به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 10 نخستنخست 12345678910 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 92
  1. #11
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 اردیبهشت 94 [ 09:58]
    تاریخ عضویت
    1389-9-28
    محل سکونت
    ایران_شیراز
    نوشته ها
    3,166
    امتیاز
    21,370
    سطح
    92
    Points: 21,370, Level: 92
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 980
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdrive1000 Experience Points10000 Experience Points
    تشکرها
    14,388

    تشکرشده 15,106 در 3,401 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    338
    Array

    RE: طولانی شدن قهر و به اجرا گذاشتن مهریه

    سلام دوست عزیز

    اینجا کسی نمیتونه بگه که شوهر شما اصلاح میشه یا نه یا طلاق بگیری بهتر یا بدتر

    این سوالات و تصمیمات به عهده خودته

    اما نظر شخصی من اینه که یه جلسه با شوهرت صحبت کن اگرم میبینی میخاد ازت انتقام بگیره یا لجبازی کنه بپذیر که مقداری از این رفتارها عکس العمل رفتار خودته

    سعی کن با نرمی و سازش دوباره سر زندگیت بری و بعد دوباره برای بهبود زندگیت تلاش کنی

    برای طلاق هیچ وقت دیر نیست

    بازم میگم فکر نکن بعد طلاق دنیات گلستان میشه نه جانم هزار مشکل دیگه جلوت سبز میشه

    ادمایی سراغ دارم که زندگی زناشویی سختی داشتن اما بعد طلاق حسرت زندگی قبلی رو میخوردن که چرا مقاومت و تلاش بیشتر نکردم

    امیدوارم بتونی با حفظ عزت نفست بهترین تصمیم رو بگیری

  2. 3 کاربر از پست مفید ویدا@ تشکرکرده اند .

    ویدا@ (یکشنبه 16 بهمن 90)

  3. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 13 خرداد 91 [ 17:50]
    تاریخ عضویت
    1390-9-01
    نوشته ها
    31
    امتیاز
    1,071
    سطح
    17
    Points: 1,071, Level: 17
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    53

    تشکرشده 54 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: طولانی شدن قهر و به اجرا گذاشتن مهریه

    نقل قول نوشته اصلی توسط aftab-mahtab

    راستش همسر من یک اخلاقی داره که اگر الان تو این شرایط یک نفر رو ما واسطه کنیم بلافاصله به فکر انتقام گرفتن تمام این مدت میفته و هرگز به این فکر نمی کنه که من کوتاه اومدم و گذشت کردم و می خوام مشکلاتمو باهاش حل کنم بلکه فکر می کنه من از شرایط موجود خسته شدم و بهتر دیدم که برگردم سر خونه زندگیم. خونوادش هم مدام تو گوشش می خونن که اون خودش برمیگرده.
    دوست عزیز اگه شما واقعا به این نتیجه برسی که بهتره برگردی، باید پی این رفتارها را به تنت بمالی. اگه اون لج بازی می کنه شما نباید در مقابلش لج بازی کنی.
    شما نمی خواین طرف فکر کنه که کم آوردین، ایشون هم نمی خواد شما فکر کنین اون کم آورده. کی این وسط برنده می شه؟ آیا این بازی برنده داره؟ کاش جلسات دادگاه رو غیابی برگذار نمی کردین. و به ایشون می گفتین اگه می خوای جدا شیم باید دوتایی این کارو انجام بدیم و نیومدن تو یعنی اینکه نمی خوای!

    من پیشنهادم اینه که بدون واسطه با خودش حرف بزنی. شما که اینهمه صبر کردی یه کمی هم صبر کن.

    اما وقتی باهاش حرف می زنی فقط ایشون رو متهم نکن. از ایشون دلخوری درسته. ولی حتما ایشون هم از شما دلخوری هایی دارن. ما همه اشتباه می کنیم. شاید شما هم گاهی تحت تاثیر خانواده ات عمل کردی. الان ذهن شما پر شده از نقاط ضعف ایشون و خانوادشون. اگه شما بتونین تو این شرایط به خوبی های اونا و اشتباهات خودتون هم فکر کنین. حتما به تصمیم گیری بدور از احساس می رسین.

    به هر حال اگه همه جا فقط به ایرادهای همسرت بپردازی، ممکنه به نفع تو رای بدن و همسرت رو محکوم کنن. ولی اون چیزی که این وسط فنا می شه. زندگی مشترکه. که با فنا شدنش شما هم ضربه می بینی.

    به نفعته که منصفانه خودت رو هم نقد کنی و قضایا رو از نگاه همسرت هم بتونی ارزیابی کنی.
    من نمونه لج و لج بازی خانواده ها رو از نزدیک دیدم. متاسفانه کسی که از همه بیشتر ضرر می کنه دختره.

    منظور من این نیست که شما منصرف بشین از جدایی. ولی اگه این پروسه در فضای احساسات و لج و لج بازی انجام بشه حتما عوارض بدی به بار میاره هم برای شما و هم برای همسرتون.

    اینا نظرات شخصی من بود و من متخصص نیستم.
    موفق باشید.

  4. کاربر روبرو از پست مفید nazanin_60 تشکرکرده است .

    nazanin_60 (شنبه 15 بهمن 90)

  5. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 اردیبهشت 91 [ 21:38]
    تاریخ عضویت
    1390-11-14
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    1,137
    سطح
    18
    Points: 1,137, Level: 18
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    29

    تشکرشده 29 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: طولانی شدن قهر و به اجرا گذاشتن مهریه

    دوستای گلم سلام
    در جواب دوست عزیزم که طاقت جدایی دارم یا نه باید عرض کنم که اگر قرار باشه زندگیم به صورت قبل باشه بله طاقت جدایی رو دارم. چون من بعد از ازدواج رفتارها و حرف هایی رو دیدم و شنیدم که فرسنگ ها با فرهنگ من و خانواده ام فاصله داشت.من هدفم تو زندگی ازدواج و بچه دار شدن نبوده که حالا با نرسیدن به این هدف دیگه چیزی برای از دست دادن نداشته باشم. و این که فرمودین که من می خوام تمام تقصیرهارو بندازم گردن خانواده ی همسرم این طور نیست.من از بی عرضگیه همسرم و اینکه نمی تونه تصمیم درستی بگیره خیلی متاثرم و چون ایشون بسیار تحت تاثیر ادم های اطرافشون و در درجه ی اول خانوادشه فعلا مثل موم تو دست اون هاست(از من هم که دوره). این رو هم بهتون بگم که اگر هزاران بار منو دوست داشته باشه اما هرگز تو جمع خونوادگیش این رو ابراز نمیکنه و حتی حرف هایی میزنه و رفتارهایی میکنه که من بدم میاد تا مبادا خونوادش لقب زن ذلیل رو بهش نسبت بدن . اون فکر میکنه دوست داشتن و احترام گذاشتن و اعتماد کردن و بها دادن نشانه ی یک مرد زن ذلیله نه یک مرد که به همسرش عشق میورزه. ضمنا این رو هم بگم که خونوادش دائم بهش فشار میاوردن که ما بچه دار بشیم و بچه رو کلید حل مشکلات می دونستن و اینقدر این رو تو گوشش خونده بودن که خودش هم باورش شده بود که مشکلات اخلاقیش یه خاطر نبود بچه است.
    تنها دلیلی که من تو این تالار هستم اینه که فکر می کنم باید برای زندگیم تلاش بیشتری می کردم(به همان دلیل تاثیرپذیری همسرم) و الان به دنبال در ورودی می گردم که بتونم در عین اینکه به باورهای غلط همسرم خط بطلانی می کشم باب جدیدی هم در زندگیم باز کنم. من دوست ندارم همسرم فکر کنه که من جا زدم و شرایط موجود منو از پا در اورده که حقیقتا هم اینطور نیست. به این دلیل که من از روزی که به خانه ی پدری برگشتم به ارامشی وصف ناشدنی رسیدم که هرگز تو این 3 سال این ارامش رو نداشتم ضمن اینکه ازادی های از دست رفتم رو باز پس گرفتم مثل رفتن به کلاس های اموزشی و تفریحی مورد علاقه ام که همسرم اونقدر در این موارد به من سخت گیری می کرد که با اون بودن به من احساس پوچی میداد.
    من به دنبال راه حلی میگردم که ضمن اینکه من رو از حقوق معمولم محروم نمیکنه بتونم برای زندگی مشترکم گام مثبتی بردارم و درست ترین تصمیم رو تو این شرایط بگیرم.لطفا من رو راهنمایی کنید.

  6. #14
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,024 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array

    RE: طولانی شدن قهر و به اجرا گذاشتن مهریه

    دوست خوبم

    الان میگی احساس خوبی دارم و...چند وقته دیگه دقیقا احساست برعکس میشه.به قول معروف الان داغی !

    در مورد ابراز علاقه کردن همسرت هم تو جمع بگم...
    ما اوایل که میرفتیم خونه خانواده همسرم توجمع شوهرم به من محبتشو رو نشون میداد.از همون موقع بدبختیا و بهونه گیریهای مادر و خواهرش شروع شد.

    تصمیم گرفتیم وقتی میریم اونجا باهم خیلی خشک و رسمی باشی.فقط خدا میدونه که چقدر خانوادش به خصوص مادرش خوشحال شدن و تا حدودی دست از سر ما برداشتن.

    اصلا به فکر این نباش چرا جلو دیگران ابراز نمیکنه.هرکسی تربیتی داره و اعتقادات خودش رو

    حرف آخرم خانومی.مثل خواهرمی و درکت میکنم.
    ولی به جدایی اصلا فکر نکن.اگر همسرت معتاد بود چی؟اگر چشم چرون بود چی؟

    من نمیگم بدون ایراده همسرت ولی شما هم بدون تقشیر نیستی و در کشوندن زندگی به اینجا بی تقصیر نبودی.
    چون زوم کردی رو خانواده همسرت

    سعی در اصلاح روابط و دوباره ساختن زندگیت باش
    همسرت رو میتونی راحت تغییر بدی...
    موفق باشی
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  7. 3 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    maryam123 (یکشنبه 16 بهمن 90)

  8. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 اردیبهشت 91 [ 21:38]
    تاریخ عضویت
    1390-11-14
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    1,137
    سطح
    18
    Points: 1,137, Level: 18
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    29

    تشکرشده 29 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: طولانی شدن قهر و به اجرا گذاشتن مهریه

    با سلام خدمت دوستای عزیز
    من بالاخره با واسطه کردن یکی از دوستان همسرم پیغامم رو بهش رسوندم و گفتم که چون به زودی باید بیام و وسایلمو جمع کنم میخوام یه فرصت دیگه واسه زندگی به هم بدیم.اما با توجه به این خصوصیت همسرم که گفتم به محض اینکه یک قدم به سمتش برمیداری صدها قدم ازت دور میشه ،به جای اینکه از فرصت استفاده کنه گفته که باید فکر کنم. الان چند روز که از فکر کردنش میگذره و هنوز هیچ خبری نداده و من در عجبم کسی که زندگیش تو این مرحله است و دو سه روز دیگه من باید برم وسایلمو جمع کنم چرا باید این قدر زیاد فکر کنه که ایا باید فرصت دیگه ای به زندگیش بده یا نه.
    این در حالیه که ترک کردن منزل از طرف من به خاطر دست به زن ایشون بوده و اینکه منو تهدید کرد که میکشمت.واقعا موندم که با همچین ادمی باید چه طور رفتار کرد و ایا راهی برای ادامه هست یا نه!؟
    لطفا شما منو راهنمایی کنید.

  9. کاربر روبرو از پست مفید aftab-mahtab تشکرکرده است .

    aftab-mahtab (سه شنبه 18 بهمن 90)

  10. #16
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,024 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array

    RE: طولانی شدن قهر و به اجرا گذاشتن مهریه

    سلام عزیزم

    آفرین.خیلی کار خوبی کردی.
    ببین عزیزم این اشتباهات رایج مرداست.متاسفانه بعضیهاشونو غرور کاذب داره خفه میکنه.
    ولش کن.سخت نگیر.به هر حال تو این مدت توهین بهم زیاد کردید و در کشمکش بودید.این عکس العملش طبیعیعه.

    من خیلی خوب درکت میکم.ولی بذار برگردی سر خونه زندگیت.اون موقع بیا اینجا با بچه ها کارشناسا انشالله زندگیتو میسازی همونجور که میخوای
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  11. کاربر روبرو از پست مفید maryam123 تشکرکرده است .

    maryam123 (سه شنبه 18 بهمن 90)

  12. #17
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 اردیبهشت 91 [ 21:38]
    تاریخ عضویت
    1390-11-14
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    1,137
    سطح
    18
    Points: 1,137, Level: 18
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    29

    تشکرشده 29 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: طولانی شدن قهر و به اجرا گذاشتن مهریه

    با سلام خدمت دوستان عزیز
    بالاخره بعد از چنین روز که از همسرم هیچ خبری نشد تصمیم گرفتم که تصمیمم رو برای جمع کردن وسایلم عملی کنم.روزی که قرار بود برای این کاربرم با پدرم،وکیلم و نماینده ی قانونی به محل سکونتم رفتیم و اون هم بعد از یک ساعت با مادرش تشریفشون رو اوردن و من هنوز لزوم وجود یک مادر روستایی بی سواد رو با پسر33 سالش در همچین شرایطی درک نمی کنم.بگذریم که اون روز چه گذشت.چیزی که من رو ازار میده وجود کلی تناقض و دورویی هست که نمی تونم اینهارو در کنار هم بذارم و بفهمم همسرم واقعا چه تصمیمی برای زندگیش داره.فقط بیان این نکته ضروریه که من اونروز کلی باهاش حرف زدم و گفتم که فکر نکنه که همه چیز تموم شدست و هر وقت پاپیش بذاره من حاضرم برای تداوم زندگی باهاش به مذاکره بنشینم. و اما میخوام چندتا از تناقضاتی رو که اون روز دیدم اینجا بنویسم:

    - همسرم به من گفت که من هرگز ازت جدا نمیشم در حالیکه مادرش با وکیلم راجع به طلاق توافقی صحبت کرده!

    - همسرم کلی گربه کرد و ازم خواست که شب همدیگرو ببینیم اما بعد از اینکه از هم جدا شدیم هیچ خبری ازش نشد.حتی جواب اس ام اس فردای اونروز من رو هم نداد.

    - همسرم خونه رو کاملا اماده کرده بود که من برم و وسایلمو جمع کنم و هرگز از جمع کردن وسایلم جلوگیری نکرد،در حالیکه ادعا میکنه همه چیز درست میشه و نمیخواد از من جدابشه.

    - همسرم ادعا میکنه که تحت تاثیر هیچ کس نیست و به تنهایی تصمیم گیری میکنه پس چرا تو این شرایط با مادرش اومده بود و مادرش وسایل همسرم رو از وسایل من جدا میکرد.چطور می تونست اینقدر وقیح باشه.

    لطفا به من کمک کنید تا یادبگیرم چطور راست و دروغ رو از هم تشخیص بدم و به هدف واقعی و ماهیت همسرم پی ببرم.



  13. کاربر روبرو از پست مفید aftab-mahtab تشکرکرده است .

    aftab-mahtab (شنبه 22 بهمن 90)

  14. #18
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,024 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array

    RE: طولانی شدن قهر و به اجرا گذاشتن مهریه

    سلام دوست من
    مادرش هرچقدر هم که روستایی باشه مادره و مطمئنا بچه اش رو در این شرایط تنها نمیذاره.

    ببین عزیزم
    خوب به این جمله من توجه کن.
    من هم زمانی که با همسرم قهر بودم پدر شوهرم باهام تماس گرفت و ازم خواست توافقی جدا شیم دقیقا جمله اش این بود....پسر من پول نداره مهریه بده و بهتره توافقی جدا شین تا شرش کنده بشه !! بدبخت شوهر من داشت زور میزد که رابطه خوب بشه ولی از همه جا بی خبر بود که باباش داره زیرآبش رو میزنه !!!!!

    به نظرم همسرت خیلی تحت تاثیر خانوادشه.تو باید اونو زودتر بکشونی سمت خودت.مهریه ات چقدره؟

    در این شرایط اگر همسرت تنها میومد تو چون ناراحتی بازم مگفتی ببین انقدر خانوادش بی مسولیتن که تنهاش گذاشتن
    الان شما دعوا کردید عزیزم و این رفتار مادرش اگرچه خیلی زشت اما طبیعیه.
    الان اصلا به خانوادش فکر نکن.چون مهم الان اول خودت و بعدش همسرتی.فهمیدی؟

    ببین این سوالامو دقیق جواب بده
    الان وسایلتو جمع کردی؟
    از سمت دادگاه کسی اقدام کرده؟
    مهری ات چقدره؟هنوزم دوستش داری و فکر میکنی باهاش میتونی زندگی کنی؟
    فکر نکن حالا چون وسایلتو جمع کردی تموم شده همه چی....

    من میشناسم کسایی رو که تا محضر هم برای طلاق رفتن ولی بهم خورده

    همسرت از قانون و دادگاه نمیترسه؟
    از لحاظ مالی وضعیتش چه جوریه؟
    در این مدت بهت نفقه داده یانه؟
    نگران نباش
    یک شب موقع خواب سوره شمس و لیل رو بخون و با وضو بخواب.
    خدا حتما کمکت میکنه و راه درست رو نشونت میده
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  15. 3 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    maryam123 (شنبه 22 بهمن 90)

  16. #19
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 اردیبهشت 91 [ 21:38]
    تاریخ عضویت
    1390-11-14
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    1,137
    سطح
    18
    Points: 1,137, Level: 18
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    29

    تشکرشده 29 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: طولانی شدن قهر و به اجرا گذاشتن مهریه

    سلام دوست عزیز

    سعی میکنم جواب تمام سوالاتتو دقیقا بدم.

    در مورد اینکه فرمودید باید همسرم رو به سمت خودم بکشونم واقعا باید چطور این کار رو بکنم.اون از حرف زدن با من می ترسه و دائم فکر می کنه من با حرفام می خوام گولش بزنم. یادمه در جریان همین دعواها یک بار برادر بزرگش به مادرم گفت که من اجازه نمی دم که این دو تا با هم حرف بزنن که مبادا همسرم تحت تاثیر حرفای من قرار بگیره و حق طلاق رو به من بده. روزی هم که رفتم وسایلمو جمع کنم و تو اتاق تنهایی باهاش حرف میزدم نمی ذاشت زیاد باهاش حرف بزنم که مبادا تحت تاثیرم قرار بگیره. چند تا جمله گفت که خیلی واسه من جالب بود و من واستون میگم:
    -در جواب من که بهش گفتم هر موقع خواستی درست زندگی کنی قدم جلو بذار و هیچ وقت دیر نیست اون جواب داد که از کجا معلوم تو دو سال دیگه با من این کارو نکنی و دوباره بذاری بری (آیا اون واقعا نمیفهمه که من چرا تنهاش گذاشتم و ایا مردی که خوبه زن چرا باید تنهاش بذاره)
    - اون به من گفت که مهریتو ببخش تا من مطمئن بشم تو منو فقط برای خودم میخوای!!!!

    چند تا نکته هست که واقعا منو ازار میده.خونواده ی همسرم دائما برای پوشوندن رفتارهای اشتباه و زشت خودشون همه چیز رو گردن مادر من میندازن و این رو اساسی تو مغز همسرم فرو کردند که این مادرشه که نمیذاره شما زندگی کنید. در حالیکه مادر من هرگز تو زندگیه ما دخالت نکرده و اونها هستند که دائما همسرم رو پر می کنند بطوریکه همسرم حتی به مدیر ساختمونمون هم این رو گفته بود که خانومم خودش راضیه که با من زندگی کنه اما مادرش نمیذاره!!! و این ذهن الوده ی همسرم سخت من رو ازار میده.همسرم خودش خوب میدونه که مادر من و کلا خونوادم ادمایی نیستن که تو زندگیه ما دخالت کنن برعکس خونواده ی خودش که تو کوچکترین کارای همدیگه دخالت میکنن و نظر میدن و جالب اینجاست که این کار رو تعبیر به علاقه و توجه زیادشون نسبت به همدیگه می دونن.

    مهریه ی من 700 سکه است و من فکر میکنم قضیه ی مهریه بدجور اونو بهم ریخته و قدرت درست فکر کردن رو ازش گرفته.
    اون جمله ای رو هم که فرمودین کاملا فهمیدم و من هم جز این به چیزی فکر نمی کنم و با اینکه مادرش اون روز کلی تو وسایل من دخالت کرد و دائم می خواست همسرم رو به جون من بندازه اما من حتی سرم رو بالا نکردم که بهش نگاه کنم و کوچکترین جوابی به جوسازیاش و فحش هایی که زیر لب میدادند ندادم حتی پیش وکیل من نشسته بود و به من بد و بیراه می گفت. و وکیلم به خاطر رفتار سنجیده ی من کلی از من تشکر کرد که رفتار من باعث شد که اون روز سروصدایی پیش نیاد.

    من وسایلمو کامل جمع کردم و همسرم هم میگفت قراره خونه رو تحویل بده (چون خونه یی خوبی واسش نبوده!!!) و میخواد یه جایی واسه خودش اجاره کنه.خیلی جالب که در اون وضعیت بد از من گله می کرد که چرا با مادرم سلام نکردی من که با پدر تو سلام کردم.انگار که موضوعی مهمتر از این براش وجود نداشت که بهش اعتراض کنه.یعنی فکر کنم حتی رفتن من از اون خونه هم واسش از سلام کردن به مادرش مهمتر نبود.(چون به جمع کردن وسایل من هیچ اعتراضی نکرد و فقط می گفت که همه چیز درست میشه)

    تا چند روز دیگه حکم مهریه هم اجرا میشه و ظاهرا ایشون رفتن تقاضای تقسیط مهریه رو دادن.

    نمی دونم نشانه های دوست داشتن چیه اما شاید اینکه تو اعماق قلبم دوست دارم همسرم قدری تغییر مثبت کنه تا بتونم به زندگیم برگردم شاید نشانه ی علاقه باشه.اما دریغ از احساس کوچکترین تغییری درش! تنها تغییری که درش احساس می کردم یک شکست عمیق همراه با استیصال تو چهره اش بود که سعی میکرد به روش نیاره.اینکه میفرمایید میتونم باهاش زندگی کنم یا نه من به امید ایجاد تغییر درش به زندگی باهاش فکر می کنم و تصورم بر اینه که اون چون مطمئنه که نمی تونه عصبانیتش رو کنترل کنه و دست به زنش رو ترک کنه برای همین حق طلاق رو نمی خواد به من بده و از طرفی مطمئنه اگر حق طلاق رو به من بده و دوباره این حرکتش رو تکرار کنه من ترکش میکنم.

    احساس میکنم همسرم از دادگاه وحشت داره چون تمام جلسات دادگاه به صورت غیابی برگزار شد و تو هیچ کدوم شرکت نکرد تا اینکه نمی دونم چی شده که رفته و تقاضای تقسیط مهریه داده. به لحاظ مالی وضع خوبی داره یعنی بد نیست و در این مدت کمترین پولی به من نداده حتی قبض موبایل من رو هم نداد و قطع شد من هم که دیدم سیم کارت به نام اونه یه شماره ی دیگه واسه خودم گرفتم.

    منتظر راهنمایی تون هستم مخصوصا در مورد نزدیکتر شدن به همسرم.


  17. #20
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,024 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array

    RE: طولانی شدن قهر و به اجرا گذاشتن مهریه

    سلام دوست عزیزم

    من میتونم قبل از هر چیزی بگم که با پوست و استخونم درکت میکنم و کاملا میفهمم چی میگی.
    زندگیت شباهت های زیادی به زندی گی من داره

    من هر اونچه که خودم تجربه کردم رو سعی میکنم بی کم و کاست در اختیارت بذارم.
    شوهر من منو کتک زد و فحاشی کرد و ...بعدها که قرار شد من برگردم منزل دقیقا میپرسید تو چرا منو ترک کردی؟!
    چی کم داشتی تو این زندگی؟!

    میدونی عزیزم.من اون موقع در جواب شوهرم چیزی نگفتم .یعنی مشاور بهم گفته بود و فقط یه نیشخند کردم.ولی کمی که گذشت خودش کم کم متوجه شد و قسم خورد دیگه منو کتک نمیزنه.

    بهتر بود در جواب این سوالش میگفتی(که شاید 2 سال دیگه بذاری بری) با کمک هم و حل ایرادهایی که هردومون داریم زندگیمون رو میسازیم.
    ببین دوست من یه موضوعی رو بهت میگم.خیلی مهمه.برخورد تو با همسرت خیلی از بالا به پایینه.همش اون رو خطاب قرار میدی.شاید همین موضوع اصلا اونو نگران میکنه که چون من مقصرم جایی برای برگشت ندارم

    شما بهش میگی برگرد ولی با یه حرف دیگه ضربه فنی میکنی

    الان وقت گله و شکایت و به کرسی نشوندن حرفت نیست.حتی اگر اون حرفا بهترین و درست ترین باشه.

    در مورد نزدیک شدن به همسرت یه سری تقصیرات رو هم خودت بپذیر.و خودت رو کنار اون نشون بده نه در مقابلش.

    من هم همسرم هیچ وقت قبول نکرد که خانوادش و خودش چقدر منو آزار دادن.(البته به ظاهر) ولی با خوندن یک سری از نامه هاش فهمیدم که دائما مادر و 2 تا خوارش رو متهم کرده و منه به ظاهر و به قول خودشون ظالم رو ! مظلوم و تنها خطاب کرده

    نباید ازش انتظار داشته باشی بشینه جلوت و بگه ببخشید.من اشتباه کردم.
    ما خانوما خیلی راحت میگیم ببخشید.ولی اقایون نه.
    سعی کن در صحبتایی که باهش داری خطاهای خودت رو هم ذکر کنی و زمینه رو برای اعتراف اون هم به گفتن خطاهاش فراهم کنی.

    ولی نه به محض اینکه شما شروع کنی انتظار داشته باشی اونم همه اشتباهاتش رو بگه و قبول کنه.
    یا در صحبتایی که میکنید از خوبی هاشم بگو...نبندش به رگبار !

    مثلا بگو یادته فلان روز فلان کار رو کردی ..اون روز فهمیدم چقدر دوستم داری و حس کردم تو بهترین شوهر دنیایی.و ....
    در ضمن به هیچ عنوان مهریه ات رو نبخش.مهریه سلاح زنه.تا همسرت کاملا اصلاح نشده این کار رو نکن.اگر نظر شخصی من رو بخوای حتی اگر هم اصلاح شد نبخش.
    همسر من هم شرط برگشتن من به خونه رو گذاشته بود بخشیدن مهریه.دقیقا هم جمله همسر شما رو گفت.
    منم در جواب بهش گفتم تو اگر واقعا منو دوست داری چرا 100 تا دیگه نمیذاری رو مهریه ام؟!

    اونم که دید همین 114 تا هم خوبه راضی شد.و نه من بخشیدم و نه اون گذاشت روش.

    ببین عزیزم بازم دارم بهت میگم.نکات ازار دهنده خانوادشو بذار کنار.خانواده ای فهم و درکی از زندگی ندارن...آخه چه انتظاری داری ازشون؟

    فعلا تمام انرژی و قدرت خودت رو بذار رو اصلاح روابط خودتو شوهرت.فکر کن خانوادش یه شهرستان دورن.

    اینم بگم تو نمیتونی خانوادش رو تغییر بدی.حتی خود شوهرتم نمیتونی تغییر بدی.این خودتی که باید تغییر کنی و یک سری تکنیک ها رو یاد بگیری.انشالله برگشتی سر خونه زندگیت همه رو در اختیارت میذارم
    مادر شوهر نادان من هم مدام به شوهرم میگفت مادر مریم میذاره شما زندگی کنید.ولی خدا میدونه به جان همون مادرم که عزیز ترین کس برام تو دنیا هستش اون اصلا اهل این کارا نیست.ولی نتونستم دید شوهرمو درست کنم و فقط خدا میدونه که این تهمت ها جواب داره و روز حساب و کتابی هست.

    خیلی کار خوبی کردی جواب مادرشو ندادی .آفرین

    بعدشم عزیزم تو که تو دل شوهرت نیستی.شاید تغییر کرده.با رعاتی مسائلی که برات گفتم اجازه بده تغییرش رو بروز بده.

    به فکر گرفتن حق طلاق نباش.انقدر تو حاشیه ها نرو.الان باید زندگیتو بسازی .من یه جایی خوندم البته مطمئن نیستم بازم از وکیلت بپرس که حق طلاق اگر با زن باشه باز هم مرد یکسری اختیارات داره.

    ببین اگر بخوای اذیتش کنی راها زیاده ولی تو میخوای باهاش زندگی کنی.اما شما دو تا بلد نیستید باهم حرف بزنید.

    نمیدونم میتونی باهاش ارتباط برقرار کنی یا نه.شماره جدیدیت رو داره؟

    یادت باشه تو دادگاه مدام بگو که همسر و زندگیت رو دورست داری و به هیچ عنوان حاضر نیستی زندگیت بپاشه.به اجرا گذاشتن مهریه رو هم بگو فقط به خاطر ترسوندن همسرم و برگردوندنش به زندگی بوده.

    ببین من تجربه های خودمو میگم.
    مثلا یه راهی برای برقراری ارتباط اینه:
    من رفته بودم دکتر و پول زیاد نداشتم.به همسرم یه مسیج دادم و گفتم شدیدا به پول نیاز دارم.لطفا یکم پول بریز به کارتم.
    ببین همسرت جنبه اینجور کارار رو داره؟
    ببین غیرتش با چی تحریک میشه؟
    ببین چی روش اثر گذاره؟
    یا من براش یه نامه نوشته که شدیدا عاطفی بود و توی اون اصلا ازش ایراد نگرفته بودم که چرا اینجوری کردی و ....
    ولی اون نامه خیلی تکونش داد.
    ببین همسرت رو اینجوری میتونی تکون بدی؟

    ببین تو وارد یه جنگ نرم شدی و برای حفظ زندگیت باید بجنگی.باید تمام تلاشت رو برای حفظ زندگیت بکنی.به نظرم دختر محکمی هستی چون هیچ جای حرفات ننوشتی غصه میخورم..ناراحتم..دارم افسرده میشم...وای زندگیم....

    پس میتونی همسرت رو هم بسازی.

    دادگاه ااحتمالا ازش یه تعهد نامه میگیره که دیگه کتک نزنه.با داشتن اون اگر خدایی نکرده بازم تکرار بشه تو میتونی طلاق بگیری.
    ولی الان به فکر ساختن فقط باش.در مورد عدم تمکین شما دادگاه چیزی نگفته؟(چون در موارد عدم تمکین نفقه تعلق نمیگیره)
    به همسرت بگو پول برای من ارزشن نداره.من دنیا رو بدون تو نمیخوام چه برسه پول 700 تاسکه.بهش بگو مهیریه وسیله ایه برای حفظ زندگیمون.اگر مهریه من 5 تا بود که الان طلاق هم گرفته بودیم و تموم شده بود

    یادت باشه مهربونی و چرب زبونی و عدم اتهام به همسرت خیلی میتونه بهت کمک کنه.
    بازم میگم بهش گلایه نکن.الان وقت گله نیست.

    یه فرصت دیگه به خودت بده.بذار اگر یک روز هم خواستی بری از این زندگی عذاب وجدان نداشته باش و تمام راها رو رفته باشی.

    موفق باشی.منتظر خبرای خوبت هستم و برات دعا میکنم.
    ضمنا صلاح خودت رو بسپر دست خدا.بگو خدایا من راضی ام به انچه تو میخوای حتی اگر تو صلاحدیدت مرگ من باشه.زندگیم رو هم میسپرم دست تو.انچه که خیر و صلاحه برای ما دو تا جوون پیش بیار .خدایا تو از نیت دل من آگاهی و میدونی که زندگیمو دوست دارم پپس راه درست رو به من و شوهرم نشون بده

    دعای عظم البلا رو هم بخون.خیلی معجزه میکنه












    اگر دیدی پیشنهاد نامه نوشتنم خوبه به من بگو تا نامه خودم رو در اختیارت بذارم.

    ضمنا من هم که تقریبا مثل شما بود مشکلم...خانوادم میگفتن بمون پیش ما تا ادب شه...تا ادم بشه...من دیدم نشستن من و غرور زیادی اون داره زندگیمو میپاشونه.
    برخلاف میل پدر و مادرم برگشتم سر خونه زندگیم.الان هم پشیمون نیستم و همسرم خیلی شرمنده گذشت و فداکاری من شده.

    پس حواست باشه از روی لج و لجبازی تصمیم نگیری...اینجا فقط عقل و منطق رو به کار بگیر

    یه حق پهلو شکسته فاطمه زهرا و به حق شهدای کربلا علی الخصوص امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل گره از کارت باز میشه.
    من برات 1000 تا صلوات نذر میکنم وقتی انشالله مشکلت حل شد 500 تاشو خودت و 500 تاشو من میفرستم

    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  18. 10 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    maryam123 (یکشنبه 23 بهمن 90)


 
صفحه 2 از 10 نخستنخست 12345678910 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:39 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.