به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 مهر 92 [ 12:49]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    31
    سطح
    1
    Points: 31, Level: 1
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    1 سوتی دادم......

    سلام به همه دوستانپسری 24 ساله ام؛به یه دخترهمکلاسیم که همسن خودم و خیلی دختر سنگینی بود علاقه مند شدم تا اینکه تونستم آخرای ترم 3به طور خیلی سنگین باهاش ارتباط برقرار کنم؛ بعد از یه چند مدتی که گذشت دیگه تو کلاس فقط با من ارتباط داشت ضمنا قبلش با هیچ پسری حتی در حد سلام و احوال پرسی هم ارتباط نداشت؛ حتی با دختر خاله ش که همکلاس.مون بود و بقیه دخترای تو کلاس هم ارتباط خاصی نداشت؛بعد که ارتباطمون بیشتر شد هر سوالو مشکلی در حد دانشگاه و کلاس وبعضی وقتا سوالای فنی هم که داشت فقط از من جواب میخاست منم دور از هرگونه اظهار احساساتی نسبت بهش به صورت حضوری اسمسی و تماس تلفنی جوابش رو میدادم،ومشکلاتش رو واسش رفع میکردم تا اینکه ترم آخرتقریبا تموم ساعتای کلاسی و درسای گروهی با همدیگه و همگروه بودیم؛وتو همه کلاسا صندلی کنار هم می نشستیم و فقط باهمدیگه بگو بخندو هم صحبت بودیم؛و تموم کارای پروژه پایان دوره کارشناسیش رو هم خودم واسش انجام دادم تا اینکه تونست نمره خیلی خوبی از پروژه.ش بگیره واز این کارم خیلی خوشش اومده بود،ودر کل خیلی بکارش خورده بودم...ودوره کارشناسی هم دیگه داشت تموم میشد.تا اینکه چند روز بعد از ارائه دادان پروژه هامون،با یه اسمس یخورده جا باز کرد تا ارتباط بینمون نزدیکتر وبیشتر بشه؛ و منم بدلیل بی تجربه بودنم تو ارتباط برقرار کردن با دختر نتونستم در قبال جوابی که اون انتظار داره، از این فرصتی که در اختیارم گذاشته استفاده کنم و انتظاری که او داره نسبت به اسمسش بهش جواب بدم.؛تا اینکه طی یه ماه بعد چن تایی اسمس واسش فرستادم وهیچکودمش رو جواب نداد،تا اینکه 2زاریم افتاد از فرصتی که بهم داده نتونستم استفاده کنم،و دیدم دیگه راهی ندارم به اجبار یه اسمس واسش فرسادم و جواب ندادن به اسمسام و اینکه میخام یه موضوعی رو باهاش در میون بذارم...رو بهش گفتم،جواب دادو معذرت خواهی کرد که نتونسته به اسمسام جواب بده اما دلیلش جواب ندادن به اسمسام رو نگفت، وحالا اون پیله کرده بود که چ موضوعی رو میخام باهاش در میون بذارم...ومنم با چنتای اسمس طولش دادم ، تا اینکه خیلی عجله کردم وبدون هیچ گونه زمینه ایجاد کردنی پیشنهاد ازدواجم رو باهاش مطرح کردم ،اونم خیلی ریلکس وبا ادعا کردن ازاینکه تعجب کرده وبراش سواله که چرا به اون پیشنهاد ازدواج دادم ؟و اون منو به چشم برادر و همکلاسی به من نگاه میکرده رو سوال گرفت ومنم بهش جواب دادم که بخاطر اخلاق و رفتار بی نظیرشون و سنگین بودنش ؛و خیلی چیزای دیگه بهش علاقه پیدا کردم...ودیگه رفت تو فکر و جوابی نداد...من موقعی که پیشنهاد دادم بهش گفته بودم هر وقت فکراتو کردی بهم جوابش رو بده.... بخاطر همین که دیگه مشخص نیس که کی میخاد جواب پیشنهادم رو بده 2روز بعدش بازم عجله واشتباه کردم و سوتی دادم این اسمس رو واسش فرسادم:{ببخشید من همش فکر میکنم منظورم رو اشتباه بهتون رسوندم،آخه من فقط این پیشنهادو با خودتون درمیون گذاشتم، که اگه موافق بودید فعلا بیشتر با هم آشنا بشیم،آخه میدونی چیه خاستگاری رسمی رسمی که از شما نکردم ،بخام شما هم جواب قطعی قطعی بهم بدید...}و دقیق نمیدونم چی از این اسمسم برداشت کرد ک جواب داد:{ فعلا قصد ازدواج ندارم}آخه این جواب رو چن روز قبلش که بهش پیشنهاد داده بودم نداد ؛منم بعد بهش گفتم که واسه هر موقع که قصد ازدواج داره میخام رو پیشنهادم فکر کنه وبهش گفتم که خواهرم از ای قضیه خبر داره... ببخشید با اینکه خیلی خیلی خلاصه گفتم ومجبور شدم فقط لپ کلام رو اینجا بنویسم بازم یخورده طولانی شد......والان چند ماهی میشه که از این قضیه میگذره و از دوستان که اینجا هستن کمک میخام چطوری و با چه طرز گفتار دیگه ای باید دوباره پیشنهادم رو مطرح کنم و بهش بگم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟مرسی از همه دوستان.....

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 10 اسفند 92 [ 21:31]
    تاریخ عضویت
    1392-4-06
    نوشته ها
    119
    امتیاز
    724
    سطح
    14
    Points: 724, Level: 14
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 76
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 76 در 56 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    22
    Array
    سلام دوست گرامی شما اگه قصد خواستگاری به خواهرتون بگید با ایشون تماس بگیرن و شمارهی خونشونه بگیرن و رسمی اقدام کنید ولی اگه قصد دوستید دارید که ایشون بهتون جواب رد دادن برید دنبال یکی دیگه بگردین

  3. 3 کاربر از پست مفید niloo1 تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (سه شنبه 16 مهر 92), ویدا@ (سه شنبه 16 مهر 92), مدیرهمدردی (سه شنبه 16 مهر 92)

  4. #3
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 10:22]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,441
    امتیاز
    288,288
    سطح
    100
    Points: 288,288, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,618

    تشکرشده 37,119 در 7,019 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    با سلام و احترام
    چه اصراری هست، لقمه را از پشت سرتون ببرید و بگذارید توی دهانتون.
    وقتی دختری را مناسب خواستگاری می بینید و تمایل به شناخت بیشتر او جهت ازدواج دارید ، رسمی اقدام کنید تا با کانال ارتباطی ایجاد شده توسط خانواده ها کار پیش برود. و برای شما بستری برای شناخت دقیق او پیش می آید.
    طبیعی هست، sms کارکرد ازدواج و خواستگاری ندارد.
    وقتی شما عسلی را در یه آفتابه میریزید، معلوم هست کسی تمایل به خوردن آن ندارد.
    ازدواج به این مهمی ، خواستگاری به این مهمی، با پیامک؟!!
    معمولا کاربرد پیامک بین دختر و پسرانی که اقدام می کنند، برای سرکار گذاشتن و هر گونه ارتباطی به جز خواستگاری کاربرد دارد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  5. 7 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (سه شنبه 16 مهر 92), del (چهارشنبه 17 مهر 92), sanjab (سه شنبه 16 مهر 92), پلور (سه شنبه 16 مهر 92), ویدا@ (سه شنبه 16 مهر 92), مصباح الهدی (سه شنبه 16 مهر 92), ترنم زندگي (سه شنبه 23 مهر 92)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 مهر 92 [ 12:49]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    31
    سطح
    1
    Points: 31, Level: 1
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    مرسی واقعا از راهنماییاتون.....اخه هیچ راهی بغیر از اسمس و اینکه خودم بهش بگم نداشتم حتی اولش شک داشتم که شاید منتظر یکی دیگه باشه یا بقولا کسی رو داشته باشه.....بعد از اینکه گفت فعلا قصد ازدواج ندارم تازه یه چیزای داشت واسم رو شن میشد الان 2ماهو نیم از این قضیه میگذره چن مدت دیگه باید از دوباره اقدام کنم؟؟؟؟؟؟آخه خیلی دختر سخت گیریه.....خیلی خاستگار رد کرده.....حتی خاستگار داشته که میخاسته ببرش کانادا ولی خونوادش موافقت نکردن و ول شد....خیلی خلاصه گفتم قضیه پیچیده تر از ای حرفا بود....
    - - - Updated - - -


    فقط شناخت در حد همکلاسی و رفتار متقابل نسبت به هم تو مدت8ماهی که باهم بودیم داریم،مطمئنم که تا قبل از اینکه بهش پیشنهاد بدم فقط خودم رو میشناخته......ومنم تو این مدتی که باهاش بودم نتونستم از جزئیاتش خبر دار بشم آخه میترسیدم بهم شک کنه وگذاشتم تا دانشگاه تموم بشه.....بعدش جو دانشگاه هم طوری بود که اگه میخاستی از یکی دیگه در موردش تحقیق کنی یدفه میپیجیدو مث بمب صدا میکرد.....آخه حتی برای یبار هم نشد که توی هاشیه بخایم باهام صحبت کنه تا اون اسمسی که گفتم راه باز کردو من نتونستم ازش استفاده کنم.....بخدا حتی تاریخ دقیق تولدش رو هم نمیدونم فقط میدونم همسن خودمه....اول خاستم خودم باهاش در میون بذارم 2روز بعدش که زدم خرابش کردم به خواهرم گفتم!!!اصلا شک دارم که دختر پای مذاکره میاد؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خیلی چیزا هست تا قبل از اینکه بخوام رسمی تر بشه باید بدنم تنها فقط باید جوابش رو از خودش بشنوم هیشکی بغیر از خودش نمیتونه توضیح بده..... من از رسمی تر بشه بیشتر میترسم تا اون خدائی نکرده خیال کنه من قصدی بغیر از ازدواج داشتم....من همش فکر میکنم بخاطر اینکه از سنگینیاش صحبت کردم اونم میخاد از خود خودتری نشون بده تورو خدا کمک کنید قضیه از خلاصه ای که بالا نوشتم پیچیده تر کاش میتونستم کامل تر بگم....
    ویرایش توسط tan.haam : سه شنبه 16 مهر 92 در ساعت 01:08

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 05 آبان 92 [ 20:29]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    81
    سطح
    1
    Points: 81, Level: 1
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    15

    تشکرشده 6 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی نمایش پست ها
    با سلام و احترام
    چه اصراری هست، لقمه را از پشت سرتون ببرید و بگذارید توی دهانتون.
    وقتی دختری را مناسب خواستگاری می بینید و تمایل به شناخت بیشتر او جهت ازدواج دارید ، رسمی اقدام کنید تا با کانال ارتباطی ایجاد شده توسط خانواده ها کار پیش برود. و برای شما بستری برای شناخت دقیق او پیش می آید.
    طبیعی هست، sms کارکرد ازدواج و خواستگاری ندارد.
    وقتی شما عسلی را در یه آفتابه میریزید، معلوم هست کسی تمایل به خوردن آن ندارد.
    ازدواج به این مهمی ، خواستگاری به این مهمی، با پیامک؟!!
    معمولا کاربرد پیامک بین دختر و پسرانی که اقدام می کنند، برای سرکار گذاشتن و هر گونه ارتباطی به جز خواستگاری کاربرد دارد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    سلام. ممنون میشم نظرتان را در رابطه با خودم بدونم. http://www.hamdardi.net/thread-30646.html

  8. کاربر روبرو از پست مفید پلور تشکرکرده است .

    ویدا@ (سه شنبه 16 مهر 92)

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 19 دی 95 [ 15:53]
    تاریخ عضویت
    1390-5-23
    نوشته ها
    43
    امتیاز
    4,339
    سطح
    41
    Points: 4,339, Level: 41
    Level completed: 95%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteranTagger Second Class
    تشکرها
    12

    تشکرشده 48 در 26 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دختره نسبت به شما بی میل نیست
    پس عجله نکنید

    جواب ایشون مطمئنا بله هست..این سوتی هم که دادی به نظر من به نفعت شد چون دخترا از این کارار خوششون میاد
    حالا ایشالله بعدا باهاش ازدواج می کنی و دخترا رو بیشتر میشناسی؟؟؟؟؟؟؟؟

    یه کمک هم به همه ی دوستان بکنم در ارتباط با جنس مخالف به هیچ از sms استفاده نکنید حتی برای گفتن
    آره
    یا
    من دارم میام و .....
    بهش زنگ بزنید بعدا تاثیرشو تو ارتباط خدتون میبینید
    ویرایش توسط medaso : سه شنبه 16 مهر 92 در ساعت 10:53

  10. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 مهر 92 [ 12:49]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    31
    سطح
    1
    Points: 31, Level: 1
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    واقعا ممنونmedaso
    آخه هیچ راهی بغیر از smsنداشتم و موقعی که داشتم با اسمس طولش میدادم وهنوز پیشنهاد بهش نداده بودم ازش معذرت خواهی کردم که راهی بغیر از این طریق جلو اومدن ندارم،اونم بعد از پیشنهاد دادنم گفت که کاری به روش جلو اومدنت ندارم....
    آخه فبل از پیشنهاد دادنم واسه آشنایی بیشتر خیلی امکانش کم بود که بتونم باهاش دوست بشم و بخوام بیشتر وارد جزئیات بشم....اما خودش یه راهی باز کرد ولی من بلد نبودم مسیر راهی که برام باز کرده رو طی کنم وخیییییلی با عجله رفتم سراغ پیشنهاد چون میترسیدم تصور کنه نسبت بهش خیال دیگه ای دارم.........
    واسه دوباره شروع کردن میدونم راهی بغیر از تماس ندارم...
    و حتما باید قبل از اینکه
    تماس بگیرم از طریق sms یه زمان باید مشخص بشه و اگه موافق باشه اجازه تماس گرفتن رو ازش بگیرم،نمیدونم خودم اول باهاش صحبت کنم بهتره یا خواهرم...مشکل اینجاست که اگه خودم بخام صحبت کنم نمیدونم از کجا وچطوری شروع کنم چه برسه به خواهرم.....خواهشا کمک کنید...؟؟؟؟؟؟؟
    مر30

  11. #8
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آخه فبل از پیشنهاد دادنم واسه آشنایی بیشتر خیلی امکانش کم بود که بتونم باهاش دوست بشم و بخوام بیشتر وارد جزئیات بشم..
    ..اما خودش یه راهی باز کرد ولی من بلد نبودم مسیر راهی که برام باز کرده رو طی کنم وخیییییلی با عجله رفتم سراغ پیشنهاد
    چون میترسیدم تصور کنه نسبت بهش خیال دیگه ای دارم.........


    آقای محترم من که آخر نفهمیدم شما واقعا دلتان می خواست با ایشان دوست شوید یا می خواستید از ایشان خواستگاری کنید و رسمی اقدام کنید؟
    یا شاید دوستی را راه ازدواج می دانید؟

  12. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 مهر 92 [ 12:49]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    31
    سطح
    1
    Points: 31, Level: 1
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط نوپو نمایش پست ها
    آخه فبل از پیشنهاد دادنم واسه آشنایی بیشتر خیلی امکانش کم بود که بتونم باهاش دوست بشم و بخوام بیشتر وارد جزئیات بشم..
    ..اما خودش یه راهی باز کرد ولی من بلد نبودم مسیر راهی که برام باز کرده رو طی کنم وخیییییلی با عجله رفتم سراغ پیشنهاد
    چون میترسیدم تصور کنه نسبت بهش خیال دیگه ای دارم.........


    آقای محترم من که آخر نفهمیدم شما واقعا دلتان می خواست با ایشان دوست شوید یا می خواستید از ایشان خواستگاری کنید و رسمی اقدام کنید؟
    یا شاید دوستی را راه ازدواج می دانید؟
    مرسی نوپو
    من از ابتدا قصدم ازدواج بود....واصلا رو دوستی باهاش فکر نمیکردم واصلا اهل دوست شدن نبود فقط اینو در جواب دوست خوب medaso گفتم که خیلی دوست داشتم قبل از اینکه بهش پیشنهاد بدم بیشتر با خصوصیات وجزئیاتش آشنا بشم...
    ویرایش توسط tan.haam : چهارشنبه 17 مهر 92 در ساعت 15:30


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. << سوتی های شنیدنی شما >>
    توسط lord.hamed در انجمن سرگرمی و تفریح
    پاسخ ها: 65
    آخرين نوشته: یکشنبه 15 مهر 97, 08:18

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:17 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.