اموخته ام که فقط کافی نیست که دیگران ما را ببخشند گاهی باید یاد بگیریم که خودمان را ببخشیم
اموخته ام که دو انسان می توانند به یک چیز مشابه نگاه کنند اما چیزی کاملا متفاوت را ببینند.
اموخته ام که ...
تشکرشده 9 در 5 پست
اموخته ام که فقط کافی نیست که دیگران ما را ببخشند گاهی باید یاد بگیریم که خودمان را ببخشیم
اموخته ام که دو انسان می توانند به یک چیز مشابه نگاه کنند اما چیزی کاملا متفاوت را ببینند.
اموخته ام که ...
تشکرشده 9,108 در 2,116 پست
اموخته ام ازاستاد تجربه دانش یا د بگیرم موفق وشاد باشید
حالا كه رفته مي فهمهم جاش خاليه :
تو محل كار با توجه به اينكه خيلي از همكارام ازم خوششون ميومد ولي جرات نداشتن بهم ابراز علاقه كنن چون با همه ي آقايون بدون استثناء جدي برخورد مي كردم . ولي بعد از گذشتن يك سال يكي از همكارام كه خيلي براش احترام قائل بودم و خانوادده بسيار خوبي هم داشت به من ابراز علاقه كرد و ازم خواست كه بيشتر با هم آشنا بشيم ، من قبول نكردم ازش خواستم از طريق خانوادش اقدام كنه راستش رو بخواين اصلا بهش اطمينان نداشتم چون فقط در حد يك همكار ميشناختمش ...
گذشت و دوباره خوات كه روپيشنهادش فكر كنم ...............من هم روي حرف اول پافشاري كردم . بهم گفت : قول مي دم پشيمون نشين .
تا اينكه من كوتاه اومدم . چند وقتي با هم در ارتباط بوديم . ولي از خيلي از رفتار هاي من دلخور مي شد همه اينها بخاطر اطمينان كم من نسبت به اون بود . تا اينكه از اينكه من مسئله آشنايي مون رو به يكي از همكارام گفتم ناراحت شد !!!!!!!!با من دعواي بدي كرد از اونجا كه اين رفتارش برام غير قابل تحمل بود تصميم گرفتم فراموشش كنم ولي بازم بخاطر عذر خواهي هاش بخشيدمش ولي اين بين مسائلي كه بوجود اومد رابطه مون رو خرا ب كرد ..............همش بهم ميگفت تو بچه اي !!!!!!!
وقتي بهم گفت ما به درد هم نميخوريم مخالفت نكردم فقط بهش اس ام اس زدم گفتم خداحافظ مي دونم خيلي با هاش لجبازي كردم ولي سر كار ديگه راحت نيستم تازه دارم ميفهمم كه دوستش داشتم .
تشکرشده 7 در 5 پست
آموخته ام که:
تنهایی بهتراز با هرکس بودن است.(این جمله رو خیلی دوست دارم)!
خانواده ای از دوستان و آشناها تشکیل بدم(مثل همدردی)با اونا امیدها-آرزوها-ناراحتی ها و شادیهایمان را شریک شوم!
هرگز افراد فقیر ، ناامید ، رنج کشیده و ضعیف را نادیده نگیرم و هر نوع کمکی را که قادرم به این افراد ارائه دهم و از آنان دریغ نکنم.
چیزهاییکه بلد نیست یادبگیرم(چون من برای یادگرفتن به این کره ی خاکی اومدم)
استعدادها ، مهارتها ، دانش و توانائیهایم را با دیگران تقسیم کنم ، زیرا هزاران برابر آن به سمت خودم برمی گرده.
ببخشم و فراموش کنم(چون هرکسی ممکنه اشتباه کنه.باید بهش فرصت جبران داد)....
((ازتون تشکر میکنم آقای سنگتراشان بابت این تاپیک فوق العادتون)....
ANDIYA (شنبه 23 مهر 90)
تشکرشده 3,145 در 958 پست
ممنون ستاره ( ANDIYA) عزیز
تشکرشده 88 در 53 پست
آموخته ام که:با مردم نرمش داشته باشم، اخلاق و گفتارم نرم باشد از خشونت اخلاقی و خشونت در گفتار پرهیز کنم.
آموخته ام که: خود را با فضایل اخلاقی اسلام آراسته و از رذایل اخلاقی پیراسته گردانم.
آموخته ام :کسیکه از اخلاق خوب بیبهره باشد از انسانیت واقعی بهرهای ندارد.
و آموخته ام که: خوشخو خویش بیگانگان باشد و بدخو بیگانه خویش.
....
تشکرشده 6 در 4 پست
خداوند انسان را به اوج میرساند و در یک لحظه او را چنان خورد میکند که انگار هیچ گاه وجود نداشته است .....
و سپس قدرتی به وی میدهد تا از جا برخیزد و از نوع شروع کند.
HGH (شنبه 23 مهر 90)
تشکرشده 4,459 در 1,179 پست
در این ماه آموختم که............. بهترین دعا سکوت است.
تشکرشده 4 در 2 پست
اموخته ام که
تنهایی فقط مخصوص خداست و هر کس هر چقدر هم تنها باشه خدا رو داره
اموخته ام که
اموخته هایم هر چقدر هم که زیتد باشه در برابره اموخته های جهان کمه
اموخته ام که
از هر کس که چیزی اموختم ازش تشکر کنم
از تون ممنونم که اموخته ها تون رو در اختیار من گذاشتید
خیلی ارومم کرد
تشکرشده 10,163 در 2,191 پست
آموخته ام که ...
همیشه قصه ی صدا تمومه با حرف سکوت
آموخته ام که...
برای زندگی فکر کنم ولی غصه نخورم
آموخته ام که.....
نعمتهای خود را بشمارم نه محرومیتها را
آموخته ام که ....
زنده بودن را به بیداری بگذرانم چرا که سالها به اجبار خواهم خفت
آموخته ام که....
هیچ چیز برای خدا غیر ممکن نیست
آموخته ام که .....
زندگی چه کوتاه وچه بلند کمال آن وابسته به چیزی است که به خاطر آن صرف گشته
آموخته ام که .....
نامم را پدرم انتخاب کرد نام خانوادگی ام را یکی از اجدادم ولی را ه زندگی ام را خود انتخاب کنم
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)