به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 18 نخستنخست 12345678910111213 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 179
  1. #21
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 فروردین 91 [ 08:41]
    تاریخ عضویت
    1388-1-27
    نوشته ها
    435
    امتیاز
    5,116
    سطح
    45
    Points: 5,116, Level: 45
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,281

    تشکرشده 1,260 در 376 پست

    Rep Power
    59
    Array

    RE: mamfred ومشکلاتش

    نقل قول نوشته اصلی توسط abbasi301

    عزيزم ميشه بگيد شوهرتون از اول اين طوري با شما رفتار مي كرده يا به مرور زمان تغيير كرده ؟ ممنون
    سلام و ممنون از پاسختون
    دوران نامزدی و عقد که عالی بود بعد از عروسی یکم درگیر کار شدیم جفتمون بعدشم که مشکلات باردواری و زایمان من پیش اومد همسرم رفت تو فاز جدی بدن البته اون مسائل همه مقطعی بود و الانم میگه ربطی به اون موقع نداره من بعضی موقع ها حال و حوصله ندارم با اینکه اکثر موقع ها بی حوصله است

    نقل قول نوشته اصلی توسط sogand66
    سلام

    فکر می کنم همسر شما از اون دسته افرادی هستند که کمی مغرورند و در بکار بردن کلمات محبت آمیز خساست بخرج میدن دوست داشتن رو کلامی بیان نمی کنند اما فعالیت هاشون رو در عمل نشونه دوست داشتن میدونن زیاد از رفتار های رمانتیک خوششون نمیاد خصوصا زمانی که درگیر مسائل کاری هستند و شاید احساس می کنند باعث پررو شدن طرف مقابل میشود و از ابهت خودشون کم میشه به هر صورت تمامی این موارد نباید موجب بشه شما احساس کنید ایشون شما رو فقط برای ارضاء نیاز جنسیش میخواد برای ارضاء این نیاز راه های دیگری هم هست دلیلی نداشت ایشون زیر بار مسئولیت زندگی مشترک برود پس با این دید به قضیه نگاه نکن افراد بر اساس خصوصیات شخصییتیشون به طرق مختلف محبتشون رو ابراز میکنند و البته روش تربیتی هم بی تاثیر نیست اینکه فرد در خانواده ای پرورش پیدا کرده باشه که افراد به راحتی و به صورت زبانی بهم ابراز علاقه می کنند پدر و مادر در حد اعتدال در مقابل بچه ها محبتشون رو بهم ابراز کرده باشند . قبلا پیشنهاد نوشتن نامه رو دادم الان هم فکر می کنم گاهی اوقات نوشتن نامه نه به صورت درددل بلکه به گونه ای که باعث بشه کمی از روزمره گی فاصله بگیرد بی تاثیر نیست .شما با خصوصیات و علایق همسرتون آشنایی دارید اگر ایشون سرد هستند شما سعی کنید در زندگیتون هیجان ایجاد کنید و اصلا هم نا امید نشید .در فرصتی مناسب نظرش رو در مورد طریقه ابراز محبت خودتون نسبت به ایشون جویا بشید .
    سوگند عزیزم ممنون
    دقیقا همین طوره که میگی
    بعضی وقت ها وقتی داره کار می کنه پشت کامپیوتر میرم آروم از پشت بغلش می کنم یا گونه شو می بوسم ولی به جای تشکر می گه میبینی وسطه کارم گیر کردما باز مثل بچه ها رفتار می کنی
    می گم بوسیدم خستگیت در بیاد از تنت می گه با این چیزا من خستگیم در نم آد برو بزار به کارم برسم
    منم میرم چون میدونم مشغول کار ولی اگه یه زمانی هم سراغش نرم سریع می گه 2 ساعت دارم کار می کنم یه سر به من نزدی !!!!!!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط بالهای صداقت
    مامفرد چند سال هست که ازدواج کرئی
    سلام بالهای صداقت عزیز
    5 ساله ازدواج کردم
    نقل قول نوشته اصلی توسط بالهای صداقت
    یه پست ازت خوندم فکر نمی کنم شوهرت سرد مزاج باشه
    نه عزیزم سرد مزاج نیست فقط می گه هر وقت من حوصله داشتم تو ام حوصله داشته باشه اگه حوصله نداشتم تو هم نداشته باش همسر من اتفاقا خیلی هم گرمه چون وقتی حالش خوبه اصلا باور نمی گنی این همون احسان دیشب باشه ولی وقتی کلافه و بی حوصله است اصلا نمی شه باهاش حرف زد
    نقل قول نوشته اصلی توسط بالهای صداقت

    اینکه توی محیط کار انتظار داری به شما زنگ بزنه اشتباهه
    خوب ببین اونجا محیط کار هست نه جای دل دادن و قلوه گرفتن:D
    بهش پیامک زدی گفتی حالت بد شده
    انتظار داری بلند شه بیاد تو رو ببره دکتر و یا اینکه به پیامت جواب بده عزیزم چه طوری؟:D
    نه بابا مردها اصولا این کاره نیستند
    نه ولی انتظار دارم وقتی زنگ زده ازم شماره ی فلانی رو بگیره یه حالیم ازم بپرسه
    اتفاقا من اصلا هیچ وقت انتظار ندارم همش تو شرکت بهم زنگ بزنه یا من بهش زنگ بزنم قربون صدقه برم فقط گاهی جویای حالش می شم همین می خوام که اونم یکم نگران من باشه
    من تا مطمئن نشم که رسیده محل کارش خیالم راحت نمی شه و اگه یه روز حالش بد باشه تا عصری که برسم خونه کلی نگرانشم ولی همسرم اینطوری نیست
    من اصلا دنبال شوهرم نمی دودم بالهای صداقت عزیز ولی کلا همسر من ذاتا از ناز کشیدن خوشش نمی آد
    باورت نمی شه زمان بارداری ویار داشتم به بوی مرغ وقتی حالت تهوع داشتم و می خواستم بالا بیارم می گفت این لوس بازی ها چیه در می آری یکم محکم باش
    یدفعه تو مهمونی حالم بد شد گفت جلو مردم زشته یکم خودتو نگه دار این حرکت ها رو نکن
    هرجی براش تو ضیح می دادم بابا احسان دست خودم نیست این حالت فکر می کرد دارم خودمو لوس می کنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط shookan4
    با سلام
    خانم mamfred من مجرد هستم ولی این مسئله را بین پدر و مادر خودم زیاد دیدم.
    شاید بهتر باشه کمی در مورد مردها توضیح بدم که مردها احوالپرسی را کمتر از زنها نشانه محبت میدانند.
    مثلا اون روزی که شما به شوهرتون زنگ زدید و گفتید که حالتان بهم خورده است خوب شوهرتون فهمیده که حالتون خوب شده و دیگه لازم ندونسته که بپرسه.ولی زنها این احوالپرسی براشون خیلی مهم هست.
    برای من خیلی پیش آمده که حالم خوب نبوده و مادرم اینقدر از من پرسیده که بهتر شدی یا نه که اعصابم خرد شده.
    ناگفته نمونه که شاید در این مورد من اشتباه میکنم ولی اون چیزی را که بین پدر و مادر خودم دیدم را براتون گفتم.
    ممنون
    نه اتفاقا به نکته خوبی اشاره کردی چون همسر من وقتی زیاد ازش می پرسم خوبی بهتر شدی کلافه میشه

    نقل قول نوشته اصلی توسط tarane.h
    mamfred عزیز من قبلا پست های شما را خوندم و شما را به عنوان یک زن بامهارت و اگاه تحسین می کنم.
    شما توانایی بالایی در کنترل زندگی خود دارید.با اوصاف شما چیزی جز عشق در احساس همسرتون به شما دیده نمیشه.
    البته نیاز شما به بروز این احساس حق شماست.
    خانومی مردها مثل زن ها توانایی متمرکز کردن حواسشون بر روی چند چیز در عین واحد را ندارند, پس خواهشا همسرتون را سر کار از رفتار عشقولانه معاف کنید.(شوهرتون با توجه به اینکه گفتین فراموش کاره در این ضمینه واقعا معافه)
    اما تو شرایط مساعد که کنار هم هستید می تونید مستقیم خواستتون را بگید. باید با بیان نیازتون ایشون را وادار کنید عادت هاشون را تغییر بدن.
    وقتی ازشون پرسیدید دوستتون داره یانه و گفت به عهده خودت می زارم, باید بگید من می دونم ولی شنیدنش از زبون تو بهم آرامش میده.
    باید بگید که بیان عواطف چقدر در کیفیت رابطتون تاثیر داره.
    شوهر شما مرد روشنی به نظر می رسه که کمی مغروره ولی رفع خواسته های همسرش براش مهمه پس حتما اگه بدونه این قسمتی از نیاز همسرشه تغییر روش میده.
    در رابطه جنسی هم شوهرتون بدون پرده غرور و با نزدیکی به شما احساس واقعیش را به شما نشون می ده پس مطمئن باشید دوستون داره.
    مممنون ترانه ی عزیز
    اینکه تماس در محل کار رو مطرح کردم برای این نبود که ازش انتظار رفتار عشقولانه رو داشته باشم فقط می خوام گاهی از هم یاد کنیم همین که اصلا بعد از یه مدتی برام عادی شد و دیگه اهمیتی نداره
    همسر من مغرور درسته ولی گاهی آما باید از پیله ی خودشون بیرون بیان
    همسر من محل خصوصی رو فقط اتاق خواب می دونه
    مثلا اگه من یه حرفی بزنم که یکم شیطنت توش باشه سریع می گه یواش عزیزم طشته خانوم فلانی ( همسایمون) می شنوه !!!!!!!!! می گم احسان جان ما توی خونه ایم درم بسته است این چه حرفیه می زنی اخه می گه من دوست ندارم در و همسایه فک کنن ما جلفیم !!!!!!!
    بعضی وقت ها داره فوتبال نگاه می کنه کنارش دراز می کشم میگه باران داره نگاه می کنه پاشو تو ذهن بچه می مونه
    توی ماشین اگه دستمو بزارم پشت صندلیش می گه دستو برادار ماشین پشتی داره نگاه می کنه الان فکر می کنه چه خبره اینجا
    تو خونه ی مامانم اینا اگه مثلا بشینم کنارش دستم بزارم رو پاش یا مثلا رو شونش می گه این کارا رو نکن جلو مامان اینا زشته !!!!!111
    در یک کلا م این همسر من منکراته :D

    نقل قول نوشته اصلی توسط gh.sana
    مامفرد جونم سلام.......
    مامان خانم گل چند روز نبودم...چي شده بازم؟
    خانمي چند تا نكته به ذهنم رسيد...
    1 : اينكه همسرت زمان سكس بيشتر ابراز احساسات ميكنه نشون دهنده اين نيست كه فقط توي اين مورد دوستت داره يا خدايي نكرده به چشم برده جنسي براي ارضاي نيازش اين حرفارو بهت ميزنه.اين حالت طيعيه كه توي اين لحظه ها ابراز علاقه مردا بيشتر ميشه....
    2: با اين نظر كه همسرت مغروره و غرورش باعث اين سردي(به قول خودت)شده مخالفم....
    3:به نظر من همسر تو فعلا به شدت مشغول كارشه.و ميخواد آينده خوب و راحتي براي خانواده عزيزش فراهم كنه...اين مشغله هاي فكري براي مردها واقعا حجم مغزشون رو اشغال ميكنه.......حواسپرتي و.....رمانتيك نبودن و.....رو بذار به حساب اينكه سرش شلوغه..چون واقعا هم همينطوره.....شك ندارم همسرت خيلي دوستت داره اما مسائل زندگي باعث ميشه ذهنش بعضي چيزا رو حذف كنه....
    حالا بعدا بازم به تاپيكت سر ميزنم

    درسته غراله جان شما درست می گی ولی من گاهی نیاز دارم همسرم بفهمه مشکله من چیه
    خوب زمان هایی سکس هست همه چیز خوبه ولی گاهی من دلم می خواد فقط بغلش کنم و چند تا کلمه با هم حرف بزنیم و یکم به حرفام گوش بده ولی اصلا اینطوری نیست شبایی که خبری از رابطه ی جنسی نیست فقط شب بخیر و چشما بسته و این که همیشه اون تعیین می کنه کی خوب باشه و کی بی حوصله

    و یک تشک ویژه دارم از فرشته ی مهربان عزیز که رانمایی هاش فوق العاده بود و من سعی می کنم که انجام بدم
    منتظرتون هستم دوباره

  2. 6 کاربر از پست مفید mamfred تشکرکرده اند .

    mamfred (پنجشنبه 18 آذر 89)

  3. #22
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,197

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array

    RE: mamfred ومشکلاتش

    مامفرد جان پستی که توی تاپیکم زدی برایت میاورم دوباره بخون ببین چه جوری راهنماییم کردی

    سلام
    شاید در حضور پیشکسوتانی که در این تاپیک نظر میدن درست نباشه که من چیزی بگم ولی حیفم اومد چیزی نگم
    اول از همه باید بگم واقعا همسر دلسوز و مادر فداکاری هستی که زندگیتو تا به حال حفظ کردی

    پس همه ی راه ها رو امتحان کن بعد تصمیم بگیر خانومی این جور که از حرفات بر می آد شما زن خود ساخته ای هستی و به قول معروف خودت میتونی گلیمتو از آب بیرون بکشی پس از این لحاظ نگرانی وجود نداره

    خانومی بزرگترین اشتباه شما تو تمام دوران زندگیت این بوده که به همسرت فرصت محبت کردن ندادی یعنی همیشه این شما بودی که محبت می کردی هیچ گاه اجازه ندادی خلاعی احساس کنه هر وقت که خواست در دسترس بودی



    شما نقش خودتونو گم کردین و جاتونو با همسرتون عوض کردین

    یکم محکم باش تلاش کن اعتماد به نفست رو بالا ببر

    همسرتون می دونه شما چقدر بهش وابسته هستین و چقدر دوستش دارین و من فکر می کنم از این احساس پاک شما داره کمی سو استفاده می شه


    بهش التماس نکن ازش خواهش نکن برگرده بزار محکم بودن رو درون شما ببینه

    موفق باشی بازم میام البته با اجازه ی بزرگتر های تالار

    بازم از اینکه در حضور پیشکستونان نظری دادم معذرت می خوام
    mamfred

  4. 2 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    بالهای صداقت (یکشنبه 22 آذر 88)

  5. #23
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 فروردین 91 [ 08:41]
    تاریخ عضویت
    1388-1-27
    نوشته ها
    435
    امتیاز
    5,116
    سطح
    45
    Points: 5,116, Level: 45
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,281

    تشکرشده 1,260 در 376 پست

    Rep Power
    59
    Array

    RE: mamfred ومشکلاتش

    بالهای صداقت عزیز من به همه ی حرفایی که بهت زدم اعتقاد دارم و همشو سعی کردم تو زندگیه خودم انجام بدم و لی مشکل من با همسرم اینه که محبت می کنه ولی دوست داره این محبت کردن زمان و مکان تعیین شده داشته باشه و در یک چهار چوب برنامه ریزی شده محبت کنه

  6. کاربر روبرو از پست مفید mamfred تشکرکرده است .

    mamfred (یکشنبه 22 آذر 88)

  7. #24
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,197

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array

    RE: mamfred ومشکلاتش

    خوب شخصیت شوهرت اینگونه هست
    چرا سعی می کنی شخصیتش رو عوض کنی؟
    به توصیه های فرشته عمل کن و نوشته هایی که توی پست من گذاشتی دقت کن

  8. 3 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    بالهای صداقت (یکشنبه 22 آذر 88)

  9. #25
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 فروردین 91 [ 08:41]
    تاریخ عضویت
    1388-1-27
    نوشته ها
    435
    امتیاز
    5,116
    سطح
    45
    Points: 5,116, Level: 45
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,281

    تشکرشده 1,260 در 376 پست

    Rep Power
    59
    Array

    RE: mamfred ومشکلاتش

    من نمی خوام عوضش کنم فقط می خوام گاهی احساسات به خرج بده و فاز جدی بیرون بیاد
    مثلا من اگه گاهی دقت کنید می گم گاهی یعنی همیشه این کارو نمی کنم
    اگه گاهی براش یه اس ام اس عاشقانه بفرستم سریع بعدش می گه این جواد بازیا چیه در می آری مگه منو تو دوست دختر پسریم از این چیزا می فرستی؟؟؟؟

    اگه منم بخوام برم تو فاز جدی و هیچ شیطنتی نکنم و همون رفتار رو کنم زندگیمون دیگه هیچ هیجانی نداره

  10. 3 کاربر از پست مفید mamfred تشکرکرده اند .

    mamfred (یکشنبه 22 آذر 88)

  11. #26
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,197

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array

    RE: mamfred ومشکلاتش

    خوب تو هم بگو آره تو دوست پسرمی عشقمی شوهرمی
    نه بابا شوخی کردم ها اگه دیدی ظرفیتش رو داره بگو
    یه سئوال
    چرا رانندگی مردها بهتره؟
    چرا زنها می توانند به دوجا گوش کنند؟

  12. کاربر روبرو از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده است .

    بالهای صداقت (دوشنبه 23 آذر 88)

  13. #27
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 فروردین 91 [ 08:41]
    تاریخ عضویت
    1388-1-27
    نوشته ها
    435
    امتیاز
    5,116
    سطح
    45
    Points: 5,116, Level: 45
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,281

    تشکرشده 1,260 در 376 پست

    Rep Power
    59
    Array

    RE: mamfred ومشکلاتش

    مردها رانندگیشون خوبه چون اعتماد به نفسشون تو رانندگی بالاست و هیچکی کنارشون نمی شینه بگه برو دنده 2 گاز بده ترمز کن مواظب باش نخوری به جدول برو پایین بزار خودم بشیمنم
    اعصابشونو خورد کنه

    جواب سوال دوم رو نمی دونم

  14. کاربر روبرو از پست مفید mamfred تشکرکرده است .

    mamfred (سه شنبه 04 آبان 89)

  15. #28
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,197

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array

    RE: mamfred ومشکلاتش

    نخیر
    سئوال اول : چون مغز آقایون دسته بندی شده هست مثل قفسه های یه کتابخونه هر چیزی درست جای مخصوص به خودش داره و در یک آن فقط از یک نیم کره مغزشون می توانند استفاده کنند
    و دیگه اینکه تجسم سه بعدی خوبی دارند
    سئوال دوم : خانم ها از هر دو نیمکره مغزشون همزمان می توانند استفاده کنند

    به خاطر همین وقتی یه مشکلی براشون پیش میاد این مشکل توی جای خودش قرار داره و هر موقع بخواهند میروند سراغش برعکس ما خانوم ها جریان سیالی توی این دو نیم کره هست که حرکت می کنه
    کافی صبح با یکی حرفمون بشه تا شب این ناراحتی توی اون جریان سیال در حرکت هست و هر لحظه یادمون میاد
    و در ضمن ما تصور سه بعدی خوبی نداریم به بیشتر مغزمون از روی احساس پایه ریزی شده هست
    این نتیجه یه تحقیق علمی هستش از خودم نگفتم

    حالا توی بحث شما
    دقیقا این نکته صادق هست
    ابراز احساسات شوهرتون توی قفسه ی مخصوص به خودش قرار داره
    سعی کن کلید قفسه های بعدی رو هم پیدا کنی تا این ابراز عشق رو توی بقیه قفسه ها بذاری:D

    یه چیزی
    اینهایی که گفتی دقیقا شوهر من داره
    هی میگه هیس همسایه میشنوه ماشینه میبینه همکارم میشنوه و...
    زیاد مهم نیست عزیزم
    مهم اینکه شوهرت توی قلبش تو رو دوست داره در کنارت هست مسئولیت پذیر هست
    و مهمتر از اون پاکه پاکه مشکل اخلاقی هم نداره
    پس بخند

  16. 3 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    بالهای صداقت (دوشنبه 23 آذر 88)

  17. #29
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 07 آبان 91 [ 04:48]
    تاریخ عضویت
    1388-6-06
    نوشته ها
    94
    امتیاز
    3,001
    سطح
    33
    Points: 3,001, Level: 33
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    191

    تشکرشده 189 در 69 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: mamfred ومشکلاتش

    پیشنهاد می کنم بعد از اینکه در جواب محبت زد توی ذوقت و چیزی نگفت سکوت کنی و بری تو لک. نه به حالت قهر فقط به صورتیکه متوجه بشه ناراحت شدی.
    در عوض وقتی محبت کرد با مهربونی براش سنگ تموم بزار.
    این باعث میشه یه روند تشویق و تنبیه در بازخورد رفتارش بوجود بیاد. اونوقت برای دریافت جایزه تشویق رفتارش را تغییر میده.
    در ضمن شوهر شما ابراز محبت در جمع را نمی پسنده و باید با این مسئله کنار بیاین.
    بعضی ها دوست دارند عشقشون را در حضور دیگران نشون بدن ولی بعضی ها مثل شوهرتون ابراز احساسات را یه مسئله کاملا خصوصی می دونند.

  18. 2 کاربر از پست مفید tarane.h تشکرکرده اند .

    tarane.h (دوشنبه 23 آذر 88)

  19. #30
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 فروردین 91 [ 08:41]
    تاریخ عضویت
    1388-1-27
    نوشته ها
    435
    امتیاز
    5,116
    سطح
    45
    Points: 5,116, Level: 45
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,281

    تشکرشده 1,260 در 376 پست

    Rep Power
    59
    Array

    RE: mamfred ومشکلاتش

    آقایون گاهی نا خواسته ما رو ناراحت می کنن و خودشون اصلا متوجه نمی شن وقتی هم سربسته بهشون میفهمونیم که ناراحتیم خیلی گذرا ازش میگذرن
    بعضی وقتا دلم نمی خواد یه سری حرفا تو دلم بمونه ولی چون به حرفام گوش نمی کنه تلمبار می شه
    دنیای خانوما با آقایون فرق می کنه قبول
    آقایون خسته هستن درست
    ولی گاهی یه محبت کوچولو آدمو به زندگی دل گرم می کنه

    چرا وقتی دلم می گه به همسرم محبت کنم باید یاده بیمهریاش بیافتم و جلوی خودمو بگیرمو نرم سمتش که بگم دارم تلافی می کنم بدون بی تفاوتی چه مزه ای داره
    چرا وقتی نیاز دارم بغلم کنه باید خستگیشو درک کنم ولی وقتی خودم خسته امو اون نیاز داره بازم باید درک کنم

    اگه یه رنگی رو به همسرم پیشنهاد بدم و بگم که این لباس و بخر خیلی راحت می گه این در شان من نیست سوسول بازیه مردونه نیست و.... ولی اگه من یه چیزی رو دوست نداشته باشم سریع میگه تو اصلا به سلیقه ی من تو لباس پوشیدنت بها نمی دی من دوست دارم فلان لباس و فلان کفش و فلان کیف و بپوشی و .... خوب من به همه ی این نظر ها اهمیت میدم چون خودمم دوست دارم ولی انتظار دارم اونم یکم اهمیت بده

    همسر من شدیدا روز آرایش و مدل مو و لباس حساسه مثلا می آد خونه می گه خط چشمتو بد کشیدی
    سایت کم رنگه مدل موهات تکراریه ابروهاتو آرایشگر بد برداشته چرا دمه ابروتو کوتاه کردی چرا پایه ی مشت به قرمزی می زنه چرا ناخوناتو ایندفعه کوتاه کرده و.... به همه ی این چیزها با ذره بین نگاه می کنه و وقتی من همه رو رعایت می کنم میگه تغییری نکردی!!!!!!!!

    نه اینکه من بخوام به اصرار اون این کار ها رو بکنم نه خودمم دوست دارم ولی اون دیگه خیلی حساسه حداقل نمی کنه تو ذوقم نزنه اگه خوشش نیاد همون لحظه اول میکه

    ترانه ی عزیز ممنون
    بارها این کار و کردم و وقتی تو ذوقم زده یکم ناراحت شدم و قیافمه گرفتم ولی سریع عکس العمل نشون میده و میگه باز من یه چیزی گفتم تو اخمات اومد پایین جنبه نداری حالا باید منتت و بکشم تا دوباره برگردی به حالت عادیت آدم جرات نمی کنه به تو حرف بزنه ببخشید اصلا حرف زدم غلط کردم و .... یکاری می کنه آدم پشیمون میشه

  20. 3 کاربر از پست مفید mamfred تشکرکرده اند .

    mamfred (یکشنبه 22 آذر 88)


 
صفحه 3 از 18 نخستنخست 12345678910111213 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:23 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.