**صندلی داغ1390**((سری ششم))

[shabe barooni]

سلام به همگي. حامد عزيز فكر كنم بر حسب كلوينه. هر چيه با توجه به سؤال هاي جناب فرهنگ، سانتيگراد نيست....
جهت كمك رساني به شما:



البته براي موارد خطرناك با آتش نشاني هماهنگ شده. قول دادن سر 6 ساعت برسن.

[hamed65]

خوب آقا حامد اون قهوه ای که خوردین رو باید پس بدین

این چه وضع مهمون داریه؟

خب، سعی می کنم به سوالها پاسخ بدهم.


1-چطور با تالار آشنا شدین ؟ و چرا تصمیم گرفتین عضو بشین؟


من هم فکر کنم مثل خیلی ها به مشکلی برخورده بودم. در رابطه با اون مشکل در اینترنت توی سایتهای مختلف می گشتم که اتفاقی این سایت رو پیدا کردم. فکر کنم اول چند تا تاپیک رو خوندم. بعد تصمیم گرفتم که سوالم رو اینجا بپرسم. خدا رو شکر راهنمایی خیلی خوبی به من شد و از یک اشتباه بزرگ نجات پیدا کردم.



2-یک جمله آموزنده و مفید ...

بر در شاهم گدایی نکته ای در کار کرد
گفت بر هر خوان که بنشستم خدا رزاق بود


3-در زندگیتون چه چیزی شما رو بیش از حد غمگین یا چه چیزی شما رو بیش از حد خوشحال می کنه ؟

گاهی که رفتارهای زشت آدمها با هم رو می بینم شدیداً ناراحت و غمگین می شوم.
وقتی که با تلاش به یک موفقیت دست پیدا کنم، خوشحال می شوم.
البته "خوشحالی بیش از حد" نمی دونم چیز خوبیه یا نه، چون بیش از حد است!
آخرین بار که بیش از حد خوشحال شدم، بعد از گذشت چند روز فهمیدم خوشحالیم اشتباه بوده و بیش از حد غمگین شدم! کلاً فکر کنم توی این دنیا نمی شه به چیزی دل بست که آدم بخواهد به خاطرش مدتی طولانی خوشحال باشه... همینطور هیچ غم و مشکلی موندنی نیست.


4-رابطه تون با خودتون چطوره؟

بد نیست، با هم می سوزیم و می سازیم
سعی می کنم همیشه طوری باشم که وجدانم راضی باشه.


5-گر بهتون یه بلیط رفت و برگشت بدن که خودتون میتونید مقصد رو مشخص کنید کجا رو انتخاب میکنید؟و چرا؟

جاهای زیادی رفتم، ولی مکه یک چیز دیگه بود.


6-یه خصوصیت خوب و یه خصوصیت بد خودتون رو بگید برامون.

مهربون :)
احساس می کنم گاهی زیادی سختگیری می کنم و یا انتظار دارم افراد نزدیکم طوری باشند که من می خواهم.


7-نقطه عطف زندگی حامد65 کجا بوده؟

اتفاقات زیادی توی زندگی من افتاده که تاثیر مثبت یا منفی روی من گذاشته.
ولی چیزی به ذهنم نمی رسه که بگم نقطه عطف زندگی من بوده.


8-راستی بالاخره تاپیکتون به چه نتیجه ای رسید برای خودتون؟آیا شما تعصبی و بدبین هستید؟

راستش به اون صورت به جواب نرسیدم. ولی فکر می کنم در مقایسه با جوانهای امروزی من در خیلی مسائل قدیمی فکر می کنم. مشکل اینجاست که دوست دارم که قدیمی فکر کنم! چون از این تغییرات خوشم نمیاد. البته همونطور که بالا گفتم بعضی جاها هم من زیادی سختگیری می کنم. باید خودم رو درست کنم.


9-در بین آدمها،شخصیت هایی هستند که نتونید اونها رو تحمل کنید؟اگر بله،چجور شخصیتی؟

یک سری آدمها رو دوست ندارم. آدمهایی که ظالم هستند، آدمهایی که حسود هستند، کسانی که غیبت می کنند، آدمهایی که ساده لوح هستند و از عقلشون استفاده نمی کنند و مدام تحت تاثیر مسائل مختلف هستند، آدمهایی که بی ادب هستند، ...
همه رو بخوام بگم زیاد می شه!
در انتخاب دوستان نزدیکم خیلی دقت می کنم. ولی در عین حال در جامعه با آدم های مختلفی آشنا می شوم. سعی می کنم با همه خوش برخورد باشم. با کسی در نمی افتم. اگر از کسی خوشم نیاد به رویش نمیارم. سعی می کنم از سر راهش کنار برم.


10-بزرگترین هدفتون تو زندگی چیه؟

اگر یک روز پیر شدم و به گذشته فکر کردم از خودم، موفقیت هایم، کارهایی که کردم و تصمیماتم راضی باشم. به کسی بدی نکرده باشم. دست چند نفر رو گرفته باشم...


11-به آرزوهای دوران کودکیتون تا چه حد رسیدید؟آیا هنوز چیزی از اونها وجود داره؟

خدا رو شکر من به خیلی از آرزوهایم رسیدم. حتی رویاهایی که فکرش رو نمی کردم.
البته آدمی نبودم و نیستم که خیلی رویاهای دست نیافتنی داشته باشم.
ولی یکی از داشته های دوران کودکیم رو با جدایی پدر مادرم از دست دادم. الآن اون برام آرزوی دست نیافتنی شده.
خیلی خواسته ها هنوز دارم که ان شا الله بهشون می رسم.


12-یکی از قشنگ ترین و بهترین کتابهایی که خوندید رو بهمون بگین.

قشنگترین و بهترین کتابی که خوندم قرآن بوده!
به غیر از این، چون شعر خیلی دوست دارم، بیشتر شعر می خونم.
فکر کنم در چند وقت گذشته بیشترین کتاب غیر درسی که دست گرفتم دیوان حافظ بوده.
قبل تر در سن 15-18 سالگی رمان زیاد می خوندم. از مودب پور. بامداد خمار هم اون موقع ها به نظرم خیلی قشنگ بود.


13-یکی از بهترین پست هایی که توی تالار دیدید رو لطف کنید بهمون لینک بدید.

پست های خوب زیاد بوده.
تاپیک اون دختر خانم که برادرش اذیتش می کرد خیلی من رو متاثر کرد.
تلخترین تاپیکی بود که اینجا خوندم.
نمی دونم چرا دیگه نیومد... امیدوارم اتفاق بدی نیفتاده باشه.
پست فرشته مهربان فکر می کنم بهترین راهنمایی برای او بود:
بلوغ برادر کوچیکم و مشکلی که برام ایجاد کرده
این پست از طاهره هم خیلی آموزنده بود: به نظر شما خودکشی بکنم یا نه ؟


صندلی داغ برای خود آدم هم خوبه. آدم مجبور می شه راجع به خودش فکر کنه و خودش رو بهتر بشناسه.
جواب دادن به بعضی از سوالها سخته ها! :)

[shabe barooni]

سلام. وقتتون به خير. منم چندتا سؤال ولرم از شما ميپرسم تا خيلي بهتون فشار نياد. بفرماييد. آب ميشه.



تو رو خدا حساب نكنيد. ناراحت ميشم. امروز مهمون من باشيد.

بريم سر اصل مطلب:

1. فكر ميكنيد چرا اولين نفر شما رو انتخاب كردند؟
2. اگر آقاي فرهنگ بازم حرارت رو ببرند بالا چه جوري حالشونو ميگيريد؟
3. فكر ميكنيد چرا سارا بانوي گل شارژ آزاد كردند؟ آيا ممكنه دليلش رو كم كني جناب BABY باشه؟
4. يه خاطره از كودكيتون لطف ميكنيد؟
5. دوران تحصيل چه جور شاگردي بودين؟
6. آخرين باري كه گريه كردين كي بوده؟

اما كمي جدي تر شيم. پاسختون به سؤال هاي زير لطف زيادي به من جهت غلبه بر پريشوني هام ميكنه. (حتما دعاتون ميكنم)

7. فكر ميكنيد چه چيزي باعث ميشه انسان همواره آرامش و خونسردي خودشو حفظ كنه. (حالا تا حد زياد)
8. آيا واقعا انسان ها به اراده خودشون قابل تغييرند يا گمان ميكنيد بستر سرنوشت انسان ها رو به سمت تغيير و دگرگوني پيش ميبره؟
9. نظرتون راجع به اين جمله چيه؟
"آدم اينجا تنهاست، و در اين تنهايي، سايه ي ناروني تا ابديت باقيست..."
10. اكنون چهار جعبه شانس پيش روي شماست. (تقليد از مسابقات مزخرف ايرانسل). توي هر كدومش يه كپسول آتش نشانيه. يكيو انتخاب كنيد. (تا شانستون چه سايزي بگيره...)



ممنونم از شما. البته شك ندارم سؤال هام معتدل، يعني در دماي اتاق (25C) و فشار 1atm بود. شما چي فكر ميكنيد؟

[فرهنگ 27]

فرمی که بهت دادم پر کن.

[shayana]

سلام علیکم

چند تا سوالم من دارم همیشه دوست داشتم مجری ای ،گوینده ای ،میشدم تا همش از مهمونای برنامم سوال کنم حامد خان خودتو برا سیل سوالا اماده کن
1)کمترین نمره ای که دوران تحصیل گرفتین چه نمره ایه؟
2)اگه میتونستین به عقب برگردین (بازه زمانیش دست خودتونه)دوست داشتین جای چه شخصیتی باشین و چرا؟
3)شده تا حالا ناخواسته به یکی ضربه بد روحی زده باشین؟
4)بازیگر و خواننده مورد علاقه؟(ایرانی و خارجی)
5)موقعیتی بوده که واقعا این جمله رو که خدا از رگ گردن به ادم نزدیکتره با تمام وجود لمسش کنی؟
6)تصورت نسبت به مرگ؟
7)لا اکراه فی الدین یعنی چی(منظور چیه)؟ایا تو ایران این جمله عملی میشه؟
8)تا حالا عاشق دختری شدی که خواب وخوراکو ازت گرفته باشه؟و ایا تا حالا دختری دیدی که تحسینتو برانگیخته باشه؟
9)موافقی که ما دهه شصتیا نسل سوخته ایم؟
10)چشاتو اروم ببند ،ایران 10-20سال دیگه رو تصور کن،اگه چیزی میبینی،به ماهم بگو.
11)یکی از شخصیتهای تاریخی الان دقیق یادم نیس کی بوده گفته من در اروپا اسلام دیدم ومسلمان ندیدم و در ایران مسلمان دیدم و اثری از اسلام ندیدم؟باهاش موافقی؟اگه اره بنظرت چرا اینجوریه؟
12)از چند سالگی رفتین اونور اب؟قصد ندارین برگردین ایران؟
13)این که میگن دیانت ما عین سیاست ماست درسته؟
فعلا اینا رو جواب بده تا بعدخیلی از سوالام موند.

[hamed65]

سلام. وقتتون به خير. منم چندتا سؤال ولرم از شما ميپرسم تا خيلي بهتون فشار نياد. بفرماييد. آب ميشه.

1. فكر ميكنيد چرا اولين نفر شما رو انتخاب كردند؟
:)
نمی دونم، خودم هم تعجب کردم!
شاید کس دیگری حاضر نشد همین اول رو صندلی بشینه!
ولی با این حال از لطفی که به من داشتند ممنونم. :)


2. اگر آقاي فرهنگ بازم حرارت رو ببرند بالا چه جوري حالشونو ميگيريد؟

حالا اول باید ببینم با دمای فعلی که تنظیم کرده چطور می تونم کنار بیام.
تا اون موقع هم خدا بزرگه.
البته من کلاً اهل حالگیری نیستم.


3. فكر ميكنيد چرا سارا بانوي گل شارژ آزاد كردند؟ آيا ممكنه دليلش رو كم كني جناب BABY باشه؟

اوه اوه. دما رفت رو 800 درجه! سر این سوال خیلی خندیدم
تا حالا متوجه رقابت بین سارا و بی بی نشدم. :)
فکر نمی کنم اینطور باشه. باید رفت دید توی انجمن آزاد چه خبره و چه بحثهایی می شه!


4. يه خاطره از كودكيتون لطف ميكنيد؟

فکر کنم 4-5 سالم بود.
با بابام ماشین رو برده بودیم تعمیرگاه. تعمیرکار نصف بدنش توی کاپوت جلوی ماشین بود و کار می کرد. بابام هم کنارش. من هم که عشق رانندگی بودم، پشت فرمون نشسته بودم و بازی می کردم. نمی دونم چرا به ذهنم رسید که بوق بزنم! وقتی بوق زدم تعمیرکار خیلی ترسید، سرش رو کشید عقب و سرش محکم خورد به در کاپوت!
بابام هم می خواست من رو دعوا کنه، هم خنده اش گرفته بود.
تعمیرکار بیچاره!


5. دوران تحصيل چه جور شاگردي بودين؟

تقریباً همیشه خوب بودم. درس رو دوست داشتم. بازیگوش هم بودم، ولی درس رو هم می خوندم. شاید یک علتش این بود که اگر نمره ام خوب نمی شد، به قول مامانم تیکه بزرگه گوشم بود!


6. آخرين باري كه گريه كردين كي بوده؟

مرد که گریه نمی کنه :cool:
یک ماه پیش :)


اما كمي جدي تر شيم. پاسختون به سؤال هاي زير لطف زيادي به من جهت غلبه بر پريشوني هام ميكنه. (حتما دعاتون ميكنم)

امیدوارم هیچ وقت پریشون نباشید.


7. فكر ميكنيد چه چيزي باعث ميشه انسان همواره آرامش و خونسردي خودشو حفظ كنه. (حالا تا حد زياد)

فکر می کنم آدم باید همیشه توکلش به خدا باشه. خیالش راحت باشه که همیشه خدا باهاش هست و هر اتفاقی می افته اون خودش کمک می کنه.
و اینکه اعتماد به نفس داشته باشی و به خودت مطمئن باشی که از پس مشکلات بر میای.
فکر می کنم لحظه ای که آدم عصبانی می شه، بهترین کار اینه که از اون فضا خارج شه و صبر کنه و به خودش زمان برای فکر کردن بده. تصمیم گیری همون لحظه خیلی اشتباهه.


8. آيا واقعا انسان ها به اراده خودشون قابل تغييرند يا گمان ميكنيد بستر سرنوشت انسان ها رو به سمت تغيير و دگرگوني پيش ميبره؟

سوال سختیه.
فکر می کنم هر دو.
اگر کسی واقعاً بخواهد خودش رو تغییر بده، موفق می شه.
خیلی مواقع هم ما تحت تاثیر محیط و شرایط حاکم بر زندگی قرار می گیریم و خواسته یا ناخواسته تغییر می کنیم.
تغییرات بد نیست، مهم اینه که بدونیم که چرا تغییر می کنیم و اینکه این تغییرات مثبته یا منفی.


9. نظرتون راجع به اين جمله چيه؟
"آدم اينجا تنهاست، و در اين تنهايي، سايه ي ناروني تا ابديت باقيست..."

بعضی مواقع فکر می کنم هر چقدر هم در این دنیا افراد مختلف دور و بر آدم باشند، باز هم آدم تنهاست... ولی من این تنهایی رو دوست دارم. این تنهایی باعث می شه به این فکر کنم که کی هستم، چرا اینجام و هدف از بودنم چیه.
شعر زیباییست، هر چند که زیاد شعر نو نمی خونم. هنوز نتونستم با شعر نو ارتباط برقرار کنم.


10. اكنون چهار جعبه شانس پيش روي شماست. (تقليد از مسابقات مزخرف ايرانسل). توي هر كدومش يه كپسول آتش نشانيه. يكيو انتخاب كنيد. (تا شانستون چه سايزي بگيره...)

جعبه راستی (زرد رنگ)

ممنونم از شما. البته شك ندارم سؤال هام معتدل، يعني در دماي اتاق (25C) و فشار 1atm بود. شما چي فكر ميكنيد؟

بله، اکثر سوالها خوب بود :)
ولی آفرین به این خلاقیت! سوالهای جالبی بودند!

فرمی که بهت دادم پر کن.

*نام _حامد65_ *سن _24_ *قد _متوسط_ *وزن _متوسط_

*کشور ___________ *شهر / *روستا ______________

شماره موبایل ____________ شماره منزل ___________

شماره تلفن سه نفر از بستگان

1.نام / نسبت ________________ تلفن ____________

2. نام / نسبت ________________ تلفن ____________

3.نام / نسبت ________________ تلفن ____________

***شماره تلفن جی اف

نام / مدت دوستی ________________ تلفن ______________

*مدرک تحصیلی _ترم آخر فوق لیسانس هستم_ محل اخذ مدرک _نزدیک محل سکونت _

*درجه حرارت مورد نیاز: 100 تا 200 / 250 تا 400 / 450 تا 600 / 850 تا 1000 / 1500 ^
از پایین شروع کن برو بالا :) نه بر عکس!!

*نوع گرمایش:هیزم / زغال سنگ / نفت / گاز / انفجار اتمی / انفجار گاما / انفجار خورشیدی / سوالات سخت
هیزم و انفجار خورشیدی :)

هدف از نشستن رو صندلی:
می خواهم خودم رو بهتر بشناسم.

سلام علیکم
چند تا سوالم من دارم همیشه دوست داشتم مجری ای ،گوینده ای ،میشدم تا همش از مهمونای برنامم سوال کنم حامد خان خودتو برا سیل سوالا اماده کن

سلام،
خانم مجری میکروفون رو جلوتر بگیرید، صدا بهتر بیاد :)



1)کمترین نمره ای که دوران تحصیل گرفتین چه نمره ایه؟
فکر کنم کلاس پنجم نقاشی داشتیم، معلم یک امتحان ازمون گرفت، من 5 شدم


2)اگه میتونستین به عقب برگردین (بازه زمانیش دست خودتونه)دوست داشتین جای چه شخصیتی باشین و چرا؟

من دوست دارم خودم باشم. ولی بدم هم نمیومد اگر می تونستم با همین شخصیتم یک سری هم به زمانهای قدیم بزنم!


3)شده تا حالا ناخواسته به یکی ضربه بد روحی زده باشین؟

تا حالا شده که کسی رو برنجونم. ولی معذرت خواهی کردم. امیدوارم طرف من رو بخشیده باشه.
ولی فکر نمی کنم ضربه بد روحی بوده باشه.


4)بازیگر و خواننده مورد علاقه؟(ایرانی و خارجی)

من فقط موسیقی سنتی گوش می دهم.
از خواننده ها محمد رضا و همایون شجریان، بنان، افتخاری، ...
نوازنده و آهنگسازان: جلیل شهناز، علیزاده، مشکاتیان، ...
زیاد هستند :)
بازیگران ایرانی: پرویز پرستویی، مهران مدیری، سیامک انصاری، ...
بازیگران خارجی: Al Pacino و Robert De Niro


5)موقعیتی بوده که واقعا این جمله رو که خدا از رگ گردن به ادم نزدیکتره با تمام وجود لمسش کنی؟
فکر می کنم بله.


6)تصورت نسبت به مرگ؟
بعضی مواقع می ترسم، بعضی مواقع نه.


7)لا اکراه فی الدین یعنی چی(منظور چیه)؟ایا تو ایران این جمله عملی میشه؟
خداوند در قرآن راه درست و راه غلط رو مشخص کرده. وظیفه پیامبر هم ابلاغ این بوده.
انسان در این دنیا می تونه انتخاب کنه که می خواهد ایمان بیاره یا نه.
همینطور خدا گفته که در اون دنیا با کسانی که ایمان آوردند و آنهایی که نیاوردند چه اتفاقی می افته. وظیفه پیامبر این نبوده که به زور همه رو به راه راست بیاره.
قسمت دوم سوال سیاسی می شه، ترجیج می دهم جواب ندهم. :)



8)تا حالا عاشق دختری شدی که خواب وخوراکو ازت گرفته باشه؟و ایا تا حالا دختری دیدی که تحسینتو برانگیخته باشه؟

قسمت اول سوال: پس برای چی به همدردی اومدم؟
قسمت دوم سوال: اگر دختری دیدم که تحسین برانگیز باشه باهاش ازدواج می کنم. :)


9)موافقی که ما دهه شصتیا نسل سوخته ایم؟
نه


10)چشاتو اروم ببند ،ایران 10-20سال دیگه رو تصور کن،اگه چیزی میبینی،به ماهم بگو.

از نظر تکنولوژی و علم خیلی پیشرفت می کنیم.
متاسفانه از نظر انسانیت و شرافت در حال پسرفت هستیم، امیدوارم این عوض بشه.


11)یکی از شخصیتهای تاریخی الان دقیق یادم نیس کی بوده گفته من در اروپا اسلام دیدم ومسلمان ندیدم و در ایران مسلمان دیدم و اثری از اسلام ندیدم؟باهاش موافقی؟اگه اره بنظرت چرا اینجوریه؟
هم آره، هم نه.
اروپایی یک سری خوبی هایی دارند. صداقت، احترام گذاشتن به قانون، احترام گذاشتن به حقوق دیگران، ... اکثر اروپایی ها به این مسائل خیلی دقت می کنند.
ما ایرانی ها ولی عاشق این هستیم که قوانین رو رعایت نکنیم :)
نگویید ایراد از قوانینه! ایرانی های خارج از کشور هم همینطور هستند!

ولی خب، محبتی که از قدیم بین ایرانی ها بوده و هنوز هم تا حدودی هست رو شما تو اروپا کمتر می بینی.
همینطور من فکر می کنم کشورهای غربی در حال حاضر ظلمهای زیادی به کشورهای دیگه می کنند که ایرانی ها در طول تاریخ نکرده اند.


12)از چند سالگی رفتین اونور اب؟قصد ندارین برگردین ایران؟

11 سالم بود. بالاخره یک روز برمی گردم. ولی فعلاً نه.


13)این که میگن دیانت ما عین سیاست ماست درسته؟

نظری ندارم.


از سوالات شما ممنونم.

[shabe barooni]

ممنون از پاسخ هاتون. بسيار مفيد بود. برم دعاتون كنم...

اما جعبه شانستون:
اشتباه شد. تواين يكي جعبه كمك هاي اوليه بود.

[دختر مهربون]

سلام. همه چقدر سوال به ذهنشون میرسه!!
با اجازتون منم اومدم.
من فعلا فقط 4 تا سوال دارم.
1) اینکه شما خیلی وقته اونجایی (که آخرشم نگفتی کجایی) این انتظار رو میاره که اعتقادات و فرهنگ اونجا روی شما تاثیر گذاشته باشه. اما ظاهرا اینجوری نبوده و شما حتی خیلی بیشتر از بعضی از پسرای داخلی روی اعتقاداتت پایبند موندی. چه چیزی رو عامل این ماندگاری میدونی؟ نوع رفتار پدر مادرت چجوری بوده که شما این اعتقادات رو با اختیار خودت انتخاب کردی؟ (اگه میشه لطفا یه جوری توضیح بده تا اگه شخص دیگه ای خواست اونجا فرزندش رو بزرگ کنه و اعتقاداتش هم براش مهمه، بدونه چجوری رفتار کنه.)

2) اگه یکی توی تالار به شخصیت اصلی شما پی ببره و اطلاعات شخصی شما رو در ملاء عام بذاره چه عکس العملی خواهی داشت؟

3) فکر میکنی در آینده به همسرت میگی که اینجا عضو بودی؟ یعنی حاضری همه ی پست هات رو ببینه؟

4)قبل از ازدواج و در دوره آشنایی چی؟ میترسی از اینکه نظرش برگرده؟یا نه؟

[hamed65]

سلام. همه چقدر سوال به ذهنشون میرسه!!

سلام،
واقعاً که ذهن خلاقی دارند! :)


1) اینکه شما خیلی وقته اونجایی (که آخرشم نگفتی کجایی) این انتظار رو میاره که اعتقادات و فرهنگ اونجا روی شما تاثیر گذاشته باشه. اما ظاهرا اینجوری نبوده و شما حتی خیلی بیشتر از بعضی از پسرای داخلی روی اعتقاداتت پایبند موندی. چه چیزی رو عامل این ماندگاری میدونی؟ نوع رفتار پدر مادرت چجوری بوده که شما این اعتقادات رو با اختیار خودت انتخاب کردی؟ (اگه میشه لطفا یه جوری توضیح بده تا اگه شخص دیگه ای خواست اونجا فرزندش رو بزرگ کنه و اعتقاداتش هم براش مهمه، بدونه چجوری رفتار کنه.)

فکر کنم در مرحله اول پدر مادرم. شیوه تربیتشون خوب بود! :)
یعنی من از همون نوجوانی هیچ وقت از اینکه باید یک کارهایی رو بکنم (مثلاً نماز بخونم)، و یک کارهایی رو نباید بکنم (مثلاً مثل بقیه مشروب بخورم) ناراضی نبودم.
یک علت دیگه هم داشت. ما اوایل که اومده بودیم اینجا 4-5 سال اول 2 تا مدرسه می رفتیم.
دقیقاً هر روز از ساعت 8 صبح تا 10 شب ما درس می خوندیم!! یعنی اصلاً فرصت نمی شد که ما بخواهیم با بچه ها دوست بشیم، معاشرت کنیم و ...
برای همین از سن 11 تا 16 ما فقط تحت تاثیر پدر مادر بودیم.

یک سوالی شیدا حاتمی از من پرسید که نقطه عطف زندگیت کی بوده.
یک اتفاق خیلی روی من تاثیر گذاشت.

وقتی اینجا وارد دانشگاه شدم، بعد از چندین سال که از ایرانیها دور بودم وارد یک جمع ایرانی شدم. چند روز از آشنایی گذشته بود. یکی از آنها فهمید که من رفتم یک جا نماز خوندم.
بیشتر اونها اعتقاد نداشتند که هیچ، ضد دین هم بودند. یکی از اونها از همه بدتر بود. حدود 10 سال هم از من بزرگتر بود. این قضیه به گوش اون رسید. برگشت توی جمع بلند به من گفت: تو نماز می خونی؟؟؟؟ کی تو رو شستشوی مغزی داده؟؟ کی این چرندیات رو توی سرت کرده؟؟؟
من اون لحظه به دو دلیل خجالت کشیدم. اولاً تو یک جمع 7-8 نفره بودیم و همه یک طوری من رو نگاه می کردند... ولی بیشتر از این خجالت کشیدم که جوابی نداشتم که بدم!!
از همون موقع شد که تصمیم گرفتم که باید خودم با عقل خودم به قرآن ایمان بیاورم. باید می فهمیدم که من چرا نماز می خونم. خدا رو شکر تا حدود زیادی موفق شدم.


2) اگه یکی توی تالار به شخصیت اصلی شما پی ببره و اطلاعات شخصی شما رو در ملاء عام بذاره چه عکس العملی خواهی داشت؟
چی کار می تونم بکنم؟ فکر کنم دیگه اینجا نیام. :)
از مدیران هم می خوام که اون پست رو پاک کنند.


3) فکر میکنی در آینده به همسرت میگی که اینجا عضو بودی؟ یعنی حاضری همه ی پست هات رو ببینه؟

4)قبل از ازدواج و در دوره آشنایی چی؟ میترسی از اینکه نظرش برگرده؟یا نه؟

اگر به فعالیتم در این سایت ادامه بدهم، فکر کنم 100% از شما در راه ازدواجم کمک بگیرم. از اونجا که بالاخره از تردید های خودم و نقاط ضعف او با شما صحبت خواهم کرد، فکر می کنم خوب نباشه که اون خودش هم اینها رو بخونه.
البته از اونجا که سایت خوبیه، فکر کنم بهش معرفی کنم. فقط نمی گم که من حامد65 هستم.
مگر اینکه خطر این باشه که اون بفهمه که من حامد65 هستم :)

[baby]

سلام آقا حامد
1- حامد با همه کس دوست میشه ؟ مهمترین معیار دوستیش؟
2- حامد دوس داره تا آخر سال ...
3- خانم میلانی (کارگردان) تو یه نشست تلویزیونی گفت "همه ایرانیها عقده ای اند " شما موافقی ؟چرا؟
4- چرا ما (ایرانیها) به قانون احترام نمیزاریم؟
5- همه دور وبریامون ناهنجاریهای اجتماعی رو می شناسن ، (رشوه خواری ،دروغ ، دغل بازی ، زیر آب زنی و....) - همه هم انسانهای خوبی هستند و به همنوعشون کمک می کنن چرا برآیند این همه انسان خوب منفیه ، یعنی جامعه ای داریم که به هم احترام لازمه رو نمیذاریم !! به قانون احترام نمی ذاریم !! رشوه میدیم و رشوه میگیریم !!!و.....
آیا واقعا اینطوریه یا تظاهر به بدی میکنیم؟؟!!
6- وقتی چند نفر بهتون میگن یه عقیده ای اشتباهه ، آیا به عقیده ت شک می کنی ؟ یا رو عقیده و رفتارت پاشاری می کنی؟

7- اساسا محک و معیار درستی رو چی میدونی؟
8- اگه کسی رو عقیده ش پافشاری کنه ، آیا متعصبه؟
9- من از حامد خوشم میاد مواقعی که ....
10- عکس العمل حامد وقتی از دست کسی ناراحت میشه
11- مهمترین علت عقب موندگی ایران؟
12- بهترین خصیصه جامعه ای که توش زندگی میکنید؟