به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 30
  1. #11
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 مهر 03 [ 00:41]
    تاریخ عضویت
    1391-8-10
    محل سکونت
    جنوب
    نوشته ها
    1,582
    امتیاز
    45,589
    سطح
    100
    Points: 45,589, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    8,025

    تشکرشده 6,516 در 1,477 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    365
    Array
    سلام
    بله درسته، رحمت خدا که فراوانه,برای همین هم اینقدر احساس شرمندگی میکنم،اینقدر تلاش میکنم از خودم راضی نگهش دارم،تازه همین تلاش هم از روی محبت و رحمت خودشه!
    مهربونی خدا،آدم رو دیوانه میکنه،با وجود این همه گناه و کوتاهی وغفلت ما، خدا هنوز و‌هر لحظه به ما محبت می‌کنه و نعمت هایش رو از ما که نمیگیره هیچ،بیشتر هم میده!


    یه نکته هم بگم،که شاید خیلی مفصل باشه اما من سعی میکنم خلاصه بگم
    بعد از اینکه تلاش میکردم به لطف خدا خصلت های بد درونِ خودم رو تشخیص بدم و اونها رو برطرف
    کنم ،توی بیشتر موارد خیلی راحت میشد فهمید کجای کارم ایراد داره و با کمی زمان گذاشتن بر طرف میشد خداروشکر
    اما یک مورد از خصلت های بد بود که خیلی زمان برد و هنوز هم گاهی ترکش هاش بهم میخوره!
    اون هم رذیلتی به اسم حسادته!من از ابتدا اینو درون خودم تشخیص داده بودم،،حتی چند سال پیش توی همین تالار واسش تاپیک زده بودم،اون موقع تحقیقی نکرده بودم فقط حسادت های بزرگ خودم رو‌میدیدم،اما این خصیصه خیلی ریز و زیر پوستی آدم رو‌هدف قرار میده، مثل غرور !
    یه مطلبی از یک بزرگی خوندم که وقتی میخوای صفتِ ناپسندی رو درون خودت ازبین ببری،نفسِ خودت رو مجبور کن که برعکس اون رو انجام بده!
    تقریبا تمام صفات بد یک متضاد دارن و آدم تکلیف خودش رو زود متوجه میشه اما واقعا کلمه حسادت ،متضاد خاصی نداره
    متوجه شدم که این ویژگی درون ذات آدم از خلقت آدم و حوا تا ماجرای قابیل و هابیل و الی آخر وجود داشته و داره پس خیلی تلاش بیشتری میخواد برای برطرف کردنش،مثل غیبت کردن که خوراک روزانه آدمها شده!
    حالا من تلاش کردم که این ویژگی رو درون خودم کم و کمتر کنم،مثلا وقتی چیزی رو‌میخریدم و بقیه تحسین میکردن خوشحال میشدم ،اما اگه همون رو یکی دیگه میخواست بگیره توی دلم ناراحت میشدم و گاهی حتی تلاش میکردم که طرف رو‌منصرف کنم مثل مال من نگیره!!!!! انگار انحصاری بود!
    یا مثلاً وقتی محبت همسرم رو به مادرش می‌دیدم اذیت میشدم!یا کلی مثال روزانه دیگه
    خلاصه خیلی تمرین کردم که بلند نظر باشم،واز داشته های بقیه خوشحال بشم،حتی حسرت هم نداشته باشم چه برسه که حسادت داشته باشم،اما گاهی توی محبت ها و توجه های نزدیک ترین های خودم به بقیه این حس حسادت گل می‌کنه اما کنترل میکنم!
    مثلاً چند وقت پیش همسرم یه سوغاتی متبرک از کربلا واسش آوردن که داد به مادرش خیلی هم زیبا و دلنشین بود و مستقیم از حرم آورده بودن ،من دلگیر شدم و گفتم همسرم که میدونست من خیلی از این چیزها دوست دارم چرا به من نداد،خلاصه سه چهار روز ذهنم درگیر بود،یعنی شیطان داشت از علاقه ی من به امام حسین(ع) استفاده میکرد و منو فریب میداد که حسادت کنم،یه جورایی توی ذهنم از اون سوغاتی بت ساختم به بهانه ی اسم امام حسین،چهار روز طول کشید تا اینو متوجه بشم،اما تا متوجه شدم کنترلش کردم و دیدم که همسرم چه کار خوبی کرد به مامانش داد.
    اما خداروشکر حالا که وابستگی هام کمتر شده این خصلت هم کمتر خودش رو نشون میده و انشاالله یه روزی بیاد که همه بتونیم این حس عجیب رو کنار بزاریم.
    ویرایش توسط paiize : دوشنبه 10 اردیبهشت 03 در ساعت 16:51

  2. 8 کاربر از پست مفید paiize تشکرکرده اند .

    ammin (پنجشنبه 13 اردیبهشت 03), dooo (جمعه 04 خرداد 03), Mvaz (دوشنبه 10 اردیبهشت 03), فرشته مهربان (چهارشنبه 12 اردیبهشت 03), مدیرهمدردی (چهارشنبه 12 اردیبهشت 03), zolal (یکشنبه 30 اردیبهشت 03), باغبان (جمعه 14 اردیبهشت 03), طنین باران (دوشنبه 17 اردیبهشت 03)

  3. #12
    مدیران انجمن آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 26 شهریور 03 [ 12:21]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,977
    امتیاز
    34,213
    سطح
    100
    Points: 34,213, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,411

    تشکرشده 6,436 در 1,802 پست

    Rep Power
    0
    Array
    یکی از نکته های جالب نماز عید فطر که عید فطرت و پاک شدنه. سوره شمس و اون آیه که تاکید میکنه هر کس نفس خودش رو پاک کنه قطعا رستگار خواهد شد. اگر پاکی دل رو مبنا قرار بدیم، اونوقت متوجه پاک کننده ها خیلی زیادند. یعنی نماز لکه هایی رو پاک میکنه که صدقه و زکات پاک نمیکنه، صدقه و زکات لکه هایی رو پاک میکنند که نماز اونها رو پاک نمیکنه. به نظرم حتی کار کردن و کسب روزی حلال باعث میشه لکه هایی پاک بشند که چیزهایی دیگه اونها رو پاک نمیکنند و شاید کارهایی که یک زن خانه دار انجام میده مشابه همین نوع پاک سازی بشه.

    فکر میکنم هر کدوم از ما درگیر یک یا چند صفت باشیم که دیگران اون درگیری رو ندارند. احتمالا خیلی از ما اگر مبلغ زیادی پول در بدترین شرایط مالی پیدا کنیم حتی یک صدم ثانیه هم وسوسه نشیم که اون رو برای خودمون برداریم. اما شاید مثلا در حل صفات دیگه مثل غرور ، عصبانیت ، یا حفظ پاکدامنی ، حسادت یا چیزهای دیگه درگیر وسوسه باشیم که دیگران به این صفات غلبه کردند. من همیشه صفات بدی که با اونها درگیر هستم رو میارم روی کاغذ گاهی همون موقع به لطف خدا دلایل و راهکارهاش رو پیدا میکنم گاهی چند روز طول میکشه، هر کاری برای حلش انجام دادم رو مینویسم بعضی از این ها رو سالهاست که دارم حتی تاریخ وساعتش رو بالاش نوشتم و بعدا که نگاه میکنم مسیر سینوسی حل کردنش رو میبینم. این نوشته ها خیلی کمک میکنه تمرکزم رو حفظ کنم و بدونم قراره چه چیزی رو حل کنم و چقدر در حل کردنش موفق بودم چقدر هنوز چالش دارم

  4. 7 کاربر از پست مفید ammin تشکرکرده اند .

    dooo (جمعه 04 خرداد 03), gholam1234 (جمعه 14 اردیبهشت 03), Mvaz (جمعه 14 اردیبهشت 03), paiize (شنبه 15 اردیبهشت 03), zolal (یکشنبه 30 اردیبهشت 03), باغبان (جمعه 14 اردیبهشت 03), طنین باران (دوشنبه 17 اردیبهشت 03)

  5. #13
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 مهر 03 [ 00:41]
    تاریخ عضویت
    1391-8-10
    محل سکونت
    جنوب
    نوشته ها
    1,582
    امتیاز
    45,589
    سطح
    100
    Points: 45,589, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    8,025

    تشکرشده 6,516 در 1,477 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    365
    Array
    یکی دیگه از تجربه های من در جلب رضایت خداوند،تقویت صبرِ!
    به شخصه آدم صبوری هستم،ودربرابر آزار و اذیت های دیگران آستانه تحملِ بالایی دارم،وقتهایی که دیگه خیلی از افراد ناراحت میشم،یا مشکلی پیش میاد که از حل کردنش عاجزم،خودم رو به جای یک بزرگی قرار میدم و از منظر اون فکر میکنم و تصمیم میگیرم
    مثلاً پیش خودم میگم اگه هر کدوم از معصومین بود چه کاری میکرد؟چطور صبر میکرد یا چطور رضایت خدا رو درنظر میگرفت؟اونوقت خیلی راحت میتونم از سد اون مشکل عبور کنم و همیشه این قسمت از زیارت عاشورا ( اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ”) رو در نظر میگیرم و اعتقادم اینه که بااینکه نمیتونم ذره ای مثل اون عزیزان زندگی کنم اما وقتی میگیم باید معصومین الگوی ما باشند ،حتما باید بتونیم کمی شبیه شان باشیم.
    نه فقط برای صبر در مشکلات بلکه برای خیلی از امور زندگی از این عبارت فوق العاده زیارت عاشورا میشه بهره برد
    ____________
    تاپیک تنظیم هیجانات خیلی فوق العاده بود،خیلی استفاده کردم و پر از نکته های حیاتی بود،ممنونم از ایجاد این تاپیک
    ویرایش توسط paiize : شنبه 15 اردیبهشت 03 در ساعت 17:27

  6. 9 کاربر از پست مفید paiize تشکرکرده اند .

    ammin (پنجشنبه 27 اردیبهشت 03), dooo (جمعه 04 خرداد 03), gholam1234 (شنبه 15 اردیبهشت 03), Mvaz (شنبه 15 اردیبهشت 03), فرشته مهربان (شنبه 15 اردیبهشت 03), مدیرهمدردی (پنجشنبه 20 اردیبهشت 03), zolal (یکشنبه 30 اردیبهشت 03), باغبان (شنبه 15 اردیبهشت 03), طنین باران (دوشنبه 17 اردیبهشت 03)

  7. #14
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 مهر 03 [ 00:41]
    تاریخ عضویت
    1391-8-10
    محل سکونت
    جنوب
    نوشته ها
    1,582
    امتیاز
    45,589
    سطح
    100
    Points: 45,589, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    8,025

    تشکرشده 6,516 در 1,477 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    365
    Array
    برای من توجه داشتن در نماز مسئله خیلی مهمیه،خیلی تلاش میکنم که توجه در نماز رو از دست ندم اما گاهی پیش میاد که متاسفانه چند روز این اتفاق نیفته و بی توجه میشم،بدون حضور در پیشگاه خدا ایستادن حقیقتا دلم رو می‌شکنه!
    خیلی مسئله عجیبیه!آیت الله بهجت گفتند که هر گونه با نمازت رفتارکنی ،همانگونه در زندگی مان بازتاب دارد،یعنی اگر نماز روبه تاخیر انداختیم،منتظر تاخیر در همه امور زندگی باشیم
    آیت الله قاضی گفتند که اگر نمازت رو حفظ کنی ،همه چیز رو میتونی حفظ کنی!
    شاید برای این بزرگان کار ساده ای بوده باشه اما مطمئنا برای ما خیلی سخته!
    تجربه و تمرینی که من داشتم و دارم برای توجه و‌حضورم در نماز،اینه که توی همه ی کارهام سعی کنم حضور کافی داشته باشم،یعنی تمرین کنم برای حضور داشتن در لحظه و لذت بردن از لحظه ئ آنْ
    مثلاً موقع غذا درست کردن با تمام توجه این کار و کنم و ذهنم رو کنترل کنم منحرف نشه و برای خدا این کارو انجام بدم،یا موقع آب خوردن ،یا حتی مسواک زدن یا با بچه ها بازی میکنم تمام سعی ام اینه که در لحظه باشم،این تمرین ها باعث میشه که وقتی هم در پیشگاه خدا قرار گرفتم و شروع به نماز خواندن کردم ذهنم منحرف نشه،خیلی سخته و گاهی هم پیش میاد که ناموفق هستم اما تلاشم رو میکنم
    امیدوارم دوستان هم بیان و تجربه شون رو برای توجه در نماز بنویسن تا استفاده کنیم،خیلی دوست دارم بدونم بقیه چطور این کارو میکنن یا تلاش میکنن واسش!؟

  8. 5 کاربر از پست مفید paiize تشکرکرده اند .

    ammin (پنجشنبه 27 اردیبهشت 03), dooo (جمعه 04 خرداد 03), مدیرهمدردی (یکشنبه 23 اردیبهشت 03), zolal (یکشنبه 30 اردیبهشت 03), باغبان (جمعه 28 اردیبهشت 03)

  9. #15
    مدیران انجمن آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 26 شهریور 03 [ 12:21]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,977
    امتیاز
    34,213
    سطح
    100
    Points: 34,213, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,411

    تشکرشده 6,436 در 1,802 پست

    Rep Power
    0
    Array
    تجربه من برای حضور قلب در نماز اینه که همیشه فکر میکنم مهمترین کار دنیا نماز خواندنه، چون هم ستون دینه. هم در اذان و اقامه میگویم بشتابید به سوی بهترین عمل. بخاطر همین وقتی سر نماز هستم معمولا این فکر قبل و حین نماز میاد به ذهنم که الان دارم مهمترین کار زندگیم انجام میدم.

    مساله بعدی اگر در طول روز اشتباهات و گناهان کمتری داشته باشم سر نماز حضور قلب بیشتری دارم. و اگر به هر دلیل اشتباهی صورت گرفته سعی میکنم قبل نماز استغفار کنم یا قبل وقت اذان یه دو رکعت مستحبی بخونم واستغفار کنم.

    مساله سوم تصمیم قطعی به طی راه معنویت هست وقتی این قاطعیت رو دارم اثرش خیلی در حضور قلب نماز موثره، انگار حین این تصمیم، حداقل از نظر فکری و عقیدتی راه های حواس پرتی بسته میشه

  10. 5 کاربر از پست مفید ammin تشکرکرده اند .

    dooo (جمعه 04 خرداد 03), paiize (جمعه 28 اردیبهشت 03), مدیرهمدردی (پنجشنبه 27 اردیبهشت 03), zolal (یکشنبه 30 اردیبهشت 03), باغبان (جمعه 28 اردیبهشت 03)

  11. #16
    مدیران انجمن آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 26 شهریور 03 [ 12:21]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,977
    امتیاز
    34,213
    سطح
    100
    Points: 34,213, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,411

    تشکرشده 6,436 در 1,802 پست

    Rep Power
    0
    Array
    برخی میگویند، مراقبه یعنی انتخاب راهی که به خدا نزدیکتره. گفتن این حرف خیلی آسونه ولی عمل کردن بهش برای من بعضی اوقات بسیار سخت بوده. مثلا یه زمانی در گوش کردن آهنگهایی که حس میکردم شنیدنشون شاید اشکال داره ، برخی شوخی های شبهه ناک که بقیه انجام میدن ، دچار شک میشدم. اگر چه الان اینها توی جامعه جهانی و جامعه ما خیلی بیشتر از قبل شده و همین تعداد زیادش باعث میشه وقتی میخواستم مسیر بقیه رو انتخاب نکنم احساس کنم ممکنه خشک و نچسب به نظر برسم. یعنی دنبال یک توجیه قوی بودم. باوجودی که بارها میدانستم راه درست چی هست اما با تمام وجود نمیتونستم مسیر درست رو انتخاب کنم. گاهی راه درست رو انتخاب میکردم اما حداقل از نظر فکری ثبات نداشتم و دوباره به شک میفتادم. خیلی از خدا کمک خواستم که اینجا مسیر درست رو برم، با وجودی که تشخیص مسیر خیلی سخت نبود اما انتخاب مسیر بسیار سخت بود. به جرات میتونم بگم هر وقت راه هر گونه صحبت شبهه ناک با نامحرم رو بستم، به سرعت اثرش رو دیدم یعنی توی بقیه مواردی هم که شک داشتم یا نمیتونستم مسیر درست رو انتخاب کنم، به اطمینان قلبی رسیدم. فکر میکنم انتخاب نام نور برای سوره نور باتوجه به محتوای این سوره بسیار دقیق و در عین حال پر از اسراریست که بر خیلی از ما پوشیده ست. برعکس هر گاه با وجود یقین قبلی، در این ارتباطات صحبت غیر ضروری رد و بدل شده بسیار روی تبدیل یقین به شک و خارج شدن از سطح معنوی و حال خوبی که در اون بودم تاثیر داشته.

    خلاصه این رو میخوام بگم، به تجربه من حال خوب و یقین نیکویی که در انتخاب مسیر درست در هنگام عبور از امور شبهه ناک به من دست داده آنقدر بالا بوده که هیچ وقت اون رو با لذت بعضی شوخی های اشتباه اما رایج عوض نمیکنم. و همین مساله باعث شده که هیچ وقت خشک و نچسب هم نباشم. همیشه این حال خوب ناخودآگاه با خودش شکر گذاری میاره همچنین ناخودآگاه ذکرهایی بر زبان میاره که باعث تثبیت قدم ها توی مسیر درست میشه. البته اثراث عمیق و وسیع روحی روانی و تحول درونی حاصل از آن خیلی بیشتر از آن هست که بتوانم در موردش توضیح بدم


    پ.ن: ممکنه عمل به محتوای این پست برای بعضی افراد دشوار باشه، امیدوارم کمکی به دوستانی باشه که تجارب مشابهی داشتند
    ویرایش توسط ammin : جمعه 28 اردیبهشت 03 در ساعت 20:46

  12. 4 کاربر از پست مفید ammin تشکرکرده اند .

    dooo (جمعه 04 خرداد 03), paiize (یکشنبه 30 اردیبهشت 03), zolal (یکشنبه 30 اردیبهشت 03), باغبان (جمعه 28 اردیبهشت 03)

  13. #17
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    دیروز [ 22:54]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,198
    امتیاز
    91,962
    سطح
    100
    Points: 91,962, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,875

    تشکرشده 6,853 در 2,399 پست

    Rep Power
    0
    Array

    با سلام

    ما با هر تصمیم و مسیری دچار سنت ابتلا و امتحان میشیم ...به نظرم مسیر مراقبه معنوی مسیری هست که شاید برای ما آدم ها یه بالا و پایینی هایی داشته باشه ...برای خودم که خیلی اتفاق افتاده
    این بالا و پایین بودن ها را اگه بتونیم نگاه رشد بهش داشته باشیم و ازش درس بگیریم و خودمون را پرورش بدیم ، طبیعتا در زمان حال و آینده برآیند بهتری داریم ...
    به جوری شبیه توپ یویو ..... بعضی موقع ها میریم جلو و بعضی موقع ها میریم عقب ...
    به قولی در سخت ترین لحظات هم یادمون باشه این نخ نباید پاره بشه ....نخی که به خدا وصل هست .
    اینقدر باید خودمون را صیقل بدیم ( جهاد اکبر با نفس ) تا این توپ یویو بیشتر سمت خدا باشه .
    فکر کنم به مراقبه معنوی نمیرسیم مگر اینکه بتونیم به مقام عشق برسیم ...شاید یه جوری اینها مکمل هم و یا شبیه هم هستن ...یعنی مقام عشق ، مراقبه معنوی هست و مراقبه معنوی یعنی مقام عشق .
    عشق می تونه مفهوم بزرگی باشه ، از یه جهات به نظرم یعنی اینکه بتونیم شرایط همو درک کنیم - یعنی در درون انسانها دنبال خوبی باشیم و بتونیم دست بگیریم ...
    همون نگاه ای که پیامبران و ائمه و همه بزرگان داشتن - همون نگاه امام حسین ع به حر .
    هر مسیری می تونه یه آفتی براش باشه ...
    بعضی از آفت ها روش تر هست و بعضی پنهانتر ...
    در مسیر مقام عشق به نظرم یکی از آفت ها خطاهای شناختی ست .( شاید خودمون ندونیم و اون برامون پنهان باشه)
    بعضی موقع ها وارد خطاهای شناختی میشیم و معنایابی و دماسنجی ما از رفتار خودمون و دیگران ، فاصله داره با هدف والایی که داریم ...
    امکان داره مسیری که داریم میریم فکر کنیم درسته ، ولی در غفلت باشیم ...
    شاید شده باشه یه رفتار اشتباه را وقتی از یه فردی می بینیم اون را تا همیشه برای اون فرد تعمیم میدیم در حالی شاید خودمون همون ایراد را داشته باشیم و یا در گذشته انجام داده باشیم ...
    امکان داره همین کار را برای خودمون انجام بدیم - یعنی به صورت ناجوانمردانه به خودمون نگاه می کنیم و به جای توسعه و یادگیری از گذشته ،خودمون را سرزنش می کنیم که باعث میشه زمان حال و آینده را از دست بدیم .
    بعضی موقع ها سنگین هستیم ....
    پرنده عشق و تعالی خودمون را با تاریکیها سنگین نکنیم ...
    وقتی فکر و قلبمون سنگین باشه پرنده وجودمون پرواز نمیکنه - وقتی سبک باشه اوج میگیره و در اوج می تونه پرواز کنه به تمام قله ها .
    یه مطلبی از آقای حسن زاده آملی می خوندم خیلی جالب بود اینکه بتونیم به مقام "حضور " برسیم یعنی بدونیم خدا حضور داره و در مقابل این حضور ، حضور ادب داشته باشیم .
    ما اگه بدونیم یکی همیشه کنارمون هست - ما را می بینه - فکرمون را می خونه - قلبمون را می دونه ....سعی می کنیم کارخانه قلب و فکرمون را بهتر پالایش کنیم ،،،
    اینجوری سعی می کنیم بیشتر روی خودمون کار کنیم، بیشتر به خودشناسی برسیم ...طبیعتا نقطه ضعف هایمان را بهتر میشناسیم و می تونیم با تلاش و مشورت از دیگران اونها را برطرف و یا بهبود بدیم ...
    اینجوری باعث میشه کمتر کنترل گری کنیم و طبیعتا کمتر عیب جویی میکنیم و اگه عیبی می بینیم سعی میکنیم کمک کنیم و از طرفی اون را در گوشه ای از ذهنمون داشته باشیم که خودمون همون را انجام ندیم .
    یه جورایی باید صفات خوب را در وجودمون بکاریم و مراقب آفت ها باشیم ...
    وقتی روی خودمون کار کردیم بوی عطر گل وجودمون به دیگران هم میرسه ...
    وقتی روی خودمون کار کردیم بوی عطر گل دیگران را هم بهتر حس می کنیم...
    در این صورت بوی عطر خدا را بهتر پیدا می کنیم .
    اینجوری به مقام یاد خدا میرسیم و با مجهز شدن به یاد خدا ، حالمون بهتره ....در سخت ترین لحظات هم حالمون خوبه ( منظور روحیه والا در مسائل زندگی- استقامت - حل مساله ... )
    به نظرم مراقبه معنوی یعنی بتونیم به مقام عشق - مقام حضور - مقام یاد خدا برسیم و این سه ، باز در دایره عشق هست! و سپس مراقب آفت ها باشیم .
    اگه رفتیم عقب نا امید نشیم و برگردیم و ادامه بدیم ... همیشه در حال صیقل خودمون باشیم .
    من خودم وقتی حالم خوب نباشه میرم سراغ این مباحث و به خودم میگم یه جا و یه لایه درونی حتما باید چک بشه .
    ادای احترام میکنیم ،
    چه یادش باشیم و یا نباشیم ،،
    نامش جاودانه است ،،
    چرا؟
    چون هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق ...ثبت هست بر جریده عالم دوام ما





    در مورد توجه به نماز :
    به نظرم وقتی به دایره عشق برسیم (مقام عشق، مقام حضور، مقام یاد خدا) و در طول شبانه روز با این یاد زندگی کنیم (در خلوت خودمون - در جامعه ، رفتارمون با مردم ..) در نماز هم به یاد خدا هستیم و حواسمون کمتر پرت میشه .




    این موارد تجربیات من بود - امیدوارم بتونه مفید واقع شده باشه و کمک کنه .
    در پناه حضرت حق
    ویرایش توسط باغبان : شنبه 29 اردیبهشت 03 در ساعت 19:13 دلیل: تایپی

  14. 5 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    ammin (یکشنبه 30 اردیبهشت 03), dooo (جمعه 04 خرداد 03), paiize (یکشنبه 30 اردیبهشت 03), مدیرهمدردی (شنبه 29 اردیبهشت 03), zolal (یکشنبه 30 اردیبهشت 03)

  15. #18
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 مهر 03 [ 00:41]
    تاریخ عضویت
    1391-8-10
    محل سکونت
    جنوب
    نوشته ها
    1,582
    امتیاز
    45,589
    سطح
    100
    Points: 45,589, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    8,025

    تشکرشده 6,516 در 1,477 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    365
    Array
    ممنونم آقا امین که از تجربه تون برای نماز نوشتین
    استفاده کردم،مخصوصا که گفتین فکر میکنید که دارید بهترین کار رو انجام میدید،به این نکته توجه نکرده بودم،به معنی حی علی خیر العمل بی توجه بودم،مرسی که گفتین.
    اخلاص موضوعی هستش که توی این چند روز خیلی ذهنم رو درگیر کرده،مخصوصا بااین اتفاق اخیر و موجی که کشور دچارش شده
    متوجه شدم که چقدر اخلاص من کمه!حتی به عنوان یک مادر هم خلوص نیت ندارم،چه برسه به عنوان بنده ی خدا!
    اخلاص داشتن و برای خدا زندگی کردن به نظرم خیلی دل میخواد!
    من حتی عاقبت به خیری بچه هام رو هم به خاطر آرامش خودم میخوام!نه به خاطر رضایت خدا!
    آدم وقتی دقت می‌کنه به خودش میبینه که چقدر راه داره تا رسیدن به خدا!
    مراقبت از روح و نفس هر روز پیچیدگی های جدیدی رو نشون میده و خداروشکر که خدا کمک می‌کنه به این مسایل توجه کنم تا شاید کمی من هم به راه راست هدایت بشم...

  16. 5 کاربر از پست مفید paiize تشکرکرده اند .

    ammin (شنبه 05 خرداد 03), dooo (جمعه 04 خرداد 03), Mvaz (جمعه 04 خرداد 03), مدیرهمدردی (شنبه 05 خرداد 03), باغبان (چهارشنبه 09 خرداد 03)

  17. #19
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دیروز [ 21:06]
    تاریخ عضویت
    1398-1-10
    نوشته ها
    801
    امتیاز
    23,952
    سطح
    94
    Points: 23,952, Level: 94
    Level completed: 61%, Points required for next Level: 398
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,625

    تشکرشده 1,806 در 743 پست

    Rep Power
    176
    Array
    سلام
    بزرگی می‌گفت ما حواسمان نیست ناخن مان چه وقت رشد کرده، اصن زمان رشد کردن آنرا متوجه نمیشیم،
    اینقدر آرام و آرام رشد می‌کند که فکر میکنیم اصلن یه موجود مرده است،

    فرض کنید، قسمتی از مرکز ناخن ما زخمی شود ، تازه به مرور زمان که این زخم جلو میرود متوجه میشویم این ناخن در حال رشد است.

    در مراقبه باید به این رشد ناخن توجه کنیم، به اینصورت که اگر یک رفتاری در ما رخ داد، حواسمان باشد مثل این ناخن یواشکی رشد می کند، باید همون ابتدا جلویش را بگیریم، اگر رفتار خوب است رشدش را تقویت کنیم اگر منفی است، نگذاریم ریشه بدواند، همه آنهایی که می شنویم، همین یکبار است، یقینا یا مبدا رشد است، یا از قبل رشدش را شروع کرده،
    مراقبه روزانه باعث می‌شود این دست رفتار ها را بشناسیم.

  18. 4 کاربر از پست مفید Mvaz تشکرکرده اند .

    ammin (شنبه 05 خرداد 03), paiize (یکشنبه 06 خرداد 03), مدیرهمدردی (شنبه 05 خرداد 03), باغبان (چهارشنبه 09 خرداد 03)

  19. #20
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 مهر 03 [ 00:41]
    تاریخ عضویت
    1391-8-10
    محل سکونت
    جنوب
    نوشته ها
    1,582
    امتیاز
    45,589
    سطح
    100
    Points: 45,589, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    8,025

    تشکرشده 6,516 در 1,477 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    365
    Array
    برای خروج از دنیا، نیازی به مرگِ متعارف نیست، بلکه تنها باید از ذهن خروج کرد. ذهنِ محدود بشری همان چیزی است که ما را در این زندانِ قبرگونه نگه داشته است.

    برای اینکه در سر، کسی حرف نزنه، و در درون، مرتب بر سر هر امری صداهای مخالف و موافق رو نشنویم، و از جنگِ با خویش و در خویش خلاص بشیم، باید وجودمون واحد و یکپارچه بشه. یعنی باید قلب و ذهن و زبان، یک کلام بشن و به وحدت برسند. در اکثر انسانها قلب، یک چیز میگه، ذهن و زبان چیز دیگه ای.
    از مهم ترین کارهایی که"مراقبه" می کنه، ایجاد هماهنگی و یکپارچگی بین این سه وجه از وجودِ.

    برای ماها که اول راهیم، مراقبه، به این شکل مناسبِ: سکونِ بین دَم و بازدم، یا سکوتِ بین دو اندیشه، یا بی کلامیِ بین دو کلام، نقاطِ طلایی هستند، تمرکز روی این نقاطِ طلایی ما رو به سمت مراقبه ی اصیل هدایت میکنه إن شاء الله

    مراقبه یعنی تسلیم محض
    تفویضِ امر به خدا
    سکوت...
    خداوند تاج عزتش را بر سری میذاره که خالی از خواهش و آرزوست. سرِ خالی، سریِ که تسلیم محضِ.
    از دانستگی ها و برداشت های ذهنی اش گذشته و تماماً طرح الهی را پذیرفته.
    مراقبه ی واقعی، بی سری است.
    "وَ اَنصِتُوا لَعَلَّکُم تُرحَمُونَ"
    و خاموش شوید امید آنکه مشمول رحمت شوید.
    آیه 204 سوره اعراف

    ترجمه ی دقیق "اَنصِتُوا" سکوت نیست.
    سکوت خود واژه ای عربی است و ریشه اش "سَکَتَ" است. وقتی صدایی در بیرون نباشد، آن سکوت است.
    اما این "اَنصِتُوا" است و ریشه اش "نَصَتَ" است. آن به مفهوم خاموشی همه جانبه است. خاموشی ای که از درون نشأت می گیرد و آنگاه بیرون را فرا می گیرد. در این کیفیت؛ هم زبان، هم ذهن و هم قلب در سکوت به سر می برند.
    بی خواهش و بی آرزویند. نرم و پذیرایند. و این همان مراقبه ی اصیل و تمام است.
    این خاموشی همان تسلیم محض است.

    سکوت،سکوت،سکوت! رازهای فراوانی در سکوت هست!
    ویرایش توسط paiize : جمعه 11 خرداد 03 در ساعت 01:28

  20. 4 کاربر از پست مفید paiize تشکرکرده اند .

    ammin (یکشنبه 13 خرداد 03), Mvaz (جمعه 11 خرداد 03), مدیرهمدردی (شنبه 12 خرداد 03), باغبان (جمعه 11 خرداد 03)


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:38 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.