RE: همسرم را دوست دارم ولي...
دلناز عزيز
من امروز با خوندن پستت به خيلي چيزها رسيدم ، منم داشتم اشتباه تو رو ميكردم . با اينكه عقديم و چندان مسئوليت زندگي مشتركمون رو دوشم نيست ، اما گاها مجبورم بدليل اينكه همسرم شغل آزاد دارن و درآمدشون فصليه ، هر چند ماه قسطهاي عقب اقتاده رو من بدم . اوايل خيلي از اينكار لذت مي بردم .. اما الان مي بينم چندان هم كار درستي نمي كردم و با اينكارمسئوليت اداره زندگي رو خودم با دست خودم رو شونه هام گذاشتم
اما اينكه هرزچندگاهي انهم بدليل ضرورت در كار ؛ اگه واقعا مشكله كار به دست خانم خونه حل شه چرا كه نه !!!!
من فكر مي كنم كه متاسفانه همسرت از اين همه دلسوزي و حسن توجهت نسبت به زندگي سوءاستفاده كردن .
البته نمي دونم چرا همسرهاي ما دوست دارن اصولا خانما دستشون به جيب خودشون دراز بشه نه به اونا و جيبشون !!!! شايد يكي از عوامل بوجود اوردن اين موضوع شاغل بودن ما خانمهاست كه دستي دستي ميدون و براي خرج خونه و بچه و همسرمون باز كرديم . به عمق قضيه كه فكر كنيم مقصر اصلي ، اولي و آخري خودمونيم ....( البته بعضي از خانمها*)
دوستان جديد پيدا كنيد،اما دوستان قديمي را هم حفظ كنيد ، اينها نقره و انها طلا هستند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)