاي عمرتو زير سوال ببري چون اين حسو به كسي نداشتي

    كاش همه حس ها و مشكلاتتو يكجا مينوشتي به جاي اين تفكيك كردن ها

    يعني اگه كسي باشه كه بهش احساس نزديكي بكني, مناسب بدونيش , عشق و محبتي كه ميخواي بهت بده و برعكس بازم فكر ميكني نميتوني ادامه بدي؟

    تا حالا اين موقعيت برات به وجود اومده يا داري حدس و گمان هاتو مينويسي؟

    مينوش جان خودت نوشتي:من این عشقو می خوام. اروم اروم یکی که محرم دلم باشه عزیزم بشه. اینکه اروم اروم با محبتش اشنا شم.

    بس ميبيني مشكل فقط نيروي جنسي نيست

    مشكل جاي ديگه است

    منم اين اروم ارومو پيدا نكردم, خيلي هاي ديگه هم پيدا نكردن , خيليا فكر ميكردن پيدا كردن و...اما دليل نميشه تا ابد پيدا نكن.
    حتا پيدا كردنش هم دليل نميشه كه به همه چيز رسيديم...
    مينوش فكر نميكني خيلي وقته ذره بين گرفتي روي خودت و هي ايراد پيدا ميكني

    خيلي وقته اين مينوش كه خيليا رو كمك ميكنه و هر بار يه خوبي وجودش نمايان ميشه برعكس خودش همه جوره خودشو نقد ميكنه

    فكر نميكني يه كم اين احساس خوب بودنو بايد به خودت برگردوني

    يه كم خودتو دوست داشته باشي

    اينارو ميگم چون مينوشو خيلي وقته با نوشته هاش ميشناسم و مطمينا تو اگاهتري به خودت

    اما مينوش چشمتو رو خيلي نكات مثبت بستي

    همين الان اگه ما بگيم اين مشكل تا ابد مانع ازدواجته راحت تر قبول ميكني تا بگيم بابا مشكلي نيست چون تو خودت دلت ميخواد باور كني مشكله

    ده سال مسلما تو به اين مورد فكر نميكردي, تو اين مدت دنبال عشق واقعي بودي با تعريفهاي خودت

    اما چرا تعريف ها تو تغيير نميدي؟
    چرا دست از سر خودت برنميداري مينوش؟

    ببخش اگه تند نوشتم, اما ميدونم خيلي بهتر از اوني هستي كه فكر ميكني اما نميخواي قبول كني

    كاش يه كم با خودت مهربونتر بشي دوستم

    elahe.a
    سلام مینوش عزیز

    یادم میاد و قتی بچه بودم، رابطه یه زن و مرد رو گناه میدونستم، وقتی بابا به مامان ابراز عشق میکرد، حس میکردم چه بابای بدی دارم و شبا یه هیولا میشه! با اینکه تو سنه پایین متوجه نحوه بوجود آمدن بچه شده بودم، دوست نداشتم باور کنم، و با ذهنم میجنگیدم، نه نه همه اینها دروغه! مامانا میرن از بیمارستان بچه میخرن!
    همه اینها رو گفتم شاید در ضمیر نا خود آگاهتون، نسبت به حس جنسی یه حس گناه کنارش ظاهر میشه! چون تجربه چنین حسی رو نداشتین و این حس رو به درستی نمیشناسین، شاید باورهای نادرستی داشته باشین!
    این باورها هم امکان داره در ضمیر نا خود اگاه شما وجود داشته باشه! من پیشنهاد میکنم، این حس را بشناسین!
    از طرفی، میل جنسی از جمله امیالی هست که اگر به آن فکر کنی یا پرو بال بدی، تقویت میشه و اگر سرکوب کنی یا سهمی در زندگیت نداشته باشه، خوب خاموش میشه!
    شما با یه آزمایش و اندازه گیری میزان هورمونهاتون و مشاوره با یک پزشک زنان میتونین از سلامت جسمیتون مطمئن شین و اطمینان حاصل کنین که شما میتونین یه زوجه مناسب باشین!
    با یک پزشک طب سنتی هم مشورت کنین بد نیست! با شناسایی مزاج شما، میتونن میل جنسی شما را تشخیص بدهن و از طرفی با تغییر کمی در عادات غذایی میتونن طبع شما رو به سمت گرمی ببرن!

    موفق باشی
    - - - Updated - - -

    فرشته مهربان
    meinoush عزیز

    شما هیچ مشکلی نداری خیالت راحت باشه . اتفاقا ًنیاز جنسی در وقت خودش بطور طبیعی بروز میکنه ، فقط فیلتر داری نسبت به آن ، که باعث نوعی نگرش منفی شده اما این میل طبیعی در مقابل این فیلتر و نگرش منفی با واکنش وارونه خودش رو نشون میده .(فیلتر و نگرش منفی شما در واقع به نوعی القاء فرهنگ محیطی زندگی شما هست و به طرح واره ها برمیگرده )

    لذا نگران نباش و به انکار و نگرش منفی ذهنت توجه نکن که واکنش وارونه هست . بهتره خیلی طبیعی به ازدواج فکر کنی و روی مسائل جنسی چه با نگاه مثبت و چه منفی زوم نکنی ، تمرکز زدایی و توقف فکر برای اینکار تکنیکهای مناسبی هستند .


    موفق باشی


    .
    - - - Updated - - -

    Amiran
    سلام خانم مینوش گرامی
    حقیقتا پستها آنقدر دقیق و حساب شده بود که جایی برای حرف نموند.خانم زهره،ویدا،فرشته مهربان،سایرکس،الهه،رز زرد و دیگران هرکدام از زاویه ای به مسئله شما نگاه کردن و چون اکثرا خانم بودن بر عکس ما مردا که کلی نگریم به صورت جزیی نگر به مسئله نگاه کردند که همین باعث شد مسئله شما خوب موشکافی شود.

    در رابطه با دید شما در رابطه با مسائل جنسی که دوستان صحبتهای خوبی کردند و اگر هم مسئله ای جسمی در کار باشد که خوب بررسی میشود و درمان میشود پس نگران نباشید.

    به عنوان یه آقا توصیه ای دارم .حالا که هنوز مجرد هستید سعی کنید کتابهایی که درباره تفاوتهای مردان و زنان نوشته شده(بخصوص کتاب خانم دی آنجلیس)رو مطالعه کنید.به عنوان مثال،مسائل جنسی در آقایان نسبت به خانمها در طبقه بالاتری قرار میگیرد ولی در خانمها مسائل عاطفی در طبقه بالاتریست و این به خاطر آناتومی متفاوت مردان نسبت به زنان است.یا زنان با صحبت کردن به آرامش میرسند و مردان با سکوت و چون این مسئله به خاطرآناتومی و ویژگیهای فیزیولوژی خاص هر جنس هست رو نباید شخصیتی تعریف کرد.

    اینها رو گفتم که ان شا الله بعد از ازدواج موفق شما،اگر همسرتان پیشنهاد شروع رابطه رو کرد فکر بد نکنید

    بدرود

    z o h r e h
    مينوش جان منظورم اين بود تمام موانعي كه براي ازدواجت احساس ميكني رو تو همين تاپيك بنويس

    و مثلا يه تاپيك براي مشكلي كه تو ارتباط جنسي ميبيني و يه تاپيك ديگه براي فلان مشكل ازدواج باز نكن

    هر چي كه احساس ميكني ممكنه تو ازدواجت به مشكل بربخوري باهاش

    چون مسلما مشكل تو فقط رابطه جنسي نيست

    ببين درسته همه ما تو چيزايي كه تجربه داريم نظر ميديم, اما يه چيز ديگه هم هست كه از تجربه بقيه هم استفاده ميكنيم

    منظورم اين نبود كه رابطه جنسي داشتي يا نه دختر

    خوب هيج ادم عاقلي نمياد رابطه برقرار كنه كه ببينه ميتونه يا نه

    منظورم اين بود كه تا حالا تو موقعيت مناسب براي ازدواج قرار گرفتي و همه چي مناسب بوده باشه و بعد بفهمي براي اين مشكل نميتوني ادامه بدي ؟

    بعدم اين كه ميگي وقت شايد واست نمونده خودش يه مانع ذهنيه

    يعني خودت داري خودتو ميترسوني. مانع ذهني سن و يا مشكل تو رابطه جنسي و شايد خيلي مانع ذهني ديگه براي خودت ميسازي

    خيلي چيزارو ما تعيين نميكنيم

    مثلا يادمه محلي كه كار ميكردم منشي اونجا يه خانم 40 ساله خيلي خشك و رسمي بود كه مجرد بود

    كي فكر ميكرد اين ادم اصلا معني عشقو بفهمه؟بطور اتفاقي يه اقايي كه ساكن المان بود با خواهرش اومدن اونجا و در نهايت كار به ازدواج اين دونفر كشيد
    همون خانم 40 ساله مثل يه دختر نوجوون 15 ساله شده بود
    جوري رفتارها و خصوصيات وجوديش تغيير كرده بود كه همه متعجب شديم . اين خانم همه اين حس ها رو داشت اما تو شرايط مناسب بروزش قرار نگرفته بود

    هميشه هم ميگفت خودمم باور نميكردم زماني بتونم كسيو حتا دوست داشته باشم

    كلا هيچيو مانع ذهنيت نكن

    همه ادما نياز به يه همدم دارند و نياز به دوست داشتن و دوست داشته شدن

    حالا كنارش خيلي چيزاي ديگه هم بروز ميكنه مثل عشق يا نياز به رابطه جنسي و...اما شدتش تو ادما متفاوته

    تو خودتو ميبري زير سوال در صورتي كه اين مانع ذهنته نه مشكل جسمت

    مينوش يه نگاه به تابيكات بكن بدجور داري خودتو مواخذه ميكني و انگشت گذاشتي رو عيوب خودت و بزرگشون ميكني

    همه مون دچار اين حالات ميشيم كه يه جاهايي رو دست خودمونم مونديم

    اما تا وقتي زنده ايم بايد زنده كنيم و راهشو درست بريم

    اشكال تراشي و اما و اگر هم دردي ازمون دوا نميكنه


    پست من با اقاي اميران همزمان شد


    فرشته مهربان
    عزیزم

    مشکل اصلی شما احساس عدم کفایت هست .

    ریشه آن هم به نظر من :

    1 - کمال گرایی

    2 - انتظارات از دیگران ( احساسات و پنداره منفی نسبت به خود به خاطر برآورده نشدن بعضی از انتظارات )

    3 - احساس محوری


    راه درمان :

    1 - درمان کمال گرایی که در این تالار لینکهای زیر را در این رابطه می توانی مطالعه کنی :


    http://www.hamdardi.net/thread-15050.html

    http://www.hamdardi.net/thread-15051.html

    http://www.hamdardi.net/thread-22541-post-208277.html#pid208277

    http://www.hamdardi.net/thread-15041.html


    2 - تقویت عزت نفس و اعتماد به نفس


    http://www.hamdardi.net/thread-14259.html

    http://www.hamdardi.net/thread-6154.html

    3 - بهره گیری از تحلیل شناختی ( شناخت درمانی ) برای گذر از احساس ناکامی بخاطر برآورده نشدن انتظاراتتان . و در نهایت رسیدن به بی توقعی .

    http://www.hamdardi.net/thread-22541-post-208270.html#pid208270

    http://www.hamdardi.net/thread-22541-post-208272.html#pid208272

    4 - تقویت خوش بینی ( تفکر مثبت )

    5 - معناگرایی


    توصیه می کنم مقالات مدیر در انجمن معنا درمانی را بخوانی

    موفق باشی



    .



    کیش میش
    مینوش عزیزم سلام
    راستش دوستان اینقدر خوب و کامل راهنمایی کردن که دیگه چیزی برا گفتن من باقی نمیمونه
    البته خودمم که عین تو درگیرم و دنبال یکی که دستم رو بگیره
    همونجور که قبلا هم گفتم حس و حال من و تو خیلی مشابه هم هست,برا همین کلا فکر اینرو که همیشه تنها بمونی رو از سرت بیرون کن
    من و تو نمیتونیم. به اندازه کافی از تنها بودن ضربه دیدیم,مگه نه؟ بجاش باید سعی کنیم موانع ازدواج رو توی خودمون از بین ببریم
    خودتو از رابطه جنسی هم نترسون,آدم وقتی بتونه یکی رو دوست داشته باشه همه کار و همچیز طرفت برات خوب میشه
    از خیلی چیزهای طرفش بدش نمیاد
    چطور که تو حالت عادی فرضا آدم چندشش میشه از لیوان مشترک با یکی دیگه آب بخوره, ولی دوتا عاشق اصلا بدشون نمیاد
    حیف دارم میرم پادگان و بیشتر از این نمیتونم حرف بزنم

    مدیرهمدردی
    ا سلام و احترام
    در این نظر با شما مشترکم که هنوز معیار و شرایط لازم ازدواج را نداری و به درد ازدواج نمی خورید. اما نه به علتی که توضیح دادی(یعنی بی میلی جنسی)، بلکه به خاطر نگاهی به ازدواج و مسئله جنسی داری.
    مسئله جنسی فقط در موقعیت خودش نشان می دهد که قوی هست یا نه!!!
    یعنی:
    ممکن است فردی فکر کند خیلی قوی هست. اما بعد از ازدواج متوجه شود در مسائل جنسی ضعیف هست
    یا کسی مثل شما تصور کند ضعیف هست ، اما بعد از ازدواج متوجه شود بسیار هم گرم هست.

    لذا باید این نحوه نگاه جنسی ات را از ازدواج برداری و به بقیه مولفه ها توجه کنی تا به درد ازدواج بخوری
    معمولا خانمها قبل از ازدواج اگر سالم و پاک از نظر جنسی زندگی کرده باشند همچنین نگاهی به مسائل جنسی دارند.(احساس اینکه بی میل هستند) چون به مسائل جنسی خود هیچ توجهی نداشته اند.
    اما اگر خانمی خدایی نکرده قبل از ازدواج وارد مسئله جنسی شده و متوجه بی میلی شده، معمولا استرس و فشارهای ناشی از اقدام غیرقانونی و غیر شرعی اش موجب این حالت بازدارنده شده است.

    فرشته اردیبهشت
    نمیشه قبل از داشتن رابطه بگی که چقدر خوشت میاد یا نمیاد ببین وقتی مدتی ادم از یه چیزی دوره خاموشی توی اونن میل ایجاد میشه و امکان داره بوقتش بیاد سرجاش اما میل جنسی زنها زمانی ایجاد میشه که در کنار طرف دیگه ی عشق باشن وقتی شما تنهایی و بعد از چند سال تنهایی کمی طبیعیه که این فکرو کنی

    میدونی مشکلت چیه این که جنبه های عشق رو از هم جدا کردی و به تناقض رسیدی عشق یک بارچست جوابتو با نظریه عشق سه جزیی استرنبرگ میدم:
    دوران جوانی ئورانی است که فرد ظرفیت واقعی عشق را پیدا میکند...
    عشق سه جز دارد: صمیمیت -شهوت-تعهد
    صمیمیت :جز هیجانی عشق است و ارتباط گرم و محبت امیز و میل به پاسخ طرف مقابل را میطلبد
    شهوت :جز انگیختگی و روانی و جسمانی عشق است و میل به رابطه جسمانی و احساس عاشقانه را طلب میکند..
    تعهد:جز شناختی عشق می باشد و باعث میشود زوج ها نسبت به حفظ را بطه شان اقدام کنندد ..
    زمانی که روابط عاشقانه پیش می روند تعادل بین اجزا تغییر میکند
    در اغاز عشق شهوانی غلبه دارد و بتدریج صمیمیت و تعهد نقش مهم تری پیدا میکند
    بهر حال هریک از اجزا به حفظ روابط کمک میکند ...عشق شهوانی پیش بین قدرتمندی است که زوج ها باهم میمانند یا نه البته بشرطی که با صمیمیت و تعهد باشد


    از هر نظر که حساب کنی بهتر این هست که دنبال موقعیت ازدواج باشی حتما
    هم دینی هم اجتماعی هم روانشناسی .....

    - - - Updated - - -

    Amiran
    سلام خانم مینوش گرامی
    حقیقتا پستها آنقدر دقیق و حساب شده بود که جایی برای حرف نموند.خانم زهره،ویدا،فرشته مهربان،سایرکس،الهه،رز زرد و دیگران هرکدام از زاویه ای به مسئله شما نگاه کردن و چون اکثرا خانم بودن بر عکس ما مردا که کلی نگریم به صورت جزیی نگر به مسئله نگاه کردند که همین باعث شد مسئله شما خوب موشکافی شود.

    در رابطه با دید شما در رابطه با مسائل جنسی که دوستان صحبتهای خوبی کردند و اگر هم مسئله ای جسمی در کار باشد که خوب بررسی میشود و درمان میشود پس نگران نباشید.

    به عنوان یه آقا توصیه ای دارم .حالا که هنوز مجرد هستید سعی کنید کتابهایی که درباره تفاوتهای مردان و زنان نوشته شده(بخصوص کتاب خانم دی آنجلیس)رو مطالعه کنید.به عنوان مثال،مسائل جنسی در آقایان نسبت به خانمها در طبقه بالاتری قرار میگیرد ولی در خانمها مسائل عاطفی در طبقه بالاتریست و این به خاطر آناتومی متفاوت مردان نسبت به زنان است.یا زنان با صحبت کردن به آرامش میرسند و مردان با سکوت و چون این مسئله به خاطرآناتومی و ویژگیهای فیزیولوژی خاص هر جنس هست رو نباید شخصیتی تعریف کرد.

    اینها رو گفتم که ان شا الله بعد از ازدواج موفق شما،اگر همسرتان پیشنهاد شروع رابطه رو کرد فکر بد نکنید

    بدرود

    z o h r e h
    مينوش جان منظورم اين بود تمام موانعي كه براي ازدواجت احساس ميكني رو تو همين تاپيك بنويس

    و مثلا يه تاپيك براي مشكلي كه تو ارتباط جنسي ميبيني و يه تاپيك ديگه براي فلان مشكل ازدواج باز نكن

    هر چي كه احساس ميكني ممكنه تو ازدواجت به مشكل بربخوري باهاش

    چون مسلما مشكل تو فقط رابطه جنسي نيست

    ببين درسته همه ما تو چيزايي كه تجربه داريم نظر ميديم, اما يه چيز ديگه هم هست كه از تجربه بقيه هم استفاده ميكنيم

    منظورم اين نبود كه رابطه جنسي داشتي يا نه دختر

    خوب هيج ادم عاقلي نمياد رابطه برقرار كنه كه ببينه ميتونه يا نه

    منظورم اين بود كه تا حالا تو موقعيت مناسب براي ازدواج قرار گرفتي و همه چي مناسب بوده باشه و بعد بفهمي براي اين مشكل نميتوني ادامه بدي ؟

    بعدم اين كه ميگي وقت شايد واست نمونده خودش يه مانع ذهنيه

    يعني خودت داري خودتو ميترسوني. مانع ذهني سن و يا مشكل تو رابطه جنسي و شايد خيلي مانع ذهني ديگه براي خودت ميسازي

    خيلي چيزارو ما تعيين نميكنيم

    مثلا يادمه محلي كه كار ميكردم منشي اونجا يه خانم 40 ساله خيلي خشك و رسمي بود كه مجرد بود

    كي فكر ميكرد اين ادم اصلا معني عشقو بفهمه؟بطور اتفاقي يه اقايي كه ساكن المان بود با خواهرش اومدن اونجا و در نهايت كار به ازدواج اين دونفر كشيد
    همون خانم 40 ساله مثل يه دختر نوجوون 15 ساله شده بود
    جوري رفتارها و خصوصيات وجوديش تغيير كرده بود كه همه متعجب شديم . اين خانم همه اين حس ها رو داشت اما تو شرايط مناسب بروزش قرار نگرفته بود

    هميشه هم ميگفت خودمم باور نميكردم زماني بتونم كسيو حتا دوست داشته باشم

    كلا هيچيو مانع ذهنيت نكن

    همه ادما نياز به يه همدم دارند و نياز به دوست داشتن و دوست داشته شدن

    حالا كنارش خيلي چيزاي ديگه هم بروز ميكنه مثل عشق يا نياز به رابطه جنسي و...اما شدتش تو ادما متفاوته

    تو خودتو ميبري زير سوال در صورتي كه اين مانع ذهنته نه مشكل جسمت

    مينوش يه نگاه به تابيكات بكن بدجور داري خودتو مواخذه ميكني و انگشت گذاشتي رو عيوب خودت و بزرگشون ميكني

    همه مون دچار اين حالات ميشيم كه يه جاهايي رو دست خودمونم مونديم

    اما تا وقتي زنده ايم بايد زنده كنيم و راهشو درست بريم

    اشكال تراشي و اما و اگر هم دردي ازمون دوا نميكنه


    پست من با اقاي اميران همزمان شد


    فرشته مهربان
    عزیزم

    مشکل اصلی شما احساس عدم کفایت هست .

    ریشه آن هم به نظر من :

    1 - کمال گرایی

    2 - انتظارات از دیگران ( احساسات و پنداره منفی نسبت به خود به خاطر برآورده نشدن بعضی از انتظارات )

    3 - احساس محوری


    راه درمان :

    1 - درمان کمال گرایی که در این تالار لینکهای زیر را در این رابطه می توانی مطالعه کنی :


    http://www.hamdardi.net/thread-15050.html

    http://www.hamdardi.net/thread-15051.html

    http://www.hamdardi.net/thread-22541-post-208277.html#pid208277

    http://www.hamdardi.net/thread-15041.html


    2 - تقویت عزت نفس و اعتماد به نفس


    http://www.hamdardi.net/thread-14259.html

    http://www.hamdardi.net/thread-6154.html

    3 - بهره گیری از تحلیل شناختی ( شناخت درمانی ) برای گذر از احساس ناکامی بخاطر برآورده نشدن انتظاراتتان . و در نهایت رسیدن به بی توقعی .

    http://www.hamdardi.net/thread-22541-post-208270.html#pid208270

    http://www.hamdardi.net/thread-22541-post-208272.html#pid208272

    4 - تقویت خوش بینی ( تفکر مثبت )

    5 - معناگرایی


    توصیه می کنم مقالات مدیر در انجمن معنا درمانی را بخوانی

    موفق باشی



    .



    کیش میش
    مینوش عزیزم سلام
    راستش دوستان اینقدر خوب و کامل راهنمایی کردن که دیگه چیزی برا گفتن من باقی نمیمونه
    البته خودمم که عین تو درگیرم و دنبال یکی که دستم رو بگیره
    همونجور که قبلا هم گفتم حس و حال من و تو خیلی مشابه هم هست,برا همین کلا فکر اینرو که همیشه تنها بمونی رو از سرت بیرون کن
    من و تو نمیتونیم. به اندازه کافی از تنها بودن ضربه دیدیم,مگه نه؟ بجاش باید سعی کنیم موانع ازدواج رو توی خودمون از بین ببریم
    خودتو از رابطه جنسی هم نترسون,آدم وقتی بتونه یکی رو دوست داشته باشه همه کار و همچیز طرفت برات خوب میشه
    از خیلی چیزهای طرفش بدش نمیاد
    چطور که تو حالت عادی فرضا آدم چندشش میشه از لیوان مشترک با یکی دیگه آب بخوره, ولی دوتا عاشق اصلا بدشون نمیاد
    حیف دارم میرم پادگان و بیشتر از این نمیتونم حرف بزنم

    مدیرهمدردی
    ا سلام و احترام
    در این نظر با شما مشترکم که هنوز معیار و شرایط لازم ازدواج را نداری و به درد ازدواج نمی خورید. اما نه به علتی که توضیح دادی(یعنی بی میلی جنسی)، بلکه به خاطر نگاهی به ازدواج و مسئله جنسی داری.
    مسئله جنسی فقط در موقعیت خودش نشان می دهد که قوی هست یا نه!!!
    یعنی:
    ممکن است فردی فکر کند خیلی قوی هست. اما بعد از ازدواج متوجه شود در مسائل جنسی ضعیف هست
    یا کسی مثل شما تصور کند ضعیف هست ، اما بعد از ازدواج متوجه شود بسیار هم گرم هست.

    لذا باید این نحوه نگاه جنسی ات را از ازدواج برداری و به بقیه مولفه ها توجه کنی تا به درد ازدواج بخوری
    معمولا خانمها قبل از ازدواج اگر سالم و پاک از نظر جنسی زندگی کرده باشند همچنین نگاهی به مسائل جنسی دارند.(احساس اینکه بی میل هستند) چون به مسائل جنسی خود هیچ توجهی نداشته اند.
    اما اگر خانمی خدایی نکرده قبل از ازدواج وارد مسئله جنسی شده و متوجه بی میلی شده، معمولا استرس و فشارهای ناشی از اقدام غیرقانونی و غیر شرعی اش موجب این حالت بازدارنده شده است.

    فرشته اردیبهشت
    نمیشه قبل از داشتن رابطه بگی که چقدر خوشت میاد یا نمیاد ببین وقتی مدتی ادم از یه چیزی دوره خاموشی توی اونن میل ایجاد میشه و امکان داره بوقتش بیاد سرجاش اما میل جنسی زنها زمانی ایجاد میشه که در کنار طرف دیگه ی عشق باشن وقتی شما تنهایی و بعد از چند سال تنهایی کمی طبیعیه که این فکرو کنی

    میدونی مشکلت چیه این که جنبه های عشق رو از هم جدا کردی و به تناقض رسیدی عشق یک بارچست جوابتو با نظریه عشق سه جزیی استرنبرگ میدم:
    دوران جوانی ئورانی است که فرد ظرفیت واقعی عشق را پیدا میکند...
    عشق سه جز دارد: صمیمیت -شهوت-تعهد
    صمیمیت :جز هیجانی عشق است و ارتباط گرم و محبت امیز و میل به پاسخ طرف مقابل را میطلبد
    شهوت :جز انگیختگی و روانی و جسمانی عشق است و میل به رابطه جسمانی و احساس عاشقانه را طلب میکند..
    تعهد:جز شناختی عشق می باشد و باعث میشود زوج ها نسبت به حفظ را بطه شان اقدام کنندد ..
    زمانی که روابط عاشقانه پیش می روند تعادل بین اجزا تغییر میکند
    در اغاز عشق شهوانی غلبه دارد و بتدریج صمیمیت و تعهد نقش مهم تری پیدا میکند
    بهر حال هریک از اجزا به حفظ روابط کمک میکند ...عشق شهوانی پیش بین قدرتمندی است که زوج ها باهم میمانند یا نه البته بشرطی که با صمیمیت و تعهد باشد


    از هر نظر که حساب کنی بهتر این هست که دنبال موقعیت ازدواج باشی حتما
    هم دینی هم اجتماعی هم روانشناسی .....

    - - - Updated - - -

    فرشته اردیبهشت

    دختر بیا و از خر شیطون پیاده شو و دیدتو به ازدواج مثبت کن و نترس خدا هر انسانی رو طبیعی خلق کرده ظرفیت های لازم رو برامون قرار داده پس جای شک نیست

    اما در مورد ازدواج کردن یا نکردن نظر من اینه که:

    ازدواج بسیار خوب و موثره بگو چرا!
    چون ادم قبل از ازدواج همش اسیر حصار وجود خودشه و گاهی از بعد خسته میشه تا کی خود خواهی تاکی خود بینی ؟

    دید من اینه که ما اومدیم دنیا که عاشق شیم و جاودانه شیم اما عشق نهایی کیه؟ کجاست؟
    اون مراتب داره عشق به همسر یه عشق مقدسه مهمترین عشقه اوایل جوانیه با ازدواج میفهمی دوست داشتن چیه؟ از خودت بیرون اومدن چیه؟
    خیلیا میگن این عشقا مجازیه نه مجازی نیست بقول استاد ابراهیمی دینانی اینا مراتب عشقه تا برسیم به محض و گوهر عشق به صاحب روحمون "الله"
    عشق به همسر یه تمرینه مهمه برامون پس باید تمرینش کنیم ...

    چقدر زیبا و عاشقانه و مقدسه اگه این دید رو تو زندگی عملی کنیم عاشق باشیم عاشق خودمون عاشق همه همسر همسایه بچه ها ...طبیعت ....اینا همه جلوه ی عشق هست ....

    اما ببخش اگه حرفام تکراری شد چون وقت نشد تاپیکت رو بخونم
    - - - Updated - - -



    این باری که یه کم عاشق شدم دیدم مشکل جنسی ندارم :) مشکل نبود کسی رو دارم که بخواد باهام ازدواج کنه و منم دوسش داشته باشم. میل جنسی برای من انگار با عشق می ره و با عشق میاد.

  2. کاربر روبرو از پست مفید meinoush تشکرکرده است .

    فرشته اردیبهشت (جمعه 02 خرداد 93)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. جملاتی زیبا و پر محتوا (2)
    توسط hamed65 در انجمن سخنان نغز و جملات قصار بزرگان
    پاسخ ها: 157
    آخرين نوشته: چهارشنبه 08 فروردین 97, 01:07
  2. پاسخ ها: 18
    آخرين نوشته: یکشنبه 14 اردیبهشت 93, 21:02
  3. ترس از اعتیاد همسرم بخاطر خوردن زیاد قرص تورخدا کمک کنید
    توسط *atoosa در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: شنبه 10 فروردین 92, 18:53
  4. توجه زیاد مادرشوهر به زندگی ام
    توسط mona1990 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: پنجشنبه 18 آبان 91, 20:22
  5. جملاتی زیبا و پر محتوا
    توسط setareh در انجمن سخنان نغز و جملات قصار بزرگان
    پاسخ ها: 599
    آخرين نوشته: پنجشنبه 15 دی 90, 01:15

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:55 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.