به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 18 نخستنخست 12345678910111213 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 172
  1. #21
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,197

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array

    RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )

    سابینای عزیز
    یادت نره اومدی گفتی به دنبال تغییر و بهبود روابطت هستی

    از این تالار کسانی نهایت استفاده را می برند که به دنبال یادگیری باشند نه صرفا درد و دل کردن و توجیه رفتارهای خودشون و همسرشون


    سابینای گرامی توی پست قبلی ام همدردی ام رو باهات نشون دادم حالا این پست رو هم با آرامش و مهربونی بخون باشه

    قول دادی ها... از من نرنج

    نقل قول نوشته اصلی توسط سابینا

    درست می فرمایید قبول دارم، صدای مشاور تو شهر ماهم هست ولی مشاورهاش زیاد خوب نیستن چند تا از دوستام امتحان کردن و راضی نبودن می ترسم سرنوشتمو بدم دست یه مشاور ناشی

    چرا اینقدر مغروری؟
    دوستات امتحان کردند از کجا معلوم که راهنمایی های مشاوره ها درست بوده ولی دوستانتون درست استفاده نکردند
    این چه دیدی هست که داری؟ "می ترسم سرنوشتمو بدم دست یه مشاور ناشی"
    قرار نیست کسی برای شما تعیین تکلیف کنه و یا برات تصمیم بگیره
    شما فقط راهنمایی می گیری و طبق زندگی خودت بعد از سبک و سنگین کردن راهکار درست رو انتخاب می کنی
    نه کسی بهت میگه با این اقا ازدواج کن نه کسی می گه ازش جدا شو
    فقط معایب و رفتارهای نادرست رو عنوان می کنن تا خودت تصمیم بگیری




    من اوایل کلا در هرزمینه یه ذره خودمو ذوق زده نشون دادم و شاید بعدها تاوان اونو پس دادم چون همسرم کسی نبود که اینو درک کنه

    یه خرده فکر کن
    تاوان ذوق زدگی ات رو پس میدهی؟
    یعنی از روی صداقتت با همسرت نبودی
    خوب وقتی تو توی رفتارت مصنوعی باشی اتفاقا شوهرت درک می کنه


    مثلا اوایل من دلم می سوخت که این بیکاره اصلا پیشش نمی گفتم دوست دارم فلان چیز بخریم بهمان چیز بخر حتی چیزهای خیلی ارزون قیمت

    ببین سابینای عزیز
    گام اول را خودت اشتباه برداشتی
    شوهرت از روز ازل که اینگونه نبوده
    به هرحال مزایایی داشته که شما نسبت بهش متمایل شدی وگرنه به قول خودت خواستگار زیاد داشتی



    حتی اوایل بهش پول هم می دادم

    دیگه بدتر
    خدا را شکر که همین الان متوجه اشتباهت شدی


    ولی بعد دیدم این فکرکرد وظیفه منه و دیگه زیادی داره از مسئولیت شونه خالی می کنه الان گاهی ازش پول می گیرم و با راه درست بهش می گم فلان چیز دوست دارم بخرم یا شلوارم کهنه شده و ... که احساس مسئولیت کنه که البته این رفتارم بی تاثیر نبوده و چند درصدی بهتر شده

    ببین دختر خوب
    مشکل را پیدا کردی>> پول دادن به شوهرت و عدم درخواست
    راه حل را یافتی>>> گاهی ازش پول میگیری و ازش درخواست می کنی برایت چیزی رو مهیا کنه
    و نتیجه را هم گرفتی>>>
    البته این رفتارم بی تاثیر نبوده و چند درصدی بهتر شده

    در زمینه جنسی قبلا شب هایی که پشت به من می کرد من گریه می کردم و عکس العمل شدید نشون می دادم الان اصلا توجهی نمی کنم من پشتمو می کنم می خوابم و تا اصرار زیادی نکنه باهاش رابطه برقرار نمی کنم

    این کارت اشتباهه
    برو بغلش کن ... سر به سرش بذار... ناز و نوازشش کن ... اما الان انتظار بازخورد مثبت نداشته باش... اینها همش برنامه ریزی برای آینده است... شوهرت رو تحریک کن بعد کمی سرد شو نذار راضی بشه .... تشنه نگهش دار



    زیاد بهش زنگ نمی زنم و قبل اینکه اون بگه خداحافظ من می گم
    این کارام نتیجه هایی هم می دن
    افرین خیلی خوبه ... ناامید نشو و دست از تلاش برندار

    ولی متاسفانه وسط باز احساساتی می شم و می زنم زیر گریه و خودمو لو می دم و اون می فهمه که برام مهمه!!


    سابینا وقتی احساساتت رو کنترل کنی و یاد بگیری زن باشی همه ی مشکلاتت رفع میشه


    مثلا امروز زنگ زد به زور اصرار کرد منو ببره برسونه کلاس منم بهونه میاوردم که نه هنوز ناهار نخوردم و...

    داری کم کم یاد میگیری
    این اصرارهای اون خیلی خوبن.. اینها میشه در دسترس نبودن شما و عطش اون برای بودن با شما ... وگرنه اگه شما برایش بی تفاوت بودید این جوری دنبالت نمی بود




    خلاصه اومد وبرد و تو راه گفت شنبه مرخصی گرفتم برم تهران، این دو تا معنی داشت اولا می دونه که انتقالی و دکتراش برام مهمه و به این دلیل میومد تهران، معنی دومش این بود که بدون اینکه قبلا به من بگه یه هو تصمیم گرفته بود بره و از اونجایی که همیشه منو در جریان تصمیماتش می ذاره و اصولا من براش تصمیم میگیرم فکر کردم می خواد ببینه عکس العملم چیه


    تمام رفتارهای شوهرتون از همین کاری هست که باهاش کردید

    " اصولا من براش تصمیم می گیرم "

    سابینا مرد بودنش رو ازش گرفتی
    قبل از شما مادرش این کار رو کرده و الان همسرش داره همون رفتارهای غلط رو ادامه میده
    یعنی این اقا حتی نمی تونه برای کارش که به قول خودت برای تو هم مهم هست یه تصمیم جزعی بگیره !!!!!!!!!!!!!!!!!!!


    سابینا خوب گوش کن

    یکم )
    مردها ، مرد هستند
    اونها باید این آزادی و اختیار عمل را داشته باشند که سکان زندگی در دستشون باشه ...مردی که اختیار برای زندگی و زنش رو نداشته باشه کم کم افسرده میشه ... غمگین میشه ... پر و بالش میریزه
    >>> اون وقته که عشق براش از بین میره
    >>> اون وقته که دیگه عشق بازی نمی کنه
    >>> اون وقته که بی انگیزه میشه ، سرد میشه ... میشکنه


    دوم)

    مردها به حمایت زنها ، تشویق های زنها ، اطمینان زنها احتیاج دارند
    این احتیاج مثل غذا خوردن میمونه براشون


    با این چیزهایی که بیان کردی من مطمئنم همسرت عاشقت هست و تو را می پرستد ولی شما بلد نیستی چگونه رفتار عاطفی و عاشقانه نشون بدی تا بازخورد عاشقانه هم بگیری

    ببین گلم
    اینکه توی ماشین بهت گفته دارم میرم تهران ... ممکنه از آلودگی بمیرم
    یعنی نوازش و عاطفه ی شما رو می خواسته
    و چقدر اینجا که باید احساسات به خرج میدادی ، خسیس بودی



    منم خیلی راحت گفتم برو کاراتو راس و ریس کن
    بعد گفت هوا آلوده س می ترسم بمیرم!!! حلالم کن
    مثلا شوخی می کرد
    منم بیخیال گفتم حلالت کردم
    تو ماشین یه لحظه احساس کردم بغض کرد و رفت تو فکر
    ولی این عکس العملش هم انقدر خوددارانه بود که مطمئن نیستم درست دیدم یا نه ولی دیدم که ناراحت مانندی شد!!!
    شب هم که زنگ زدم دیدم ذوق کرده
    هی من می گفتم شب به خیر می گفت هنوز نرو هنوز نرو...

  2. 9 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    بالهای صداقت (چهارشنبه 24 آذر 89)

  3. #22
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 08 آذر 90 [ 09:35]
    تاریخ عضویت
    1389-8-03
    نوشته ها
    97
    امتیاز
    2,509
    سطح
    30
    Points: 2,509, Level: 30
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    128

    تشکرشده 130 در 56 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )

    سابینا جون با این مواردی که از وضع جسمی همسرت گفتی حتما علاوه بر مشاوره روانشناسی نیاز به مشاوره پزشکی هم داره، این و یادت نره جسم مرکب روحه اختلالات عمیقی میتونه ایجاد کنه. این حرفم و جدی بگیر حتما راضیش کن که پیش یه پزشک بره. من خودم شوهرم یه مشکل جسمی داشت که باعث شده بود بد اخلاق بشه الان که درمان کرده اخلاقش هم خوب شده.در ضمن طبق پست های جدیدت فهمیدم خیلی دوست داره فقط باید حس مردونش و تقویت کنی. موفق باشی[size=large]

  4. 5 کاربر از پست مفید همسفر65 تشکرکرده اند .

    همسفر65 (جمعه 26 آذر 89)

  5. #23
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 14 دی 90 [ 11:22]
    تاریخ عضویت
    1388-7-02
    نوشته ها
    52
    امتیاز
    2,593
    سطح
    30
    Points: 2,593, Level: 30
    Level completed: 96%, Points required for next Level: 7
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    58

    تشکرشده 57 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )

    آفرین بالهای صداقت

  6. 3 کاربر از پست مفید nastaran58 تشکرکرده اند .

    nastaran58 (دوشنبه 15 آذر 89)

  7. #24
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 شهریور 96 [ 22:02]
    تاریخ عضویت
    1389-9-06
    نوشته ها
    1,077
    امتیاز
    14,205
    سطح
    77
    Points: 14,205, Level: 77
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 245
    Overall activity: 1.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,300

    تشکرشده 3,560 در 934 پست

    Rep Power
    121
    Array

    RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )

    سلام بالهای صداقت عزیزم
    ممنون از دقت نظرتون که سطر به سطر نوشته هامو خوندید و روش دقت کردید
    در زمینه مشاور من دوستی داشتم که با صدای مشاور تماس گرفت و با یه مشکل جزئی بهش خیلی راحت گفت چاره ت طلاقه درصورتی که منم رشته م نزدیکه به رواشناسی و می دونم مشاور هرگز با قطعیت جواب نمیده و به جای فرد تصمیم نمی گیره و دوستم به حرف ایشون توجهی نکرد و الان زندگش بهتر شده، این امر مسلمه که برخی از مشاورها تجربه و تخصص بیشتری دارن و برخی دیگه شتابزده و بی دقت جواب میدن و چون من زندگیم برام مهمه و همیشه به حرفهای مشاورم اهمیت می دم می ترسم برم پیش یه مشاور بی تجربه و می ترسم بدتر بشه، بنابراین دنبال یه فرد کارآزموده و دقیق هستم که شاید زندگیم از این وضع بحرانی بیاد بیرون. این هم که من زیاد اینجا حرف می زنم در واقع می خوام جزئیات رابطه مو شرح بدم و یه جوری خودمم خالی بشم چون حرفهامو به هیچکس نمی تونم بگم
    خلاصه می بخشید اگه سرتونو درد میارم
    در زمینه تصمیم گیری من زنی هستم که دوست دارم در تصمیمات زندگیم مشارکت کنم ولی دوست دارم مردم هم مرد باشه و بتونه تصمیمات درستی بگیره. شوهر من هروقت ازش می پرسی تو مثلا ادامه تحصیل تصمیمت چیه درحالیکه کنترل به دست به تلویزیون خیره شده و یا روزنامه می خونه خیلی سست جواب می ده نمی دونم می رم تهران انتقالی بگیرم. بالهای صداقت خوبم باورت می شه الان شش ماهه که می خواد بره تهران از بس امروز و فردا کرده از اردیبهشت تا الان که آذرماهه نرفته؟ حیلی تو کاراش تعلل و تاخیر داره خیلی زیاد. و اصولا خودش میگه تو میگی جیکار کنم و من اشتباه می کردم و اوایل به جاش تصمیم می گرفتم الان یا یه راه حل کلی می گم یا می گم والله نمی دونم ببین صلاحت در چیه. اتفاقا در همین تالار به خانومی برخوردم که مشکل بی مسئولیتی همسر داشت ( پاییز خزان 2 ) و فهمیدم که روش جدیدم بهتره و نباید به جاش تصمیم بگیرم. باید بذارم تصمیم بگیره و اگر هم دیر بشه سرش بخوره به سنگ و خودش متوجه اشتباهش بشه
    در مورد عشق همسرم به من من زیاد مطمئن نیستم چون وقتی من میرم پیشش و نوازش می کنم به مرور می بینم از من دور میشه و برعکس وقتی سردم نزدیکتر میشه. ولی خوب همونطور که گفتید صد در صد هم بی تفاوت نیست درمورد من ولی با همسرهای دیگه خیلی زیاد فرق داره. یکی با خریدن محبتشو نشون می ده یکی با حرف یکی با عمل و همسر من مثل یه چاه تاریکه که باید توش کنکاش کنم تا محبت پیدا کنم.
    گفتید همسرم از روز ازل اینطوری نبوده ولی متاسفانه از اول نامزدی ما همینطوری بود و الان چند ماهیه به دلیل تغییر رویه من ( بی محلی ) بهتر شده
    من نمی فهمم چرا مردهای دیگه با محبت جذب می شن و شوهر من با بی تفاوتی. این منو افسرده و بیحال می کنه.
    عزیزم اگه من تو ماشین می گفتم ای وای خدا نکنه طوریت بشه ایشون خیلی سرد صورتشو بر میگردوند اونور و باز می خورد توذوق من. از این تجربه ها زیاد داشتم تو این یک و نیم ساله
    رفتار من با شوهرم تصنعی نبوده هیچوقت اتفاقا مشکل من اینه ظاهر سازی بلد نیستم ولی به گمونم ایشون هم عشق منو باور ندارن و فکر می کنم ایشون هم فکرمی کنن من دوستشون ندارم ولی مطمئن نیستم چون به قول مدیر محترم همدردی من شناخت ناقصی از همسرم دارم و انقدر تو داره که من زیاد نمی فهمم از چی خوشش میاد از چی خوشش نمیاد

    همسفر عزیزم شوهر من بارها رفته آزمایش و دکتر و روزی یه مشت دارو مصرف میکنه من تنها کاری که می تونستم بکنم اینه که بردمش دکتر تغذیه و داره وزن کم می کنه که قند خون و چربیش بیاد پایین. متاسفانه خانواده ش همراهیش نمی کنن و مادرش همیشه می گه اینم تو بخور نمونه!! از طرفی هم تشویقش می کنم به ورزش که وقتی من می گم یادش میافته و بعدا یادش می ره منم دیگه کاریش ندارم
    The Happiness of Your Life Depends on The Quality of Your Thoughts

    [SIGPIC][/SIGPIC]

  8. #25
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 08 آذر 90 [ 09:35]
    تاریخ عضویت
    1389-8-03
    نوشته ها
    97
    امتیاز
    2,509
    سطح
    30
    Points: 2,509, Level: 30
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    128

    تشکرشده 130 در 56 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )

    سابینا جون شوهر منم اوایل ازدواج خیلی تو کاراش تعلل میکرد و من خیلی اذیت میشدم. ، خصوصیات دیگش هم این بود: بهانه گیری، نداشتن تصمیم گیری قاطع، غر زدن، احساس تنهایی و بی کسی و ... من احساس میکنم یکی از دلایلش این بود که کار درست و حسابی نداشت و خیلی از اوقات تو خونه و بیکار بود. شاید شوهر شمام اگه یه فعالیت ثابت و مورد علاقه داشته باشه رفتارش بهبود پیدا کنه[size=large]

  9. کاربر روبرو از پست مفید همسفر65 تشکرکرده است .

    همسفر65 (سه شنبه 16 آذر 89)

  10. #26
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 25 مهر 92 [ 09:18]
    تاریخ عضویت
    1388-10-19
    نوشته ها
    1,262
    امتیاز
    11,056
    سطح
    69
    Points: 11,056, Level: 69
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    4,891

    تشکرشده 4,928 در 1,071 پست

    Rep Power
    142
    Array

    RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )

    اگه من تو ماشین می گفتم ای وای خدا نکنه طوریت بشه ایشون خیلی سرد صورتشو بر میگردوند اونور و باز می خورد توذوق من. از این تجربه ها زیاد داشتم تو این یک و نیم ساله
    سابینای عزیز مردان معمولا اینگونه اظهار محبت کردن را دوست ندارند و طبق نظر "باربارا نویسنده کتاب رازهایی درباره مردان" این دسته حرفها را نشانه بی کفایتی خود قلمداد می کنند.
    توصیه می کنم حتما این کتاب را بخوانی.

    شوهر من بارها رفته آزمایش و دکتر و روزی یه مشت دارو مصرف میکنه
    متاسفانه داروها در کنار تاثیرات مثبت خود، عوارض جانبی هم دارند و ممکن است که بی حوصلگی و سردمزاجی و سستی همسر شما بدلیل اثرات جانبی مصرف داروهایش باشد.

    بنظرم شما با مطالعه اطلاعاتت را در هر زمینه هم نحوه ارتباط با همسر و هم اثرات جانبی داروها بیشتر و بیشتر کن. و با اطلاعات کامل ابتدا روی روش رفتاری و برخوردی خودت کار کن.
    در ضمن اینکه مجددا روی پست قبلی ام هم تاکید می کنم که با تنوع لباس و آرایش، شادی را هم برای خودت و هم همسرت و در نتیجه کانون خانواده ات به ارمغان بیاور.

  11. 3 کاربر از پست مفید هستی تشکرکرده اند .

    هستی (دوشنبه 15 آذر 89)

  12. #27
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,197

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array

    RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )

    سلام سابینای عزیز و محترم
    راستش الان دو سه خط اول پستت رو خوندم

    من اونچیزی که در توانم بود را برایت گفتم امیدوارم بتونی خودت زندگی ات رو در دست بگیری و مشکلت حل بشه

    به عنوان آخرین نکته عزیزم

    همش به دنبال توجیه و دلیل آوردن نباش سعی کن بیشتر فکر کنی

    موفق باشی عزیزم

  13. 2 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    بالهای صداقت (دوشنبه 15 آذر 89)

  14. #28
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 شهریور 96 [ 22:02]
    تاریخ عضویت
    1389-9-06
    نوشته ها
    1,077
    امتیاز
    14,205
    سطح
    77
    Points: 14,205, Level: 77
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 245
    Overall activity: 1.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,300

    تشکرشده 3,560 در 934 پست

    Rep Power
    121
    Array

    RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )

    بالهای صداقت عزیز : من توجیه هیچ چیزی رو نمی کنم و فقط رفتارهای همسرم رو بیشتر باز می کنم چون هر چی باشه من یک سال و نیمه کنارشم و همه این بدرفتاریهارو من دیدم نه کس دیگه، بهتر بود به جای خوندن سه سطر اول اگه قصد کمک داشتید همه متن رو می خوندید چون من در سایر موضوعات هم دیدم که دوستان به مرور جنبه های دیگه ای رو از مشکلشون رو روشن میکنن تا همه بهتر بدونن چی به چیه، نباید انتظار داشته باشیم دیگران هر چی ما می گیم تائید کنند، یک همراه خوب یک شنونده خوب هم هست. درضمن با یک جمله خیلی زود بود قضاوت کنید که من مغرورم!!
    ممنون که تا همین جا هم راهنمایی کردین و وقت گذاشتین،
    دوستان گرامی:
    من می خوام ماجرای امروزمو براتون بگم با ذکر این نکته که منو همیشه برای نامزدم اولویت چهارم - پنجم هستم و اگه ایشون وقت باقیمانده ای از پدر، مادر=، خواهر خواهرزاده و برادر داشتن به امور من مرسن
    مثلا چند بار شده که قرار با من رو بخاطر قرار با پدرش کنسل کنه
    مثلا امروز صبح زنگ زد و گفت میام خونه شما
    عصر من وقتی خسته از کلاس بر میگشتم گفتم برم وسایل سوپ رژیمی بخرم و نون تازه تا وقتی ایشون میان ازشون پذیرایی کنم

    درضمن سی دی آفیس من دست ایشون بود و از دیروز چند بار خواهش کرده بودم که بیارن کلاس زبانم که در چند قدمی منزلشونه و بهم برسونن، که گفت امروز بابامو می برم عمه مو ببینه بعدا میارم، این چندمین بار بود که قرار خودمونو بخاطر یکی از اعضای خانواد ه ش ( که زیاد اورژانسی نبود ) کنسل می کرد. بعد خودش زنگ زد و گفت شب میام خونه تون و میارم. منم همونطور که گفتم تدارک دیدم و دیدم که ازش خبری نیست، زنگ زدم گفت من میارم سی دی رو میدم و برمیگردم چون بابام خونه تنهاس و عمه حالش بد بود. بماند که عمه 85 سالشه و مادرشوهرم هم رفته بود خونه داداش خودش برا تفریح و خواهر شوهرم تو خونه خودش بود و بنابراین باید شوهرم خونه میموند تا پدرش تنها نمونه و هم برادرش که میاد خونه شامشو بده، پس قرارشو به همین راحتی با من بهم زد و من موندم و وسایل سوپ و خودم!
    این به هیچ وجه اولین باری نبود که اینجوری قرار ما بهم میخورد، مثلا یه بار خواهر و مادرش رفته بودن پارچه بخرن و خواهرزاده ش مونده بود پیش این و قرارمونو به هم زد
    یه بار قراربود من برم خونه شون آخرین لحظه زنگ زد که با بابا میریم بیرون ( برای کاری نه چندان واجب ) و باش بعدا بیا
    بارها هم رفتم خونه شون و دیدم با پدرش رفته بیرون و من موندم و مادرشوهرم!
    بارها من خونه شون بودم و صبح کله سحر یا شب دو سه ساعت پدرشو برد برای میوه خریدن و من تنها موندم!!


    کاش کسی میفهمید من چه زجری می کشم و غرضم به رخ کشیدن خواستگارام نیست و از درون دارم روز به روز و ذره ذره آب میشم و حتی گاهی سیگارهم می کشم با این که قبلا سابقه سیگاری بودن نداشتم اما احساس می کنم دلم داره آتیش میگیره با این کاراش!
    The Happiness of Your Life Depends on The Quality of Your Thoughts

    [SIGPIC][/SIGPIC]

  15. کاربر روبرو از پست مفید نیلا تشکرکرده است .

    نیلا (جمعه 26 آذر 89)

  16. #29
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 دی 91 [ 15:50]
    تاریخ عضویت
    1389-3-20
    نوشته ها
    614
    امتیاز
    10,182
    سطح
    67
    Points: 10,182, Level: 67
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 268
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    2,396

    تشکرشده 2,459 در 516 پست

    Rep Power
    77
    Array

    RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )

    مثلا وقتي در مورد ادامه تحصيل ازت مي پرسه ادامه بدم يا نه، نگو ادامه بده يا نده و براش تصميم نگير.
    بهترين و پرانر‍ژي ترين جواب در اين مواقع براي يه مرد اينه كه زنش بگه: من خيلي دوست دارم زودتر ادامه تحصيل بدي تا بيشتر پز تو اين ور و اون ور بدم. مي خوام همه جا با افتخار بگم شوهرم دكتره. اين به نظر من بهترين جواب در مقابل اون سوال شوهرتونه.
    اگه ديدي تو ادامه تحصيل هم كنده، بهترين كار اينه كه بهش بگي؛ من تا كي بايد صبر كنم تا بتونم پزت را بدم؟

    ببينيد، همه ي مشكلات را يه جا نمي تونيد حل كنيد، بهتره كه اونها رو دونه دونه بيان كنين و حلشون كنين.
    تا يكي حل نشده سراغ ديگري نرين. ما هم اين جا هستيم تا دونه دونه حلشون كنيم.
    اول مشكلات جنسي و بعد مدرك دكترا و ... .
    اما شما دارين همين جوري از اون بيچاره ايراد ميگيرين و به نظر مياد فقط مي خواهيد در دل كنين و نه حل مشكل.

  17. 4 کاربر از پست مفید tesoke تشکرکرده اند .

    tesoke (دوشنبه 15 آذر 89)

  18. #30
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 شهریور 96 [ 22:02]
    تاریخ عضویت
    1389-9-06
    نوشته ها
    1,077
    امتیاز
    14,205
    سطح
    77
    Points: 14,205, Level: 77
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 245
    Overall activity: 1.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,300

    تشکرشده 3,560 در 934 پست

    Rep Power
    121
    Array

    RE: نیاز به کمک فوری دارم ( بی توجهی، مشکل جنسی و بی مسئولیتی نامزدم )

    تسوکه برای اینکه خیلی ناراحتم و شب و روزم شده گریه
    شاید واسه این میام اینجا همه چیزو می نویسم
    The Happiness of Your Life Depends on The Quality of Your Thoughts

    [SIGPIC][/SIGPIC]


 
صفحه 3 از 18 نخستنخست 12345678910111213 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: سه شنبه 08 دی 94, 23:56
  2. مشکل من با همسرم ( افسردگی، بی توجهی، جنسی ) بعد از رفتن به مشاور
    توسط نیلا در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 85
    آخرين نوشته: دوشنبه 05 اردیبهشت 90, 13:15
  3. * نکات تربیتی و روانشناسی در قرآن *
    توسط فرانک1389 در انجمن اعتقادی،‌اخلاقی
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: سه شنبه 28 دی 89, 14:38

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 14:25 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.