سلام خوبین
یه سؤالی داشتم چون دفتر مدیران تالار بسته بود اینجا میپرسم
سوالم اینه که پستی رو ویرایش کنیم مدیران میتونن متوجه بشند چی نوشتیم ؟! یعنی پست قبلی رو که ویرایششده رومیتونند بخونند ؟!
تشکرشده 984 در 396 پست
سلام خوبین
یه سؤالی داشتم چون دفتر مدیران تالار بسته بود اینجا میپرسم
سوالم اینه که پستی رو ویرایش کنیم مدیران میتونن متوجه بشند چی نوشتیم ؟! یعنی پست قبلی رو که ویرایششده رومیتونند بخونند ؟!
باغبان (جمعه 03 دی 00)
تشکرشده 6,853 در 2,399 پست
gholam1234 (جمعه 03 دی 00), طنین باران (جمعه 03 دی 00)
تشکرشده 984 در 396 پست
سلام . آقای باغبان ، جناب امین ، میتونید راهنماییم کنید ؟ اقای باغبان پدر ومادر من خودشون در گذشته دچار سختی هایی بودند و بدون عزت نفس و عصبی و شخصیت انرمال دارند و همین رو به من و خواهرم منتقل کردند خب ما عصبی شدیم ، زودرنج حساس و کمبود اعتماد بنفس و عزت نفس ... و برای این که اصولی درمان بشیم باید خیلی هزینه بپردازیم شاید صد میلیون هم دارو درمانی نیاز داریم هم مشاوره روانشناسی . اقای باغبان الآن من از پس هزینه های درمان بر نمیام خواهرم هم همینطور بعد ما اگر خشمگین بشیم ! یا کلا رفتاری داشته باشیم که خدا دوست نداره باز هم باید اون دنیا مجازات بشیم ؟ چرا ؟! مگه دست من هست این عصبانیت ؟! و شما از اونجایی که میدونم تو حوزه روانشناسی هستید لطفا بدون شعار دادن به من پاسخ بدین . الآن این وسط تقصیر کیه ؟ گذشته سختی که پدر و مادرم داشتند ؟! یا خودمون ؟! با دعا و قرآن خیلی به خودم کمک می کنم اما باید اصولی درمان بشیم . میگیم گذشته ها گذشته درست اما حال من هم ادامه داره چون پدر و مادرم درمان نشدند و هنوز دارند به من و خواهرم آسیب میزنند ! هر دوی ما دچار مشکلات جسمی و روحی شدیم ! چون پدر و مادر هستند خدا میگذره ازشون ؟! تکلیف حال من و خواهرم چی میشه ؟ رفتارهایی که دوست نداریم انجام بدیم اما خارج از اختیار ما هست ایا باز هم ما بازخواست میشیم ؟! خیلی ناراحتم نه اینکه تلاش نکنم خیلی هم تلاش میکنم چه معنوی چه روانشناسی ... فقط مدتی نتیجه میگیرم از پس هزینه درمان اصولی هم بر نمیایم
ammin (شنبه 04 دی 00), miss seven (یکشنبه 05 دی 00), میشل (شنبه 04 دی 00), افسونگر (چهارشنبه 08 دی 00), الهه زیبایی ها (شنبه 04 دی 00), باغبان (شنبه 04 دی 00)
تشکرشده 2,637 در 1,207 پست
درود
خانم طنین عزیز؛
تا جایی که کمک مشاوره ای از دست بچه های همدردی و کارشناسان و مدیران بر بیاد ، دریغ نمیشه و مطمئنا این کمک میزان قابل توجهی از هزینه های شما رو پایین خواهد آورد. اما از اونجایی که میدونین تالار ما تأکید اصلیش بر امر مشاوره هست ، قاعدتا نمیتونیم آنچنان که شایسته هست در خصوص سؤالاتی که مربوط به کارشناسان محترم دینی هست پاسخگو باشیم.
با عضو شدن در سامانه رایگان تالارهای دینی میتونین به صورت آنلاین با کارشناس مربوط گفتگو کنین.
پ.ن
دوستان محترم همدردی لطفا سؤالات مشاوره ای خودتون رو در تاپیک احوال پرسی مطرح نکنین.
miss seven (شنبه 04 دی 00), طنین باران (چهارشنبه 15 دی 00)
تشکرشده 2,310 در 751 پست
طنین عزیییییزم کاش الان میتونستم بغلت کنم
درست میشه طنین خوبم قول میدم درست بشه.
- - - Updated - - -
و قول میدم که خدا هم دوست داره و تو فکر بازخواست تو نیست
- - - Updated - - -
سلام اقا امین
ببخشید اون تاپیک اجازه نوشتن نبود نمیدونم چرا
مجبورم اینجا بپرسم
خانم مدیر ببخشید
منظورتون از عشق درونی چیه؟ خیلی آکادمیکه؟اگه آدما دوره مجردی به عشق درونی برسن احتمالا بخش زیادی از مشکلات بعد ازدواج پیدا نمیکنن
حس خوب به خدا و دنیا؟؟
چه برین چه بمونین تو یاد همدردی ها هستین
و چه بگین چه نگین عزیز و محترمین
به خدای بزرگ میسپارمتون
میشل (شنبه 04 دی 00), طنین باران (شنبه 04 دی 00)
تشکرشده 6,909 در 1,649 پست
الهه زیبایی ها (دوشنبه 06 دی 00), طنین باران (شنبه 04 دی 00)
تشکرشده 6,909 در 1,649 پست
طنین پارسال یبار داشتم با زن دائیم صحبت می کردم، بهش گفتم خیلی وقته که صبح ها قبل از اینکه بیدار بشم، همش توی ذهنم تکرار می کنم خدایا منو ببخش، خدایا منو ببخش...
در مورد احساسم به خدا صحبت کردیم (اینکه حس می کنم یه دیوار سیاهِ بلند بینمون هست و نمی تونم ازش عبور کنم). بهم یه چیز ساده یاد داد که واقعا معجزه آسا بود. گفت هروقت فرصت داشتی، با خودت تکرار کن: دریافت می کنم عشق خدا را.
منم یه تسبیح از خواهرم گرفتم و صبحا تو مسیر شرکت همین رو تکرار می کردم. دریافت می کنم عشق خدا را، دریافت می کنم عشق خدا را.
باورت می شه یک ماه یا کمتر طول کشید که اثر کرد؟
فکر می کنم همین چیزیکه زن دائیم به من یاد داد، برای تو هم خیلی خوب باشه.
من تازگی دوباره تسبیحمو پیدا کردم، شبا که می خوابم، صبحا که بیدار می شم، و توی راه، همراهمه. الان این شکلی شده: دریافت می کنم عشق تو را، دریافت می کنی عشق مرا.
تو به من اعتماد داری، من به تو اعتماد دارم.
تو دوست منی، من دوست توام.
تو پاکی، من پاکم.
و خیلی حرفای دیگه :)
وقتی با آگاهی قلبی باشه، یه حس نورانیِ خیلی قشنگه. من عاشقشم، تو هم امتحانش کن.
این تکرارها، الان برای من یک راهکار برای تثبیت و عمیق کردنِ باورهای درستمه. ولی برای تو، دریچه های قلبت رو باز می کنه.
ویرایش توسط میشل : شنبه 04 دی 00 در ساعت 16:52
افسونگر (چهارشنبه 08 دی 00), الهه زیبایی ها (دوشنبه 06 دی 00), طنین باران (شنبه 04 دی 00)
تشکرشده 2,947 در 957 پست
سلام طنین باران عزیز
با اینکه از مدیران تالار مشورت خواستین ولی میخواستم به عنوان یه کاربر توی تالار منم نظرمو بهتون بگم :
اغلب آدما فکر میکنن پدر و مادرشون بی عیب و نقصن و هر چی بگن درسته، این مثل یه باور شده برای همه مردم ، اما ،اما ، پدر و مادر ها هم توی خانواده هایی متفاوت از نظر فرهنگی و تربیتی بزرگ شدن و آن ها هم طبیعتا دچار مشکلات روحی ، اخلاقی و غیره میتونن باشن ، پس اگر به این سطح از آگاهی رسیدیم که خانواده مارا خوب تربیت نکرده ، پس خودمون خودمون رو تربیت کنیم ، درسته دوران کودکی خیلی مهمه ولی آدم این مدلی نیست که تا پایان عمرش تغییر نکنه ، اگر میبینی و میدونی باور های اشتباه و نادرست، عادات غلط توی زندگی داری ، پس تو الآن یه آدم آگاه هستی ، پس خودت در جهت قدم گذاشتن در راه مسیر درست زندگی قدم بردار و خودت رو تربیت کن .
در این راه کتاب های خوب مطالعه کن ،نه هر کتابی که تا چاپ میشه همه زود میرن ببینن چیه،
امیدوارم موفق باشی .
در عشق
اگر طاقت ویرانگی ات نیست
دلتنگ کسی باش که
دلتنگ تو باشد . . . !
الهه زیبایی ها (سه شنبه 07 دی 00), طنین باران (چهارشنبه 15 دی 00)
تشکرشده 2,310 در 751 پست
سلام به همگی.
ببخشید تاپیک مدیریت بسته بود برای همین اینجا میگم
اقای مدیر
جسارتا رنگ اسم مدیران تالار رو که عوض کردین روی زمینه روشن خونده نمیشه
لطفا اینو درنظر بگیرین
باغبان (سه شنبه 07 دی 00)
تشکرشده 37,193 در 7,064 پست
miss seven (چهارشنبه 08 دی 00), الهه زیبایی ها (سه شنبه 07 دی 00), باغبان (سه شنبه 07 دی 00), سحر بهاری (سه شنبه 07 دی 00)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)