سلام.
دختری 30 ساله هستم.
حدود سه ماه پیش با آقایی به قصد ازدواج آشنا شدم.
ایشون 32 ساله هست و خیلی زود به من علاقه مند شد و قرار بود اسفند ماه مراسم خاستگاری و عقد ما برگزار بشه ولی به خاطر کرونا تعطیل شد.
من از سمت ایشون به شدت کمبود محبت و توجه حس میکنم.
بارها بهشون گفتم.
ایشون هیچوقت با من تماس نمیگیرن فقط همون اوایل چند بار که اونم به خاطر حرف من بود.
تنها ارتباط من با ایشون فقط از طریق چت هست اونم خیلی کوتاه در حد چند تا شوخی و تمام.
اگه هم یه حرف جدی پیش بیاد ایشون تمام تلاش خودشون رو میکنن که حرف خودشون رو به کرسی بنشونن.
ایشون در ظاهر آدم بسیاااار موجه و اینطور که پیداست خاستگار هم زیاد داشتن. مخصوصا از طرف یه خانواده خیلی تحت فشار بودن تا وقتی که خبر رابطه ما به طور کامل همه جا پخش شد.
من از این بی توجهی ایشون خیلی خیلی سرد شدم نسبت به ادامه رابطه.
بارها دوس داشتم باهاشون تماس تلفنی داشته باشم ولی ایشون به بهانه های مختلف رد کردن.
به بهانه کرونا هیچ دیدار حضوری ای نداریم، من حتی حاضر بودم داخل ماشین هم ایشون رو ملاقات کنم ولی هیچ تمایلی ندارم دیگه.
البته بگم من کرونا گرفتم، ایشون نگرفتن ولی از صبح تا شب با تعداد زیادی آدم سر و کار دارن.
یعنی از اونا کرونا نمیگیرن ولی از من که یک ماهه گرفتم و رد کردم میگیرن.
اگه ترس از تنهایی نبود همین الان ایشون رو رد میکردم حتی حرف فامیل و آشنا هم برام مهم نبود.
احتمالا ایشون دیگه تنها خاستگار باشن.
از وقتی ایشون وارد زندگی من شدن، به دغدغههای من بیشتر اضافه شد.
من همون زندگی مجردی خودم رو ترجیح میدم.
نمیدونم چیکار کنم.
اولویت ایشون فقط کار و خانواده هست.
علاقه مندی ها (Bookmarks)