به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 23 از 26 نخستنخست ... 31314151617181920212223242526 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 221 تا 230 , از مجموع 251
  1. #221
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    امروز [ 00:31]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,168
    امتیاز
    90,498
    سطح
    100
    Points: 90,498, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,831

    تشکرشده 6,801 در 2,376 پست

    Rep Power
    0
    Array






    در ادبیات فارسی و بخصوص شعر فارسی در باره ناپایداری دنیا برای انسان و بی اعتباری آن ، بحث های فراوانی مطرح و اشعار زیادی سروده شده است
    که تقریبا همگی انسان را به نداشتن حرص و آز و علاقه وافر نداشتن به تجملات دنیایی و غنیمت دانستن دم و لحظه و خوشباشی در همه لحظات توصیه کرده اند .



    خیام

    خیام جهان را گذران و بی اعتبار میداند و توصیه اش مدام این است که غم جهان گذران نباید خورد و فرصت را باید غنیمت دانست و شاد بود :
    برخیز مخور غم جهان گذران
    بنشین و دمی به شادمانی گذران
    در طبع جهان اگر وفائی بودی
    نوبت به تو خود نیامدی از دگران




    بنا بر اعتقاد خیام ، کسی به فردا دسترسی ندارد و هر فکری که در باره فردا داشته باشی ، سودائی بیش نیست ،
    پس بهتر است که عمر را تباه نکنیم و شادی را از یاد نبریم چون نمیدانیم که باقی عمر چه مقدار است و چه ارزش گرانبهائی دارد :
    امروز تو را دسترس فردا نیست
    و اندیشه فردات بجز سودا نیست
    ضایع مکن این دم ار دلت شیدا نیست
    کاین باقی عمر را بها پیدا نیست



    خیام میگوید از کسانی که این راه دور و دراز زندگانی را رفته اند ، کسی برنگشته است تا به ما بگوید که راز و اسرار بعد ا زمرگ چیست ،
    پس ای انسان بر دو راهه آز و حرص ، و نیاز به فردا ، ساکن وباقی نباش چون برنمی گردی :
    از جمله رفتگان این راه دراز
    بازآمده کیست تا به ما گوید راز
    پس بر سر این دو راهه آز و نیاز
    تا هیچ نمانی که نمیایی باز



    کسی از افراد انسان و بشریت نتوانسته اسرار و راز مرگ را بر ما آشکار نماید و همه افراد بشردر هر سطحی از دانش و دانائی ، در این مورد دچار عجز و درماندگی است چون بی اطلاع است :
    کس مشکل اسرار اجل را نگشاد
    کس یک قدم از دایره بیرون ننهاد
    من می نگرم ز مبتدی تا استاد
    عجز است به دست هر که از ماد زاد



    هر چه که در جهان وجود دارد برای انسان حالت هیچ و باد را دارد چون در حقیقت انسان در نهایت چیزی در دست ندارد و دست خالی از جهان می رود .
    هر چه در دنیا وجود دارد با نقصان و کمبود روبروست و از بین رفتنی است پس می توان فکر کرد که هر چه هست در حقیقت وجود ندارد و یا برعکس :
    چون نیست ز هر چه هست جز باد بدست
    چون هست بهر چه هست نقصان و شکست
    انگار هر چه هست در عالم نیست
    پندار که هر چه نیست در عالم هست




    در این جهان ناپایدار ، باز هم افرادی پیدا می شوند که وقتی مالی و یا اموالی بدست می آورند به خود غره می شوند ولی مدتی که بگذرد ، ناگاه اجل بر وی وارد می شود و همه چیز را بر باد میدهد :
    هر یک چندی یکی برآید ، که منم
    با نعمت و با سیم و زر آید ، که منم
    چون کارک او نظام گیرد روزی
    ناگه اجل از کمین درآید ، که منم





    خیام معتقد است که پس در جهان و دنیای با این اوصاف گفته شده ، نباید نه غم آنچه گذشته را بخوریم ، ونه غم فردایی که نیامده ، و حال و دم را باید غنیمت شمرد و خوش بود :
    از دی که گذشت هیچ ازو یاد مکن
    فردا که نیامده است فریاد مکن
    بر نامده و گذشته بنیاد مکن
    حالی خوش باش و عمر بر باد مکن







    ناصر خسرو

    ناصر خسرو که از چهل سالگی از نظر فکری متحول شده و به و بدنبال بحث و فحص و استدلال و حقیقت جوئی به نقاط و کشورهای زیادی مسافرت نمود
    و با افراد زیادی از نحله فکری گوناگون بحث و گفتگو نموده است ،
    او نیز مانند شعرای دیگری چون خیام ، معتقد است که به فردای نیامده و دیروز گذشته نباید فکر کرد و امروز که پیدا و مشخص است ملاک رفتار و عمل و تصمیم است ؛
    پیمانه این چرخ را همه نامست
    معروف بامروز و دی و فردا
    فردات نیامد و دی کجا شد
    زین هر سه جز امروز نیست پیدا



    همچنین این جهان را خواب آشفته ای میداند که نبایستی بدان دلخوش بود وبه آن دل بست .
    این جهان خوابست خواب ای پور باب
    شاد چون باشی بدین آشفته خواب
    دل بر این آشفته خواب اندر مبند
    پیش کو از تو بتابد ، تو بتاب










    دو تا چایی گذاشتم ، یکی اول تاپیک و یکی آخر تاپیک ،،، همشو نخورید ،،،
    داغ داغ هم نخورید...دندوناتون می ریزه
    :)
    در پناه حق
    ویرایش توسط باغبان : یکشنبه 11 خرداد 99 در ساعت 23:46

  2. 2 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    zolal (دوشنبه 13 مرداد 99), زونیام (سه شنبه 10 تیر 99)

  3. #222
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 17 دی 01 [ 01:20]
    تاریخ عضویت
    1398-4-18
    نوشته ها
    141
    امتیاز
    5,597
    سطح
    48
    Points: 5,597, Level: 48
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 153
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    413

    تشکرشده 311 در 123 پست

    Rep Power
    34
    Array
    ای سرو پای بسته، به آزادگی مناز
    آزاده من، که از همه عالم بریده ام

    جانم بسوخت در غم هجران او خدا
    پروانه ام که خانه در آتش گزیده ام

    یک بیت از رهی معیری(بیت اول) و بیتی ناقابلی از من

    - - - Updated - - -

    ای سرو پای بسته، به آزادگی مناز
    آزاده من، که از همه عالم بریده ام

    جانم بسوخت در غم هجران او خدا
    پروانه ام که خانه در آتش گزیده ام

    یک بیت از رهی معیری(بیت اول) و بیتی ناقابلی از من

  4. کاربر روبرو از پست مفید زونیام تشکرکرده است .

    سحر بهاری (شنبه 24 خرداد 99)

  5. #223
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array




    ای آنکه گشایندهٔ هر بند تویی

    بیرون ز عبارت چه و چند تویی


    این دولت من بس، که منم بندهٔ تو

    این عزت من بس، که خداوند تویی




  6. کاربر روبرو از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده است .

    زونیام (سه شنبه 10 تیر 99)

  7. #224
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array



    گریه مکن که سرنوشت، گَر مرا از تو جدا کرد

    عاقبت دل های ما، با غمِ هم آشنا کرد...



    تیتراژ سریال لحظه گرگ و میش ( بازخوانی مجدد )

  8. 2 کاربر از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده اند .

    gholam1234 (شنبه 07 تیر 99), زونیام (سه شنبه 10 تیر 99)

  9. #225
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array


    پدر یعنی گرمی یک خانه
    پدر یعنی شونه مردانه
    پدر یعنی اشک پنهانی
    پدر یعنی قلب بارانی
    هزاران غم پشت لبخندت
    چه کردی با قلب فرزندت
    گذشتی از خودت تا جان بگیرم
    من برای خستگی هایت بمیرم
    دورت بگردم درمون دردم
    آخه تو تکیه گاهی
    انگار هزارتا آدم باهامن وقتی باهامی
    درمون دردم دورت بگردم

  10. کاربر روبرو از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده است .

    Mvaz (دوشنبه 13 مرداد 99)

  11. #226
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 اردیبهشت 03 [ 09:15]
    تاریخ عضویت
    1393-6-31
    نوشته ها
    571
    امتیاز
    19,722
    سطح
    88
    Points: 19,722, Level: 88
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 128
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    1,233

    تشکرشده 1,419 در 465 پست

    Rep Power
    136
    Array
    آقای باغبان چقدر عالی بود شعرهایی که آوردین و معنی کردید. بازم از این شعرها اگه داشتین بذارید.

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط باغبان نمایش پست ها






    در ادبیات فارسی و بخصوص شعر فارسی در باره ناپایداری دنیا برای انسان و بی اعتباری آن ، بحث های فراوانی مطرح و اشعار زیادی سروده شده است
    که تقریبا همگی انسان را به نداشتن حرص و آز و علاقه وافر نداشتن به تجملات دنیایی و غنیمت دانستن دم و لحظه و خوشباشی در همه لحظات توصیه کرده اند .



    خیام

    خیام جهان را گذران و بی اعتبار میداند و توصیه اش مدام این است که غم جهان گذران نباید خورد و فرصت را باید غنیمت دانست و شاد بود :
    برخیز مخور غم جهان گذران
    بنشین و دمی به شادمانی گذران
    در طبع جهان اگر وفائی بودی
    نوبت به تو خود نیامدی از دگران




    بنا بر اعتقاد خیام ، کسی به فردا دسترسی ندارد و هر فکری که در باره فردا داشته باشی ، سودائی بیش نیست ،
    پس بهتر است که عمر را تباه نکنیم و شادی را از یاد نبریم چون نمیدانیم که باقی عمر چه مقدار است و چه ارزش گرانبهائی دارد :
    امروز تو را دسترس فردا نیست
    و اندیشه فردات بجز سودا نیست
    ضایع مکن این دم ار دلت شیدا نیست
    کاین باقی عمر را بها پیدا نیست



    خیام میگوید از کسانی که این راه دور و دراز زندگانی را رفته اند ، کسی برنگشته است تا به ما بگوید که راز و اسرار بعد ا زمرگ چیست ،
    پس ای انسان بر دو راهه آز و حرص ، و نیاز به فردا ، ساکن وباقی نباش چون برنمی گردی :
    از جمله رفتگان این راه دراز
    بازآمده کیست تا به ما گوید راز
    پس بر سر این دو راهه آز و نیاز
    تا هیچ نمانی که نمیایی باز



    کسی از افراد انسان و بشریت نتوانسته اسرار و راز مرگ را بر ما آشکار نماید و همه افراد بشردر هر سطحی از دانش و دانائی ، در این مورد دچار عجز و درماندگی است چون بی اطلاع است :
    کس مشکل اسرار اجل را نگشاد
    کس یک قدم از دایره بیرون ننهاد
    من می نگرم ز مبتدی تا استاد
    عجز است به دست هر که از ماد زاد



    هر چه که در جهان وجود دارد برای انسان حالت هیچ و باد را دارد چون در حقیقت انسان در نهایت چیزی در دست ندارد و دست خالی از جهان می رود .
    هر چه در دنیا وجود دارد با نقصان و کمبود روبروست و از بین رفتنی است پس می توان فکر کرد که هر چه هست در حقیقت وجود ندارد و یا برعکس :
    چون نیست ز هر چه هست جز باد بدست
    چون هست بهر چه هست نقصان و شکست
    انگار هر چه هست در عالم نیست
    پندار که هر چه نیست در عالم هست




    در این جهان ناپایدار ، باز هم افرادی پیدا می شوند که وقتی مالی و یا اموالی بدست می آورند به خود غره می شوند ولی مدتی که بگذرد ، ناگاه اجل بر وی وارد می شود و همه چیز را بر باد میدهد :
    هر یک چندی یکی برآید ، که منم
    با نعمت و با سیم و زر آید ، که منم
    چون کارک او نظام گیرد روزی
    ناگه اجل از کمین درآید ، که منم





    خیام معتقد است که پس در جهان و دنیای با این اوصاف گفته شده ، نباید نه غم آنچه گذشته را بخوریم ، ونه غم فردایی که نیامده ، و حال و دم را باید غنیمت شمرد و خوش بود :
    از دی که گذشت هیچ ازو یاد مکن
    فردا که نیامده است فریاد مکن
    بر نامده و گذشته بنیاد مکن
    حالی خوش باش و عمر بر باد مکن







    ناصر خسرو

    ناصر خسرو که از چهل سالگی از نظر فکری متحول شده و به و بدنبال بحث و فحص و استدلال و حقیقت جوئی به نقاط و کشورهای زیادی مسافرت نمود
    و با افراد زیادی از نحله فکری گوناگون بحث و گفتگو نموده است ،
    او نیز مانند شعرای دیگری چون خیام ، معتقد است که به فردای نیامده و دیروز گذشته نباید فکر کرد و امروز که پیدا و مشخص است ملاک رفتار و عمل و تصمیم است ؛
    پیمانه این چرخ را همه نامست
    معروف بامروز و دی و فردا
    فردات نیامد و دی کجا شد
    زین هر سه جز امروز نیست پیدا



    همچنین این جهان را خواب آشفته ای میداند که نبایستی بدان دلخوش بود وبه آن دل بست .
    این جهان خوابست خواب ای پور باب
    شاد چون باشی بدین آشفته خواب
    دل بر این آشفته خواب اندر مبند
    پیش کو از تو بتابد ، تو بتاب










    دو تا چایی گذاشتم ، یکی اول تاپیک و یکی آخر تاپیک ،،، همشو نخورید ،،،
    داغ داغ هم نخورید...دندوناتون می ریزه
    :)
    در پناه حق
    واقعا همینطوره. وقتی فیلم ها و عکسهای گذشته مان رو نگاه می کنیم می فهمیم این عمر چقدر راحت گذشت و هیچی....

    من زیاد میشه که افسوس گذشته را می خورم. اخیرا با خودم گفتم واقعا توی زندگی چه چیزی ارزش داره... خلاصه که دچار نوعی بحران هویت شدم و نمیدونم اساسا دارم به کجا میرم. این شعرها چقدر خوب آدم رو متوجه میکنه که حداقل در پی هیچ و پوچ نباشه.

    به نور نگاه کن ! سایه ها پشت سرت خواهند بود.
    ویرایش توسط zolal : دوشنبه 13 مرداد 99 در ساعت 23:50

  12. 2 کاربر از پست مفید zolal تشکرکرده اند .

    Mvaz (سه شنبه 14 مرداد 99), باغبان (سه شنبه 14 مرداد 99)

  13. #227
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    امروز [ 00:31]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,168
    امتیاز
    90,498
    سطح
    100
    Points: 90,498, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,831

    تشکرشده 6,801 در 2,376 پست

    Rep Power
    0
    Array




    سلام

    ممنون زلال خانم
    پس اون پست طولانی را خوندید :)
    یه چایی برا خودتون بریزید آماده باشید می خوام یه پست دیگه بذارم :)
    یه شعر و یه مطلب داشتم می خوندم نصف شبی و دم صبحی ،، می ذارم اینجا







    وضعیت جهان، وجود انسان، عمر آدمی و مدتی که در روی زمین می گذراند،،،
    ناپایداری عمر و بی اعتباری جهان،،
    سعی و تلاش انسان بر روی زمین،،
    دشواری و آسایش و غم و شادی بشر در مدت عمر ،،
    کوتاه بودن مدت زندگی بشر نسبت به عمر جهان هستی و....
    همیشه مورد توجه و دقت نظر و به صورت پرسش بزرگی برای بشر بر روی زمین مطرح بوده .

    سعدی نیز یکی از شاعران و سخن سرایان نامدار ایران زمین است
    که دیدگاهش نسبت به طبع جهان و وضعیت روزگار و نحوه دیدگاه انسان به عمر و تعلق خاطر به مطاع و حطام دنیا، تفکری مانند حکیم خیام و سایر متفکران خوش سخن سرزمین ایران دارد .
    سعدی غنیمت شمردن امروز را سفارش می کند و تفکر و در مورد گذشته و نگرانی نسبت به آینده ای که نامعلوم است را ، نمی پسندد :
    سعدیا دی رفت و فردا همچنان موجود نیست
    در میان این و آن ، فرصت شمار امروز را








    این روزگار ناپایدار ، ممکن است در ابتدا به انسان ، روی خوش هم نشان بدهد ، ولی انسان عاقل به این شیرینی و خوشی پای بند نمی شود ،
    زیرا بهرحال و بی گمان جهان ناپایدار ، همراه این شهد شیرین ، زهر خودش را به انسان خواهد خوراند :
    ز آسمان آغاز کارم سخت شیرین می نمود
    کی گمان بردم که شهد آلوده زهر ناب داشت

    سعدی گر آسمان بشکر پرورد ترا
    چون می کشد به زهر ندارد تفضلی








    سعدی می گوید : اگر انسانی متوجه بشود و بداند که دنیا و روزگار، با غم بسر بردن ارزشی ندارد ، پس باید با اطرافیان و دوستان خوش بود و خرم زیست نمود،
    وقتی کسی به صورت قطعی می داند که هر روزی که می گذرد، یک روز از عمر و فرصت او در دنیا، کم می شود بنابراین باید هر روز ، عمر را غنیمت بداند.
    هر کس باید آگاه و هوشیار باشد که روزگار و عمر با همه شیرینی و خوشی هایش ، اساس و بنیاد محکمی ندارد و بالاخره روزی این بنای نا استوار فرو می ریزد ،
    پس نباید بدان دل بست و نااستواری آن از یادمان برود .
    همچنین وقتی می دانیم که روزی نه چندان دور یا در زمانی که ما وقتش را نمی توانیم تعیین کنیم ، طعمه خاک خواهیم شد ، پس چرا غم بخوریم و بلکه برعکس باید شاد بود و شادی کرد :
    اگر دانی که دنیا غم نیرزد
    بروی دوستان خوشباش و خرم

    غنیمت دان اگر دانی که هر روز
    ز عمر مانده روزی می شود کم

    منه دل بر سرای عمر سعدی
    که بنیادش نه بنیادیست محکم

    برو شادی کن ای یار دل افروز
    چو خاکت می خورد چندین مخور غم

    ***
    سعدی وفا نمی کند ایام سست مهر
    این پنج روز عمر بیا تا وفا کنیم










    خیام هم همین اعتقاد را داشت بنده خدا ،
    حکیم نیشابور هم سفارش به طلبیدن شادی می کرد چون آگاهانه می دانست که در مقابل کهکشان و گردون گردان، کل عمر بشر خوابی و خیالی، و حاصل عمر چون دمی است :

    شادی بطلب که حاصل عمر دمی است
    هر ذره خاک کیقبادی و جمی است

    احوال جهان و اصل این عمر که هست
    خوابی و خیالی و فریبی و دمیست











    آنچه از عمر در دنیای فانی، نصیب انسان می گردد ، وقت و زمان است که باید قدر آن را دانست و دم را غنیمت شمرد،
    سعدی تاکید دارد که انسان هوشمند آن کسی است که نصیب خود را از دنیا بدست آورد و نقد وقت را به راحتی از دست ندهد :
    نصیب از عمر دنیا ، نقد وقتست
    مباش ای هوشمند از بی نصیبان










    سعدی هم مانند بسیاری از شاعران و پارسی گویان دیگر به قضا و قدر و تعیین سرنوشت انسان از ازل، معتقد بوده است
    و به همین دلیل، سفارش می کند که که وقتی روزگار سر سازگاری ندارد ، با آن ستیزه نشاید کرد و بهتر است با شرایط روزگار بسازیم :
    چو روزگار نسازد ستیزه نتوان برد
    ضرورتست که با روزگار درسازی











    آخ آخ آخ ...این جاش خیلی قشنگه
    مانند سایر شاعران پارسی گوی، تعبیر مسافر بودن انسان در این روزگار و دنیا را، سعدی نیز بکار گرفته است
    همچنین چون سراب بودن دنیا برای انسان مسافر را در بیتی استفاده کرده است
    و سفارش آنکه بر این چنین دنیای ، نبایستی تکیه داشت و یا اینکه به هر حال، این دنیا را باید گذاشت و همه چیز را به به دیگری سپرد :
    تو مسافری و دنیا سرآب کاروانی
    نه معولست پشتی که برین پناه داری













    ویرایش توسط باغبان : سه شنبه 14 مرداد 99 در ساعت 04:39

  14. 2 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    Mvaz (سه شنبه 14 مرداد 99), zolal (سه شنبه 14 مرداد 99)

  15. #228
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    امروز [ 00:31]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,168
    امتیاز
    90,498
    سطح
    100
    Points: 90,498, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,831

    تشکرشده 6,801 در 2,376 پست

    Rep Power
    0
    Array

    سلامی به گرمی تابستان



    رخشندهٔ اعتصامی ، معروف به پروین اعتصامی (زادهٔ ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ در تبریز – درگذشتهٔ ۱۵ فروردین ۱۳۲۰ در تهران) شاعر ایرانی است که به عنوان «پرآوازه‌ترین شاعر زن ایران» از او یاد شده‌است. پروین از کودکی فارسی، انگلیسی و عربی را نزد پدرش آموخت و از همان کودکی زیر نظر پدرش و استادانی چون دهخدا و ملک‌الشعراء بهار سرودن شعر را آغاز کرد.



    در باب عیب جوبی ، اعتصامی ، یه مناظره ای بین سیر و پیاز بیان می کنه :


    سیر، یک روز طعنه زد به پیاز
    که تو مسکین چقدر بد بوئی

    گفت، از عیب خویش بی‌خبری
    زان ره از خلق، عیب میجوئی

    گفتن از زشتروئی دگران
    نشود باعث نکوروئی

    تو گمان می‌کنی که شاخ گلی
    بصف سرو و لاله میروئی

    یا که همبوی مشک تاتاری
    یا ز ازهار باغ مینوئی

    خویشتن، بی سبب بزرگ مکن
    تو هم از ساکنان این کوئی

    ره ما، گر کج است و ناهموار
    تو خود، این ره چگونه میپوئی

    در خود، آن به که نیکتر نگری
    اول، آن به که عیب خود گوئی

    ما زبونیم و شوخ جامه و پست
    تو چرا شوخ تن نمیشوئی




    قدیما چه شعرهایی می گفتن
    :)




    -------------------------


    در دیوان حافظ ،
    زاهد از معنای اصلی خود که زهد ورزیدن است کاملا فاصله گرفته و با تحول و انقلابی همراه است که با ریاکاری قصد فریب دیگران را دارد
    و از جمله کسانی است که با افعال خود موجب تکدر خاطر و طبع لطیف لسان‌الغیب شده است.
    زاهد در دیوان حافظ بازیگری است که دو ویژگی بارز و عمده دارد که حافظ به سختی با آن سر جنگ و جدل دارد؛
    نخست عجب و خودبینی و تکبر و دیگری عیب‌جویی از دیگران.
    حافظ با زیبایی هر چه تمام‌تر این دو صفت مذموم و نکوهیده زاهد را به رشته تحریر درآورده است.
    برای مبین شدن هر چه بیشتر این سخن به برخی از ابیات دیوان برای نمونه نظر می‌انداریم:


    یارب آن زاهد خودبین که به جز عیب ندید
    دود آهیش در آیینه ادراک انداز


    در مصراع اول بیت فوق این دو صفت ناپسند و مذموم زاهد یعنی خودبینی و عیب‌جویی از دیگران به زیبایی به تصویر کشیده شده است
    و در مصراع دوم بیت حافظ عاجزانه از خداوندگار خود می‌خواهد که دود آهی همراه با معرفت و بصیرت در آیینه ادراک زاهد قرار نهد تا دست از این صفات مذموم خود باز دارد ،و در راه صدق و راستی و پاکبازی قدم گذارد:

    برو ای زاهد و بر دردکشان خرده مگیر
    که ندادند جز این تحفه به ما روز الست


    عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه‌سرشت
    که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت

    من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
    هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت


    زاهد غرور داشت سلامت نبرد راه
    رند از ره نیاز به دارالسلام رفت









    ویرایش توسط باغبان : دوشنبه 20 مرداد 99 در ساعت 17:14 دلیل: افزودن عکس

  16. 3 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    zolal (دوشنبه 27 مرداد 99), الهه زیبایی ها (سه شنبه 21 مرداد 99), سحر بهاری (سه شنبه 21 مرداد 99)

  17. #229
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array

    شاعر: صائب تبریزی ( بیتی از یک غزل )

  18. 2 کاربر از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده اند .

    zolal (دوشنبه 27 مرداد 99), باغبان (پنجشنبه 30 مرداد 99)

  19. #230
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 اردیبهشت 03 [ 09:15]
    تاریخ عضویت
    1393-6-31
    نوشته ها
    571
    امتیاز
    19,722
    سطح
    88
    Points: 19,722, Level: 88
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 128
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    1,233

    تشکرشده 1,419 در 465 پست

    Rep Power
    136
    Array
    شب سردی است ، و من افسرده.

    راه دوری است ، و پایی خسته.

    تیرگی هست و چراغی مرده.

    می‌کنم ، تنها، از جاده عبور:

    دور ماندند ز من آدم‌ها.

    سایه‌ای از سر دیوار گذشت،

    غمی افزود مرا بر غم‌ها.


    فکر تاریکی و این ویرانی

    بی خبر آمد تا با دل من

    قصه‌ها ساز کند پنهانی.


    نیست رنگی که بگوید با من

    اندکی صبر ، سحر نزدیک است:

    هردم این بانگ برآرم از دل:

    وای، این شب چقدر تاریک است!

    خنده‌ای کو که به دل انگیزم؟

    قطره‌ای کو که به دریا ریزم؟

    صخره‌ای کو که بدان آویزم؟


    مثل این است که شب نمناک است.

    دیگران را هم غم هست به دل،

    غم من ، لیک، غمی غمناک است.


    زنده یاد سهراب سپهری
    ویرایش توسط zolal : دوشنبه 27 مرداد 99 در ساعت 20:37

  20. 2 کاربر از پست مفید zolal تشکرکرده اند .

    باغبان (دوشنبه 27 مرداد 99), سحر بهاری (دوشنبه 27 مرداد 99)


 
صفحه 23 از 26 نخستنخست ... 31314151617181920212223242526 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. عذاب وجدان بی پایان منو به مرز جنون رسونده
    توسط عشق آفرین در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 22
    آخرين نوشته: شنبه 08 شهریور 93, 12:17
  2. سوژه‌ای به شیرینی چند همسری!
    توسط lord.hamed در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: سه شنبه 24 دی 92, 23:02
  3. سوژه خنده های ایرانی (عکس )
    توسط کنجکاو در انجمن سرگرمی و تفریح
    پاسخ ها: 38
    آخرين نوشته: چهارشنبه 06 دی 91, 12:16
  4. در سوگ حامد 65 !
    توسط meysamm در انجمن مسائل واخبار اعضاء و تالار
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: شنبه 11 تیر 90, 04:14

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 00:33 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.