به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 19
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 22 اسفند 02 [ 15:41]
    تاریخ عضویت
    1386-6-22
    نوشته ها
    796
    امتیاز
    23,402
    سطح
    94
    Points: 23,402, Level: 94
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 948
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranRecommendation Second Class10000 Experience PointsSocialTagger Second Class
    تشکرها
    2,041

    تشکرشده 2,229 در 569 پست

    Rep Power
    0
    Array

    معنای دوست داشتن

    سلام ،
    احساس میکنم از انجمن تجربه های فردی خیلی خوشم میاد . چون این امکان رو بهم می ده که از خودم حرف بزنم و از اون چیزی که شایدبشه بهش گفت دغدغه های ذهنی و فکری .
    امروز هم می خوام از یک معنا حرف بزنم . از یک مفهوم و از سوالاتی که چندبرگی از دفتر خاطرات یا پرسشهام رو به خودش اختصاص داده . با این امید که در طرح و مباحثه و تعامل با اندیشه های ارزشمند شما ، فکر تنگ و اندیشه ی محدود من ، دریچه ها و افق های تازه ای رو برای انباشت ، عمق و ژرفا بخشیدن به خودش پیدا کنه . پیشاپیش از این لطف شما سپاسگذارم .

    **************************************
    چیزی که دیروز ذهنم رو مشغول کرده بود معنای دوست داشتن بود .

    آیا دوست داشتن امری نسبی ست ؟

    اگر دوست داشتن رو در قالب خانواده های سنتی ایرانی بویژه خانواده ی خودم بخواهم تعریف کنم معنایش کمی متفاوت می شود .

    چون در جامعه ما ازدواج ها سنتی بوده است ، عشق ، دوست داشتن ، عادت و گاهی ناچاری با هم پیوند می خورد و نهایت معجونی از آن بیرون می آید که با کمی تغییر و بالا و پایین کردن شرایط ، نام " زندگی مشترک " به خود می گیرد . اما این زندگی مشترک الزاما به معنی وجود دوست داشتن یک شکل و یک جور و یکسان نیست .

    بسیار زیاد دیده ام (در خانواده ی خودم و دیگران) که همسران از همدیگر ، که مردها ، از زنها و زنها ، از مردها خسته شده اند . از هم ناراضی اند و در پاره ای موارد همدیگر را قبول ندارند و .... اما جالبتر اینکه اگر بخواهی به این احساسات و تفکرات دامن بزنی و تشریحشان کنی و به نفع یکی از آنها ، بهره برداری کنی با موضعی از جنس آهن مواجه می شوی که می گوید : همسرم و زندگیم را دوست دارم .

    خیال می کنم این احساسات را خیلی دوست دارم اما آیا شخصا حاضرم
    خستگی های ناشی از تفاوتهای بارز با یک شخص دیگر را تحت لوای عشق و
    دوست داشتن به جان بخرم ؟ و سوال همینجاست .

    شاید باید در مورد میزان خودخواهی فکر کرد ؟

    این روزها جوانان ما بویژه زنان و دختران به حقوق خود بیشتر آشنا شده اند و این آگاهی گاهی نادرست و نا بجا مورد استفاده قرار می گیرد.
    از طرفی شاید انتظار بیهوده ای باشد اگر بخواهیم همه ی حقوقمان را به نفع زندگی مشترک و خانواده خرج کنیم .

    پس چه ؟ تکلیف چیست ؟

    وقتی به دوست داشتن فکر می کنم و به نوع انتظاری که از دوست داشتن و
    عشق ورزیدن ، دارم می بینم ذهن من مسیرهای متفاوتی را در اینخصوص طی کرده .

    خوب؛ فارغ از معنای دیگر دوست داشتن و عشق که گاهی برچسب و جایگاه عارفانه و معنا گرایانه به خود می گیرد ، در وهله ی اول به خاطر تلقین و آموزه های خانوادگی ، عشق در ذهن من فقط با خانواده و کسی که بتوان با او ازدواج کرد معنا داشته . بعدها با توجه به دقتی که با کمک آن ، خستگی های دو طرف از زندگی را در شکلهای مختلف دیدم ، به این قالب بدیده ی تردید نگریستم و آن را غایت عشق و
    دوست داشتن ندیدم . ... بنابراین به دنبال چیزی رفتم که بتوانم این عشق و این نیاز انسانی را در ظرف آن جا دهم ..

    هرچند کمرنگ شدن ضرورت این عشق و احساس مقدس گونه و شاید اساطیری برایم کمی سخت بود اما در کنار اتفاقاتی که در زندگی شخصیم افتاد و همینطور تعاملات ، تقابلات و درگیریهای فکری و ذهنی که با افراد مختلف در سطوح مختلف برقرار کردم و شاید بویژه تامل در کتابها ، مطالب و فیلمهای مختلفی که خوانده و دیده ام به این سمت رفتم که حقوق افراد صرفا از دید شخص آنها تعریف می شود (صرف نظر از حقوق اجتماعی که در قالب قانون و باید برای همه به صورت یکسان اعمال شود) . ودریافتم که احساس دوست داشتن و عشق نیز از این قائده مستثنی نیست .

    جمله "من حقیقتا فکر می کردم که تو حق داشته باشی اورا بخواهی" از فیلم پیشنهاد بیشرمانه را نمی توانم فراموش کنم و به حقی که یک همسر قانونی برای همسرش در انتخاب شخص دیگری برای دوست داشتن قائل بود فکر می کنم . هرچند شاید بازتاب رفتار مرد این فکر را نمایان نمی کرد اما زمانی که از آن حرف می زد به نظرم جمله ی جسورانه و فوق العاده ای آمد ...

    واقعا ما چقدر حق داریم ؟ در دوست داشتن و انتظار دوست داشته شدن ؟
    و سهم ما از این احساس لطیف و ضروری در زندگی چیست ؟

    از گذشته حرف نمی زنم که چه خوب و چه بد ، چه درست و چه نادرست ؟ ... ازدواجها شکلی داشت که حقوق دو طرفه را به طرق مختلف در خود حل می کرد .

    به حمید فکر می کنم و به مهرانا که چند روزیست رسما به هم پیوند خورده اند . به خودم می اندیشم و به دیگرانی که چون خودم در تعارضی بزرگ برای یافتن و تثبیت خود در زندگی هستیم ، حتی با درگیر شدن با واژه ای به نام دوست داشتن ...

    هرچه باشد عشق های اساطیری مثل لیلی و مجنون و شیرین و فرهاد دیگر برای من معنای خود را از دست داده اند . هرچند امکان تحققش را هم غیرممکن نمی دانم ... (خنده)
    (در این دنیای دیگرگون و از این موجود دوپا هرچه بگویی بر می آید )

    اما
    آیا براستی معنای دیگر عشق ، تفاهم نیست؟
    و آیا تفاهم ، درک متقابل و توجه به حقوق فردی دیگران در زندگی ، می تواند شکلی دیگرگون از عشق و دوست داشتن باشد ؟
    ....

    درود و دوصد بدرود .

  2. 8 کاربر از پست مفید طاهره تشکرکرده اند .

    طاهره (دوشنبه 17 دی 86)

  3. #2
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    امروز [ 11:59]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,441
    امتیاز
    288,243
    سطح
    100
    Points: 288,243, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,616

    تشکرشده 37,118 در 7,019 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: معنای دوست داشتن

    با سلام
    ضمن تشکر فراوان از موضوع جالبی که طاهره باز کردند، من هم دوست دارم در کنار سئوال طاهره خواستار تجربه شما در موارد ذیل باشم:
    1 - آیا عشق و دوستی در ازدواج و خانواده یک چیز ثابتی بوده و یک لحظه بوجود می آید و تغییر ناپذیر می ماند؟
    2 - آیا این عشق و دوستی دچار آفت زدگی هم می شود؟
    3 - آیا روشها یا آگاهی هایی لازم است که این عشق و دوستی در ازدواج را رشد داد، و از روزمرگی نجات داد؟ رابطه عشق و تفاهم در زندگی چگونه است؟ آیا مهارت می خواهد؟
    4 - آیا می توان دوست داشتن را در یک زندگی توام با تفاهم واقع گرایانه تا سطوح نزدیک یک عشق اساطیری پیش برد؟!
    تصاویر پیوست شده

  4. 2 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    مدیرهمدردی (دوشنبه 30 اردیبهشت 87)

  5. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 شهریور 01 [ 10:24]
    تاریخ عضویت
    1386-6-22
    محل سکونت
    قم
    نوشته ها
    1,166
    امتیاز
    41,377
    سطح
    100
    Points: 41,377, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    2,961

    تشکرشده 3,584 در 906 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: معنای دوست داشتن

    سلام به همه
    طاهره جان مطلبت خیلی شیرینه. و ای کاش بتونیم راهی برای درک واقعی معنا و مفهوم دوست داشتن یا عشق(این کلمه مقدس) پیداکنیم.اری معنای واقعی عشق نه تنها تفاهم بلکه یکی شدنه.اما چگونه؟؟؟به راستی چگونه می توان حق مطلب را دراین مورد ادا کرد؟حال اگر بخواهیم این معنا رو در ازدواج پیگیر باشیم.واقعا باید چگونه عاشق بود .و چگونه عشق ورزی کرد؟راهش چیه؟ابزارش چیه؟از کی بیاموزیم؟ چه تدابیری بیاندیشیم که این عنصر پاک الوده نشه ؟چه پیش گیری هایی می شه انجام داد ؟با چه واکسنی می شه واکسینه اش کرد؟ منبع تقویت کنند ه کجاست ؟و.....
    اگه دوستان خوبم اجازه بدن تجربه فردی خودمو بگم . من تو این سالها به یه نکته پی بردم که می شه با عشق تو قلب سخت ترین ادما نفوذ کرد. می شه سر سخت ترین اونها رو مثل موم تو دست نرم کرد . دو نفر اگه بلد باشند باغبونی کنند و از نوزاد عشقشون خوب پرستاری کننداون موقع هست که می تونند تا ابد عاشق هم باشند وخوش و خرم زندگی کنندو رشد کنند. اما این کار خیلی هزینه برمی داره و خیلی هم اسون نیست!!!!.گاهی باید در این راستا باغبون بود و علفهای هرز را هرس کرد. گاهی پرستا ر بود و موقعی که عشقمون تبداره تاصبح به بالینش بیدار موند. گاهی نگهبان شب بود تا صبح پلک روی هم نگذاشت و اجازه نداد کسی به این حریم تجاوز کنه. گاهی باید اشپز بود و اش پرروغن برای تغذیه ی عشق پخت. گاهی مانند دلقک شد و برا ی این که عشق خوابش نبره لباسهای مسخره پوشید. گاهی باید مثل بچه باهاش همبازی بشی .گاهی باید هنرمند بشی و تابلوی قشنگی به یاد موندنی براش بکشی.گاهی باید معمار بشی و قسمت هایی که لازم داره رو تعمیر کنی.گاهی بایدمهندس بشی و نقشه های قشنگ برای اینده و وسعت دادن به عشق طراحی کنی. گاهی باید پست چی بشی و هرروز پیامهای عاشقونه براش ارسال کنی .گاهی باید موسیقی دان بشی و بهترین موسیقی رو براش بنوازی .گاهی شاعر بشی و براش غزل و قصیده بخونی گاهی باید خیاط بشی و لباسی از محبت بدوزی و تن عشقت کنی .گاهی باید ارایشگر بشی و بشینی و خوب عشقتو بزک کنی و زیباترش کنی و..............


    «معاشقه و عشق ورزی شاید عمیق ترین و اغنا کنند ه ترین احساس انسانی می باشد.به هنگام معاشقه و عشق ورزی فاصله و جدایی میان ما و معشوق ازمیان برداشته شده و انچه تجربه می شود نه تنها فراتر از لذت و نزدیکی و صمیمیت مطلق است ،بلکه تجربه ی درهم امیختن با معشوق است.دراین حالت به ناگهان خلقت و تمامی هستی ،معنا و مفهوم پیدا می کنند و ما در می یا بیم که چرا و برای چه این جا روی این کره ی خاکی هستیم.انگاه همه هستی بسیار ساده و قابل فهم می شود.اری دوست داشتن و عشق ورزی نیز موهبتی جز این نیست.شاید تنهادلیل خیالبافی ها ،رویا پردازی ها و جستجوی بی وقفه تمامی انسان ها به دنبال همسر ایده ال یا همان گمشده ی همیشگی نیز تنها تجربه لحظاتی از این حالت «بودن»است .جهان و جهانیان این رویای ما را با فیلم ها ،کتابها،روزنامه ها ،مجلات نمایش های تلویزیونی ،اگهی های تجارتی و تبلیغاتی نیز تشویق و تایید می کنند .تمامی این عوامل تنها حاوی و دربردارنده ی یک پیام برای ما هستند :«زندگی عشق و دیگر هیچ» .
    عشق ورزی تجربه ای شگفت انگیز ،کامل ،ایده ال ،بی عیب و نقص و فراموش نا شدنی است.اما این واکنش خیال انگیز ما ،روی دیگری نیز دارد:طرد شدن و ترک شدن .حال باید چه تدبیری در این راستا اندیشید که عشق و دوست داشتن رو ی اول را بنمایاند؟
    عاشق شدن چه اسان ،اما عاشق ماندن ،بسی مشکل است.همگی ما می خواهیم در عشق پایدار بمانیم و هیچ کداممان حاضر نیستیم از قبل برای شکست در عشق برنامه ریزی کنیم.
    چرا خیلی ها عشق رو شروع می کنند و خوب پیش می رند اما بعداز مدتی این سوال تو ذهنشون میاد که که اون عشق اولیه چه شد کجا رفت؟
    اول راه عاشق شدن بسیار ساده بود نه؟؟؟ان زمان اشتباه ،کاستی و خطا های معشوق همه گویی «ناز»و« جذبه »به نظر می امد.مثلا وقتی افکار و احساساتش را درمیان نمی گذاشت ،فردی متفکر جلوه می کرد.حال چه اتفاقی افتاده ؟ان خصوصیات «ناز»و»جذبه»به یک باره چرا و چگونه ناراحت و ازادهنده شدند؟چگونه هیجان و جاذبه ی فی ما بین به بی تفاوتی و کسالت بدل گشت؟چرا اعتماد و احترام متقابل به دل شکستگی و رنجش خاطر و انزجار بدل شد؟چرا و چگونه عشق اولیه به سردی گرایید و مرد؟
    خوب خیلی هاا معتقدند که :این بسیار عادیه که رابطه ای بعد از گذشت سالها عادی و یکنواخت شود.و این غیر واقع بینانه است که همواره به میزان و شدت روزهای نخستین عاشق یکدیگر باشند.اما ایا واقعا باید اجازه داد ؟واز معجزه ی عشق باید غفلت کرد؟
    نه باید این چنین گفت:عشق را باید ،باید ،بایدزنده نگه داشت.عاشق ماندن کاملا امکان پذیر است.پس باید سخت برروی این پروژه کار کرد.
    چه رازهایی در این زنده نگه داشتن عشق نهفته است؟
    *عاشق ماندن ،اموختن این است که چگونه درهمه حال عشق بورزیم.
    *چنانچه هرگزنیاموزیم که عشق را به گونه ای اموزنده مورد استفاده قرار دهیم ،انگاه عشق ما را مورد استفاده قرار می دهد.
    هفت عنصر اساسی عشق:
    1- انرژی:عشق واقعی به ما انرژی جسمانی فذهنی ،احساسی و عاطفی خواهد بخشید.
    2- شور و اشتیاق :رابطه ی شالم ،نگرش و برخوردی سالم تر و مثبت نسبت به زندگی درما می افریند.
    3- هیجان و خوش بینی به اینده:هنگامی که عاشق هسنیم با هیجان چشم انتظار اینده ای شاد خواهیم بود.
    4- اعتماد به نفس.و خود باوری:یک رابطه خوب و سالم اعتماد به نفس و خود باوری بهما خواهد داد.
    5- سخاوت احساسی و عاطفی :هنگامی که عاشق هسنیم و احساس عشق می کنیم بهمراتب برایمان ساده تر است که دیگران را درغنای روحی خوود سهیم ساخته و انگاه احساس عشق و بخشندگی بیشتری می کنیم .
    6- خودمان بودن:هنگامی که از طرف یک رابطه سالم حمایت می شویم ،راحت تر می توانیم در کنار همسرمان ،دوستان و دیگران«خودمان»باشیم.
    7- راحتی روانی و احساسی:هنگامی که احساس عشق می کنیم ،با تمامی وجود ارام و قرار داریم .احساس عشق مارااز صلح و ارامش درونی سر شار ساخته و ارامش فکری و روحی به ما اهدا می نماید.
    8- این هفت عنصر اساسی عشق دریک رابطه ی به راستی سالم و طبیعی با گذشت زمان خلق خواهد شد.عشق در وضعیتی خاص تولید و بالنده می شود .برای عاشق ماندن می بایست شرایط لازم را برای رشد این هفت عنصر اساسی را اگاهانه درزندگی و روابط خود فراهم کرد.
    عشق همواره برای ما یک معما خواهد بود ،مگر ان که خود را متعهد به حل این معما و اموختن مهارت های هنر عشق ورزیدن سازیم.
    چنانچه امادگی ان را داریم که درهمه حال عشق بورزیم ،پاداشی بسیار عظیم خواهیم گرفت و سطوحی عمیق تر از احساسات و اعتماد را در تمامی روابط خود احساس خواهیم کرد .به خصوص در ازدواجی که دران قرار داریم،احساس سرزندگی و انرژی بیشترو خلاقیت فزاینده ای خواهیم نمود و خود را بسیار و بیش از پیش دوست خواهیم داشت.عشق بزرگترین اعجازی است که درتمامی عالم وجوددارد .چنانچه عشق رادر اولویت اول زندگی خود قرار دهیم ،عشق ورزیدن درلحظه لحظه ی زندگی ما حضور خواهد یافت.بدین ترتیب همواره در حال عشق ورزیدن خواهیم بود ایا چیزی بهتر و فوق العاده تر از این حالت را سراغ دارید؟»

  6. 5 کاربر از پست مفید setareh تشکرکرده اند .

    setareh (چهارشنبه 19 دی 86)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 27 آبان 87 [ 18:44]
    تاریخ عضویت
    1386-9-20
    نوشته ها
    46
    امتیاز
    4,278
    سطح
    41
    Points: 4,278, Level: 41
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    47

    تشکرشده 47 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: معنای دوست داشتن

    باسلام به طاهره عزيز وآقاي سنگ تراشان
    به نظر من وقتي بين دونفر محبتي بوجود مياد يك نعمت خيلي بزرگ از طرف خداوند به اونها داده شده حالا چه طور از اين نعمت استفاده كنن با خودشونه.
    خداوند توي سوره ي انفال آيه ي 63 مي فرمايند:« و الفت داد دلهاي مؤمنان را دلهايي كه اگر تو با تمام ثروت روي زمين مي خواستي الفت دهي نتوانستي ليكن خدا تأليف قلوب آنها كرد... »

    مجله موفقيت هم تويكي از شماره هاي اخيرش مطلبي داشت با عنوان «چرا عاشق مي شويم؟» كه توش اشاره شده بود به
    نقشه عشق:« افرادي چشم مارا مي گيرند وما را به سمت خود مي كشند كه بيشتر به نقشه عشق ما بخورند، اين نقشه است كه تعيين ميكند ما از كدام رنگ مو، رنگ چشم، لحن صدا،تيپ و ... خوشمان مي آيد كه اين نقشه قبل از اينكه شما 8 ساله شويد در مغزتان شكل گيري اش را آغاز كرده است مث‍‍لا در دوران كودكي مادرمان مركز توجه ماست و...» و به طور كلي اشاره داشت به افرادي كه در دوران مختلف زندگي مركز توجه ما بودن وما غالبا عاشق كسي
    مي شيم كه يه جورايي شبيه اونا باشه.
    اما در مورد سؤالات آقاي سنگ تراشان
    هيچ چيزي توي زندگي ثابت نيست هميشه زندگي ما آدما فراز و نشيب داره عشق ودوست داشتن هم جزيي از زندگيه، اگه فراز ونشيب نداشته باشه همه چيز بي معني مي شه مثلا اگه دلخوري نباشه دلجويي معني نداره، اگه قهر نباشه آشتي بي معناست، اگه تفاوت نباشه نمي فهمي بالاخره تفاهم يعني چه ؟ اگه ما زندگي شخصيمون به روزمرگي بيفته ،اگه ايمانمون ضعيف بشه ، اگه در هنگام ناملايمات نااميد بشيم، عشقمون، محبتمون، مهرمون (در واقع همه زنگيمون) دچار آفت زدگي مي شه.
    بهترين روش براي مقابله تمرينه. بايد حواسمونو جمع كنيم كه كي اين نااميديه اومده سراغمون ، اگه بار اول يك ماه بعد از اينكه نااميد شدي فهميدي ، دفعه ديگه دو هفته بعد مي فهمي و... هر جا وهر لحظه از زندگي براي بدست آوردن هر مهارتي بايد تمرين كني؛ بايد تمرين كني كه عاشق باشي ، كه ببخشي، كه دوست داشته باشي، كه محكم واستوار باشي ، كه ...
    اما گفتيد عشق اساطيري ، در بيشتر عشقهاي اساطيری عاشق و معشوق به هم نمي رسن كه ما بخواهيم محبت وعشق اونها رو با عشق در ازدواج مقايسه كنيم، به نظر من عشق اونا خيلي فرق مي كنه.
    اميدوارم هر لحظه ي زنگيتون عاشق باشيد.

  8. 5 کاربر از پست مفید yas تشکرکرده اند .

    yas (چهارشنبه 19 دی 86)

  9. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 18 اسفند 86 [ 09:11]
    تاریخ عضویت
    1386-12-18
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    3,625
    سطح
    37
    Points: 3,625, Level: 37
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    5
    تشکرشده 5 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: معنای دوست داشتن

    دوست داشتن بیش از آنکه مربوط به چیزی در بیرون از هویت انسان باشد مربوط به درون انسان است میخواهم بگویم اگر میخواهید درجه عشق خود را بدانید اول ببینید چقدر خودتان را دوست دارید چقدر برای رشد خودتان تلاش کرده اید چقدر اراده دارد اگر در این موارد در سطح بالایی بودید بدانید میتوانید پله دوم را بالا بروید و دیگری را هم دوست داشته باشید

  10. 5 کاربر از پست مفید aria تشکرکرده اند .

    aria (چهارشنبه 15 خرداد 87)

  11. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 19 خرداد 87 [ 00:30]
    تاریخ عضویت
    1386-11-19
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    4,124
    سطح
    40
    Points: 4,124, Level: 40
    Level completed: 87%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    72

    تشکرشده 72 در 33 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: معنای دوست داشتن

    دوست داشتن به این معنا که : همدرد همدیگر باشیم و با مشکلات سخت قلبه کنیم و اگر دوستمان مشکلی داشتند همدرد او باشیم و با هم بر مشکلات قلبه کنیم

  12. 3 کاربر از پست مفید ریحانه تشکرکرده اند .

    ریحانه (چهارشنبه 15 خرداد 87)

  13. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 14 خرداد 90 [ 16:25]
    تاریخ عضویت
    1386-11-16
    نوشته ها
    45
    امتیاز
    3,772
    سطح
    38
    Points: 3,772, Level: 38
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    102

    تشکرشده 103 در 36 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: معنای دوست داشتن

    پیرمردی صبح زود از خانه اش خارج شد. در راه با یک ماشین تصادف کرد و آسیب دید عابرانی که رد می شدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند . .
    پرستاران ابتدا زخمهای پیرمرد را پانسمان کردند. سپس به او گفتند: "باید ازت عکسبرداری بشه تا جائی از بدنت آسیب و شکستگی ندیده باشه "
    پیرمرد غمگین شد، گفت عجله دارد و نیازی به عکسبرداری نیست .
    پرستاران از او دلیل عجله اش را پرسیدند .
    زنم در خانه سالمندان است. هر صبح آنجا می روم و صبحانه را با او می خورم. نمی خواهم دیر شود!
    پرستاری به او گفت: خودمان به او خبر می دهیم.
    پیرمرد با اندوه گفت : خیلی متأسفم. او آلزایمر دارد. چیزی را متوجه نخواهد شد! حتی مرا هم نمی شناسد!
    پرستار با حیرت گفت: وقتی که نمی داند شما چه کسی هستید، چرا هر روز صبح برای صرف صبحانه پیش او می روید؟
    پیرمرد با صدایی گرفته ، به آرامی گفت: اما من که می دانم او چه کسی است

  14. 5 کاربر از پست مفید Arash27 تشکرکرده اند .

    Arash27 (پنجشنبه 16 خرداد 87)

  15. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 فروردین 89 [ 23:29]
    تاریخ عضویت
    1386-10-30
    نوشته ها
    178
    امتیاز
    4,302
    سطح
    41
    Points: 4,302, Level: 41
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    300

    تشکرشده 303 در 128 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: معنای دوست داشتن

    عشق چيست ؟
    عشق دانش است . دانش و فرهنگ است توامان و آن كس كه از اين دو بي بهره است توانایي عشق ورزيدن ندارد. عشق دلپذير ترين جهان بيني آدمي است آن جهان بيني نجيب و جليل كه از آغاز تاريخ انسان تا كنون جانهاي شيفته بسياري براي بر پاداشتن جهاني شايسته و بايسته ي آن كوشيدند و جان باختند براي :
    روزي كه كمترين سرود بوسه است
    و هر انسان
    براي هر انسان
    برادريست
    روزي كه ديگر درهاي خانه شان را نمي بندند.
    قفل افسانه اي است و قلب براي زندگي بس است.

    عشق فروتن است عشق فروتني است از ياد نبريم كه درسرتاسر زندگي خود هرگاه به انسان والايي شايسته ي عشق برخورده ايم نخستين خصلت برجسته اي كه در او يافته ايم فروتني او بوده است و هر قدر درجه ي دانش و فرهنگ وي بالاتر به همان نسبت فروتني او نيز افزونتر است .
    پس عشق را با اين نخستين خصلت بزرگ و خجسته مي توان بازشناخت .عشق نيكي است عشق همه ي نيكي هاي جهان را در خود جمع دارد و به همين سبب نيرومند است به سبب همين نيرومندي است كه مهربان و ايثارگر است و به عكس دمي به اين سنگين دلان و ستمكاران افسار گسيخته ي سرتا سر جهان بنگريد كه سنگين دلي و ستمكاري آنان به رغم نيرومندي ظاهريشان حاصل ضعف و پلشتي آنهاست .
    برگرفته از سایت آوای آزاد

  16. 5 کاربر از پست مفید zeinab تشکرکرده اند .

    zeinab (پنجشنبه 02 خرداد 87)

  17. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 06 آذر 96 [ 14:31]
    تاریخ عضویت
    1386-10-22
    نوشته ها
    294
    امتیاز
    14,912
    سطح
    79
    Points: 14,912, Level: 79
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 438
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    625

    تشکرشده 691 در 187 پست

    Rep Power
    47
    Array

    RE: معنای دوست داشتن

    دوست داشتن ...
    بنا به فرمایش همشهریم...
    دوست داشتن از عشق برتر است .
    عشق يك جوشش كور است و پيوندي از سر نابينايي.
    اما دوست داشتن پيوندي خود آگاه و از روي بصيرت روشن و زلال .
    عشق بيشتر از غريزه آب مي خورد و هر چه از غريزه سر زند بي ارزش است و دوست داشتن از روح طلوع مي كند و تا هر جا كه يك روح ارتفاع دارد ، دوست داشتن نيز هنگام با آن اوج مي يابد .
    عشق در غالب دل ها ، در شكل هاي و رنگهاي تقريبا“ مشابهي متجلي مي شود و داراي صفات و حالات و مظاهر مشتركي است ، اما دوست داشتن در هر روحي جلوه اي خاص خويش دارد و از روح رنگ مي گيرد و چون روح ها “ بر خلاف غريزه ها “ هر كدام رنگي و ارتفاعي و بعدي و طعم و عطري ويژه خويش را دارد و از روح رنگ مي گيرد مي توان گفت : كه به شماره هر روحي ، دوست داشتني هست .
    عشق با شناسنامه بي ارتباط نيست و گذر فصل ها و عبور سال ها بر آن اثر مي گذارد ، اما دوست داشتن در وراي سن و زمان و مزاج زندگي مي كند و بر آشيانه بلندش روز و روزگار را دستي نيست .
    عشق ، در هر رنگي و سطحي ، با زيبايي محسوس ، در نهان يا آشكار رابطه دارد . چنانچه شوپنهاور مي گويد :“ شما بيست سال سن بر سن معشوقتان بيفزائيد ، آنگاه تاثير مستقيم آنرا بر روي احساستان مطالعه كنيد “.:D
    اما دوست داشتن چنان در روح غرق است و گيج وجذب زيبايي هاي روح كه زيبايي هاي محسوس را بگونه اي ديگر مي بيند . عشق طوفاني و متلاطم ...

    موفق باشید

  18. 6 کاربر از پست مفید psy133 تشکرکرده اند .

    psy133 (چهارشنبه 16 مرداد 87)

  19. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 دی 87 [ 01:21]
    تاریخ عضویت
    1386-10-12
    نوشته ها
    41
    امتیاز
    4,072
    سطح
    40
    Points: 4,072, Level: 40
    Level completed: 61%, Points required for next Level: 78
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    32

    تشکرشده 41 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: معنای دوست داشتن

    ما با کسانی دوست میشیم که هدف مشترکی باما داشته باشن و بتونن ما رو توی رسیدن به هدفمون کمک کنن
    اما اگر یک روزی بفهمیم که هدف ما مشترک نبوده و یا اینکه به هدفمون برسیم دیگه از دوستیمون لذت نمی بریم
    حالا هرچقدر این هدف بزرگتر باشه و راه طولانی تر لذت دوستی پایدار تر و تحمل سختی های راه آسونتر میشه
    به نظر من آفت دوستی های امروزی یا اینه که هدف طرفین خیلی کوچک و بی ارزشه یا اینکه در شناخت اهداف مشترک دچار اشتباه میشیم.

  20. 3 کاربر از پست مفید shadi تشکرکرده اند .

    shadi (پنجشنبه 16 خرداد 87)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 31
    آخرين نوشته: یکشنبه 18 مهر 95, 22:29
  2. منو زن داداشام دوستیم دوست دوست
    توسط ارشیدا در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: شنبه 11 آذر 91, 11:00
  3. دوست داشتن دختری که با پسر دیگری است و می گوید مرا دوست دارد
    توسط mehdi1369 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: شنبه 28 آبان 90, 11:29
  4. من دوست پسر دوست صمیمیم رو دوست دارم
    توسط MisS AviatoR در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: شنبه 28 اسفند 89, 12:00

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:52 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.