سلام erfan25
به موضوع جالبی اشاره کردید.
اما واقعا تغییر کار بسیار سختی هست. مخصوصا اگر بخش احساسات ما درگیر شده باشد.
غالبا در این مواقع کنترل ما در دستان احساس هست. اما احساس خود را به جای منطق نشانده است.
این جملات را دقت کنید:
من فکر می کنم که عاشقش هستم.
من به این نتیجه رسیدم که دلباخته اش هستم.
من میدانم که از او متنفرم
از نظر منطقی آن پسر یا دختر جذاب است.
در تمام این عبارتها، فرد باید بگوید که احساس می کنم ....
اما احساس فرد بخش منطقی را اشغال کرده است و از زبان فکر و تفکر و ... صحبت می کند.
اگر ما بتوانیم مرز این دو را تا حدی برای افراد روشن کنیم، خودشان راهشان را می توانند پیدا کنند.
مسئله بعدی اینست که کنترل احساس پیچیده تر از راه حلهای منطقی هست.
یعنی صرف ندانستن نیست. که ما به آنها راهنمایی کنیم، بلکه مسئله اینست که کنترل احساس کاری هست که آنها تمرین نکرده اند.
مسئله بعد عادت کردن به یک مشکل هست. وقتی زمان زیادی فردی درگیر یک موضوع هست، عادت می کند، لذا تغییر (اگرچه سازنده هست، )، اما بسیار زمان بر و سخت خود را نشان می دهد.
نکته مهم بعدی اینست که : مقاومت مراجعان در برابر راهنمایی برای اینست که جبهه بگیرند تا پاسخهای بیشتری در رد نظرات خود بشنوند. و مطمئن شوند که روششان درست نیست(شاید تعجب کنید)، اگر به بعضی همین پستها دقت کنید متوجه می شوید کاربر محترم در پاسخ به مراجعی شبیه به خود، از راهنمایی های شما استفاده می کند! ، یعنی صحبت شما را پذیرفته است، اما اعتراف نمی کند.
مسئله بعدی اینست که اعتراف به اشتباه کردن، برای همه راحت نیست. بسیاری این راهنمایی ها را به کار می گیرند و مشکلات خود را کاهش می دهند، لیکن هرگز بازخورد مثبت را به شما نمی دهند. و شاید به یک تشکر کلی اکتفا کنند.
و آخرین:
ما به عنوان مشاور، یا سنگ صبور یا همراه و همدرد و ....، باید تا اندازه زیادی خود انگیخته باشیم، و نیازمند بازخورد مثبت نباشیم. چون ممکن است با جمله ای مثبت از مراجع که می گوید حرف ما را پذیرفته ، ممکن است از کمک به او اجتناب کنیم.
ما باید مستقل از مراجع باشیم، نباید تحت تاثیر احساسات منفی قرار بگیریم یا نسبت به او موضع داشته باشیم.
اگرچه باورها، احساسات و هنجارهای او با ما مخالف باشد.
رویکرد مراجع محور دکتر راجرز صرفا به این مهم اشاره می کند، که اگر ما پذیرش بدون قید و شرطی نسبت به مراجع داشته باشیم، او آنقدر شعور دارد که کم کم خودش به نتیجه درست برسد. کافیست به او کمک کنیم کسی مانع رشد و آرامشش نشود.
و نکته آخر...
نه دیگه ، نکته آخر هم گفته بودم.....
علاقه مندی ها (Bookmarks)