سلام وقت همه دوستان بخیر
این مشکلی که الان مطرح کردید یه قسمت زیادیش برمیگرده به سیاستی که خودتون از ابتدا داشتید
یعنی نباید از همون ابتدا هر چی که دارید و ندارید و رو میکردید.
شما با این کار توقع طرف مقابلتون رو بالا بردید.
اینکه به شما میگه با کدوم ماشین بیا دنبال من، و از این کار هم قصد فخر فروشی داره یعنی ظرفیت استفاده از این رفاه رو فعلا نداره.
با این شرایط جلو بری. احتمال اینکه به جایی برسی که ببینی داره برا اموال پدری شما هم نظر میده زیاده
پس به نظرم تا بیشتر از این دیر نشده کم کم این فیتیله توقع و توهم طرف مقابل رو بکشید پایین.
اول از همه باید روشن بشه شرایط مالی شما ( بدون در نظر گرفتن اموال پدری) تو چه سطحیه. و سطح انتظاراتش بر اساس همین سطح شکل بگیره.
مثلا اگه ماشین پورشه مال خودتون نیست دیگه سوار نشید
بگید ماشین برا بابامه خودش لازم داره، مضاف بر این اگه ببرم بیرون یه تصادف کنم کلی خرج رو دستم میزاره .
یا اگه ماشین برا خودته بگو گذاشتم برا فروش، بدهکاریامو بدم
براش در حد خانواده خودش خرج کن نه بیشتر نه کمتر.
مثلا اگه میخاید خونه بخری بگو من میتونم یه خونه در حد محلیتی که داشتید بخرم بیشتر از اون در توان من نیست.
بابام هم اگه مال و اموال داره ربطی به من نداره توان مالی من اینه
بعد بهش بگو کار من آزاده، دو تا کار سود داره ممکنه یه کار هم بگیرم ضرر کنم شرایط کاری منو در نظر داشته باش.
پس یه ماشین بخر تو همون سطحی که تو خونه پدریش داشته و با اون ماشین برو دنبالش.
خونه هم برا زندگی بگو میخام نزدیک خونه پدرت بخرم یا حتی اجاره کنم
این کارا رو هم نمایشی انجام نده، یعنی مطمئن اش کن که زندگی ما ربطی به اموال پدری نداره و صحبتی که میکنی جدیه.
حتی اگه سطح اقتصادی خودتم از خانواده ایشون بالاتره برا اینکه از این شک و تردید خلاص شی حتما این کار رو بکن.
عکس العمل ایشون ( البته بعد از گذشت یه مدت) جواب تردید شما رو میده
این همه لاف زن و مدعی اهل ظهور
پس چرا یار نیامد که نثارش باشیم!
سالها منتظر سیصد و اندی مردانیم ...
آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم
اگر آمد خبر رفتن ما را بدهید
به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم!!!
علاقه مندی ها (Bookmarks)