به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 11 از 40 نخستنخست ... 2345678910111213141516171819202131 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 101 تا 110 , از مجموع 392
  1. #101
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 30 دی 91 [ 22:06]
    تاریخ عضویت
    1389-6-16
    نوشته ها
    57
    امتیاز
    2,381
    سطح
    29
    Points: 2,381, Level: 29
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    133

    تشکرشده 133 در 37 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: " خاطرات قشنگ و عاشقانه من و همسرم"

    من به شخصه این تاپیک رو که پیدا کردم 3 ساعت شد که تمومش کردم.همین الان تموم شد. خداییش خوش بحالتون. یه خاطره خواهرم گفت براتون بنویسم. اونا تازه عقد کردن.
    ما با خونواده رفته بودیم مسافرت مشهدو برای علی دامادمون مشکلی پیش اومد و نتونست بیاد. قبل ازینکه بریم کلید خونمونو ازم گرفت که وقتی برگردیم 2 ساعت قبلش جلوتر بیاد و خونه رو گرم کنه و بخاریها رو روشن کنه.دمش گرم میدونید چیکار کرده بود؟؟؟ رفته بود اتاق خواهرم حسابی همه جا گل رز قرمز براش گذاشته بود.و همه جای اتقشو مرتب کرده بود. حتی گشته بود اگرلباس کثیف پیدا کرده بود همه رو شسته بود اتو کرده بود. دمش گرم خوشم میاد ازش.من کلا احساساتیم. خواهرم از خوشحالی یه جیغی کشیدوقتی صحنه رو دید که من کپ کردم

    امیدوارم خوشبخت باشید . برای منم دعا کنید چون قراره 1 ماه دیگه با یه اسلحه تو سربازی حرف بزنم و درد و دل کنم

  2. 26 کاربر از پست مفید sina7119 تشکرکرده اند .

    sina7119 (دوشنبه 02 بهمن 91)

  3. #102
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 03 دی 90 [ 09:44]
    تاریخ عضویت
    1387-12-26
    نوشته ها
    50
    امتیاز
    3,206
    سطح
    35
    Points: 3,206, Level: 35
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 144
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    55

    تشکرشده 57 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: " خاطرات قشنگ و عاشقانه من و همسرم"

    يه روز كه خسته از سركار خونه رفتم، درو كه باز كردم ديدم آقامون زودتر از من خونه رفته بود. درو كه باز كردم حسابي سوپرايز شدم. خونه رو تزيين كرده بود، ميوه و كيك گل و كادو همه رو روي ميز چيده بود. به استقبالم اومد و روز زن رو بهم تبريك گفت.

  4. 19 کاربر از پست مفید به دنبال محبت تشکرکرده اند .

    mohi (یکشنبه 24 اسفند 93), کلانتر جو (شنبه 28 بهمن 96), به دنبال محبت (دوشنبه 02 بهمن 91)

  5. #103
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 10 دی 90 [ 15:08]
    تاریخ عضویت
    1389-12-04
    نوشته ها
    99
    امتیاز
    2,283
    سطح
    28
    Points: 2,283, Level: 28
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    146

    تشکرشده 151 در 61 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: " خاطرات قشنگ و عاشقانه من و همسرم"

    سلام و دورود به همه دوستان و تشكر از آقاي تسوكه
    واقعاً وقتي آدم اين پست ها رو ميخونه لبخند رو لباش ميشينه

    قشنگترين خاطه من :
    روز تولدم بود كه در محل كارم خسته كار ميكردم كه يه برگ فكس اومد با دست خط شوهرم

    بازم شادی و بوسه ، گلای سرخ و میخک

    میگن کهنه نمی شه تولدت مبارک

    تو این روز طلایی تو اومدی به دنیا

    و جود پاکت اومد تو جمع خلوت ما

    تو تقویما نوشتیم تو این ماه و تو این روز

    از اسمون فرستاد خدا یه ماه زیبا

    یه کیک خیلی خوش طعم ،با چند تا شمع روشن

    یکی به نیت تو یکی از طرف من

    الهی که هزارسال همین جشنو بگیریم

    به خاطر و جودت به افتخار بودن

    تو این روز پر از عشق تو با خنده شکفتی

    با یه گریه ی ساده به دنیا بله گفتی

    ببین تو اسمونا پر از نور و پرندس

    تو قلبا پر عشقه رو لبا پر خندس

    تا تو هستی و چشمات بهونه س واسه خوندن

    همین شعر و ترانه تو دنیای ما زندس

    واسه تولد تو باید دنیا رو اورد

    ستاره رو سرت ریخت تو رو تا اسمون برد

    اینا یه یادگاری توی خاطره هاته

    ولی به شوق امروز می شه کلی قسم خورد

    تولدت عزیزم پراز ستاره بارون

    پر از باد کنک و شوق ،پر از اینه و شمعدون

    الهی که همیشه واسه تبریک امروز

    بیان یه عالم عاشق، بیاد هزار تا مهمون


    شعرشو نوشتم تا اگه دوستان خواستن استفاده كنن

  6. 26 کاربر از پست مفید نيكا.امين تشکرکرده اند .

    mohi (یکشنبه 24 اسفند 93), کلانتر جو (شنبه 28 بهمن 96), نيكا.امين (دوشنبه 02 بهمن 91)

  7. #104
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 مرداد 92 [ 00:03]
    تاریخ عضویت
    1389-10-15
    نوشته ها
    600
    امتیاز
    6,453
    سطح
    52
    Points: 6,453, Level: 52
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class5000 Experience Points1000 Experience Points
    تشکرها
    1,919

    تشکرشده 1,958 در 415 پست

    Rep Power
    75
    Array

    RE: " خاطرات قشنگ و عاشقانه من و همسرم"

    يادمه روز عروسيمون شوهرم علاوه بر دسته گلي كه براي روز عروسي گرفته بود يه شاخه گل رز هم جدا گرفته بود و وقتي اومد دم در آرايشگاه دنبالم قايمكي اونو بهم داد و گفت اينو خودم برات جدا كردم . اون گل رو با چند تا گل ديگه اي كه اوائل ازدواج برام مي گرفت همه رو خشك كردم و نگهشون داشتم .
    حيف ...

    يه روزم روز تولدم بود بنده خدا شوهرم مي خواست منو خوشحال كنه زنگ زده بود به دو تا از دوستاي مشتركمون و يه ويولون برام گرفته بود چون خيلي دوست داشتم ياد بگيرم . اما دوستام نيومدن و حيووني خيلي ناراحت شد. اون بهترين هديه اي بود كه تا حالا تو عمرم گرفتم .

    من و شوهرم قبل از ازدواج خيلي كوه مي رفتيم و هر دفعه دو تا تك تك مي گرفتيم و وقتي داشتيم بر مي گشتيم خاطرات اون روز رو تو جلد اون مي نوشتيم تا بعدا برامون خاطره بشه . همه رو نگه داشته بودم تا روزي كه ...
    اين جاي قشنگش بود . البته پايان بدي داشتن اين جلدها .( بقيش ديگه قشنگ نيست فقط مي خواستم آخرشم بگم )
    توي يكي از دعواهامون شوهرم همه رو پاره كرد و گفت اينا همش خاطرات الكيه و بچه بازيه. دلم براي اون روزا تنگ شده قدر لحظه لحظه زندگيتون رو بدونيد . عيدم داره نزديك مي شه سال خوبي داشته باشيد و براي اونايي هم كه مشكل دارن دعا كنيد .

  8. 23 کاربر از پست مفید saboktakin تشکرکرده اند .

    mohi (یکشنبه 24 اسفند 93), saboktakin (دوشنبه 02 بهمن 91)

  9. #105
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 15 آذر 91 [ 15:38]
    تاریخ عضویت
    1389-3-03
    نوشته ها
    309
    امتیاز
    4,602
    سطح
    43
    Points: 4,602, Level: 43
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 148
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    953

    تشکرشده 977 در 191 پست

    Rep Power
    46
    Array

    RE: " خاطرات قشنگ و عاشقانه من و همسرم"

    یه ماهه که عقد کردیم.البته یه جشن عروسی هم گرفتیم ولی فعلا خونه بابای من هستیم تا انشاا.. کم کم شرایط جور بشه و بریم سر خونه و زندگی خودمون.و شوهرم هم همیشه اونجاست (چون توی خونه ی ما فقط من هستمو بابا و مامان و بقیه(داداش و آبجیهام) ازدواج کردن و همسرم هم اومده پیش ما)همه ی این روزها و لحظه ها برام خاطره هست.قشنگترین لحظه هایی که توی ذهنم همیشه هست صبح های زوده که شوهرم میخاد بره سرکار.باهم بیدار میشیم ،نماز میخونیم و چون ایشون یک ساعت زودتر از من باید سرکار بره من بعد نماز دوباره یه ساعتی میخوابم و بعد میرم سرکار.همسرم قبل رفتنش میاد بالای سرم و حدود چنددقیقه منو میبوسه تا وقتی که همکارش میاد دم در و بوق میزنه و اونم میره.....خیلی به خاطر داشتنش خدارو شکرمیکنم.خدایا شکرت...

  10. 27 کاربر از پست مفید پریماه تشکرکرده اند .

    mohi (یکشنبه 24 اسفند 93), کلانتر جو (شنبه 28 بهمن 96), پریماه (دوشنبه 02 بهمن 91)

  11. #106
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 90 [ 10:06]
    تاریخ عضویت
    1389-10-15
    نوشته ها
    79
    امتیاز
    2,335
    سطح
    29
    Points: 2,335, Level: 29
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    270

    تشکرشده 276 در 51 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: " خاطرات قشنگ و عاشقانه من و همسرم"

    هفته پيش بعد از مدتها كه برنامه شنا رو تعطيل كرده بودم با تشويق هاي شوهرم رفتم استخر
    شوهرم منو رسوند استخر و خودش و پسرم رفتن
    حدود دو ساعتي اونجا بودم بعد زنگ زدم شوهرم بياد دنبالم
    گفت من پايين منتظرتم
    وقتي رفتم تو ماشين ديدم بخاري ماشين رو روشن كرده تا ماشين گرم بشه و سرما نخورم بعدش هو دستش رو برد صندلي عقب و يه راني هلو( چون ميدونه خيلي دوست دارم) و يك بسته ويفر داد گفت بخور واسه تو خريدم حسابي مي چسبه

  12. 20 کاربر از پست مفید niyaz-62 تشکرکرده اند .

    mohi (یکشنبه 24 اسفند 93), niyaz-62 (دوشنبه 02 بهمن 91), کلانتر جو (شنبه 28 بهمن 96)

  13. #107
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 22 شهریور 90 [ 15:20]
    تاریخ عضویت
    1389-12-20
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    1,434
    سطح
    21
    Points: 1,434, Level: 21
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 66
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    30

    تشکرشده 31 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: " خاطرات قشنگ و عاشقانه من و همسرم"

    سلام بچه ها .
    تازه این تاپیک رو پیدا کردم و همین الان تموم شد .
    اولا از آقای تسوکه تشکر میکنم بابته این موضوع خیلی جالب و خوبی که مطرح کرده . خیلی عالیه
    دوما طرفه حرفم با شماست که ازدواج کردینو این خاطراتو می نویسید . به خاطر این که این لحظه های خوش تو زندگیتون هست خدارو شکر می کنم و امیدوارم اونایی که یخورده تو زندگیشون مشکل دارن , مشکلشون حل بشه .
    تورو خدا وقتی دارین یه دعوایی رو شروع می کنین زبونم لال, یاده این لحظه هاتون بیفتینو کوتاه بیاین .
    با شماهام هستما آقایون ...
    خواهشا این لحظاتو فراموش نکنین و سر یه چیز بی خودی رو تمامشون خط نکشین .
    سوما بابا یه خوردم به فکر ما مجردا باشین . دلمون خواست آخه .
    امیدوارم همیشه زندگیتون پر از لحظه های شیرینو به یاد موندنی باشه .
    بازم تشکر از آقای تسوکه .

  14. 12 کاربر از پست مفید parpar تشکرکرده اند .

    parpar (دوشنبه 02 بهمن 91), کلانتر جو (شنبه 28 بهمن 96)

  15. #108
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 تیر 90 [ 01:27]
    تاریخ عضویت
    1389-12-18
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    1,707
    سطح
    24
    Points: 1,707, Level: 24
    Level completed: 7%, Points required for next Level: 93
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    72

    تشکرشده 74 در 26 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: " خاطرات قشنگ و عاشقانه من و همسرم"

    چه قدر شیرین و زیبا!...
    برای اولین بار در زندگی به شدت حسودیم شد که من مجردم! و الانه که از منفجر شم..:

    امیدوارم همیشه عاشق باشید

  16. 11 کاربر از پست مفید bidard تشکرکرده اند .

    bidard (دوشنبه 02 بهمن 91), mohi (یکشنبه 24 اسفند 93), کلانتر جو (شنبه 28 بهمن 96)

  17. #109
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 07 شهریور 99 [ 23:27]
    تاریخ عضویت
    1389-5-21
    نوشته ها
    679
    امتیاز
    18,628
    سطح
    86
    Points: 18,628, Level: 86
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 222
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial10000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    3,951

    تشکرشده 4,314 در 675 پست

    Rep Power
    115
    Array

    RE: " خاطرات قشنگ و عاشقانه من و همسرم"

    اتاق من یه جورایی از باقی خونه مون مستقله، در و پنجره اش به ایوون خونه باز میشه و یه طرفشم کوچه است ...
    اینجا یه منطقه سردسیره و آب و هوای بسیار سرد و خشک زمستونیش مخصوصا شبا امون آدم رو می بره ... جوری که حتی با بخاری و دو تا پتو هم هنوز احساس سرما می کنی ...
    حالا فکر کنین تو یه همچین آب و هوایی، کسی حاضر بشه تمام زمستون از یه سرویس بهداشتی گوشه حیاط و بدون هیچ آب گرمی استفاده کنه!
    من که فقط چند روز تونستم تحمل کنم، همون وسطای پاییز دیگه واسم غیر قابل تحمل شد!

    اما مهربون، تمام پاییز و زمستون رو به خاطر من با این سرما سر کرد و به روی خودش نیورد ...

    حالا که بهار از راه رسیده، دارم فکر می کنم پارسال دعای" حول حالنای" سال تحویل رو چه جوری خوندم که اینجوری مستجاب شد ...

    موقع سال تحویل یاد همدیگه باشیم ... برای دل همدیگه دعا کنیم ...

    روز هاتون سرشار از عطر دل انگیز بهار و شادی


  18. 17 کاربر از پست مفید آویژه تشکرکرده اند .

    mohi (یکشنبه 24 اسفند 93), کلانتر جو (شنبه 28 بهمن 96), آویژه (دوشنبه 02 بهمن 91)

  19. #110
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 05 تیر 91 [ 18:24]
    تاریخ عضویت
    1388-11-09
    نوشته ها
    198
    امتیاز
    3,644
    سطح
    37
    Points: 3,644, Level: 37
    Level completed: 96%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    472

    تشکرشده 490 در 114 پست

    Rep Power
    34
    Array

    RE: " خاطرات قشنگ و عاشقانه من و همسرم"

    امشب دلم گرفته بود نميدونم چرا ياد اولين دفعه اي افتادم كه همسرم به من كادو داد يه دفتر خاطرات زيبا .كه كادو شده بود و وسط اون تاريخ هفده آبان رو نوشته بود و با خط خودش كه خيلي هم نخراشيده است ولي سعي كرده بود كه زيبا بنوبسه نوشته بود

    امروز قشنگترين روز خداست
    چون قشنگترن هديشو واسم آفريد

    چقدر اون لحظه اي كه اين صفحه رو خوندم دوست دارم بخصوص نگاه همسرم كه شوق خاصي توي اون ديده ميشد ولي خيلي وقته كه ديگه اون حالتو توي چشماش نديدم

  20. 16 کاربر از پست مفید saint mary تشکرکرده اند .

    mohi (یکشنبه 24 اسفند 93), saint mary (دوشنبه 02 بهمن 91)


 
صفحه 11 از 40 نخستنخست ... 2345678910111213141516171819202131 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:31 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.