به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 34
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 شهریور 99 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1399-1-22
    نوشته ها
    51
    امتیاز
    2,653
    سطح
    31
    Points: 2,653, Level: 31
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    50

    تشکرشده 56 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نظر ایشون هم همون جلسه اول خیلی مساعد بود و شب که برگشتیم خونه بهم پیام دادن.
    به گفته خودشون، مادرشون هم خیلی پسند کرده بودن و قرار بود از طرف خانواده ایشون تاریخ تعیین بشه برای خاستگاری.
    که دقیقا سه چها روز قبل از خاستگاری اعلام رسمی کرونا کردن.
    من نمیتونم واضح براتون بنویسم چون خیلی احتمال داره شناسایی بشم، فقط اینو از من بپذیرین که خواهرشون و خودشون خیلی خیلی خواستار این ازدواج و مشتاق بودن ولی مادرشون رو کاملا مطمئن نیستم...
    ولی خودشون بعد از اون جلسه که حضور نداشتن و فقط مادر و خواهرشون بودن بهم گفتن چیکار کردی که انقد دلشون رو بردی (البته میدونم میتونه اغراق یا دروغ باشه)


    ایشون تصمیمشون برای ازدواج با من خیلی جدی هست و تو تصور خودشون ما دیگه اواخر خرداد عقد میکنیم.
    این سوالاتی که مطرح کردین رو خیلی دوس دارم ازش بپرسم ولی فکر نکنم به این زودیا بشه، چون ایشون هیچوقت وقت ندارن و تنها ارتباط ما چت هست، همیشه خسته هستن و صحبت‌های جدی ما به بحث تبدیل میشه که ایشون باید حتما حرفشون رو به کرسی بنشونن و حرفها و دلایل و نظرات من از نظر ایشون اصلا منطقی نیست.

    سوال اول رو همون جلسه اول ازشون پرسیدم، البته اینجوری:
    شما خودتون دلتون میخواد ازدواج کنید یا فشار جامعه و اطرافیان؟

    ایشون جواب دادن خودم فکر میکنم که دیگه وقتش رسیده و نیاز دارم.


    اینو پرسیدم ازشون چون اگه به خاطر فشار اطرافیان قرار بود ازدواج کنه، من نمیتونستم با همچین کِیسی ازدواج کنم.


    منم الان با شما هم نظر شدم که این رابطه سرد بهتره تا اینکه بخوام بعدا آسیب ببینم و .....


    ممنون از حسن توجه شما به تاپیکم

    اگه موفق شدم حتی یکی از این سوالات رو یه جوری ازش بپرسم میاد مینویسم
    ویرایش توسط Shivaaaa : شنبه 23 فروردین 99 در ساعت 17:56

  2. کاربر روبرو از پست مفید Shivaaaa تشکرکرده است .

    سحر بهاری (شنبه 23 فروردین 99)

  3. #12
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دیروز [ 21:06]
    تاریخ عضویت
    1398-1-10
    نوشته ها
    801
    امتیاز
    23,952
    سطح
    94
    Points: 23,952, Level: 94
    Level completed: 61%, Points required for next Level: 398
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,625

    تشکرشده 1,806 در 743 پست

    Rep Power
    176
    Array
    سلام وقت بخیر

    راهنمایی های بسیار مفیدی دریافت کردین،

    تو یک امتحان وقتی شما درصدد حل یک مسئله بر می آید چه اتفاق هایی افتاده که جواب اون پرسش رو به درستی می دین؟

    1- فهم خوب سوال
    2- تلاش برای مطالعه و آگاهی
    3- تطبیق درست سوال و دانسته ها
    4- اجرا صحیح

    حالا هر کدوم از موارد بالا محقق نشه، شما از اون سوال نمره خوبی نمی گیرین.

    ازدواج رو هم تا حدودی میشه به این سوال تشبیه کرد، تا زمانی که شما از خودتون به شناخت صحیحی نرسیده اید، تا زمانی که طرف مقابل رو خوب نشناخته اید، تا زمانی که نتوانسته این این فرآیند خواستگاری و شناخت رو به درستی اجرا کنید، در دنیایی پر از استرس و ناآرامی به سر خواهید برد،


    از طرفی،

    ما برای اینکه از مقطع راهنمایی به مقطع دبیرستان بریم، نیاز هست که نمرات خوبی کسب کرده باشیم تا بتوانیم به مرحله بعدی برویم و در مرحله دبیرستان نیز اگر درس های راهنمایی رو به خوبی نفهمیده باشیم، با مشکل مواجه خواهیم شد.
    زندگی مجردی نیز به مانند مقطع راهنمایی فرض کنید و زندگی متاهلی را به مانند دبیرستان.

    پس نتیجه اینکه : ....................

    بی زحمت نتیجه رو خودتون بفرمایید.



    پ ن: مشاوره رو جدی بگیرید و حتما فایل سخنرانی ازدواج موفق دکتر فرهنگ رو دانلود کنید و گوش کنید . جواب خیلی از سوالات تون دستون میاد.
    پ ن 2: هدف ما از خواستگاری بررسی و شناخت هست نه علاقه مند شدن

    موفق باشید

  4. کاربر روبرو از پست مفید Mvaz تشکرکرده است .

    Shivaaaa (یکشنبه 24 فروردین 99)

  5. #13
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,637 در 1,207 پست

    Rep Power
    292
    Array
    متشکرم

    نقل قول نوشته اصلی توسط Shivaaaa نمایش پست ها
    این سوالاتی که مطرح کردین رو خیلی دوس دارم ازش بپرسم ولی فکر نکنم به این زودیا بشه، چون ایشون هیچوقت وقت ندارن و تنها ارتباط ما چت هست، همیشه خسته هستن .
    نقل قول نوشته اصلی توسط Shivaaaa نمایش پست ها
    ایشون باید حتما حرفشون رو به کرسی بنشونن .
    پس چگونه در این مدت از ایشون سؤالتتون رو پرسیدین ؟

    و چگونه به این نتیجه رسیدین که هم سطحین و همگام با معیارها و مناسب ازدواج با شما هستن ؟


    نقل قول نوشته اصلی توسط Shivaaaa نمایش پست ها
    صحبت‌های جدی ما به بحث تبدیل میشه که ایشون باید حتما حرفشون رو به کرسی بنشونن و حرفها و دلایل و نظرات من از نظر ایشون اصلا منطقی نیست.
    شیوای عزیز میتونین در اینمورد یک مثال هم بزنین؟


  6. کاربر روبرو از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده است .

    Shivaaaa (یکشنبه 24 فروردین 99)

  7. #14
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 شهریور 99 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1399-1-22
    نوشته ها
    51
    امتیاز
    2,653
    سطح
    31
    Points: 2,653, Level: 31
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    50

    تشکرشده 56 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون Mvaz
    خیلی مثالهای جالبی زدید.


    سحر بهاری عزیز
    من ازشون خیلی زیاد مستقیم سوال نپرسیدم، چون فکر کردم سوال پرسیدن باعث میشه طرف مقابل فرصتی برای فکر کردن پیدا کنه و جواب باب میل من رو بده.
    مخصوصا که بیشتر تایممون دیگه رفت تو چت، من دیگه تمایلی نداشتم مرحله مهم و حساس زندگیمون رو تو واتساپ و تلگرام بگذرونم.


    در مورد اینکه چطور فهمیدم باهم همسطح هستیم و شناختیم همدیگه رو، با صحبت کردن، حرف تو حرف میشد و همنیجوری میرفتیم جلو.
    یه چیزایی هم خودشون میپرسیدن که از این طریق بیشتر متوجه شباهتها شدیم.



    تو چیزایی که میخواد حرف خودشو به کرسی بنشونه.
    یکیش اینکه من ترجیح میدم بعد از متاهلی تایم کمتری رو بیرون از خونه باشم برای کار و درآمدزایی از خونه داشته باشم.
    ایشون عقیده دارن که آدم باید حتما صبح برای کار از خونه بره بیرون که من اصلا این عقیده رو ندارم و همین الان دارم از خونه درآمدزایی بیشتری میکنم.

    ولی تمایلات ایشون اینه که همسرشون یه سِمت اداری داشته باشه.

    یا مثال دیگه در مورد همین کمبود ارتباطمون که ایشون گفتن چون کار من خیلی زیاد هست، تو باید منو درک کنی.
    من واسش کلی توضیح دادم که اگه یه خانوم توجه و محبت ببینه خیلی به نفع اون رابطه میشه ولی ایشون فقط میگن تو باید منو درک کنی.


    یا در مورد خواهرشون من مستقیم نگفتم به خاطرت خواهرت دیر میومدی و زود میرفتی ولی به روشون آوردم که همش دیر میومدی و زود میرفتی و من تمایل داشتم بیشتر باهات بمونم.

    ایشون هیچ رقمه گردن نمیگرفتن و فقط یک بارشو که به خاطر یه چیز دیگه دیر کردن بودن فقط یادآوری کردن.

    اگه تو همین مورد آخر فقط میگفتن آره حق با تو هست. دفعه دیگه دیدمت بیشتر میمونیم باهم.
    شاید اصلا باعث ایجاد این تاپیک هم نمیشد.


    میدونین کلامش قشنگه ولی تو رفتارشون اثری از ارزش برای خودم حس نمیکنم.

  8. کاربر روبرو از پست مفید Shivaaaa تشکرکرده است .

    سحر بهاری (یکشنبه 24 فروردین 99)

  9. #15
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,637 در 1,207 پست

    Rep Power
    292
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Shivaaaa نمایش پست ها
    من ازشون خیلی زیاد مستقیم سوال نپرسیدم، چون فکر کردم سوال پرسیدن باعث میشه طرف مقابل فرصتی برای فکر کردن پیدا کنه و جواب باب میل من رو بده.
    ممنونم

    بله خیلی از افراد این مطلب شما رو بیان میکنن که ممکن هست طرف مقابلمون فکر کنه و پاسخ بده.

    شناخت دقیق یعنی یک فرد رو از روی (
    رفتار، گفتار، نگرش، سؤالات، حساسیت ها و ... ) و تحقیق از چند منبع مو‌رد بررسی قرار بدیم.
    من یه مطلبی رو از مدیر همدردی در تاپیک "شناخت شخصیت واقعی همسر آینده امان" خوندم که عینا برای شما میگذارم.

    *
    خلق موقعيت غير منتظره در صورت مشكوك شدن

    مثلا شما شك داريد كه او به مسائل مذهبي، تقيدات قانوني و شرعي حساس هست يا نه؟ يا شك داريد كه او خودكنترلي بالايي دارد يا تحت تاثير احساس كار مي كند.

    در اينگونه موارد بايد يك آزمايش عملي انجام دهيد. مثلا:
    به او بگوييد كه خيلي تمايل داريد دستان شما را دستش بگيرد. يا ....، و بعد آرام منتظر عكس العملش باشيد. نتيجه و عكس العملي كه مي بينيد واقعيت اوست. مقاومت؟ ترك موقعيت؟ هيجان زدگي و پذيرش؟ يا ....
    اين صرفا مثال بود. و شما در مسائلي كه برايتان مهم هست گاهي بايد فرد را در همان شرايط قرار دهيد.
    ...........................

    نقل قول نوشته اصلی توسط Shivaaaa نمایش پست ها
    بیشتر تایممون دیگه رفت تو چت، من دیگه تمایلی نداشتم مرحله مهم و حساس زندگیمون رو تو واتساپ و تلگرام بگذرونم.
    بهترین کار رو انجام دادین و انشالله در فرصت های بعدی حضورا گفتگو کنین.
    اینترنت بستر مناسبی برای انتقال مفاهیم و گفتگوهای حساس نیست.

    ...........................

    نقل قول نوشته اصلی توسط Shivaaaa نمایش پست ها
    یکیش اینکه من ترجیح میدم بعد از متاهلی تایم کمتری رو بیرون از خونه باشم برای کار و درآمدزایی از خونه داشته باشم.
    ایشون عقیده دارن که آدم باید حتما صبح برای کار از خونه بره بیرون که من اصلا این عقیده رو ندارم و همین الان دارم از خونه درآمدزایی بیشتری میکنم.
    ولی تمایلات ایشون اینه که همسرشون یه سِمت اداری داشته باشه.
    به نظرم نیاز دارین حتما تو این موارد به توافق برسین.
    این توافق بمعنی عقب نشینی شما از خواسته ها و تفکرات خودتون نیست بلکه باید منطق و پذیرش قلبی اساس نتیجه گیری هر دوی شما باشه.

    اگر فرضا شما از منزل درآمد زایی دارین و سِمت اداری ندارین بعید هست بتونین الان به همچین جایگاهی برسین.
    از طرفی نقش زن در خانه با مرد تفاوت داره بدلیل اینکه زن هم همسر هست، هم مادر، هم خانه دار و مدیر یعنی وظایف بیشتر
    .........................

    نقل قول نوشته اصلی توسط Shivaaaa نمایش پست ها
    یا در مورد خواهرشون من مستقیم نگفتم به خاطرت خواهرت دیر میومدی و زود میرفتی ولی به روشون آوردم که همش دیر میومدی و زود میرفتی و من تمایل داشتم بیشتر باهات بمونم.
    متأسفانه فعلا در این شرایط ( آشنایی ) شما نمیتونید به ایشون ایرادی بگیرید. که چرا این جور و اون جور

    اما اگر وقت کمی برای گفتگو میذارن و ابراز خستگی میکنن
    بگین تمایل دارم زمان معینی در شرایط مطلوب برای صحبت کردن داشته باشیم.

    اما شما اشتباها به ایشان مطلب رو جور دیگری میگین که↓

    نقل قول نوشته اصلی توسط Shivaaaa نمایش پست ها
    اگه یه خانوم توجه و محبت ببینه خیلی به نفع اون رابطه میشه ولی ایشون فقط میگن تو باید منو درک کنی.
    و اونم مشخص هست چه عکس العملی خواهد داشت!








    ویرایش توسط سحر بهاری : یکشنبه 24 فروردین 99 در ساعت 20:28

  10. کاربر روبرو از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده است .

    Shivaaaa (یکشنبه 24 فروردین 99)

  11. #16
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 شهریور 99 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1399-1-22
    نوشته ها
    51
    امتیاز
    2,653
    سطح
    31
    Points: 2,653, Level: 31
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    50

    تشکرشده 56 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون خانم سحر بهاری.
    واقعا دارین به من خیلی کمک میکنین.
    تو این چند روز کاملاً یه تغییراتی تو خودم حس کردم.

    یه سوال
    اگه من بخوام بفهمم چقد خانوادش روش تسلط دارن، با چه آزمایش عملی میتونم بفهمم؟

    در مورد شغلم جالبه الان دو روزه خودش تشویقم میکنه، فکر میکنم سکوت من و کِش ندادن این قضیه و کسب درآمدم این چند وقته ثابت کرد همه چیو.
    تقریبا خیالم از این بابت راحت شد.


    در مورد خواهرشون یا اولویتها و وقت گذاشتن، من حتی دوس ندارم بعدا تو زندگی هم ایرادی بگیرم، تمایل دارم خودشون به این تشخیص برسن.
    من در عرض 48 ساعت کتاب "مثل یک مرد فکر کن، مثل یک زن رفتار کن" رو خوندم و خیلی خیلی ذهنم رو باز کرد.
    باز تمایل دارم بیشتر در مورد آقایون بدونم.
    به نظرتون چه مقاله و کتابی بخونم؟

    بازم ممنونم که وقت ارزشمندتون رو در اختیارم میزارین

  12. 2 کاربر از پست مفید Shivaaaa تشکرکرده اند .

    gholam1234 (دوشنبه 25 فروردین 99), سحر بهاری (دوشنبه 25 فروردین 99)

  13. #17
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,637 در 1,207 پست

    Rep Power
    292
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Shivaaaa نمایش پست ها
    اگه من بخوام بفهمم چقد خانوادش روش تسلط دارن، با چه آزمایش عملی میتونم بفهمم؟ .
    سپاسگزارم، خواهش میکنم


    اگر منظورتون میزان وابستگی به والدین هست

    خب اگر بخوام توضیح بدم باید اول دو تا کلمه رو معنی کنیم.

    دلبستگی = اشتیاق ، عشق ، محبت

    وابستگی = پیوستگی، بستگی ، تعلق

    در خانواده ها افرادی که دلبستگی به خانواده دارن این دلبستگی با ضعف و شدت در تمامی خانه ها برقرار هست. عشق به مادر، پدر... که اکثر ما اون رو تجربه کردیم و تقریبا همه همینطور هستیم.

    اما فرضاً افراد وابسته به خانواده برای اینکه احساس ارزشمندی کنن حتما
    باید از جانب خانواده تأیید بشن.
    در واقع ببینید بعضی افراد هستن به خانوادشون احترام میذارن و شما وقتی میفهمین این فرد وابستس که انسان مستقلی در تفکر و تصمیم گیری نیست یعنی اینکه اگر از طرف خانواده با مخالفت مواجه بشه بهم میریزه و مجبور هست بخاطر اینکه حمایت اونها رو همچنان داشته باشه و موقعیتش رو از دست نده تابع تصمیم گیری اونها باشه.

    دو تا سؤال دارم؛

    ۱. ایشون از نظر مالی فکر میکنم استقلال دارن درسته؟ ( درباره ی شما تأکید داشتن شاغل باشین ؟ )

    ۲. تابحال توی صحبت هاشون متوجه شدین که مثلا مادرش رو مدام مثال بزنه؟ یا دست به مقایسه شما با ایشان بزنه؟



    نقل قول نوشته اصلی توسط Shivaaaa نمایش پست ها
    در مورد شغلم جالبه الان دو روزه خودش تشویقم میکنه، فکر میکنم سکوت من و کِش ندادن این قضیه و کسب درآمدم این چند وقته ثابت کرد همه چیو، ت
    نقل قول نوشته اصلی توسط Shivaaaa نمایش پست ها
    قریبا خیالم از این بابت راحت شد..

    حتما مطمئن بشین و خدایی ناکرده برداشت اشتباهی نکنین. در مورد کارتون اگر نظرتون اینه بهمون منوال سابق پیش برید رو به ایشون با منطق بگین و نظر قطعیش رو بدونین. اینکه فرضا من شغلم جزو مشاغل خانگی هست و همین رو ادامه میدم و نمیتونم کارمند یک اداره باشم و از صبح بیرون برم ... آیا موافق هستی؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط Shivaaaa نمایش پست ها
    تمایل دارم بیشتر در مورد آقایون بدونم. به نظرتون چه مقاله و کتابی بخونم؟ .
    مقالات این بخش از تالار رو ببینین که برای ازدواج موفق خیلی کمک کنندست ( کلیک کنین )

    http://www.hamdardi.net/forumdisplay.php?f=19


    برای کتاب ها ؛ ( ببخشین حضور ذهن ندارم برای اسم نویسندگان ...)

    گلبرگ زندگی / انواع مردان / ازدواج، موانع و راه حل ها / جوانان و انتخاب همسر / آموزش پیش از ازدواج / انتخاب عاقلانه، زندگی عاشقانه / وابستگی سالم / آنچه كه زنان مي خواهند مردان بدانند / و ...

    البته از
    مشاوره ازدواج حتما بهره ببرید.


    .

  14. کاربر روبرو از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده است .

    Shivaaaa (دوشنبه 25 فروردین 99)

  15. #18
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 شهریور 99 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1399-1-22
    نوشته ها
    51
    امتیاز
    2,653
    سطح
    31
    Points: 2,653, Level: 31
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    50

    تشکرشده 56 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array
    1-بله مستقل هستن ولی فکر کنم حمایت خانواده رو هم دارن تا حدی.
    ایشون کلا خانوادگی و اون منطقه ای که توش زندگی میکنن اینجوری هستن که با شاغل بودن زن مخالفتی ندارن اصلا و یه جورایی خوششون میاد که همسرانشون یه عنوان شغلی دنبالشون باشه و خانمهای اون منطقه اینجوری هستن که به هر قیمتی حاضرن شاغل باشن تو ادارات حتی اگه از شغلشون متنفر باشن!
    راستش دقیقا یادم نیست که تاکید داشتن حتما شاغل باشم یا نه.
    ولی با توجه به حمایتی که میکنن و قراره در آینده شغل دومم رو ایشون گسترش بدن (سرمایه از ایشون، پولسازی از من) فکر کنم حتما دوس دارن شاغل باشم.
    آهان اینو هم بگم که گفتن در آینده روی من از لحاظ مالی خیلی حساب میکنن.
    راستش نمیدونم چرا این حرف به مذاقم خوش نیومد.

    2-نه هنوز مادرشون رو مثال نزدن یا هنوز مقایسه ای انجام ندادن، شاید چون من با حرفام باعث شدم که ایشون مقایسه انجام ندن.
    چون کلا سیستم من تو زندگی این هست که همیشه تاکید دارم و تو کلامم هست که من باید بهترین خودم مثلا در فلان زمینه باشم.
    فقط یه بار تو حرفاشون گفتن زندگی فقط مادر


    خیلی ممنون بابت معرفی لینکها و کتاب، حتما باید برم دنبالشون و بخونم.

  16. #19
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 08 آبان 03 [ 13:30]
    تاریخ عضویت
    1398-6-08
    نوشته ها
    1,074
    امتیاز
    23,798
    سطح
    94
    Points: 23,798, Level: 94
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 552
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,698

    تشکرشده 2,236 در 911 پست

    Rep Power
    224
    Array
    اینکه گفتن من از لحاظ مالی روی شما حساب باز میکنم، خب نظر منم حرف درستی نیست. اینو گوشه ذهنتون نگه دلرین، نمیگم که کلا منتفی بشه، ولی گوشه ذهنتون نگه دارین گه چنین جمله ای گفته.
    من از دیدگاه یه مرد میگم، گفتن این جمله درست نیست. هر چند شاید یه مرد توی گوشه ذهنش یه گوشه چشمی به پول خانمش داشته باشه که اینم به نظرم درست نیست. ولی گفتنش دیگه خیلی افتضاحه به نظرم

  17. کاربر روبرو از پست مفید gholam1234 تشکرکرده است .

    Shivaaaa (دوشنبه 25 فروردین 99)

  18. #20
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 شهریور 99 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1399-1-22
    نوشته ها
    51
    امتیاز
    2,653
    سطح
    31
    Points: 2,653, Level: 31
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    50

    تشکرشده 56 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آقای غلام
    ممنون که از دید همجنس نظر دادین، اتفاقا خیلی دوس داشتم نظر آقایون رو بدونم.
    کاش بیشتر توضیح میدادین.

    من حتی تو اون کتابی که گفتم خوندم اصلا هیچ حرفی نزده بود که یه مرد رو درآمد همسرش دوس داره حساب باز کنه، بلکه برعکس، میگفت مرد دوس داره تامین کننده نیازهای همسرش باشه و چنین چیزی تو dna وجودی مرد هست.

    ایشون چند بار دیگه هم سعی کردن در قالب شوخی عنوان کنن که باز هم من خوشم نیومد.
    حتی فکر میکنم اون سرمایه‌گذاری رو دارن روی من میکنن که خودشون از لحاظ مالی تامین باشن (البته شاید این قضاوت خبیثانه باشه واقعا)

    انقدر که از بی توجهی ایشون نسبت به خودم دلخورم، دیگه هر فکر کثیفی میاد تو ذهنم.

    تو همون کتاب خوندم که یه مرد به همسرش نهایت کمکش رو میکنه که تو کارش پیشرفت کنه و موفق باشه.
    ولی من هیچوقت از ایشون چنین چیزی رو نخواستم.

    متاسفانه اصلا شرایط رفتن به مشاوره حضوری رو ندارم.
    خیلی حرف دارم، خیلی ابهام تو ذهنم هست که دوس دارم حل بشه.

    - - - Updated - - -

    الان صفحه رو رفرش کردم و نظرتون رو کامل خوندم.

    وای خیلی ناراحت شدم.


 
صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:59 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.