به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 5 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 50 , از مجموع 51
  1. #41
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط رنگین نمایش پست ها
    دلیل برای تحمل رنج و درماندگی بسیار زیاد هست و بزرگ‌ترین اون‌وحود بچه
    در هر صورت ممنون از پاسخگویی تون شاید درک اینجور موقعیت ها براتون ممکن نباشه
    اتا براتون‌پیش نیامده..
    من‌هنیشه مطالبی که شما بنویسید رو مطالعه میکنم.
    بله درست میگین و از نظر افراد دلایل زیادی برای تحمل وجود داره ولی هرگز چنین نیست فلش های بسمت " زن " نشانه بره و اون مقصر جلوه داده بشه، اما فرزند معمولا در چنین جوی بزودی تحت تأثیر رابطه ناخوشایند والدین، الگو گیری غلط و همچنین روان آسیب دیده مادر و ... قرار خواهد گرفت.
    این تاپیک جای مناسبی برای ادامه ی بحث نیست، مایل هستم مطالب شما رو در تاپیک جدیدی بخوانم و در حد توان یاری کنم.
    متشکرم از نگاه نازنین شما که مطالبم رو میخونید.





  2. 2 کاربر از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده اند .

    خانم مهندس (شنبه 04 آبان 98), رنگین (شنبه 04 آبان 98)

  3. #42
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 آذر 98 [ 10:00]
    تاریخ عضویت
    1395-7-04
    نوشته ها
    150
    امتیاز
    5,613
    سطح
    48
    Points: 5,613, Level: 48
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 70.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    426

    تشکرشده 287 در 117 پست

    Rep Power
    37
    Array
    .
    در پاسخ خانم مهندس در مورد ذات باید بگم من زن و مرد رو دو گونه ی جانوری جدا در نظر نگرفتم. لازم نیست با کلمات بازی کنیم. انرژی های روحی و روانی آیا جدا از ذات هست؟!!! فکر نمیکنم باشه. پس اگر من میگم در ذات متفاوت هستن، دقیقا همون تفاوت در انرژی های روحی و روانیه.
    وقتی میگید در خلقتشون متفاوتن چه معنایی غیر از این داره پس؟؟؟
    در مورد انرژی های روانی باید بدونید خانم ها هم در روانشون انرژی های مردانه رو دارن و بالعکس آقایون انرژی های زنانه هم درونشون هست و اتفاقا زمانی به تعادل روانی و شخصیتی میرسن که هر دو دسته انرژی روانی زنانه و مردانه رو درونشون به تعادل رسونده باشن و هیچ کدوم سرکوب نشده باشه. برای فهم بهتر، مفاهیم آنیما و آنیموس رو سرچ کنید و در موردش مطالعه کنید. پس با این همه پیچیدگی و درهم کنش، نمیشه زنان و مردان رو کاملا متفاوت دونست.
    بله، من فکر میکنم در گذشته مردها از جنبه هایی مردتر بودند و الان نامردها بیشتر شده اند.جمعیت مردان باحیا کم شده و وقاحت درشون زیاد شده. امیدوارم مجددا اشتباه برداشت نکنید که گفته ام تمام مردها. بلکه دارم میگم مرد خوب هست ولی واقعا کمیاب شده.
    اما من فکر میکنم شما شدیدا دارید اشتباه فکر میکنید. :))) من پسرهای زیاااادی رو از دور و نزدیک میشناسم که پاک و سالم زندگی کردن و سنشونم از ۳۰ گذشته و بسیاااار انسان های شریف و محترمی هستند. یعنی تعداد آقایون خوبی که میشناسم از تعداد آقایون بد و هرزه خیییییلی بیشتره.
    در گذشته این چنین نبوده و در گذشته دختران و زنان خوددار تر بوده اند و اگر چه ظلم و تبعیض در جامعه بهشون زیاد روا شده بوده ولی حداقل خودشون با دستهای خودشون این چنین حرمت خودشون رو له نمیکرده اند.
    خوشبختانه باید بگم در مورد دخترا هم من تجارب خیییلی مثبتی داشتم و خانم هایی که باهاشون افتخار آشنایی داشتم افراد کاملا با اعتماد به نفس، موفق و مستقلی بودن که به جای اینکه مثل نسل قبلی منفعلانه توی خونه بنشینند، کاملا فعالانه و مسئولانه برای آیندشون تلاش میکنن و تصمیم میگیرن و تعدادشون خیلی بیشتر از دخترایی بوده که ساده لوحانه مورد سو استفاده پسرای بد قرار گرفتن. پس فکر میکنم اختلاف نظر ما بیشتر بر میگرده به جامعه آماری های مختلفی که شاهدشون بودیم.
    آیا الات که دوستی اینقدر زیاد شده همه چی حل شده؟ اگه حل شده بود که نیازی به بحث و تبادل نظر نبود. نه خانم مهندس؟
    در مورد کسایی که من میشناسم که آگاهانه و منطقی از ارتباطاتشون استفاده کردن و از چهارچوب های اخلاقی و انسانی خارج نشدن بله. همه چیز حل شده. به خاطر همین توی پست اولم مثال رانندگی رو زدم.
    البته قبول دارم در بعضی مناطق هنوز فرهنگ رابطه دختر و پسر خارج از چهارچوب خواستگاری رسمی جا نیفتاده و اونحاها ریسکش بالاست. برای اونا خب قطعا راه امن تر ازدواج سنتیه.
    بقیه صحبت هاتونم به پست های من ارتباطی نداشتن فکر میکنم و بعضیاشم صحبتای قبلی خودتونو نقض کرده بود. واسه همین جوابی براشون ندارم
    ——————————
    در مورد پست خانم سحر بهاری عزیز
    ببینید کسی که مذهبی نباشه که مستقیم میره سراغ روابط نامشروع و کاری نداره به اینکه دین چی میگه، پس بحث صیغه و چند همسری مختص افراد مذهبیه. خب فکر نمیکنید اگر اون فرد مذهبی یه درصد بخواد به خاطر آبرو یا ترس از گناه و حق الناس و ... خویشتن داری کنه، این قوانین بهش یه مجوز دادن که راحت بتونه هوس بازیاشو توجیه کنه؟؟؟
    در ثانی ، همیشه یک ابزار در جهت هدفی که براش در نظر گرفته شده کار نمیکنه. مثلا همین ازدواج های چندم و موقت، بیشتر از اینکه مشکل کسایی که تمکن ازدواج رو ندارن حل کنه، شده دست مایه هوس بازی یک عده و عامل فساد و از هم پاشی خونواده ها. همین چند وقت پیشم یکی از جنایاتی که حاصل همین قوانین بود، مدتها سرتیتر روزنامه ها بود. چه بسا اگر این قانون نبود، اون فرد مشهور از ترس آبرو و وجهه اجتماعیش مرتکب اون خطا نمیشد و قتلی هم صورت نمیگرفت، نه اینکه بیاد گستاخانه از ارتباطش با اون خانم و شرعی بودنش بگه!
    مثل اینه که شما ببینی رو گردن دوستت داره یه عقرب راه میره. چاقو بگیری دستت که عقربو بزنی دوستت نمیره، اما به جاش شاهرگ اون بدبختو بزنی کلا کارشو یک سره کنی. حالا هر چقدر تو بگی نیتت کمک به دوستت بوده که از نیش عقرب نمیره، فایده ای نداره چون حتی اگر یک درصد احتمال داشت عقرب دوستت رو نیش نزنه و زنده بمونه، شما اون رو هم ازش گرفتی و مردنش رو صددرصد کردی.
    در مورد جوامع غربی هم، کی گفته ما بریم چشم بسته و طوطی وار از اونا تقلید کنیم؟ هر چند روابط نامشروع تا جایی که من بدونم تو هیچ فرهنگی پذیرفته نیست و همه جا معشوقه بودن و سرگرم شدن با معشوقه ها کار نکوهیده ای هست.
    مگه خودمون عقل و درایت نداریم که بخوایم از کسی تقلید کنیم؟ مشکل ما الان فقط اینه که چون یک سری قوانین با دین مرتبط هستن، مقدس شمرده میشن و در مقام نقد نیستن، به خاطر همین در حال درجا زدنیم و پیشرفت نمیکنیم. غافل از اینکه مقدس شمردن یک موضوع که نباید همانا، سقوط و به قهقرا رفتن یک جای کل سیستم همانا.

  4. کاربر روبرو از پست مفید خانم مهندس تشکرکرده است .

    آنیتا123 (دوشنبه 06 آبان 98)

  5. #43
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 03 خرداد 03 [ 00:06]
    تاریخ عضویت
    1396-1-29
    نوشته ها
    815
    امتیاز
    26,013
    سطح
    96
    Points: 26,013, Level: 96
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 337
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First ClassVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    2,591

    تشکرشده 2,300 در 744 پست

    Rep Power
    203
    Array
    یعنی یِ لحظه روتو بکنی اون ور بری.تخمه بیاری ...ده تا پست اومده بالا:)
    شگفت انگیزه این تاپیک تو همدردی....
    اقلا مهلت بدید یکی یکی....خدا نکرده چیزی از قلم نیفته بشه همرو خوند....

    - - - Updated - - -

    حیف من یکیش و نبودم حذف کردن
    خاطره ازدواج آقای راشامون چی بود میشه ی بار دیگه بگین...
    قسمت خوبش و از دستم رفت....اه

  6. #44
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    دیروز [ 22:43]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,165
    امتیاز
    90,422
    سطح
    100
    Points: 90,422, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 94.0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,825

    تشکرشده 6,799 در 2,375 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Pooh نمایش پست ها


    من با صحبت های آقای کرای موافقم تا حدی. ولی قبول ندارم انگیزه ی مرد از ازدواج موقت حمایت از زن باشه. خب اگه خیلی دلش میسوزه برای اون زن بیوه و مطلقه، بدون درخواست و توقع رابطه ازش، بره بهش کمک مالی کنه. نمیشه؟ یا بره براش شغلی پیدا کنه که بتونه خودش رو پای خودش وایسه و نره سمت تن فروشی.
    مگر اینکه بحث کنیم که خب مگه زن مطلقه یا بیوه، نیاز جنسی نداره؟ خب توی این شرایط هم میشه این رو گفت اگر از مثلا 10 ازدواج 2 تا به ظلاق منجر میشه، خب همون تعدادی که زن مطلقه هست، مرد مطلقه هم هست. پرا راه حل باید صیغه شدن باشه برای اون زن؟ میتونه ازدواج رسمی و دایم درستی کنه. به نظر من اگر به جای اینکه تشویق به صیغه کنیم، بیایم و فرهنگ سازی کنیم که یک زن مطلقه هم میتونه در صورت تناسبات در سن و فرهنگ و اخلاق و خانواده و ارزشها و ... مورد مناسبی باشه برای ازدواج دایم. مشکلی که جامعه ما داره اینه که به چشم طعمه به زن مطلقه و بیوه نگاه میشه. فشار اجتماعی روی این زن زیاد میشه تا حدی که بعضا خودشون هم خودشون رو میبازن و طعمه میشن یا بعضی هاشون هم تله میذارن برای مردانی که قدرت کنترل میلشون رو ندارن.
    ..............

    سلام خانم pooh
    خیلی وقت بود تشریف نداشتید ....ممنون از حضورتون
    از طرفی ممنون از اینکه اندیشه هاتون را به اشتراک می ذارید مانند دیگر دوستان
    الحمد الله دست به قلمتون هم خوبه ...

    سفارش خداوند به ازدواج دائم هست ....و اگر ازدواج دائم میسر نیست سفارش به صبر و پاکدامنی شده ( خدا می فرماید صبر برا ی شما بهتره ،،، تو سوره نساء و نور )
    فلسفه ازدواج موقت ( تو سوره نساء ) بیشترش برا ی جلوگیری از گناه در جامعه ست ،،، مثلا طرف نره گناه زنا انجام بده ( یه حالت اضطراری ..نه تنوع گرایی )
    ببنید مثلا الان تو رابطه های احساسی و پنهان دختر و پسر ، معمولا تعهد و مسئولیتی توش نیست ،،... و خداوند هم تو سوره نور و نساء رابطه دوستی و پنهان را منع کرده
    اسلام میگه نمی تونی صبر کنی برا ازدواج دائم .... برو راست و حسینی به طرف یگو برا چند ماه (چه زمانی ) می خوایش با مهر و شرایط مشخص ! ،،،ولی نرو رابطه پنهانی و غیر شرعی
    تو ازدواج موقت هم برگ برنده دست زنان هست ....اون خانم می تونه بگه نه
    در پست قبلی در مورد عرف صحبت کردم ( عرف جامعه ها )
    الان عرف ما اینو می پذیره ؟
    اگه نمی پذیره که باید پاکدامنی و صبر برا ازدواج دائم بشه ( نریم یه قانون جدید برا خودمون درست کنیم ... )
    الان مسیح دینش خیلی سختره از اسلامه ...ولی چقدر رعایت می کنند ؟
    مثلا حجاب بانوان در دین مسیح و یهود از اسلام سختره ...ولی الان متاسفانه تغییر دادن
    برا ما همین جوره ... که دیده شده بعضا تو ازدواج موقت داره از اصل خودش انحراف پیدا می کنه و میره به سمت تنوع گرایی
    این کار هم همت مسئولان را می طلبه و هم همت خود مردم .


    این کلیپ را هم ببینید :
    https://masaf.ir/Raefipour/post/1944...%AA%C2%BB.html


    ویرایش توسط باغبان : یکشنبه 05 آبان 98 در ساعت 00:54

  7. کاربر روبرو از پست مفید باغبان تشکرکرده است .

    Pooh (یکشنبه 05 آبان 98)

  8. #45
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    سلام

    نقل قول نوشته اصلی توسط خانم مهندس نمایش پست ها
    صیغه و چند همسری مختص افراد مذهبیه. خب فکر نمیکنید اگر اون فرد مذهبی یه درصد بخواد به خاطر آبرو یا ترس از گناه و حق الناس و ... خویشتن داری کنه، این قوانین بهش یه مجوز دادن که راحت بتونه هوس بازیاشو توجیه کنه؟؟؟
    ببینید اینجا ما با مردی یا مجردی طرف هستیم که دنبال برقراری یک ارتباط هست. حالا علت این ارتباط به چه مواردی بر میگرده باید بررسی بشه، اما چیزی که مهم هست اینه که صیغه فقط مانع از پایمال شدن حقوق حداقلی و برقراری رابطه ی نامشروع هست.
    اما مرد متأهلی که دنبال صیغه هست شرط قرآن رو هم عملی کرده؟

    در آيه 129 سوره نساء آمده است:
    « شما هرگز نمى ‏توانيد [از نظر محّبت قلبى‏] در ميان زنان‏، عدالت برقرار كنيد، هر چند كوشش نماييد! ولى تمايل خود را بكلّى متوجّه يك طرف نسازيد كه ديگرى را بصورت زنى كه شوهرش را از دست داده درآوريد! و اگر راه صلاح و پرهيزگارى پيش گيريد، خداوند آمرزنده و مهربان است‏. »

    ببینید خداوند کاملا واضح مطلب رو روشن کرده، حالا اگر کسی عمل نکرد خودش مسئول اعمالش هست. مثل خیلی از اعمال اشتباهی که انسان در زندگی انجام میده و ضررش به دیگران هم میرسه.

    *******

    نقل قول نوشته اصلی توسط خانم مهندس نمایش پست ها
    همین ازدواج های چندم و موقت، بیشتر از اینکه مشکل کسایی که تمکن ازدواج رو ندارن حل کنه، شده دست مایه هوس بازی یک عده و عامل فساد و از هم پاشی خونواده ها. همین چند وقت پیشم یکی از جنایاتی که حاصل همین قوانین بود، مدتها سرتیتر روزنامه ها بود. چه بسا اگر این قانون نبود، اون فرد مشهور از ترس آبرو و وجهه اجتماعیش مرتکب اون خطا نمیشد و قتلی هم صورت نمیگرفت.
    بله و در تیترهای دیگر تجاوز فردی یا گروهی، گروه های فساد، کلاهبرداری به بهانه ی ازدواج، شکست عاطفی و همان قتل پس از تجاوز ... قابل تأمل هست.
    قرص هم میتونه کشنده باشه و هم درمانگر.
    مهم نحوه ی استفاده بجا و صحیحش در موقع ضرورت هست، آن هم با تجویز پزشک برای افراد خاص.

    *******

    نقل قول نوشته اصلی توسط خانم مهندس نمایش پست ها
    مگه خودمون عقل و درایت نداریم که بخوایم از کسی تقلید کنیم؟ مشکل ما الان فقط اینه که چون یک سری قوانین با دین مرتبط هستن، مقدس شمرده میشن و در مقام نقد نیستن.
    راه ما در دین و قانون تقوا و صبر و عدم ورود به رابطه ی نامناسب تا زمان ازدواج یا عقد دائم هست تا حقوق ما محفوظ بمانند... که امروزه مشاوران محترم آسیب های برقراری ارتباطات نادرست رو با مقالات و مثال های عینی و ... شرح دادن. ( مثل همین تاپیک )
    هرگز بدنبال تشویق به صیغه نیستیم چون شروطی داره و از طرفی برای برخی افراد ممکن هست باعث ضرر بشه.
    در کل اگر نگاه کنید میبینی
    راه های دینی و قانونی بنظر منافاتی با زندگی و روان سالم ندارن.

    علل نزول برخی سوره ها و آیات و حتی احکام دینی تفسیرهای آموزنده و قانع کننده ای دارن که نیاز هست مطالعه بشن.





  9. کاربر روبرو از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده است .


  10. #46
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 آذر 98 [ 10:00]
    تاریخ عضویت
    1395-7-04
    نوشته ها
    150
    امتیاز
    5,613
    سطح
    48
    Points: 5,613, Level: 48
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 70.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    426

    تشکرشده 287 در 117 پست

    Rep Power
    37
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط سحر بهاری نمایش پست ها
    سلام



    ببینید اینجا ما با مردی یا مجردی طرف هستیم که دنبال برقراری یک ارتباط هست. حالا علت این ارتباط به چه مواردی بر میگرده باید بررسی بشه، اما چیزی که مهم هست اینه که صیغه فقط مانع از پایمال شدن حقوق حداقلی و برقراری رابطه ی نامشروع هست.
    اما مرد متأهلی که دنبال صیغه هست شرط قرآن رو هم عملی کرده؟

    در آيه 129 سوره نساء آمده است:
    « شما هرگز نمى ‏توانيد [از نظر محّبت قلبى‏] در ميان زنان‏، عدالت برقرار كنيد، هر چند كوشش نماييد! ولى تمايل خود را بكلّى متوجّه يك طرف نسازيد كه ديگرى را بصورت زنى كه شوهرش را از دست داده درآوريد! و اگر راه صلاح و پرهيزگارى پيش گيريد، خداوند آمرزنده و مهربان است‏. »

    ببینید خداوند کاملا واضح مطلب رو روشن کرده، حالا اگر کسی عمل نکرد خودش مسئول اعمالش هست. مثل خیلی از اعمال اشتباهی که انسان در زندگی انجام میده و ضررش به دیگران هم میرسه.

    *******



    بله و در تیترهای دیگر تجاوز فردی یا گروهی، گروه های فساد، کلاهبرداری به بهانه ی ازدواج، شکست عاطفی و همان قتل پس از تجاوز ... قابل تأمل هست.
    قرص هم میتونه کشنده باشه و هم درمانگر.
    مهم نحوه ی استفاده بجا و صحیحش در موقع ضرورت هست، آن هم با تجویز پزشک برای افراد خاص.

    *******



    راه ما در دین و قانون تقوا و صبر و عدم ورود به رابطه ی نامناسب تا زمان ازدواج یا عقد دائم هست تا حقوق ما محفوظ بمانند... که امروزه مشاوران محترم آسیب های برقراری ارتباطات نادرست رو با مقالات و مثال های عینی و ... شرح دادن. ( مثل همین تاپیک )
    هرگز بدنبال تشویق به صیغه نیستیم چون شروطی داره و از طرفی برای برخی افراد ممکن هست باعث ضرر بشه.
    در کل اگر نگاه کنید میبینی
    راه های دینی و قانونی بنظر منافاتی با زندگی و روان سالم ندارن.

    علل نزول برخی سوره ها و آیات و حتی احکام دینی تفسیرهای آموزنده و قانع کننده ای دارن که نیاز هست مطالعه بشن.




    سلام
    راستش من متوجه اون مثالتون در مورد تجاوز نشدم. تجاوز گری یک اختلال و ناهنجاری شخصیتیه. فرد متجاوز، به خاطر خشم و نفرتی که از مادرش و زنانگی درون خودش داره، این خشونت رو در رابطه جنسی نشون میده. همون طور که میدونید خیلی از افراد متجاوز با وجود داشتن زن و بچه، باز هم مرتکب این خطا میشن. مثل همون موردی که قربانی یک دختر بچه نابالغ بود! پس افراد متجاوز بحثشون جداست. حالا صیغه و چند همسری چه کمکی تونسته بکنه به کاهش آمار تجاوز؟ هیچی! چون اصلا ارتباطی با هم ندارن. مثلا فرد متجاوز نمیاد دست قربانی رو بگیره ببره صیغه بخونه بعد بیاره بهش تجاوز کنه! :)))
    هر چند، خود آمار تجاوز میتونه غیر مستقیم از آثار همین قوانین اشتباه هم باشه حتی! چطور؟
    اینطوری که فرد متجاوز یک فرد دارای اختلال و آسیب دیده هست. اختلال و آسیب روانی از کجا میاد؟ از خانواده های ناهنجار و نا امن و از هم پاشیده. خب واضحه یکی از دلایل ناهنجاری در بطن خونواده، میتونه روابط خارج از فضای خونواده یا چند همسری باشه. میبینید؟
    حالا باز هم اگر من متوجه نکته مد نظر شما نشدم، خوشحال میشم بشنوم.
    در مورد اینکه صیغه و ازدواج چندم میتونه یه جاهایی تحت شرایط خاص برای افراد کمیابی بیشتر از اینکه آسیب برسونه فایده داشته باشه، من نظری ندارم. نه دیدم همچین مواردی و نه شنیدم. اما ردش هم نمیکنم چون بهش علم ندارم. پس فرض میگیریم بله همین طوره که شما میگید، اما مشکل اونجا به وجود میاد که یک تجویز دینی تحت شرایط خاص، تبدیل به قانون میشه. وقتی قانون شد، قطعا شروطش نادیده گرفته شده و کلا ماهیتش تغییر میکنه! قانون گزار نمیاد چک کنه ببینه طرف شرایطش رو رعایت کرده و صلاحیتش رو داره با نه! پس کلا اصل مساله کن فیکون میشه.
    قانون وقتی ارزشمنده که ضمانت اجرایی داشته باشه.
    صحبت های من ممکنه خیلی از عزیزان مذهبی رو رنجیده خاطر کنه، چون داره عقاید و باورهاشون رو به چالش میکشه و این قطعا خوشایند نیست. اما من قصدم آزرده کردن کسی نبوده و نیست و اگر ناخوداگاه باعثش شدم عذرخواهی میکنم. چون نمیتونم در برابر چیزی که میدونم کاملا غلطه و شواهدش هم اینقدر گویاست و هم چنان براش دلایل واهی ارائه میشه، سکوت کنم و چیزی نگم.

  11. 2 کاربر از پست مفید خانم مهندس تشکرکرده اند .

    آنیتا123 (دوشنبه 06 آبان 98), رنگین (یکشنبه 05 آبان 98)

  12. #47
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array

    نقل قول نوشته اصلی توسط خانم مهندس نمایش پست ها
    راستش من متوجه اون مثالتون در مورد تجاوز نشدم.
    اشتباه برداشت نکنید، ببینید شما میفرمایین یک مورد قتل بخاطر عقد موقت بود، خب از این طرف هم قتل بخاطر رابطه نامشروع زیاد اتفاق افتاده. ( بخشی از آمار جرم ها به دلیل روابط پنهانی نامشروع هست )
    اما درباره ی تجاوز علت چیست، فقط بخاطر خشم و نفرتی که از مادرش و زنانگی درون خودش داره! ؟
    نه قطعا این یک عامل مطرح نیست. شما اگر بیشتر بخوانید به علل بیشتری هم میرسید.
    *******
    نقل قول نوشته اصلی توسط خانم مهندس نمایش پست ها
    حالا صیغه و چند همسری چه کمکی تونسته بکنه به کاهش آمار تجاوز؟ .
    اصل مطلب رو باید متوجه بشید یعنی اینکه وقتی فردی دچار رابطه ی عاطفی میشه و ترس از غلتیدن در گناه و ناپاکی داره میاد صیغه میکنه که حداقلی ها رعایت بشه. که عرض کردم به شروطی ...
    که اگر این حداقلی رعایت نشه رابطه تبدیل به ( رابطه ی نامشروع ) خواهد شد. بسیاری از دختران یا زنانی که به مشاوره ها مراجعه میکنن و درگیر روابط جنسی با دوستان خود شدند اذعان دارن پس از پشت سر گذاشتن رابطه ی جنسی و قطع ارتباط با شخص در زمانی دیگر، همان احساسی رو دارند که یک فردی که به اون تجاوز شده دارد.

    اما در صیغه فرد با پذیرش ذهنی و قلبی و علم به مدت معین این ارتباط وارد مسئله میشه.
    ******
    نقل قول نوشته اصلی توسط خانم مهندس نمایش پست ها
    یکی از دلایل ناهنجاری در بطن خونواده، میتونه روابط خارج از فضای خونواده یا چند همسری باشه. میبینید؟
    حالا باز هم اگر من متوجه نکته مد نظر شما نشدم، خوشحال میشم بشنوم.
    بله درست هست و ما هم تبلیغ چند همسری نمیکنم!
    ( بلکه گفته شده با صیغه از غلتیدن در روابط نامشروع جلوگیری بشه ، همین ) ولی چنین اتفاقاتی ( چه مشروع و چه نامشروع ) اثراتی بر روان خانواده داره و چیزی از معایب اون کم نمیشه و کسی موافقت صریح نداره ( نه قرآن کریم، نه علما، نه مشاوران و نه اذهان عمومی )
    ******
    نقل قول نوشته اصلی توسط خانم مهندس نمایش پست ها
    اما مشکل اونجا به وجود میاد که یک تجویز دینی تحت شرایط خاص، تبدیل به قانون میشه. وقتی قانون شد، قطعا شروطش نادیده گرفته شده و کلا ماهیتش تغییر میکنه! قانون گزار نمیاد چک کنه ببینه طرف شرایطش رو رعایت کرده و صلاحیتش رو داره با نه! .
    صحبت شما برای مواقعی قابل بررسی هست که تمامی جامعه پیرو قانون و احکام دین باشند و بخوان احکام رو مو به مو رعایت کنن... در غیر اینصورت ( عقد موقت یا صیغه و حتی عقد دائم ) در نظر آنها باطل بوده و از روش خود برای رسیدن به مقصود استفاده میکنن. مثل ( روابط دوستی و ازدواج سفید )
    باز هم مطالب رو بخوانید کسی تشویق به صیغه نمیکنه اما صیغه و رابطه ی حلال بهتر از غلتیدن در باتلاق رابطه ی نامشروع هست.
    ******
    نقل قول نوشته اصلی توسط خانم مهندس نمایش پست ها
    چون نمیتونم در برابر چیزی که میدونم کاملا غلطه و شواهدش هم اینقدر گویاست و هم چنان براش دلایل واهی ارائه میشه، سکوت کنم و چیزی نگم.
    نه چنان که گمان میکنین نیست، برخی بجای تمرکز بر علت اصلی درد .. دنبال موارد دیگر هستن.
    اگر قانون و دین هم بفرض مطلبی با عنوان ( صیغه یا عقد موقت ) نداشت راههای دیگری انتخاب میشد که آسیب های اون بمراتب بیشتر بود.
    راهکار دینی تنها مانعی برای عمل حرام و در نظر گرفتن یک حداقلی هست.
    ******
    نقل قول نوشته اصلی توسط خانم مهندس نمایش پست ها
    اما من قصدم آزرده کردن کسی نبوده و نیست و اگر ناخوداگاه باعثش شدم عذرخواهی میکنم.
    قطعا چنین نیست، خواهش میکنم
    پرسش و دانایی در هر زمینه ای لازمه ی زیستن هست.



  13. 2 کاربر از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده اند .

    Pooh (یکشنبه 05 آبان 98)

  14. #48
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,893

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array
    سلام.

    شخصی از آشنایان ما بود که هم سن و سال پدر من بود. ایشون پزشک بود و همسرش هم دبیر و زندگی خیلی خوبی هم با هم داشتند و دو فرزند. متاسفانه سالها پیش این خانواده در یک سفر تصادف بسیار وحشتناکی در جاده کردن به طوری که فرزند کوچیکشون حتی تا رسیدن نیروهای امدادی هم دوام نیاورد و فوت کرد، آقا تمام استخوان هاش شکسته بود و فرزند اول هم شکستگی فک، و خانم هم ضربه ی شدیدی به سرش خورده بود.

    خب با چندین عمل جراحی و حمایت عاطفی اقوام و آشناهاشون به مرور وضعیتشون رو به بهبودی رفت. ولی مشکلی که پیش اومده بود این بود که خانم میل جنسیش رو احتمالا بر اثر ضربه ای که به سرش خورده بود و از دست دادن فرزندش که غم افزونی براش بود، از دست داده بود. جوری که میگفت شوهرش وقتی طرفش میره خانم نمتونه تحمل کنه و وحشت زده میشه. مراحل درمانی و مراجعات مختلفی رو هم برای حل این مشکل انجام داده بودند ولی نتیجه نگرفته بودند. این مرد هم بسیار شریف بود و تا چند سال مثل قبل با همسرش با کمال احترام و محبت رفتار میکرد. تا اینکه خود خانمش از اینکه همسرش داره اینقدر محرومیت رو تحمل میکنه احساس ناراحتی میکرده و خودش اقدام به پیدا کردن همسر دوم برای شوهرش میکنه. مرد در ابتدا مخالف بوده و مقاومت میکرده ولی با اصرار خانمش بعد از یک سال قبل میکنه و ازدواج رسمی دومی با خانمی که همسرش معرفی کرده بود میکنه.

    الان این دو خانم بیش از ده ساله که دارن عین دو تا خواهر در نهایت احترام و مسالمت زندگی میکنن. همسر دوم هم صاحب فرزند شده و من هر بار که این خانواده رو میبینم، میبینم که همسر اول بسیار با فرزند همسر دوم مهربانه و این دختر بچه هم خانم اول رو خیلی دوست داره و خیلی وقتها دیدم که میره توی بغل اون میشینه. دو فرزند هم با هم خیلی خوب هستن. آقا هم هر جا میره هر دو همسر و هر دو همسرش باهاش هستن و هیچ گونه تبعیضی در رفتارش با این دو نفر نداره و با هر دو با احترام رفتار میکنه و تمام اقوام و فامیل و آشناها هم کاملا پذیرفتن زندگی اونها رو.

    من فکر میکنم ازدواج دوم فقط در چنین شرایط خاصی و در صورت رضایت همسر اول و البته وجود قدرت مدیریت بالای مرد و درایت زن ها، میتونه سودمندتر از نبودش باشه. اما فقط در چنین شرایط خاصی و با رضایت کامل همسر اول.


    اما برای صیغه من تو کتم نمیره در چه حالتش مکنه بتونه مفید باشه؟؟ اگر دو طرف مجرد باشن که چون رابطه قراره موقت باشه، بالاخره حداقل یکیشون ضربه خواهند خورد. اگر هم آقا متاهل باشه و رفته باشه دنبال صیغه، من نمیفهمم این چه فرقی با خیانت داره؟ فقط چون یه خطبه ای میخونن موجه میشه؟!! هر جوری فکر میکنم برام قابل هضم نیست.


    ضمن اینکه مگر کم هستند زندگی ای که زن داره توش سختی میکشه؟ خب آیا اون زن متاهل هم دین اومده براش راهی بذاره؟ نه. پس زن میره دنبال حل مشکلش و تلاش برای حفظ زندگیش. ولی این مجوزی که دین به مردها داده باعث میشه به جای حل اصولی مشکلات زمدگیشون، بیان سمت صیغه کردن و ... . اگر چنین مجوزی نداشتن احتمالا وادار میشدن اونها هم برای رفع مشکلات زندگیشون تلاش کنن و در نهایت یا حلش کنن یا اگر قابل حل نبود به هیچ صورتی، طلاق بگیرن و برن زندگی رسمی دیگه ای شروع کنن. ولی به نظر من وجود صیغه کلا در این جور مسایل، اثر مثبتی نداره و راه حل نیست.

    اگر هم صیغه رو راه حلی برای آقایون مجرد در نظر بگیریم، باز هم به نظر من ضررهاش برای هم خود فرد هم جامعه، بیشتر از سودهاشه. چرا؟
    چون:

    1-وقتی آقای مجردی بتونه بره صیغه کنه، خب انگیزه اش برای ازدواج رسمی و پذیرش مسوولیت برای رسیدن به خواسته اش رو از دست میده.---> تنوع طلب میشه. ----> مسوولیت پذیریش کم میشه و فاداری درونش ضعیف تر ----> کم کم اصلا به ازدواج رسمی فکر هم نمیکنه و ترجیح میده بدون دردسر مسولیت و خرجی دادن و با یه زندگی سر و کله زدن و محدودیت هایی که مسوولیت های زندگی مشترک براش ایجاد میکنه، دنبال دل و خوش گذرونی بره -----> شانس ازدواج برای دختران مجرد و باکره پایین میاد -----> نیازهای عاطفی دختران هم بهشون فشار میاره و ممکنه وارد روابط دوستی بشن ----> تبعات روابط دوستی دامنگیر بخشی از این دختران میشه -----> جمعیت دختران آسیب ندیده کمتر میشه -----> جمعیت دختران سالم از نظر روانی و اخلاقی کاهش پیدا میکنه -----> دامنه ی انتخاب برای ازدواج رسمی آقایونی که پاک زندگی کردن و نیت ازدواج رسمی دارن و دنبال یه دختر سالم از نظر اخلاق و روان میگردن محدود تر میشه -----> ازدواج و انتخاب برای آقایون پاک هم سخت تر میشه -----> به تاخیر افتادن ازدواج و رفع نشدن نیازها خودش میتونه زمینه ساز فشارهای روانی زیادی بشه و ......

    تازه همه اینها رو بدون در نظر گرفتن اینکه الان شرایط اقتصادی و کار این وضع رو داره گفتم. حالا اون رو هم بهش اضافه کنید ببینید بر سر جامعه چی میاد وقتی پسرها هم توانایی مالی کافی برای زندگی ندارن و جرات نمیکنن برن خواستگاری. در این حالت خب ممکنه بیشتر به صیغه رو بیارن و تمام اون چیزهایی که گفتم به همون نسبت تشدید پیدا کنه.


    خب در کل من فکر نمیکنم صیغه به نفع جامعه باشه.




    البته نکته قابل وجه هم یکیش تجملاتی شدن زندگی هاست و دخترانی هم هستند که توقعات مالی عجیب و غریب دارند. ولی من خودم دیده ام پسرهایی که دارن قانون کار حقوق میگیرن ولی برای ازدواج هم اقدام کره اند و ازدواج هم کرده اند و خدا هم به درآمدشون برکت داده و تونستن زندگی رو با کم و زیادش پیش ببرن. نمونه اش برادر خودم. و از طرفی دیده ام باز هم پسرهایی که دارن حقوق قانون کار میگیرن و وقتی بهشون میگی برای ازدواج اقدام کن میگه من با این حقوق چجوری زندگی بگردونم ولی هر روز توی فکر اینه که پولهاش رو جمع کنه یا وام بگیره فلان ماشین مدل بالا رو بگیره. نمونه اش اون یکی برادر خودم. :))

    منظورم اینه که هم دخترها باید توقعاتشون رو بیارن در حد قدرت متوسط جامعه، هم پسرها توجهشون رو بیشتر بر تشکیل زندگی بذارن نه تجملات بزرگی که خودشون توی فکرشونه.

    خب همونطور که جناب کرای هم فرمودن، مسوولین جامعه هم باید تلاش کنن در ایجاد شغل و جلوگیری از هدر رفت منابع مالی کشور و دزدی و هزینه صحیح درآمدهای کشور برای سلامت و و سعادت جامعه. البته به نظر من اول جامعه ی خوودمون. بعد اگه زیادی آوردن برن به بقیه جاها هم کمک کنن.

  15. 2 کاربر از پست مفید Pooh تشکرکرده اند .

    الهه زیبایی ها (یکشنبه 05 آبان 98)

  16. #49
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,893

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط خانم مهندس نمایش پست ها
    وقتی میگید در خلقتشون متفاوتن چه معنایی غیر از این داره پس؟؟؟
    والا به نظر من انرژیهای روحی و روانی و جسمی هم بخشی از خلقته دیگه. حالا شما میگید نیست و بخشی از خلقت نیست نظرتون محترمه.

    نقل قول نوشته اصلی توسط خانم مهندس نمایش پست ها
    در مورد انرژی های روانی باید بدونید خانم ها هم در روانشون انرژی های مردانه رو دارن و بالعکس آقایون انرژی های زنانه هم درونشون هست و اتفاقا زمانی به تعادل روانی و شخصیتی میرسن که هر دو دسته انرژی روانی زنانه و مردانه رو درونشون به تعادل رسونده باشن و هیچ کدوم سرکوب نشده باشه. برای فهم بهتر، مفاهیم آنیما و آنیموس رو سرچ کنید و در موردش مطالعه کنید. پس با این همه پیچیدگی و درهم کنش، نمیشه زنان و مردان رو کاملا متفاوت دونست.

    کاملا متفاوت؟؟ من چنین چیزی نگفتم. لطفا در خوندن پست ها بیشتر دقت کنید. من از صفات نسبی استفاده کرذم. گفتم براشون "سخت تره". گفتم تمایل زنها برای کمک گرفت در حل مشکلاتشون " بیشتره".
    به نظرم شما در خوندن و برداشت دقت کافی نمیکنید.

    نقل قول نوشته اصلی توسط خانم مهندس نمایش پست ها
    اما من فکر میکنم شما شدیدا دارید اشتباه فکر میکنید. :))) من پسرهای زیاااادی رو از دور و نزدیک میشناسم که پاک و سالم زندگی کردن و سنشونم از ۳۰ گذشته و بسیاااار انسان های شریف و محترمی هستند. یعنی تعداد آقایون خوبی که میشناسم از تعداد آقایون بد و هرزه خیییییلی بیشتره.
    خب من هم پسرهای خوب زیادی رو در خانواده ام، فامیلم، همسایه ها، دوران کارشناسی، دوران ارشد، محل کار، و الان در دوران دکتری دارم میبینم. ( گرچه باطن زندگی یک شخص با ظاهرش میتونه خیلی متفاوت باشه). ولی به نظرم بهتره که جامعه آماری خیلی گسترده تری رو در نظر بگیریم نه فقط در حد برد چشمهامون و قدم های پاهامون.

    من موضع شما رو نسبت به دوستی آخرش نفهمیدم. از طرفی با دوستی موافق هستید. و از طرفی پسرهایی رو مثال میزنید که تا به حال پاک زندگی کردن. حالا منظورتون از پاک اگر اینه که دنبال دوستی و روابط نامشروع نرفته اند، پس احتمالا خودتون هم دنبال دوستی نرفتن رو یکی از فاکتورهای مثبت برای یک شخص میدونید. پس میشه اینجوری برداشت کرد در این نظرتون، دوستی میتونه چیز خوبی نباشه. که خب اینجا با اون نظرات قبلیتون که دوستی رو تایید میکنید تناقضی به نظر میاد.

    از طرفی خب یک نگاه بندازید به دو نسل قبلتر. نسل هایی که در زمانشون دوستی اصلا وجود نداشت. فرزندان اون نسل در همین کشور، کسانی بودند که هم سن و سال پدرهای من و شما بودن و خیلی هاشون اونقدر غیرت و وجدان داشتند که رفتن جونشون رو دادن برای مردم مملکت ( بگذریم از اون دسته ای که شاید به هوای حوری های آخرت یا گرفتن امتیازاتی دنیوی رفتن) ولی بالاخره آدم مخلص و با نیت کاملا پاک و خالص بینشون کم نبوده. اینها تربیت شده ی همون نسل و مادرانی بودن که شما معتقدین اصلا عزت نفس کافی و قدرت تربیت پسران با وجدان نداشته اند.

    حالا بیام سر نسل خودمون و همون جوان 30 ساله های خوبی که من و شما میبینیم. اونها هم تربیت یافته ی نسل پدر و مادر من و شما هستن که توشون دوستی نبوده و شما معتقدین مادرهاشون عزت نفس نداشته اند و درست تربیت نکرده اند.

    ولی بیاید بریم یه سر هم بریم نسل بعد تر. نسل نوجوانانی که پدر و مادرهاشون توشون دوستی بروز کرد و بوده. پدر و مادرهایی که مثل من و شما (البته سن شما رو نمیدونم) توی رنج سن 30-40 قرار دارن و دوستی توی این نسل پدیدار شد. حالا به فرزندان این ها نگاه کنید. توی دبیرستان پایه اول سقط جنین صورت گرفته. توی بافرهنگ ترین و مرفه ترین بخشهای مرکزاستان کلان شهرها برید چند روز دم در دبستان های پسرانه وقتی دارن تعطیل میشن. ببین چه فحشهای رکیکی رو عادی عادی به هم میدن. برید یه سر افزایش شدید تمایلات همجنسگرایی رو توی دبیرستان های پسرانه مطالعه کنید. بلوغ های زودرس رو بررسی کنید. روابط پسرهای 15-16 ساله رو با هم سن و سالهای من و شما برید بررسی کنید. بله. اینها شده اند تربیت یافتگان نسل مایی که ادعا داریم دیدمون باز شده و متمدن شده ایم و با دوستی مشکلاتمون حل شده و عزت نفسمون بالاتر رفته و مادران بهتری شده ایم و جامعه رو به سمت سلامت داریم میبریم.


    نقل قول نوشته اصلی توسط خانم مهندس نمایش پست ها
    خوشبختانه باید بگم در مورد دخترا هم من تجارب خیییلی مثبتی داشتم و خانم هایی که باهاشون افتخار آشنایی داشتم افراد کاملا با اعتماد به نفس، موفق و مستقلی بودن که به جای اینکه مثل نسل قبلی منفعلانه توی خونه بنشینند، کاملا فعالانه و مسئولانه برای آیندشون تلاش میکنن و تصمیم میگیرن و تعدادشون خیلی بیشتر از دخترایی بوده که ساده لوحانه مورد سو استفاده پسرای بد قرار گرفتن. پس فکر میکنم اختلاف نظر ما بیشتر بر میگرده به جامعه آماری های مختلفی که شاهدشون بودیم.
    همونطور که گفتم جامعه آماری و دیدمون رو باید گسترده تر کنیم. شما فقط خودتون و هم سن های خودتون رو نبینید. یه نگاه بندازید به نسل بعد. اگر الان باز هم فرهنگ دوستی بخواد افسارگسیخته پیش بره، به نظرت چی میاد به سر نسل بعدی؟ اگر الان به فکر نیفتیم که دختران رو از همون سن نوجوانی و در این شرایطی که دوستی اینقدر آزاد شده، آگاه نکنیم به تبعات و خطرات دوستی، چه خواهد شد؟!! واقعا شما کاهش عزت نفس دختران رو نمیبینید؟

    ببینید، وقتی یک دختری توی سنین اولیه ی نوجوانی که هنوز خام و ساده و هیجانی است بره دنبال دوستی، آسیبهایی از نظر روحی و روانی و جسمی خواهد خورد که ترمیمش برای مسایل دیگر زندگیشون و سالهای بعدی زندگیش بسیار سخت خواهد بود. بنابراین نظر شخصی من اینه که واقعا به شدت باید مانع دوستی شد. تا فرصت کافی برای اینکه دختران بدون دیدن آسیبی در این جنبه ، به جنبه های دیگر رشد شخصیتی و تحصیلی و ... با سلامت روان برسند فراهم بشه. و گرنه مطمین باشید در آینده جمعیت کثیری و جامعه آماری بسیار بزرگی از دخترانی با عزت نفس صفر و زیرصفر خواهیم داشت و جامعه ای ناسالم.

  17. #50
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    دیروز [ 22:43]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,165
    امتیاز
    90,422
    سطح
    100
    Points: 90,422, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 94.0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,825

    تشکرشده 6,799 در 2,375 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام خانم pooh


    ذهن انسان شاید یه موضع را رد کنه ،، و این رد کردن موضوع دلیل بر علم ما و مشاهدات ماست
    قرآن دید جامع به موضوع داره....یعنی همه مشکلات را در نظر میگیره ....مشکلاتی که شاید ماها فکرش به ذهنمون نرسه
    قرآن سه راهکار برا رابطه با ازدواج داره :
    1- ازدواج دائم
    2- صبر و پاکدامنی
    3- ازدواج موقت


    تو سوره بقره خداوند، قرآن را راهنمایی برای پرهیزکاران معرفی کرده
    اول باید ببینیم پرهیزکاران چه ویژیگهایی دارنند ...
    مومن تسلیم خدا و دستوراتش هست .
    اگه فردی 99 درصد قرآن را بذاره کنار ،،بره فقط آیه مربوط به ازدواج موقت را پیدا کنه بعدش بره دنبال هدف خودش با این آیه،،،،نتیجه اش چی میشه ؟
    نتیجه اش میشه گمراهی و اشتباه رفتن مسیر و در دام گناه !
    کسی که مومن میشه،، تسلیم خدا و دستوراتش هست ،،، یعنی دوری از فکر گناه - دوری از قلب آلوده - دوری از روابط حرام و ....
    جامعه ای که مومن باشه ( چه دولتمندان و چه مردم جامعه ) اون جامعه ایمن تره
    تمام مشکلات ما از غفلت به خداست






    این فایل صوتی را حتما گوش بدید » خیلی از علامت سئوال ها را پیدا میکنید ،، نکات خیلی مفیدی توش هست
    http://s7.picofile.com/file/83764498...aghat.mp3.html


    ....................
    ویرایش توسط باغبان : دوشنبه 06 آبان 98 در ساعت 00:26

  18. کاربر روبرو از پست مفید باغبان تشکرکرده است .

    سحر بهاری (دوشنبه 06 آبان 98)


 
صفحه 5 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:16 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.