آره فیلو سارای عزیز
کلبه همدردی جای یک خانواده است ، که اعضای اون همدلانه با همند و هر که را دردی پیش می آید دیگر اعضاء را نمی ماند قرار ، و کجا می توانی در این دنیای وانفسا ، خصوصاً در فضای مجازی چنین ببینی .
نکته ای که جا دارد این است بگویم اینه که در عمر تا کنون سپری شده ام این را تجربه کرده ام که در یک جمع و گروه و خانواده ، روح قالب و جاری حاکم بر حال و احوال جمع منبعث از روح سرکرده و قافله سالار و مدیر و راهنمای اصلی اونه . و اگر تالار همدردی از فضایی صمیمی و همدلانه و .... گرم چون یک خانه و خانواده برخورداره ، باید دانست که این ناشی از نیت و منش و هدف و مدیریت مدبرانه ..... ، مدیر محترم همدردیه.
نیک میدانم که از این اشارات جناب مدیر همدردی رضایت ندارند چون با چنین روحیه هایی آشنایم که شنیدن عیب و اشکالاتشان برایشان آسانتر از تحسین و حسن ها است . اما این را از این باب گفتم که بالاخره هر کدام از ما هم در رأس یک جمع قرار گرفته یا خواهیم گرفت پس این نمونه تجربه کافیه تا بدانیم حال و احوال و نیت و روش و منش و روحیه ما در اینگونه شرایطی چه بخواهیم و چه نخواهیم بر جمع اثر می گذارد و و درخواهیم یافت برای آنکه جمع موفقی داشته باشیم لازم است به حال و احوال و صدق نیت و تعادل رفتار و.... خود توجه کنیم تا جمعی چنین پیوسته و با نشاط حتی با وجود رنج و درد ، و چنین همدل و خانه ای پر از صفا و لطف و صمیمیت ، و اعضائی دوست و همراه حتی در اوج اختلاف نظر داشته باشیم
و همدردی ، راهبری آن ، و روش و منش و منویات راهبر آن یک الگوی مناسب است برای این آموزه .
آرزو می کنم روز به روز این محفل از دیروز پر بار تر و با صفا تر شود و خاصه در این لحظات پایانی سال 88 ، کارنامه یک سال پخته تر شدن و رشد در تعامل و تعالی را در دست به استقبال آغاز سال جدید که ان شاءالله سالی پربرکت و خجسته خواهد بود برود
علاقه مندی ها (Bookmarks)