به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 38
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 11 اسفند 99 [ 23:41]
    تاریخ عضویت
    1399-2-10
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    189
    سطح
    3
    Points: 189, Level: 3
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 12 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سحر جان به نکات خیلی خوبی اشاره کردی که حتما راجع بش فکر میکنم در رابطه با مسائل مالی همسرم از راه های مختلف داخل میشه که شونه خالی کنه برای مثال من مدتی قبل به مدت تقریبا یک ماه به دیدار خانواده شهر دیگه ایی رفتم و همسرم گفت کار دارم و نیومد توی اون تایم وقتی ازش پول خواستم با ناراحتی 200 هزار تومن برام کارت به کارت کرد که دیدم روز بعدش 150 هزار تومنش رو برداشت و بعد گردن نگرفت گفت همچین چیزی نبوده من واقعا از این رفتارها و کلک بازی ها متنفرم پول های خودمم با همین ترفندها میگیره یعنی اصن نمی ذاره اونقدی بتونم جمع کنم که بشه باهاش خرید زمین و ..‌. کرد
    در رابطه با این فاصله ایی که بینمون افتاده هم میدونم من هم تقصیر دارم ولی خب به عنوان اولین قدم به نظر شما چطور میتونم این احساس عدم علاقه رو توی خودم کمرنگ تر کنم ؟
    با توجه به توضیحاتی که دادم بنظرتون همسرم منو دوست داره؟

  2. #12
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    متشکرم


    * بهتر هست با همسرتون گفتگو کنین.

    گفتگو نه فقط برای مسئله مالی بلکه در همه ی زمینه ها نیاز به صحبت با همدیگر دارین، نیاز دارین گوشی برای شنیدن حرف های هم باشین و این ارتباط بین شما ایجاد بشه. گفتگو در فضایی آرام بسیار مؤثر هست.

    هر وقت میخواین درباره مسائل مالی صحبت کنین با توجه به اینکه همسرتون شاغل هستن و بیشتر کار میکنن با ایشون به یک توافق مالی برسین بصورتی که نصف ، نصف در مسائل مالی خانه مشارکت داشته باشین و باقی درآمدتون صرف اهداف مشترک با برنامه های ارزشمند دیگر بشه.

    * مسائل مالی شفاف

    اجازه بدین همسرتون در زمینه مسائل مالی روشن بشن، اگر انتظار دارین ایشون برخی از مخارج رو بپردازن باید شفافیت صورت بگیره . پس هزینه های منزل و هزینه های شخصی، قسط و ... رو بصورت شفاف بنویسین و با این کار سبب اعتماد سازی بشین.

    * تأثیر مسائل مالی روی ارتباط همسران

    نباید اجازه بدین این قراردادها و مسائلش روی روابط شما با هنسرتون و خانه داری و همسرداری و ... تأثیر بدی بگذاره. مادامی که شما در این موارد ضعیف عمل کنین همسرتون انگیزه ای برای عمل به تعهدات مالی خودشون نخواهند داشت. پس هر چیزی سر جای خود.

    * زمان های مناسب

    برای گرفتن پول از همسرتون زمان هایی رو انتخاب کنین که ایشون آرامش دارن و اوضاع مساعد هست. مثلا خسته نباشن، عصبی نباشن، فکرشون مشغول نباشه و ...

    * تشویق همسر

    همسرتون رو تشویق کنین و اشاره به توانمندی های ایشان در باره مسائل مالی کنین، اینکه قادر هستن زندگی دو نفرتون رو بچرخونن و شما این رو جزو ویژگی های خوب اون بشمار میارین.

    * حساب شخصی

    اگر کارت مشترکی دارین ، از این به بعد یک حساب شخصی داشته باشین که خودتون بتونین ازش برداشت کنین و اجازه بدین همسرتون برای شما حریمی قائل بشن. باقی مانده درآمدتون رو در اون کارت بریزین و براش هدفی در نظر بگیرین .


    نقل قول نوشته اصلی توسط mahsha نمایش پست ها
    در رابطه با این فاصله ایی که بینمون افتاده هم میدونم من هم تقصیر دارم ولی خب به عنوان اولین قدم به نظر شما چطور میتونم این احساس عدم علاقه رو توی خودم کمرنگ تر کنم ؟.

    * فضای گفتگوی دوستانه رو بوجود بیارید.

    * واقع بین باشین و از تخیلات خارج بشین.

    * خواسته ها و نیازهای همسرتون و خودتون رو بررسی کنین و به اونها احترام بگذارید.

    * ساعت های کاری و برنامه های دیگر خودتون رو کاهش بدین و حتی اگر میشه مرخصی بگیرین و مدتی در منزل بمونین و وقتتون رو صرف خانه و خانواده کنین. اجازه ندین انرژی شما کاملا تخلیه بشه.

    * روی ویژگی ها و جنبه های مثبت در همسر و زندگی مشترکتون تمرکز کنین.

    * در مورد مسئله ی اعتیاد همسرتون مطمئن بشین تا زندگیتون آمیخته با شک ادامه پیدا نکنه.

    * شنونده ی صحبت های همسرتون باشین تا ایشان هم شنونده ی درد و دل های شما باشن.

    * با خواندن مقالات و استفاده از نظر کارشناسان بجای فیلم و رمان و موسیقی ... توصیف تازه تر ی و عمیق تری از عشق داشته باشین و به تلقین های منفی پر و بال ندین. ( مثل اینکه من از اولم دوستش نداشتم ! )

    * لیستی از داشته های ارزشمندتون رو در زندگی دو نفره ی خودتون بنویسید...

    * دچار مقایسه نشین.

    * از گذشته خارج بشین و زمان حال رو زیبا بسازین.

    * افکار مثبت روجایگزین افکار منفی کنین.

    * مسائلی رو که باعث ناراحتی شما شده هر کدومش رو با یک جریان مثبت, اتفاق خوب و ...کمرنگ کنین.

    ویرایش توسط سحر بهاری : پنجشنبه 11 اردیبهشت 99 در ساعت 17:54

  3. #13
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,893

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array
    سلام.
    امیدوارم حالتون خوب باشه.

    من چیز خاص و تخصصی ندارم بگم. ولی به نظرم علاقه و احساس خوب خود به خود ایجاد نمیشه. باید خاطرات قشنگ هم با هم بسازید.


    اینطور به نظرم میرسه که شما شخصیتی دارید که خیلی زیاد زندگی رو جدی میگیرید و پیشرفت های مالی و شغلی براتون اهمیت زیادی داره و عمده تمرکزتون بر این هاست. این خیلی هم خوبه، ولی بخشهای دیگری در طینت و درون زنانه شما هست که باید اونها رو هم بتونید ازاد کنید و رشد چشون بدید.

    راستش به نظرم چیزهایی که گفتید شوهرتون ازتون میخوان چیزهای عجیب و سختی نیستند. توقعات نابجایی نیستند. منظورم اون با هم صبحانه خوردن و .... است.

    الان که شکر خدا شغل و درامد دارید و از این لحاظ خیالتون راحته. بیش از حد نیاز و یک سرمایه گذاری برای مواقع ضروری، انرژی بیشتر برای درامد، به نظر شخص من درست نیست.

    پیشنهاد میکنم کتاب ژرفای زن بودن رو بخونید. همینطور انواع زنان از نظر روانشناسی یونگ رو .

    باید کمی بیشتر روی بخش های زنانه وجودتون کار کنید. مثلا بیشتر به خونه و تزیینات خونه برسید. به اراستگی در خونه بیشتر اهمیت بدید. لباس ها و ارایشی که همسرتون دوست داره ، یا یکم بچگی و لوس کردن خودتون رو تمرین کنید، روی نکات مثبت همسرتون بیشتر تمرکز کنید. هیچ ادمی نیست که هیچ چیز دوست داشتنی نداشته باشه. سعی کنید به دید دوست داشتن و حتی لذت بردن بهش نگاه کنید. مثلا اگر مژه هاش به نظرتون قشنگه، این رو به خودتون بگید و به او هم بگید که مژه هات قشنگه.

    یک مقدار اینجوری باشید و فضای لازم و کافی برای ایشون ایجاد کنید که بتونه عواطفش رو بروز بده. و به خودتون راحت اجازه بدید لذت ببرید.


    در مورد چیزهایی که فکر میکنید براتون خوشایند هست، با همسرتون خرف بزنید و با مهربونی ازش بخواید.

    فکر میکنم اگر روی این زمینه ها کار کنید، نتیجه نسبی بگیرید.

  4. کاربر روبرو از پست مفید Pooh تشکرکرده است .

    gholam1234 (پنجشنبه 11 اردیبهشت 99)

  5. #14
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دیروز [ 12:41]
    تاریخ عضویت
    1398-6-08
    نوشته ها
    1,063
    امتیاز
    23,459
    سطح
    94
    Points: 23,459, Level: 94
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 891
    Overall activity: 54.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,685

    تشکرشده 2,219 در 904 پست

    Rep Power
    221
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Pooh نمایش پست ها
    سلام.
    امیدوارم حالتون خوب باشه.

    من چیز خاص و تخصصی ندارم بگم. ولی به نظرم علاقه و احساس خوب خود به خود ایجاد نمیشه. باید خاطرات قشنگ هم با هم بسازید.


    اینطور به نظرم میرسه که شما شخصیتی دارید که خیلی زیاد زندگی رو جدی میگیرید و پیشرفت های مالی و شغلی براتون اهمیت زیادی داره و عمده تمرکزتون بر این هاست. این خیلی هم خوبه، ولی بخشهای دیگری در طینت و درون زنانه شما هست که باید اونها رو هم بتونید ازاد کنید و رشد چشون بدید.

    راستش به نظرم چیزهایی که گفتید شوهرتون ازتون میخوان چیزهای عجیب و سختی نیستند. توقعات نابجایی نیستند. منظورم اون با هم صبحانه خوردن و .... است.

    الان که شکر خدا شغل و درامد دارید و از این لحاظ خیالتون راحته. بیش از حد نیاز و یک سرمایه گذاری برای مواقع ضروری، انرژی بیشتر برای درامد، به نظر شخص من درست نیست.

    پیشنهاد میکنم کتاب ژرفای زن بودن رو بخونید. همینطور انواع زنان از نظر روانشناسی یونگ رو .

    باید کمی بیشتر روی بخش های زنانه وجودتون کار کنید. مثلا بیشتر به خونه و تزیینات خونه برسید. به اراستگی در خونه بیشتر اهمیت بدید. لباس ها و ارایشی که همسرتون دوست داره ، یا یکم بچگی و لوس کردن خودتون رو تمرین کنید، روی نکات مثبت همسرتون بیشتر تمرکز کنید. هیچ ادمی نیست که هیچ چیز دوست داشتنی نداشته باشه. سعی کنید به دید دوست داشتن و حتی لذت بردن بهش نگاه کنید. مثلا اگر مژه هاش به نظرتون قشنگه، این رو به خودتون بگید و به او هم بگید که مژه هات قشنگه.

    یک مقدار اینجوری باشید و فضای لازم و کافی برای ایشون ایجاد کنید که بتونه عواطفش رو بروز بده. و به خودتون راحت اجازه بدید لذت ببرید.


    در مورد چیزهایی که فکر میکنید براتون خوشایند هست، با همسرتون خرف بزنید و با مهربونی ازش بخواید.

    فکر میکنم اگر روی این زمینه ها کار کنید، نتیجه نسبی بگیرید.
    با تمام احترامی که برای صاحب نظران این سایت دارم، ولی این راهنمایی که pooh فرمودند رو من بهش میگم راهنمایی کاربردی و عملی. یعنی راهکاری که قشنگ یه نفر میتونه عملی کنه. اگه مابقی نظرات هم این شکلی باشه بنظرم خیلی مفیدتره.
    البته این چیزایی که گفتم نظر شخصیم هست و ممکنه بقیه مخالفش باشن.

  6. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 11 اسفند 99 [ 23:41]
    تاریخ عضویت
    1399-2-10
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    189
    سطح
    3
    Points: 189, Level: 3
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 12 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سحر جان و pooh جان از راهنمایی ها تون ممنونم
    ما بارها با هم در مورد این مسائل صحبت کردیم ولی خب شاید دو سه روزی تاثیر داشته و دوباره روال مث قبل شده ضمن اینکه همسر من اینقدر زیاد کار میکنه که دیگه فرصتی برای صحبت باقی م
    نمی مونه ایشون الان هم خونه نیومدن و این روال هر شب هستش که معمولا دو و سه شب خونه میاد حتی جمعه ها هم کار میکنه بارها گفته جمعه نمیرم سرکار ولی وقتی جمعه میشه میگه یه دو ساعت برم تو آماده باش بعدش بریم بیرون که این دو سه ساعت دوباره میشه همون آخر شب و دو سه شب و من شاید 12 ساعت آماده چشمم به در بوده که طبق حرف خودش بیاد دنبالم در واقع حرفش با عملش یکی نیست و با این حجم زیاد کار همیشه هم میگه پول ند حجم کاری همواره میگه پول ندارم من این زن پرتوقع نیستم که بگم خرج و مخارجمون بالا است شاید از اول مهر تا الان دو جفت جوراب برا خودم گرفته باشم روز زن امسال من توقع داشتم حداقل اینقدر معرفت داشته باشه که بخاطر این تایم کاری زیاد و تنهایی من یه هدیه مناسب برام بخره ولی اون فقط یه شاخه گل خرید ‌
    شاخه گل هم از من نظر من با ارزش ولی در صورتی که بدونم همسرم واقعا نداره و توانش همین بوده ولی برا کسی که از صب تا دو سه شب خونه نیست بنظر من کادو کوچیکی بود
    بله pooh جان کارهایی که اون ازم میخواد یه سری کارهای معقول هستش و منم 100 درصد بهش حق میدم که انتظار داشته باشه ولی مشکل اینجاست که من از تظاهر کردن خسته شدم یکسال اول این کارا رو انجام میدادم ولی قلبی نبود وقتی بهش میگم دوستت دارم یا دلم برات تنگ شده و...فقط تظاهره و این برام خیلی اذیت کننده است نمیدونم تا چه حد تونستم احساسم رو بیان کنم
    دلم برا تنها بودن تنگ شده اینکه از سرکار بیام و برا خودم یه چای یا قهوه درست کنم اهنگ بذارم بدون هیچ دغدغه ایی با آرامش از زندگی لذت ببرم و اینکه خوشبختانه من توی کارم موفق هستم و حقوق نسبتا خوبی دارم ضمن اینکه اوضاع مالی پدرم خوبه و میتونه خونه و سایر امکانات رو در اختیارم بذاره به لحاظ احساسی هم اگه رابطه ما به سرانجام نرسه من دیگه به هیچ عنوان نمیخوام فرد جدیدی رو چه به صورت ازدواج یا دوستی وارد زندگیم کنم یعنی از نظر احساسی هم به آرامش میرسم می مونه یخورده حس تنهایی که اونم با درگیر کردن خودم با هدف ها و برنامه ها کمرنگ میشه همون طور که قبل ازدواجم این راهکار جواب داده من گاهی به جدایی فک میکنم بنظر شما تصمیمم اشتباهه؟حس میکنم همسرم باهام صادق نیست در مورد مسائل و بیشتر مواقع با وعده و حرف به خواستش میرسه و من هربار باور میکنم

  7. #16
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 11 اسفند 99 [ 23:41]
    تاریخ عضویت
    1399-2-10
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    189
    سطح
    3
    Points: 189, Level: 3
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 12 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خیلی خیلی دلم گرفته
    دوستان لطفا نظراتتون رو در مورد این تاپیک بیان کنید من تقریبا کل روز اینجام تا بتونم از راهنماییتون استفاده کنم
    من کسی رو ندارم که بتونم باهاش درد دل کنم فقط شما دوستان مجازی رو دارم خیلی احساس نیاز میکنم که با کسی حرف بزنم دارم داغون میشم

  8. #17
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط mahsha نمایش پست ها
    ما بارها با هم در مورد این مسائل صحبت کردیم ولی خب شاید دو سه روزی تاثیر داشته و دوباره روال مث قبل شده ضمن اینکه همسر من اینقدر زیاد کار میکنه که دیگه فرصتی برای صحبت باقی نمی مونه.
    چون همسرتون اگر خونه بمونن قرار نیست اتفاق خاصی بیافته ، طبق همون حرفایی که هم خودتون گفتین و هم خودشون گفتن ... پس ترجیح میدن سر کار برن مثل شما و اونم شاید اینطوری خلاء خودش رو پر میکنه!

    این حرفای همسرتون هست؛

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahsha نمایش پست ها
    چند نمونه از خواسته های ایشون رو میگم :مثلا اینکه چرا وقتی میرم سرکار نمیای با هم قبلش بشینیم صبحونه بخوریم و کنار هم باشیم . چرا خونه ها شلوغ هستن و به خونه زندگی اهمیت نمیدی .چرا اینقدر بی احساسی فک میکنم مث زن های 70 ساله هستی .چرا توی رابطه جنسی اونجوری که من میخوام نیستی .چرا کم بهم زنگ میزنی و برات مهم نیست که من کجام و... .
    و این نوشته های شما؛

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahsha نمایش پست ها
    و کلا هرکاری که انجام میدم از روی دوست داشتن نیست خودمو با کارم و مدرسه کودکان کار که به صورت داوطلبانه میرم سرگرم کردم و به نوعی حس خوب رو ازینا میگیرم در واقع شدن نوعی جایگزین برای پر کردن خلا های عاطفیم تا حدودی موثر بوده و تونستم با احساسم کنار بیام .
    نقل قول نوشته اصلی توسط mahsha نمایش پست ها
    من اصلا احساس علاقه و شور ندارم به همسرم که بتونم این احساس رو به اون منتقل کنم وقتی خودم خوشحال نیستم نمیتونم طرف مقابل رو هم خوشحال کنم هرچند که تظاهر کنم ولی خب مطمئنا حس واقعی قابل تشخیص از تظاهر هستش .
    نقل قول نوشته اصلی توسط mahsha نمایش پست ها
    تمام مشکل من این بی علاقگی هستش .
    نقل قول نوشته اصلی توسط mahsha نمایش پست ها
    کش میکنم صرفا حس مسئولیته نه علاقه اگه نسبت بهش وفادارم فقط احساس تعهد هستش نه علاقه .
    نقل قول نوشته اصلی توسط mahsha نمایش پست ها
    دلم برا تنها بودن تنگ شده .
    نقل قول نوشته اصلی توسط mahsha نمایش پست ها
    دوسش ندارم نمیتونم حس عشق رو به طرفم منتقل کنم و بخاطر همین رابطمون سرد شده .
    و ...

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahsha نمایش پست ها
    روز زن امسال من توقع داشتم حداقل اینقدر معرفت داشته باشه که بخاطر این تایم کاری زیاد و تنهایی من یه هدیه مناسب برام بخره ولی اون فقط یه شاخه گل خرید ‌.

    بنظرتون با این حرف های بالا و قطعا تجلی اون در رفتار، گفتار، زندگی مشترکتون و همچنین معایب مطرح ( که دربارتون اشاره به اصلاح کردم ) براستی باید منتظر چه باشین؟ (
    که البته یک شاخه گل گاهی ارزشش از یک ماشین هم بیشتر هست )

    شما باید قدم های اولیه رو بردارین تا همسرتون دلخوش به زن و زندگی بشه.
    این دیواری که شما کشیدین اصلا اجازه نمیده احساسی بوجود بیاد . مثل این هست که من غذایی رو اصلا نچشیده باشم و مدام در ذهن خودم بگم این غذا ترشه ، ترشه، دوستش ندارم. جزو علاقه مندی های من نیست!
    این باعث میشه سمت اون غذا نرم و ازش بدون دلیل قاطع و محکمی فرار کنم، در حالی که اگر کمی میچشیدم شاید نظرم عوض میشد و بهش علاقه مند میشدم.
    شما تلاش کنین، بعنوان همسر یه حرکتی ارزشمند انجام بدین، معایب متوجه خودتون رو اصلاح کنین، تا عکس العمل همسرتون رو ببینین.

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahsha نمایش پست ها
    خوشبختانه من توی کارم موفق هستم و حقوق نسبتا خوبی دارم ضمن اینکه اوضاع مالی پدرم خوبه و میتونه خونه و سایر امکانات رو در اختیارم بذاره به لحاظ احساسی هم اگه رابطه ما به سرانجام نرسه من دیگه به هیچ عنوان نمیخوام فرد جدیدی رو چه به صورت ازدواج یا دوستی وارد زندگیم کنم یعنی از نظر احساسی هم به آرامش میرسم می مونه یخورده حس تنهایی که اونم با درگیر کردن خودم با هدف ها و برنامه ها کمرنگ میشه همون طور که قبل ازدواجم این راهکار جواب داده من گاهی به جدایی فک میکنم

    بنظر شما تصمیمم اشتباهه؟.
    بله، اشتباه هست. چون این طرز فکر و اون معایبی که تا اینجا براتون دربارش نوشتم رو میذارین تو کوله ی زندگیتون و همه جا با خودتون میبرین.

    الان وقت تلاش و تغییر هست، نه رفتن.

    لطفا مقالات این تالار رو بخونین، هر کدام چراغی هستن برای آگاهی و کمک به شما
    همچنین میتونین از مشاوره با کارشناس بصورت خصوصی بهره ببرید.





    ویرایش توسط سحر بهاری : جمعه 12 اردیبهشت 99 در ساعت 08:36

  9. #18
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 11 اسفند 99 [ 23:41]
    تاریخ عضویت
    1399-2-10
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    189
    سطح
    3
    Points: 189, Level: 3
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 12 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنونم سحر جان سعی میکنم تغییرات رو ایجاد کنم و خبرش رو حتما بهتون اعلام میکنم
    چطور میتونم از مشاوره خصوصی استفاده کنم؟؟؟

  10. #19
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط mahsha نمایش پست ها
    ممنونم سحر جان سعی میکنم تغییرات رو ایجاد کنم و خبرش رو حتما بهتون اعلام میکنم
    چطور میتونم از مشاوره خصوصی استفاده کنم؟؟؟
    آفرین بشما مهشای عزیز
    برای مشاوره خصوصی این تاپیک زیر رو مطالعه کنین.

    http://www.hamdardi.net/thread-13151.html
    ویرایش توسط سحر بهاری : جمعه 12 اردیبهشت 99 در ساعت 10:18

  11. #20
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 11 اسفند 99 [ 23:41]
    تاریخ عضویت
    1399-2-10
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    189
    سطح
    3
    Points: 189, Level: 3
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 12 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سحر جان فقط اینکه همسرم یه آدمیه که باید حتما سرش به سنگ بخوره تا متوجه کار اشتباهش بشه و این خیلی برای من ناراحت کننده است من وقتی کاری میخوام انجام بدم خیلی محتاط هستم ولی همسرم اصلا این خصوصیت رو نداره مثلا برای تصادف ماشین من هر دفعه بهش می گفتم اگه تو تصادف کنی با این طرز رانندگی حتما مقصر خودتی چون رعایت نمیکنی و همین اتفاق هم افتاد این برا من خیلی گرون تموم شد چون ماشین رو با پس انداز خودم از کارم گرفتم من مهندس ساختمون هستم و چه روزایی که توی برف رفتم سر ساختمون و دست صورتم از سرما بی حس شد و کم کم پول جمع کردم تا تونستم ماشین بخرم و همسرم با بی احتیاطی اینجوری داغون کرد جوری که حدود 120 میلیون ضرر ماشین کردیم یا توی کار جدیدش موفق نشد من قبل هم بهش اخطار دادم که کارت بدرد نمیخوره بخاطر این موارد اما گوش نداد و پس اندازی که با زدن از خودمون جمع کردیم همه رو به باد داد تا کی باید اشتباه کنه؟؟؟تا کی من باید تاوان بدم بخاطر همسرم؟؟ من خیلی پیشرفت برام توی زندگی مهمه ولی همسرم با ندونم کاری همه رو از دست داد
    شاید تصادف یا ضرر مالی برای هرکسی پیش بیاد اون قابل قبول ولی اینکه با بی احتیاطی و کله شقی به این مرحله برسی واقعا برا من غیر قابل تحمله


 
صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 06:16 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.