سلام عزیزم
بچه رو برگردوندن ؟
تشکرشده 1,077 در 458 پست
سلام عزیزم
بچه رو برگردوندن ؟
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ
مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ
وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ
وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِي الْعُقَدِ
وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَد
تشکرشده 2 در 2 پست
سلام همدردی های عزیز
ممنون بابت روزهایی کنارم بودید و راهنمایم کردید
اون روز که همسرم بچه رو برگردوند با بابام صحبت کرد و باهم برگشتیم خونه ولی به محض اینکه رسیدم خونه دیدم همه چیز شکسته حتی چند تا از صندلی مبلمان هم نبود کلی از وسایل شخص منو دور ریخته بود در جواب بهم گفت اونروز عصبانی بودم اگه خودت هم خونه بودی قتل می کردم خدا رو شکر که نبودی ولی قول میدم سر فرصت همه اینها رو بخرم
تشکرشده 6,060 در 1,481 پست
سلام دوست عزیز
قبلا اینجا یه کاربر دیگه داشتیم که فرقش با شما و زندگی و تصمیمات شما فقط نام کاربریش هست
http://www.hamdardi.net/search.php?searchid=3463285
قضیه شما این هست که فقط می خواید تاپیک باز کنید و هیجان تون رو تخلیه کنید و دوباره برگردید سر نقطه اول.
من جدایی رو به شما توصیه نمیکنم چون از پسش در حال حاضر برنمیاید.
ولی امیدوارم با افزایش مهارت هاتون، از قبیل افزایش اعتماد به نفس و عزت نفس، کنترل هیجان، تمرین و مشاوره گرفتن در جهت افزایش هوش هیجانی تون بتونید حداقل از فاجعه ای همچون قتل جلوگیری کنید.
همینطور توصیه میکنم که در مورد دخترتون حتما مشاوره بگیرید، چون با میزان ترس و انفعال شما و رفتارهای همسرتون آینده خوبی در انتظارش نیست.
موفق باشید
ویرایش توسط صبا_2009 : شنبه 01 اردیبهشت 97 در ساعت 17:50
tavalode arezoo (یکشنبه 02 اردیبهشت 97), نیکیا (شنبه 01 اردیبهشت 97)
تشکرشده 451 در 164 پست
زن ایرانی (یکشنبه 02 اردیبهشت 97)
تشکرشده 1,077 در 458 پست
من از پدر شما انتظار داشتم با گرفتن تعهد در حضور دو سه نفر از بزرگای فامیل اونها شوهرتون قول بدن مثل یک همسر رفتار کنن. اما ظاهرا نه والدین و نه خودتون خیلی نمیخواستین موضوع ادامه پیدا کنه. شما هم سریع شال و کلاه کردین و یا علی
در هر صورت آرزوی موفقیت براتون دارم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ
مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ
وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ
وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِي الْعُقَدِ
وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَد
زن ایرانی (یکشنبه 02 اردیبهشت 97)
تشکرشده 259 در 139 پست
واقعا باورم نمیشه که تو این دوره و زمونه ، ادم بتونه با همچین خفتی زندگی کنه.
جالبه که فقط میاین اینجا تاپیک میزنین ، دوستان زحمت میکشن و دو متر تایپ میکنن و راهنمایی میکنن، اونوقت شما دو خط جواب میدین که آی وای میخوام برگردم ، دوس ندارم طلاق بگیرم ، یعنی زندگی ای که الان دارین از طلاق بهتره؟؟؟؟؟؟؟؟
چه جوری میتونین با همچین آدمی زندگی کنین، تصورش هم وحشتناکه این همه خفت و بی حرمتی و کتک و ....
مطمئنم هفته دیگه یه تاپیک جدید میزنین که شوهرم بازم از خونه انداختم بیرون و .....
بزرگترین مشکل شما اینه که به حرف هیچکس گوش نمیدین، نه اعضای اینجا و نه خانوادتون.
زن ایرانی (یکشنبه 02 اردیبهشت 97)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)