به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 38
  1. #11
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 07 اسفند 91 [ 14:11]
    تاریخ عضویت
    1391-9-12
    نوشته ها
    271
    امتیاز
    759
    سطح
    14
    Points: 759, Level: 14
    Level completed: 59%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered500 Experience Points
    تشکرها
    340

    تشکرشده 358 در 180 پست

    Rep Power
    39
    Array

    RE: هیچ انگیزه ای برای ادامه زندگی ندارم

    سلام شكوفه جان قبل از اينكه انقد آه و ناله كني بهتره يه دوري تو تالار بزني مردهايي رو ببيني كه باداشتن دكترا و قيافه خوب و هم سطحي با همسرشون يا دست بزن دارن يا خيانت ميكنن يا واسه زندگيشون كم ميذارن خواهر خوبم خدا در دو حالت نعمت هايي كه بهمون داده رو ازمون ميگيره يكي باترس از دست دادنش و دوم با ناشكري.شما تحصيل كرده هستي و در جامعه زياد بودي يه نگاه اگه به اطرافت بندازي هيچ زندگي رو بي مشكل نميبيني در مورد سرد بودنت هم اگه واقعا ميخواي رابطتت گرم باشه دست از مقايسه بردار يه مدت امتحان كن هروقت كسي رو ديدي كه بهتر از همسرته سريع خوبي هاي همسرت رو به ياد بيار حتي پررنگ ترش كن بعد يه مدت ميبيني كه هم رابطت گرم شده هم چقدر خدارو به خاطر داشتن يه همچين همسري شكر ميكني.

  2. #12
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 آذر 00 [ 07:11]
    تاریخ عضویت
    1388-1-20
    نوشته ها
    1,530
    امتیاز
    36,537
    سطح
    100
    Points: 36,537, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second ClassSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    5,746

    تشکرشده 6,060 در 1,481 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    274
    Array

    RE: هیچ انگیزه ای برای ادامه زندگی ندارم

    سلام شكوفه جان

    به همدردي خوش آمدي

    اميدوارم كه با كمك دوستان و تلاش خودت مساله تون رو بتونيد اينجا حل كنيد.


    من از همه نظر از ایشون سرترم من فوق لیسانسم و ایشون لیسانس موقعیت شغلی من بهتره ظاهرم هم سرتره و از همه مهمتر خانواده م از لحاظ فرهنگی تحصیلات مالی و....از اونا بهترن.خانواده شوهرم آدمهای مهربونی هستند ولی اصلا به ما نمیخورن.اینا باعث شده من هرازگاهی افسرده بشم ومدام به این فکر میکنم که موقعیتهای خیلی بهتر داشتم
    عزيزم شما كه موقعيت هاي خيلي بهتري داشتي پس چرا با اونا ازدواج نكردي؟؟؟؟

    چندوقت پیش یکی از همکارهای شوهرم رو دیدم که از بچه های دانشگاه خودمون بود و از اون روز احساس افسردگی شدید دارم اون آقا از شوهر من خیلی سرتره و من مدام به اون فکر میکنم و اینکه من باید با چنین کسی ازدواج میکردم
    با اينكه تو يه دانشگاه بودين چرا اون از آقا از شما خواستگاري نكرده بودن؟
    شايد از ديد شما اون افراد مناسب شما باشن ولي يك ازدواج دو سر داره. طرف ديگه ي شما اون آقا هستند كه ترجيح دادن با همسر فعليشون كه به گفته شما از شما هم پايين تر هست!!! ازدواج كنند!!
    به نظرتون دليلش چيه؟
    بغير از تحصيلات، زيبايي و سطح خانواده چند فاكتور ديگه هم تو ازدواج تاثير داره، نظر شما هم همين هست؟ يا اينكه به نظر شما همين سه فاكتور كافيه؟


    خانواده م توی بحثهای خیلی کوچیک هم همیشه طرف همسرم رو میگیرن. و من از اونام دلخورم چون موقع ازدواجمون باید سختگیری میکردن و نباید قبول میکردن.
    چرا خانوادتون نبايد قبول مي كردن؟
    شما خودتون رو به عنوان يه انسان عاقل و بالغ قبول داريد؟
    در برابر تصميم هاي زندگيتون خانواده تون مسئول هستند ؟ چرا ؟


    دوست عزيز، شما مدام داريد از زاويه ديگران به زندگيتون نگاه مي كنيد و از طرف ديگران اينجور قضاوت مي كنيد كه شما برتر هستين! و همسرتون در مقابل شما حقير هستند !! در حاليكه اطرافيان شما از قبيل همكاران، خانواده خودتون (كه نزديكتر از خانواده نداريم) اينجور تصور نمي كنند چه برسه به قضاوت!
    از نظر من (كه البته نظرم كارشناسي نيست) شما دچار خطاي شناختي در مورد خودتون شديد.
    آيا شكوفه واقعي با تصويري كه شما از خودتون تو ذهنتون ساختين متفاوته؟

  3. 6 کاربر از پست مفید صبا_2009 تشکرکرده اند .

    صبا_2009 (دوشنبه 02 بهمن 91)

  4. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 10 خرداد 93 [ 07:40]
    تاریخ عضویت
    1391-10-28
    نوشته ها
    87
    امتیاز
    1,574
    سطح
    22
    Points: 1,574, Level: 22
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    3

    تشکرشده 69 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: هیچ انگیزه ای برای ادامه زندگی ندارم

    صبای عزیز ممنون از پاسختون در مورد اون آقا باید بگم ما اصلا توی دانشگاه همدیگر رو ندیده بودیم چون ایشون یکسال از من بالاتر بود و طرح پایان ناممون هم توی دو جای متفاوت انجام میشده (تازه این رو فهمیدم) مشکل من هم همینه اگه اون موقع ایشون من رو دیده بود و انتخاب نمیکرد اصلا برام مهم نبود. ولی به شانس اعتقاد داری؟متاسفانه من توی این مورد واقعا بدشانسی آوردم شایدم تقدیرم این بوده که ما اصلا همدیگر رو نبینیم و هردومون با کسانی ازدواج کنیم که از خودمون پایین تر هستند. و وقتی ایشون رو ببینم که خیلی دیر شده متاسفانه من اون موقع خیلی احمق بودم نشسته بودم تا بخت خودش بیاد سراغم در صورتیکه مثل بعضی دخترهای زرنگ میتونستم بگردم و کسی رو که میخوام پیدا کنم و به آرامش برسم. همش به این فکر میکنم اگه اون موقع همدیگر رو میدیدم با توجه به اینکه همشهری بودیم حتما با هم آشنا میشدیم و مطمئنم بعدشم با هم به تفاهم میرسیدیم و هردمون خیلی از الان خوشبخت تر بودیم البته من از زندگی ایشون زیاد خبر ندارم ولی میدونم لااقل مشکل مالی داره خب به خاطر اینکه همسرش خانه دار یا حتی فکر میکنم دانشجو باشه. خلاصه که مدام رویا پردازی میکنم شبا که میخوابم دلم میخواد صبح بیدار شم و ببینم زمان به عقب برگشته ولی افسوس...

  5. #14
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 بهمن 91 [ 02:46]
    تاریخ عضویت
    1391-4-07
    نوشته ها
    487
    امتیاز
    1,771
    سطح
    24
    Points: 1,771, Level: 24
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    3,685

    تشکرشده 3,700 در 587 پست

    Rep Power
    60
    Array

    RE: هیچ انگیزه ای برای ادامه زندگی ندارم

    شکوفه عزیز
    سلام
    اگه قرار باشه همه چیز رو حتا شخصیت خودت و پیشرفت هات رو در یک ازدواج تعریف کنی نتیجه اش میشه همین که الان شد
    آدمی که مدام میشینه و با حدس و گمان و تفکرات نپخته دایما قیاس میکنه و حسرت میخوره
    حسرت چیزهایی که خودش هم نمیدونه درست هست یا نه!!!
    متاسفم که انگیزه تو برای ادامه زندگی همسری بوده که در تخیلات و آرزوهات هست
    و خدای ناکرده اگر جای زنهایی بودی که از میون سختیها و رنجهای واضح زندگیشون خودشون رو به سلامت بیرون میکشن مطمین باش همون ابتدای راه کم میاوردی

    تو برخلاف اونچه که فکر میکنی اعتماد به نفس بسیار پایینی داری
    وقتی دایما از دریچه نگاه دیگران خودت رو بررسی کنی و منتظر نگاهشون و نظراتشون باشی به زودی شکست میخوری

    مفهوم دختر زرنگ از نظر تو اینه؟
    بگردم و کسی رو که میخوام پیدا کنم و به آرامش برسم!!!
    مطمینی که تمام دخترهای زرنگ!به آرامش رسیدند و تمام اونهایی که شکست رو تجربه کردند تنبل بودند؟

    برای چی تو زندگی دیگران سرک میکشی؟
    این که زندگی دیگران چطور هست فرقی به حال تو میکنه؟
    خیلی برات مهمه که دیگران حسرت زندگیت رو بخورن؟

    شکوفه جان با این راه و افکاری که در پیش داری دیر یا زود به شکست میرسی
    وقتی با کوچکترین ناملایمت و دلیل منطقی و حتی احساسی به این نتیجه میرسی که هیچ انگیزه ای برای زندگی نداری مطمین باش به عقب برگشتن زمان هم کمکی بهت نمیکرد

    روی شخصیتت کار کن و اینقدر قویش کن که مطمین باشی در هر جا و هر مرحله ای که باشی از پس خودت برمیای
    اونوقت نه حسرت داشته های دیگران رو میخوری و نه چشم روی داشته های خودت میبندی
    دست از رویاپردازی های کودکانه هم بردار و متناسب با سنت رشد کن
    با این همه اشتباه ممکنه تو اشتباه بزرگتری بیفتی که بشه حسرت بزرگ زندگیت

    موفق باشی

  6. 8 کاربر از پست مفید z o h r e h تشکرکرده اند .

    z o h r e h (دوشنبه 02 بهمن 91)

  7. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 10 خرداد 93 [ 07:40]
    تاریخ عضویت
    1391-10-28
    نوشته ها
    87
    امتیاز
    1,574
    سطح
    22
    Points: 1,574, Level: 22
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    3

    تشکرشده 69 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: هیچ انگیزه ای برای ادامه زندگی ندارم

    زهره خانوم ممنون از پیامت هر چند بسیار کوبنده بود
    میشه بگین چطور باید شخصیتم رو قوی کنم لطفا نگین برم پیش مشاور چون اولا دلم نمیخواد به جز اینجا مشکلم رو به کسی بگم ثانیا مشاور هیچ کمکی نمیتونه به من بکنه خودم میدونم که در این مورد فقط خودم باید به خودم کمک کنم همونطور که تا الان هم تمام مشکلات پیش اومده یا لااقل بیشترش تقصیر خودم بوده. این که گفته بودی دیر یا زود شکست میخورم من حس میکنم همین الان هم شکست خوردم حس میکنم انتخابم اشتباه بوده و راه رو غلط رفتم ولی مشکل اینجاست که ازدواج انتخاب شغل یا رشته یا دوست نیست که بشه عوضش کرد راهیه که هیچ دوربرگردون و جاده فرعی نداره باید هرچی که هست قبول کرد پس سر دلهامون چی میاد؟؟

  8. #16
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    352
    Array

    RE: هیچ انگیزه ای برای ادامه زندگی ندارم

    اتفاقا به نظر من خوبه که پیش مشاور و روانشناس خوب بری که بتونن باهات صحبت کنن و دقیق تر بفهمن که دلیل اصلی و مشکل اصلیت چیه. وگرنه با یکی دیگه هم ازدواج می کردی باز ناراحت بودی.

  9. 3 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    meinoush (دوشنبه 02 بهمن 91)

  10. #17
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 آذر 00 [ 07:11]
    تاریخ عضویت
    1388-1-20
    نوشته ها
    1,530
    امتیاز
    36,537
    سطح
    100
    Points: 36,537, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second ClassSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    5,746

    تشکرشده 6,060 در 1,481 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    274
    Array

    RE: هیچ انگیزه ای برای ادامه زندگی ندارم

    من دو تا پيشنهاد واست دارم:

    1) كي گفته ازدواج دور برگردون نداره؟
    پس طلاق چيه؟
    طلاق بگير. شما هم كه زيبايي هم شاغل و هم تحصيلكرده. سعي كن ديگه اون دختر احمق(قصد جسارت ندارم خودتون از اين واژه استفاده كردين) نباشي و تبديل شو به يه دختر زرنگ و دنبال مرد روياهات بگرد تا خوشبخت بشي .
    كسي كه از خانواده با فرهنگتر از شما و با تحصيلات بيشتر و مرتبه ي اجتماعي بالاتري نسبت به شما باشه.

    البته لازمه اينكار اينه كه يه مقدار شخصيتت تغيير كنه

    2) بمون تو اين زندگي.
    دست از مقايسه بردار.
    ديدگاهت رو نسبت به خودت تغيير بده.
    و دقيقا از همون زاويه اي كه ديگران شما رو مي بينن ، خودت رو ببين.
    شكوفه ي واقعي رو ببين. نه شكوفه اي كه تو روياهات هست.

    البته لازمه اينكار اينه كه يه مقدار شخصيتت تغيير كنه

    هزينه مادي، عاطفي، اجتماعي و ريسك هر دو پيشنهاد من رو حساب كن . هر كدوم كمتر بود همون رو انجام بده

  11. 8 کاربر از پست مفید صبا_2009 تشکرکرده اند .

    اثر راشومون (جمعه 16 فروردین 92), صبا_2009 (دوشنبه 02 بهمن 91)

  12. #18
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 بهمن 91 [ 02:46]
    تاریخ عضویت
    1391-4-07
    نوشته ها
    487
    امتیاز
    1,771
    سطح
    24
    Points: 1,771, Level: 24
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    3,685

    تشکرشده 3,700 در 587 پست

    Rep Power
    60
    Array

    RE: هیچ انگیزه ای برای ادامه زندگی ندارم

    شکوفه جان
    قرار نیست من سخنرانی کوبنده بکنم.خودت نگاهی به تاپیکت بنداز
    این حرفهای یک دختر29 ساله است؟
    میدونی سر دلهامون چی میاد؟همون بلایی که تو داری الان سرش میاری
    جوری میگی دل انگار عاشق بودی و همه شرایط محیا بوده و یک اتفاق باعث شده همه چیز زندگیت بریزه به هم و در نهایت یه ازدواج اجباری انجام دادی!

    شکوفه من کاری به همسر تو ندارم که شاید بهترین گزینه حتا بین کسانی که مقایسه شون میکنی باشه یا نه
    اما این اتفاق برای همه افتاده
    همه ما گاهی گفتیم کاش...
    یا اگه فلانی رو انتخاب میکردم و یا ...
    دلیلش هم همینه که تصوری که از ازدواج داریم با چیزی که میبینیم متفاوته
    همیشه زندگی ها یا شیک و تمیز برامون تصویر شده یا طرف به عشقش نرسیده یا از ابتدا گفتن الهی خوشبخت بشی به این معنی که الهی زودترازدواج کنی !
    همه مون هم منتظر ازدواج بودیم که خوشبختی مون کامل بشه

    اگه به حسی که خواستیم رسیدیم میگیم خوشبختیم اگه نه زمین و زمان مقصرند...

    اعتماد به نفس ما شد یه ازدواج خوب یه همسر خوب یه حسرت خوب برای دیگران

    تو خودت چی هستی؟انتخابت رو که کردی از این به بعد چی هستی؟
    هدفت چی بود اگه حتا تا پایان عمر هم ازدواج نمیکردی چه برنامه هایی داشتی؟
    قرار بود کنار همسرت به چی برسی؟
    آرامش چی هست که تو الان احساس میکنی نداریش؟
    برنامه های درسیت.کاریت.پیشرفتت و... کجای زندگیتن؟

    بله مشاور هیچ کمکی به ما نمیکنه.دلسوزتر از ما هم برای خودمون نیست.
    انگیزه ای هم برات ایجاد نمیکنه اما خودت؟؟؟

    افکارت رو پخته تر کن.
    جوری که همیشه راه حلی برای مشکلات داشته باشی
    تو تالار بچرخ و در مورد مشکلات مشابه یا مقالات بخون
    پاسخها رو بخون و با عقلت بسنج
    دل رو که همه داریم اما اینقدرآسیب پذیر خطرناکه
    قویش کن
    شاید زاویه نگاهت عوض بشه.
    چیزهایی برات بشن ارزش که هیچوقت بهش فکر نکرده بودی
    همین که به این سرعت به نتیجه رسیدی انتخابت اشتباهه و بی انگیزه شی خودش یک ضعفه
    شاید این وسط به شناختی از خودت رسیدی که هیچوقت نرسیده بودی
    گاهی وقتا یه آینه بزار روبروی خودت.
    قرار نبود با یه ازدواج دنیات زیر و رو بشه
    اما افکارت داره زندگیتو زیر و رو میکنه
    خیلی ها تو بدترین شرایط همیشه موفقند چون کنترل افکارشون دست خودشونه

    باز هم طولانی شد اما لطفا یه جور دیگه به خودت نگاه کن

    پست من با صبا و مینوش همزمان شد

  13. 6 کاربر از پست مفید z o h r e h تشکرکرده اند .

    z o h r e h (یکشنبه 08 بهمن 91)

  14. #19
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 10 خرداد 93 [ 07:40]
    تاریخ عضویت
    1391-10-28
    نوشته ها
    87
    امتیاز
    1,574
    سطح
    22
    Points: 1,574, Level: 22
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    3

    تشکرشده 69 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: هیچ انگیزه ای برای ادامه زندگی ندارم

    زهره خانوم بازم ممنون ازینکه وقت میذارین از بقیه دوستان هم ممنونم
    در پاسخ به سئوالاتون: من اگه ازدواج نمیکردم مسلما دکتری قبول میشدم و ادامه میدادم ولی الان مجبورم کار کنم و باید قید دکتری رو لااقل امسال بزنم که البته این خیلی برام مهم نیس من اعتقاد دارم یه ازدواج موفق آدم رو به آرامش میرسونه نه ادامه تحصیل یا حتی کار. و اما آرامشی که من الان ندارم که مطمئنم هیچکدام از دوستان نمیتونن درک کنن همونطور که هیچکدوم از اطرافیانم نمیتونن چون با افرادی شبیه خودشون ازدواج کردن
    ببینین دوستان شوهر من زمانی که با من ازدواج کرد من تو بهترین شرایط بودم تازه درسم تمام شده بود ولی شاغل بودم یعنی ایشون نه لازم بود خرجی واسه دانشگاهم بده تازه کمک خرجش هم بود دوم اینکه من و ایشون تقریبا همکاریم البته یه جا کار نمیکنیم ولی موقعیت من از ایشون خیلی بهتره یعنی اکثرا توی شهرمون توی رشته خودمون منو میشناسن از صدقه سر من و سفارشات من شوهرم چندجور تخصص دیگه یاد گرفت و در کنار شغل فعلیش کار میکرد که خیلی بهش کمک کرد و سوم اینکه چون ایشون توی شهر خودشون نیستن همیشه خونه ما هستن و خانواده م ایشون رو مثل بچه خودشون و حتی بیشتر بهش میرسن و این باعث شده بتونه تو ای 1.5 سال کلی پول پس انداز کنه و خونه بخریم ختم کلام ایشون از زمانی که با من ازدواج کرده خیلی پیشرفت کرده و من بهترین مورد براش بودم خودشم همیشه میگه و میگه که به من افتخار میکنه این دقیقا برعکس آرزوی من برای ازدواج بود که دلم میخواست به شوهرم تکیه کنم و ایشون نردبان ترقی برای من باشه ولی دقیقا برعکس شد و اما در مورد خانواده ش من همیشه دلم میخواست با خانواده شوهرم رفت و آمد کنم و بیرون برم و.... ولی متاسفانه اونا اصلا به ما نمیخورن از لباس پوشیدن گرفته تا حتی صحبت کردنشون که با لهجه حرف میزنن هیچکدوم دانشگاه نرفتن و اصلا بلد نیستن حرف بزنن در صورتیکه خانواده من همه دکتر و مهندسن و پایینترین مدرک شوهر منه که لیسانسه به نظر شما با وجود همه اینها هرچقدر هم طرف و خانواده ش با اخلاق و با ایمان باشن که هستن باز هم من باید احساس خوشبختی کنم؟؟ نه اینطور نیس من زجر میکشم وقتی خانواده شوهر دخترای فامیلمون رو میبینم یا شوهرای دوستام رو که همه دکتری دارن و دوستام توی خونه شوهرشون و با پول اون درس خوندن و با پارتی شوهرشون رفتن سرکار اونوقت من که همیشه از زانوی خودم گرفتم بهترین دانشگاه رفتم و با سختی دارم کار میکنم چنین شرایطی نصیبم بشه این حق من بوده؟؟؟

  15. #20
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 بهمن 91 [ 02:46]
    تاریخ عضویت
    1391-4-07
    نوشته ها
    487
    امتیاز
    1,771
    سطح
    24
    Points: 1,771, Level: 24
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    3,685

    تشکرشده 3,700 در 587 پست

    Rep Power
    60
    Array

    RE: هیچ انگیزه ای برای ادامه زندگی ندارم

    از اولشم عاشق شوهرم نبودم ولی همکارام و سایرین انقدر از ایشون تعریف کردن که من قبول کردم.

    دلیل تو برای ازدواج همین بود؟
    تفاوت لهجه و پوشش و مشکلات رفت و آمد و... رو ندیدی؟
    اگه واقعا ندیدی چرا ندیدی؟

  16. 3 کاربر از پست مفید z o h r e h تشکرکرده اند .

    z o h r e h (سه شنبه 03 بهمن 91)


 
صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: سه شنبه 05 فروردین 93, 08:09
  2. من نفرت انگیزم
    توسط shilaa در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 50
    آخرين نوشته: پنجشنبه 17 بهمن 92, 15:14
  3. هدف و انگیزه؟!!؟از کجا بیارم؟!؟
    توسط tanin-91 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: دوشنبه 16 دی 92, 21:16
  4. خیلی تنهام انگیزه ای واسه بودن ندارم
    توسط مرمر تنها در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: شنبه 09 آذر 92, 18:44
  5. مردایی که می گن دختر باید ریزه میزه و کوچولو باشه ،دروغ می گن؟؟؟؟
    توسط نازنین آریایی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 55
    آخرين نوشته: پنجشنبه 01 تیر 91, 16:44

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:04 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.