نوشته اصلی توسط
فرزانه 123
سلام
من هم دوست دارم تجربه های خودمو به اشتراک بذارم. با این ادبیات که اگه برمی گشتم به سالهای قبل از ازدواج ....
1- حتما به یه روانشناس مراجعه می کردم تا خودمو بیشتر بشناسم و بیشتر فکر می کردم به این موضوع که بدونم از زندگیم چی می خوام.
2- سعی می کردم دید واقع بینانه تری نسبت به ازدواج پیدا کنم و اصلا هدفم رو از ازدواج مشخص کنم.
3- حتما با نامزدم به مشاوره پیش از ازدواج می رفتم.
4- حتما تحقیقات خیلی خیلی بیشتری راجع به خانواده همسرم می کردم.
5- نشانه های رفتاری رو در دوره نامزدی جدی می گرفتم و سرسری رد نمی شدم.
6- سوالات خیلی جزئی از نامزدم می پرسیدم. چون با سوالات کلی نمیشه نتیجه گرفت.
7- معیارهای انتخابمو درست اولویت بندی می کردم. (توضیح اینکه اونموقع سطح تحصیلات بالاترین اولویت رو برام داشت. فکر می کردم هرکس تحصیلات بالاتری داره بهتره)
و ...
حالا خودمو می ذارم بجای پدر و مادرم و می گم اگه جای مادرم بودم...
1- ذهن دخترم رو از سن 18 سالگی نسبت به ازدواج آماده می کردم و کم کم یه سری مهارت هارو و معیارها رو بهش برای انتخاب فرد مناسب یاد می دادم.
2- سعی می کردم با خواستگارای دخترم و خانواده هاشون قبل از اینکه قضیه رسمی بشه چندین جلسه گفتگو و رفت و آمد داشته باشم.
3- وقتی به موضوع آنرمالی در خانواده طرف برخوردم حتما بیشتر راجع بهش تحقیق می کردم.
و ...
علاقه مندی ها (Bookmarks)