سلام دوستان عزیز
من 31 سالمه و تحصیل کرده ام و خودم شاغل هستم و از لحاظ مالی کلا مستقل هستم.
مشکلی که من دارم کلا خواستگار زیادی ندارم ولی همین که کسی هم خواستگاری بکنه میترسم پدرم را معرفی کنم. حتی اگر سرکار از کسی خوشم میاد میگم چه فایده طرف بیاد و بدونه پدرم کیه دیگه بیخیال میشه و از طرفی آبرومم میره پیشش.
پدر من معتاد هستن و کلا چند سالی میشه هم پیش ما زندگی نمیکنن و ول کردن رفتن و گه گهای سر میزنن به ما. کلا از بچگی که یادم میاد تو خونه ی ما بین پدر و مادرم جنگ و دعوا بود به خاطر بی پولی و خیانت های پدرم.
میدونم برای فامیل هم اگر مواد بخوان تهیه میکنن. و به مادرم هم خیلی خیانت کردن. الان نمیدونم دقیقا داره چیکار میکنه.
کلا از طرفی که هیچ وقت پشتوانه و تکیه گاهی برای من نبودن از اون طرف هم اگر کسی بخواد بیاد خواستگاری میترسم مخصوصا در محیط کار.
من خیلی تو حوزه ی درسی تلاش کردم و دانشگاه های خوبی هم درس خوندم و کار خوبی هم دارم ولی مشکل اصلیم اینه.
بعضی وقتا با آدم هایی که کار میکنم یا استادم میگم اگر یه روزی اینا بدونن من از چه خانواده ای هستم و پدر کیه چه عکس العملی نشون میدن.
از طرفی همیشه هم وقتی کسی در مورد پدرش صحبت میکنه یا چیزی میگه دلم میگیره خیلی حس تنهایی میکنم و تمام مشکلات رو باید به تنهایی حل کنم و کسی نیست که بهم کمک کنه.
جدیدا انگیزه ام را از دست داده ام
علاقه مندی ها (Bookmarks)