سلامی به گرمی تابستان
رخشندهٔ اعتصامی ، معروف به پروین اعتصامی (زادهٔ
۲۵ اسفند ۱۲۸۵ در
تبریز – درگذشتهٔ ۱۵ فروردین ۱۳۲۰ در
تهران)
شاعر ایرانی است که به عنوان «پرآوازهترین شاعر زن ایران» از او یاد شدهاست. پروین از کودکی
فارسی،
انگلیسی و
عربی را نزد پدرش آموخت و از همان کودکی زیر نظر پدرش و استادانی چون
دهخدا و
ملکالشعراء بهار سرودن شعر را آغاز کرد.
در باب عیب جوبی ، اعتصامی ، یه مناظره ای بین سیر و پیاز بیان می کنه :
سیر، یک روز طعنه زد به پیاز
که تو مسکین چقدر بد بوئی
گفت، از عیب خویش بیخبری
زان ره از خلق، عیب میجوئی
گفتن از زشتروئی دگران
نشود باعث نکوروئی
تو گمان میکنی که شاخ گلی
بصف سرو و لاله میروئی
یا که همبوی مشک تاتاری
یا ز ازهار باغ مینوئی
خویشتن، بی سبب بزرگ مکن
تو هم از ساکنان این کوئی
ره ما، گر کج است و ناهموار
تو خود، این ره چگونه میپوئی
در خود، آن به که نیکتر نگری
اول، آن به که عیب خود گوئی
ما زبونیم و شوخ جامه و پست
تو چرا شوخ تن نمیشوئی
قدیما چه شعرهایی می گفتن
:)
-------------------------
در دیوان حافظ ، زاهد از معنای اصلی خود که زهد ورزیدن است کاملا فاصله گرفته و با تحول و انقلابی همراه است که با ریاکاری قصد فریب دیگران را دارد
و از جمله کسانی است که با افعال خود موجب تکدر خاطر و طبع لطیف لسانالغیب شده است.
زاهد در دیوان حافظ بازیگری است که دو ویژگی بارز و عمده دارد که حافظ به سختی با آن سر جنگ و جدل دارد؛
نخست عجب و خودبینی و تکبر و دیگری عیبجویی از دیگران.
حافظ با زیبایی هر چه تمامتر این دو صفت مذموم و نکوهیده زاهد را به رشته تحریر درآورده است.
برای مبین شدن هر چه بیشتر این سخن به برخی از ابیات دیوان برای نمونه نظر میانداریم:
یارب آن زاهد خودبین که به جز عیب ندید
دود آهیش در آیینه ادراک انداز
در مصراع اول بیت فوق این دو صفت ناپسند و مذموم زاهد یعنی خودبینی و عیبجویی از دیگران به زیبایی به تصویر کشیده شده است
و در مصراع دوم بیت حافظ عاجزانه از خداوندگار خود میخواهد که دود آهی همراه با معرفت و بصیرت در آیینه ادراک زاهد قرار نهد تا دست از این صفات مذموم خود باز دارد ،و در راه صدق و راستی و پاکبازی قدم گذارد:
برو ای زاهد و بر دردکشان خرده مگیر
که ندادند جز این تحفه به ما روز الست
عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزهسرشت
که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت
زاهد غرور داشت سلامت نبرد راه
رند از ره نیاز به دارالسلام رفت
علاقه مندی ها (Bookmarks)