به نظر بنده اشتباهی که خیلی ها دارند و اینجا در صحبت های خانم دانه دیدم، این هست که برا پی بردن به واقعیت درونی شخص، اون رو حسابی حساس میشن روش و کارای عجیبی میکنن که واقعا برای طرف مقابل هم استرس میاره... یادتون باشه شما در روزی که احساس میکنید کفشتون یه کم پاشنش بلنده، وقتی بیرونید، هر نگاهی رو به حساب اینکه دارید بد راه میرید میزارید و این تلقین، بعد از ساعتی، در راه رفتن شما تاثیر خواهد گذاشت... خارج از هر شعار و ... عرض میکنم خدمتتون، برای اینکه نزدیک بشید، برای اینکه مطمئن بشید، آزادی بدید، یه شخص در آزادی، اگه ریگی به کفشش باشه، زود خودشو نشون میده، اگه ریگی به کفشش باشه، در آزادی اون رو به دست میگیره و زودی نشون میده خودش رو... ولی وقتی نگاه ریز بینی رو احساس کنه، اون وقت هست که راه رفتنش رو سعی میکنه درست جلوه بده که ریگ، تابلو نشه...
پس، نامزدی و این دوران به نظر من واقعا سازنده هست، اگه دو طرف، به حساب حساسیتهایی که دارن، اون رو ناخواسته تخریب نکنن... آزادی بدهید... بزارید نامزدتون، احساس کنه و واقعا لمس کنه که از فضای بسته خونه، داره کنار شما آزادی و استقلال رو تجربه میکنه...
نامزدی، به نظر بنده، دوره محشری هست در رابطه ای که قرار هست به بنای شریکی و زندگی رو تشکیل بده...چون هر 2 طرف، بدون هیچ اجباری، رفتار میکنن و هیچ مسئولیتی هنوز بوجود نیومده، آزادانه میشناسند و میتازند...
علاقه مندی ها (Bookmarks)