ترس و دلهره هر دو طرف خواستگاري رو، توي روز بله برون ميگيره. طرف پسر تمام توانشون رو جمع ميكنن براي پايين اوردن مبلغ مهريه و طرف دختر هم كل فكراشون رو ميريزن رو هم كه اگه چونه زدن و اين مسايل چطور بتونن رو حرف خودشون بمونن و مبلغ مهر رو بالا بگن!
نميدونم به خدا دنبال چي ميگردن اين جماعت.ميگن جماعت مرده پرست به خدا درست ميگن. يه مشت سنت رو به اسم سنت پيغمبر درست كردن و به زور به هم تحميل ميكنن. و خودشونم ميدونن اشتباهه و روش پافشاري ميكنن
اين جنگ انگار تمام ناپذيره. اگه مهر بالا موند طرف پسر شرو ميكنه به تشر زدن به آقا دوماد بيچاره كه هيچ نظري قرار نيست تو اين مدت داشته باشه. اگه جهازيه گفتن تو گردن نميگيري اگه ال خواستن تو قبول نكن اگه كوفت خواستن تو اون جوري بگو.....
اون طرفم اولياي عروس ميگن كه داماد بايد مجلس مفصل بگيره.. بايد اونو بگيره اين كارو كنه ما آبرو داريم تو فاميل .. فلاني اين كارو كرد. فيساري اون .... خورد....
يه دختر و پسر كه واقعا ميتونن خوشبخت زندگي كنن اگه حواسشون جمع نباشه توي اين بازي احمقانه به زودي زانو خم ميكنن و....
لولي وش و سارا هم دچار اين تجارت شدن و تنشهاي اطرافيان به تن ما هم لرزه انداخت. الهي شكر . زني انتخاب كردم كه حواسش هست.
اطرافيان آدم كه تنها خوشبختي آدم رو ميخوان نا خواسته آدمو بد بخت ميكنن. نظرهاشون رو نميتونن براي خودشون نگه دارن. نميتونن به نفع اون دختر و پسر كه انقدر حرس ميخورن كنار بيان. افسوس بايد خورد. افسوس/
-----------****
علاقه مندی ها (Bookmarks)